واضح آرشیو وب فارسی:اهوراوب: به گزارش جهان به نقل از دانشجو، بعد از این که مسئولان صدا و سیما با «ظریف کاری» در نود مخالفت کردند، فردوسی پور تنها کسی بود که خوب می دانست چه کسی چه می کند! کمی بعد آقا جواد خیابانی هم برای نمایندگی مجلس ثبت نام کرد تا روشن شود تخصص در کار مهم ترین اصل گزارش گری است و دوستان جملگی در مشاغلی مشغولند که به آن احاطه ی کافی دارند. دست آخر معلوم نشد «نود» یک شوی سیاسی است یا جُنگ ورزشی؛ زمانی که شخص اول سیاست خارجه کشور پا در استوک فوتبالی ها می کند، پس خود اهالی ورزش چه می کنند؟! بله از اتاق فرمان اطلاع می دهند در انتخابات ثبت نام می کنند! البته باید به همه منتقدان که از قرار احاطه شان به مسائل روز اندکی کم به نظر می رسد، گوشزد کرد که این حرف ها برای شما آب و نان نمی شود و اصلاً اینجا ایستادید چه کار؟! مگر نمی دانید اصلی در ریاضیات وجود دارد که ثابت می کند حضور سیاسیون در ورزش و حضور ورزشی ها در سیاست یک حرکت کاملاً منطقی و استُقدوس دار است. این قاعده صراحتاً بیان می کند: وقتی A مساوی با B باشد و B مساوی C در واقع A مساوی است با؟ بله! صحیح است: A مساوی شود با C! بنابراین وقتی ظریف با نود مصاحبه می کند و خیابانی در انتخابات شرکت می کند، فوتبال مساوی می شود با سیاست! به این ترتیب هر کسی بگوید که ورزش چه دخلی به سیاست دارد، در گمراهی و بی خبری است و _دانسته یا نادانسته_ منکر علم و دانش شده و باید او را مجبور کرد با دور تُند گزارش های جواد آقا خیابانی در معیت سرهنگ علی فر را ببیند! البته موسپیدهای ورزش کشور از جمله عادل خان فردوسی پور از «نفوذ» سیاست به ورزش احساس خطر کردند و تا کنون اجازه تحقق این سناریوی شوم را ندادند. فردوسی پور خود نمادی است از مبارزه با سیاست زدگی در ورزش؛ قرآن خدا اما غلط نمی شود اگر یکی-دو بار با شخصیت های سیاسی مصاحبه ای انجام شود و اگر اجازه پخش نگرفت زمین و زمان را به هم دوخته و روی بند رخت آویزان کنیم. گذشته از آنچه مرقوم شد، ملاحظات مختلفی در خصوص این رویدادی که البته روی نداد! وجود دارد؛ نخست این که ظریف اگر به نود می رفت در واقع چه می کرد این فردوسی پور! اثبات می کرد کلاً بی رقیب است و اولین کسی می شد که به مقام مصاحبه با ظریف الممالک نائل می آمد. حالا هم که به این مقام نرسیده باز هم چه می کند این فردوسی پور! او همانند همیشه افشاگری کرده و دست همه کسانی که به دنبال میلی کردن رسانه ملی هستند را رو می کند و آبروی همه را به چشم بر هم زدنی بر روی زمین چمن آزادی می ریزد. دیگر این که اگر پای ظریف به نود باز می شد، مسیر جدیدی در رسانه ملی گشوده و تحولی عظیم رخ می داد، هرچند که متاسفانه با کج سلیقگی مسئولان محقق نشد. مثلا احتمالاً از فردای ظریف کاری فردوسی پور، باقی دولتی ها هم شال و کلاه کرده و برای آن که خدای ناکرده از آقا محمد جواد کم نیاورند، به برنامه های مختلف تلویزیونی رفته و خودنمایی می کردند. کسی چه می داند؛ در آن صورت شاید روزی خانم ابتکار می رفت به برنامه آشپزی! بعد در سوال خبرنگار مثلاً در این فضا که اگر نتوانید مشکلات زیست محیطی را حل کنید به نظرتان بهتر نیست بیشتر آشپزی کنید؟ بگوید: "من اصلاً فکر نمی کنم آشپزی توهین باشد. اولاً آقایان بهترین آشپزها هستند. ثانیاً بهترین خدمت، اطعام است! آشپزی کار باعزتی است و من هم افتخار می کنم که یک آشپز هستم!"و بعدتر هم احتمالاً در خصوص آلودگی زیست محیطی در غذا توضیح می داد و از عموم مردم اکیداً می خواست تا از گذاشتن زباله هایشان درب خانه رأس ساعت ۲۱ غفلت نورزند! اسحاق خان جهانگیری هم می توانست به دکتر سلام برود! موضوع بحث هم زیبایی پوست و مو و البته جراحی پلاستیک انتخاب می شد. او هم سخنان خود را به اثرات زیبایی در رجل سیاسی شدن اختصاص می داد و از فواید چشم و ابروی آبی و بور «ب.ز» می گفت که میلیارد میلیارد برایش آمد داشته است. ژنرال بیژن هم احتمالا به برنامه تازه عموپورنگ سری می زد و از اوضاع گل و بلبل مملکت در محله گل و بلبل سخن می گفت؛ دست آخر هم چند لیتری نفت بین بچه های محل تقسیم می کرد تا ببرند منزل و خرج گرمایش و اینهای خانواده کنند، بلکم در این سوز سرما سینه پهلو نگیرند. با این همه برخی عناصر معلوم الحال که می توانند از آب گل آلود ماهی که هیچ، در بعضی موارد کره بگیرند، از این ماجرا سواستفاده کرده و این همه فرصت های بِکر و موقعیت های کُمیکی را که با حضور دولتی ها در تاک شوهای مختلف تلویزیون می توانست شکل بگیرد، نیست و نابود کردند. همان هایی که عادل را به خاطر سیاسی کاری ملامت کردند و مانع شدند تا او هم پشت سر استاد جواد آقای خیابانی رهسپار سیاست شود. لینک منبع – اهوراوب
جمعه ، ۴دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اهوراوب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]