تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804591809
دایی به من لطف کرد که گفت چرا این سرباز فراری رو نمی گیرید / اگه کی روش شخصیت داشت بعد از کتک کاری گلرها نمی بردشون کنفرانس خبری
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
گوران؛
دایی به من لطف کرد که گفت چرا این سرباز فراری رو نمی گیرید / اگه کی روش شخصیت داشت بعد از کتک کاری گلرها نمی بردشون کنفرانس خبری
هنرمند طنرپرداز کشورمان گفت: «چند وقت پیش دایی یه عکسی از من توی اینستاگرامش گذاشت که کلی کیف کردم و بارها و بارها با این عکس و کاری که علی آقا کرده بود پز دادم!»
به گزارش سرویس ورزشی جام نیـوز، سامان گوران پس از آخرین روز خدمت سربازی‌اش در مورد این ماجرا و دخالت علی دایی صحبت کرد. سامان که تمام شدن این پروسه را از لطف دایی می‌داند، در خصوص چالش‌های جدید فوتبالش صحبت کرد. بازیکن سابق نوجوانان سایپا و تیم جوانان پرسپولیس که با وجود مشغله‌های هنری‌اش به شدت پیگیر فوتبال است، در خصوص چالش‌هایش با کارلوس کی‌روش، امیر قلعه‌نویی و علیرضا حقیقی صحبت می‌کند. * بالاخره خدمت سربازی‌ات به پایان رسید و این موضوع را به تو تبریک می‌گوییم. - بعد از شش سال خدمت سربازی تموم شد... من خودم هنوز اینو باورم نمی‌شه و دل کندن بعد از شش سال خیلی سخته! * با توجه به اتفاق‌هایی که برایت افتاد باور این موضوع سخت است! - خودم هم باورم نمی‌شه... اما باید تشکر کنم از کسایی که باعث شدن این اتفاق بیفته! * کی؟ - جناب دایی... علی دایی. من خیلی فاصله گرفته بودم از درست خدمت کردن ولی وقتی این بحث تلویزیونی شد و علی دایی گفت "سامان گوران سرباز فراریه و چرا کسی اینو نمی‌گیره!" داستان فرق کرد و اومدن منو گرفتن! * واقعا گرفتنت؟ - من چندین مورد فرار داشتم چند بار خودم رو معرفی کردم، یک بار هم منو گرفتن. حتی توی یک مکان عمومی اسلحه کشیدن روم و منو بردن. قرار بود پول برنامه‌ام رو بگیرم که طرف پنج میلیون‌رو هم نداد و رفت. اون روز منو با یه "اپیروس" مشکی بردن که گویا این هم درست نبوده و باید منو با ماشین نظامی می‌بردن! به همین دلیل بعضی‌ها فکر کردن آدم‌ربایی شده... خیلی زود تیم تشکیل دادن تا دنبال من بگردن و بالاخره فهمیدن که من توی پادگان هستم. * واقعا؟ - به خدا... پلیس امنیت تهران بزرگ دنبال من بود و بعدا گفتن اشتباه شده! البته دوستان این‌قدر به من لطف داشتن که باورت نمی‌شه. همون شب برام پیتزا خریدن و خیلی با احترام با من برخورد کردن و شب هم توی همون جایی که استراحت می‌کنن منو نگه داشتن تا صبح بریم دادگاه. مهم اینه که چرا OK شد و خدمت سربازی من تموم شد. * پس دیگر به راحتی می‌توانی پیشنهادهای خارجی‌ات برای اجرای برنامه را قبول کنی. - آره... دیگه راحت شدم. همین چند وقت پیش قرار بود بریم اتریش که نشد. البته اتریش حیات خلوت ماست چون از کشورهای خلیج‌فارس هم پیشنهاد داشتم (خنده). به هر حال الان دیگه راحت شدم و می‌تونم قانونی برم و بیام. توی این مدت کلی پیشنهاد داشتم که غیرقانونی برم بیرون ولی من دوست نداشتم این کار رو انجام بدم. * در این مدت فرصت‌های کاری زیادی هم از دست دادی. - به خاطر اینکه گیر خدمت بودم. من باید شیش و نیم توی پادگان حاضری می‌زدم چون دیرتر می‌رفتم جریمه می‌شدم. به همین دلیل یا نمی‌خوابیدم که بتوانم برم خدمت یا می‌خوابیدم که نرم خدمت. الان که با شما صحبت می‌کنم چهل و هشت ساعته که نخوابیدم چون آخرین روز خدمتم بود ولی نمی‌خواستم که خواب بمونم. * الان برنامه‌ات چیه؟ - چند تا پیشنهاد تا ژانویه دارم که همه رو می‌رم. چند تا خارجی هم دارم که دارم بررسی می‌کنم ولی می‌دونم که آخرش همه‌رو قبول می‌کنم تا دوستان در کنسولگری ناراحت نشن! ما برای ایران می‌ریم و دوست دارم با رعایت تمام قوانین برم و کنار ایرانی‌ها باشم. * جالب اینکه تو حضور فعالی هم توی مراسم‌های خیریه داری. مثل همین امشب که دو، سه تا برنامه خیریه رفتی. - من خیلی به این چیزا اعتقاد دارم. بعضی وقت‌ها هنوز وقتی پیشنهاد خیریه رو قبول نکردم یه اتفاق خوب دیگه برام می‌افته و به عین به این موضوع اعتقاد دارم. این برنامه‌های خیریه خیلی برام اومد داره و یه برکت عجیبی داره. همون طور که دیدی امشب دو تا برنامه رفتم... یکی برای کارتن‌خواب‌ها توی افسریه و یکی هم برای بیماران اتیسم که امیدوارم همگی خوب و سلامت باشن. * سامان گوران خیلی فوتبالی است و حتی بعضی وقت‌ها نظرات عجیب و غریبی هم می‌دهد! - عجیب و غریب که نیست! خیلی هم کارشناسیه! من هم مثل بقیه نظرم رو می‌دم و معتقدم نظرم خیلی هم کارشناسیه! * اما همین می‌شود که می‌شنویم علیرضا حقیقی از تو شکایت کرده! - دردسر مال مرده! من حقیقی رو دوست دارم ولی جدای از پنالتی! کلا به نظر من پنالتی‌گیر نیست! اینو حتی کودک درون من هم می‌فهمه! * اما جدا از شوخی و این صحبت‌ها، علیرضا حقیقی بازی‌های خوب هم داشته و به هر حال دروازه‌بان تیم‌ملی ماست. - به نظر من نداشته ولی زحمت کشیده! حقیقی همون پنالتی معروف رو که گرفت بار خودش رو بست و این خیلی هم طبیعیه! به نظر من علی دایی خیلی پنالتی‌زن خوبیه. اتفاقا سبک پنالتی زدن خود من هم شبیه علی داییه ولی توی اون بازی و توی اون لحظه پنالتی علی دایی گل نشد تا اون اتفاق‌ها بیفته. جدا از حقیقی، طالب‌لو هم پنالتی دایی رو گرفته ولی این اتفاق‌ها براش نیفتاد. * حمایت تو از سیدمهدی رحمتی و مسایلی که مطرح شد حرف و حدیث‌های زیادی به وجود آورد. - من حرف دلم رو زدم و حرفی که از احساس برآید، لاجرم بر دل نشیند! من حرف دلم رو زدم و حقیقی هم حق داره شکایت کنه ولی من حرفم رو زدم و قصد توهین به کسی رو هم نداشتم. * حتی اگر پایت باز هم به مراجع قضایی باز شود. - من به جز مراجع قضایی نظامی، پام به مراجع قضایی دیگه‌ای باز نشده. اینارو بگو که همه بدونن. هی می‌گن دایی شکایت کرده و فلان بلا رو سر من آورده ولی این بنده خدا کی از من شکایت کرده؟! توی اون برهه علی آقا با یه اسم‌هایی منو خطاب می‌کرد و روزنامه‌ها زود از من می‌پرسیدن که تو چه جوابی برای دایی داری... منم خامی می‌کردم و جواب علی‌آقا رو می‌دادم. کامل جواب می‌دادم و حالا که منطقی‌تر شدم و اون بچگی رو ندارم، قبول دارم که اشتباه کردم. الان اگر علی دایی توی گوش من هم بزنه حرفی نمی‌زنم و دوستش دارم... من چاکر علی دایی هستم و خیلی هم دوستش دارم. همین چند وقت پیش علی آقا (دایی) یه کاری کرد که کلی حال کردم. * چی کار؟ - چند وقت پیش علی آقا یه عکسی از من توی اینستاگرامش گذاشت که کلی کیف کردم و کلی هم لذت بردم. بارها و بارها با این عکس و کاری که علی آقا کرده بود پز دادم! به هر حال امیدوارم این عکس پاک نشه و من افتخار کنم به این که دایی چنین کاری رو انجام داده. * تو یک انتقاد شدید هم از کارلوس کی‌روش کردی. - این تقصیر من نبود... وقتی ایشون بدون هیچ دلیلی می‌یاد و به مهدی رحمتی توهین می‌کنه باید چی کار کرد. اگه طرف فوتبالیست نبود و هر سمت دیگه‌ای هم داشت من از رفیقم حمایت می‌کردم. وقتی توی استادیوم می‌گن فلانی رو نمی‌خواییم، چرا کی‌روش واکنشی نشون نمی‌ده؟ وقتی رحمتی داره این‌قدر خوب کار می‌کنه چرا به اون توهین می‌شه؟ کسی از رحمتی بی‌شخصیتی دیده که مصاحبه می‌کنه و به این راحتی به اون توهین می‌کنه؟ به نظر من چنین رفتارهایی درست نیست. وقتی این چیزها رو دیدم بهم برخورد و صحبت کردم. از صحبت‌هام راضی هستم و پایش می‌ایستم! کی‌روش بدون دلیل به مهدی توهین کرد و بهش گفت بی‌شخصیت! آقای کی‌روش اگه شما شخصیت داشتی با پنج تا گلر توی کنفرانس نمی‌رفتی! آقای کی‌روش خودت می‌دونی که بعضی از گلرهات توی اردوی تیم‌ملی همدیگه رو می‌زنن ولی همه رو با هم می‌بری کنفرانس! من نمی‌خوام بگم کی با کی درگیر شده ولی یه روز بعد از اون داستان‌ها و اون کتک‌کاری‌ها همه با هم رفتن کنفرانس... به این می‌گن شخصیت! * تا حالا به این فکر نکردی که بروی و با کی‌روش صحبت کنی؟ - نه... چون زبان من ضعیفه و می‌دونم که کی‌روش صحبت‌های منو حتی با مترجم هم متوجه نمی‌شه! اونایی که زبانشون بهتر بود قبلا راه و خط رو به کی‌روش نشون دادن. * اگر همین برخوردی که تو کردی را دیگران با تو انجام دهند، ناراحت نمی‌شوی؟ مثلا بگویند که سامان گوران هنرمند و بازیگر نیست، ناراحت نمی‌شوی؟ - خب بگن... اصلا ناراحت نمی‌شم. شکایت هم نمی‌کنم. اون‌قدر از من شکایت شده که دیگه خودم از کسی ناراحت نمی‌شم.... خدا جای حق نشسته. * شنیدیم یک چالشی هم با امیر قلعه‌نویی داشتی. - امیرخان یک بخشی از تاریخ استقلاله و یه برهه‌ای استقلال بوده و البته خیلی اتفاقی هم چند بار قهرمان شده! * اتفاقی؟ - آره دیگه... گیر نده! من دو روزه که نخوابیدم تا برم خدمت و می‌گن اینجوری "عادل‌نارلین" آدم جا به جا می‌شه! (خنده). * "عادل نارلین" نه... آدرنالین! - عادل که بهتره... عادل حرف نداره... خیلی دوستش دارم. * داشتی در مورد قلعه‌نویی می‌گفتی. - ببین... بازیکن‌هایی که اون زمان بودن عالی بودن. اون موقع یه زحمتایی کشیده می‌شد ولی بعدش نشد. اون زمان که فرهاد مجیدی روی نیمکت از سوی هوادارها تشویق می‌شد. * ولی قلعه‌نویی کمتر بهش میدون می‌داد و کاری کرد که فرهاد نیمکت‌نشین بشه. هر چند فرهاد توی همون تایم کوتاه هم اومد و چند تا گل خوب زد تا وضعیت براشون سخت‌تر بشه. - اون سالی که قلعه‌نویی و امیرحسین صادقی تراکتور بودن و با استقلال بازی داشتن، آقای مظلومی مربی استقلال بود و مثل همین الان تیم رو دفاعی می‌چید! تیم‌ها توی هتل المپیک بودن... رفتم اونجا و با امیرحسین رفتیم اتاق قلعه‌نویی. خوش و بش که کردیم در گوش قلعه‌نویی گفتم: «امیرخان، برگرد استقلال... این تیم مال شماست... باید استقلال نتیجه بگیره و یه جوری چیده بشه که دفاعی نباشه ومردم لذت ببرن.» من این حرف رو به قلعه‌نویی زدم چون حقش بود ولی وقتی بحث فرهاد شد و امیرخان با فرهاد اون کارها رو کرد، چرا باید قید استقلال و فرهاد رو می‌زدم؟ به نظر من حق با اونا بود. مگه یادتون رفته میلاد میداوودی رو چطور تشویق می‌کردن؟ میلاد چی شد؟ این انتقاد رو از مظلومی هم دارم که چرا با میلاد اون کار رو کرد؟ مگه میداوودی همون بازیکنی نبود که کاشته‌هاش رو روی دروازه حریف می‌زد و به همون دروازه‌بان سابق پرسپولیس هم گل زد؟ توی اون دوره حتی به میلاد اجازه نمی‌دادن تمرین ضربه ایستگاهی کنه و نمی‌ذاشتن اون تمرین کنه! این‌ها خیلی عجیبه... خیلی بده! البته مظلومی همیشه به من لطف داشته ولی این اتفاق‌ها مقطعی پیش میاد و منم همون لحظه در موردش صحبت می‌کنم و نظرم رو می‌دم. حالا بعضی‌ها دنبال داستان هستن دیگه ماجراش فرق می‌کند. * پس با قلعه‌نویی مساله‌ای نداری؟ - من حتی می‌رم رستوران! می‌رم شاندیز (رستوران قلعه‌نویی) ولی می‌رم توی آفتاب (رستوران کناری‌اش) غذا می‌خورم! (خنده). می‌دونم الان که این حرف‌ها رو می‌زنم یکسری کامنت می‌ذارن و می‌گن به تو چه ربطی داره اظهارنظر می‌کنی ولی من حرف دلم رو می‌زنم و فوتبال رو می‌فهمم... می‌دونین که من فوتبالیست بودم؟! * ما می‌دانیم... اما مردم شاید ندانند. - اگر مینیسک من پاره نمی‌شد، الان فوتبال بازی می‌کردم. هشت سال پیش من بازیکن تیم نوجوانان بودم و ماهی یک میلیون تومن توی اون دوران از سایپا می‌گرفتم. می‌دونی اون زمان یک میلیون تومن چقدر می‌شد؟ من حتی زمان بهزاد داداش‌زاده توی جوانان پرسپولیس بازی می‌کردم ولی به مشکل خوردم و یک راست رفتم اتاق عمل. * در مورد دعوت خداداد عزیزی نمی‌خواهی صحبت کنی؟ - به نظر من یه عشقی از خداداد عزیزی در وجود همه ایرانی‌ها هست و این آدم یه خاصیتی داره که همه دوستش دارن. از صداش و خنده‌هاش گرفته تا اون پف دور چشمش! همش عشقه و من خیلی دوستش دارم. خیلی خوشحال می‌شم که توی این کار خیریه همراه آقا خداداد باشم و به مشهد برم. * راستی ماجرای "سوئی‌شرت" جالبی که پوشیدی چیه؟ - من با این تیپ اومدم بیرون ولی چون خیلی سردم شد رضا گلزار کاپشنش رو به من داد (خنده) رضا گلی خیلی ماهه... اون جزو خوش‌تیپ‌ترین، باکلاس‌ترین، خوش‌چهره‌ترین و مهربون‌ترین آدم‌هاییه که می‌شناسم. البته این رو هم بگم که منم توی کیش کاپشن بارسلونم رو به رضا گلی دادم که چقدر هم بهش می‌اومد... یادش بخیر... توی کیش چقدر با رضا گلزار و مرتضی پاشایی فلافل خوردیم... خدا مرتضی رو بیامرزه. * اتفاقا فالوئرهای رضا گلزار هم خیلی تو رو دوست دارند. - اون‌ها که همیشه به من لطف دارن ولی هر چی باشه اونا فن‌های رضا هستن و برای من عزیزن. آهان... ماجرای جواد رضویان خیلی باحال بود... جواد رضویان رفت برنامه احسان علیخانی و چنان ID اینستاگرامش رو گفت که خیلی فالوئرهاش اومد بالا... اون‌قدر برای دادن ID هول شد که فقط کم مونده بود رمز اینستاگرامش رو هم به بچه‌های توی خونه بده (خنده) چون می‌دونم جواد رضویان با عقشه این‌ها رو می‌گم... می‌دونین که... رضویان وقتی اینستاگرام باز کرد اون‌قدر فک و فامیل و دوستاش رو فالو کرد که اینستاگرام جواد رضویان رو بست و جواد مجبور شد یه صفحه جدید باز کنه... (خنده). اما در مورد من ماجرا فرق می‌کنه چون من دائم توی جنگ هستم فالوئرهام نه ماهه که روی چهل و دو وایستادن و تکون نمی‌خوره... البته تازگی‌ها استقلالی‌ها اومدن سر صفحه من و از طرف دیگه با توجه به ماجرای شکایت‌ها نمی‌دونم داستان چی می‌شه. 109
۰۳/۱۰/۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
-
ورزش
پربازدیدترینها