واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خدای بی همتا، با دو زبان با ما سخن گفته است: زبان تشریع و زبان تکوین. زبان تشریع، همان است که در متون مقدس، گردآوری شده و کلمات آن، محدود و معدود است و نیز محتاج تفسیر و ترجمه. زبان تکوینی خدا، همان آفرینش او است و کلمات آن، یک یک آفریدگان. پس کلمات این زبان، بی شمار است و به ترجمه و تفسیر نیاز ندارد، و دیدنی است، نه خواندنی یا شنیدنی. قرآن مجید در سوره کهف، آیه ۱۰۹ می گوید: «اگر آب دریا مُرکب شود و با آن کلمات خدا را بنویسند، آب دریا پایان می پذیرد و کلمات خدا همچنان باقی است.» زیرا همه آفریدگان خدا، کلمات او است و آفریده های او بیرون از شمار است. پس هر آفریده ، کلمه ای از کلمات او است و هر کلمه، انگشت اشاره ای است به سوی او، و آیینه ای در برابر او. با صدهزار جلوه برون آمدی که من با صدهزار دیده تماشا کنم تو را سخن خدا با انسان، تنها از جنس لفظ و عبارت نیست که هزار گونه تفسیر و تأویل و انحراف را برتابد و هر کس پاره ای از آن را حجت خود کند و با دیگری درآویزد. متن و نوشتار و الفاظ، سنگینی سخن خدا را چگونه بر دوش کشند که از عهده سخن خلق خدا نیز برنمی آیند؟ معانی، هرگز اندر حرف ناید که بحر قُلْزُم اندر ظرف ناید گویاترین کلمات خدا، انسان های الهی و معنوی اند؛ همچون پیامبران که پیام خدا را هم با زبان الفاظ در گوش ها زمزمه کردند و هم با حیات زمینی شان، به تصویر کشیدند و جان بخشیدند و در برابر چشم ها نشاندند. گوشم شنید قصه ایمان و مست شد کو سهم چشم؟ صورت ایمانم آرزو است قرآن و انجیل، عیسی را «کلمه خدا» می خوانند(نساءر۱۷۱؛ آل عمرانر ۳۹ و ۴۵؛ انجیل یوحنا، فصل اول، باب اول). مفسران این دو کتاب مقدس، درباره «کلمه بودن عیسی»، سخنان بسیاری گفته اند. اما معنای ساده و پاکیزه آن، شاید همان باشد که پیش از همه به ذهن ها می آید: کلمه خدا، یعنی سخن و پیام خدا. پس خدا با مردم سخن گفت و سخنش، همان عیسی(ع) بود و پیش از او ابراهیم(ع) و نوح(ع) و موسی(ع)، و پس از او محمد(ص) و اولیای خدا در همه دوران ها و در میان همه نسل ها و مردمان. اگر عیسی، سخن خدا است، و اگر زندگی و پیام عیسی، صلح و آرامش و دوستی برای جهانیان است، پس سخن خدا نیز صلح و آرامش و دوستی برای بنی آدم است. عیسی، پیغام خدا بود و خدا در این پیغام، دشمنی خود را با کینه ورزی و خشونت آشکار کرده است. اگر عیسی، کلمه خدا است، پس خدا، مهر را بر قهر، و دوستی را بر دشمنی، و احیا را بر جنگ و سیه روزی برگزیده است؛ اگرچه برای دشمنی و انتقام جویی و جنگ افروزی، هزاران دلیل و بهانه باشد. معجزه و پیام عیسی، جز این نبود که ای مردم، بر رنج یک دیگر نیفزایید، گره بر گره نیندازید، دنیا را که شکنجه گاه آدمیان است، سخت تر و دردناک تر از این نکنید، بیماران را شفا دهید، مردگان را زنده کنید و خون را با خون نشویید. چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا می باش خدا، عیسی را کلمه خویش خواند، تا به آدمیان بگوید که من، اگرچه قهار و قادرم، اما زبان مهر و آشتی را برگزیده ام؛ شما نیز چنین باشید تا همچون نسیم بهاری، گلبرگ های باغ زندگی را از گریبان غم و انتقام و دشمنی بیرون آورید. پس هر کس که معجزه اش درمان و احیا است، و شمیم صلح و دوستی می پراکند، عیسای روزگاران است: فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
چهارشنبه ، ۲دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]