واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: حسین خزائی در هم اندیشی نیم روزه تمدن نوین اسلامی گفت: ما معتقدیم اراده الهی یکی از عناصری است که در آینده پژوهی تاثیرگذار است ولی این عنصر در آینده پژوهی غرب جایگاهی ندارد.به گزارش خبرگزاری مهر ، در سومین روز از هفته علمی تمدن نوین اسلامی، هم اندیشی نیم روزه تمدن نوین اسلامی امروز چهارشنبه دوم دی ماه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد و حسین خزایی مقاله خود را با موضوع مبانی آینده پژوهی تمدن نوین اسلامی مطرح کرد. وی ابتدا با طرح این سوال که مگر مبنای آینده پژوهی در تمدن اسلامی با تمدنهای دیگر متفاوت است؟ ادامه داد: ما قائل به این هستیم که نه تنها مبانی بلکه حتی پارادایم ها و نظریات و فرضیه ها هم بر تولید علم و معرفت و محصول متفاوت است. وی با اشاره به اینکه آینده پژوهی بیش از ۶۰ سال است که در جهان مطرح شده ولی سابقه آن در ایران به ۱۰ سال نمی رسد، گفت: عناصر چهارگانه آینده پژوهی شامل رویدادها، روندها، چشم اندازها و عمل است و ما معتقدیم اراده الهی یکی از عناصری است که در آینده پژوهی تاثیرگذار است ولی این عنصر در آینده پژوهی غرب جایگاهی ندارد. وی به هستی شناسی اثبات گرایی شامل معرفت شناسی، انسان شناسی، روش شناسی و اقتضائات آینده پژوهی پرداخت و تصریح کرد: آینده نگری عبارت است از نگاه مطلوب ما به آینده که چگونه آن را فرض کنیم، ولی آینده پژوهی یعنی اکتشافی صورت می گیرد که در آینده چه اتفاق هایی خواهد افتاد و آینده نگاری نیز نحوه سیاستگزاری و برنامه های ما برای آینده است. وی ضمن ارائه مدل مفهومی مبانی آینده پژوهی تمدن نوین اسلامی، به الزامات آینده پژوهی در این زمینه پرداخت و پیشنهادهایی مبتنی بر مبانی آینده پژوهی تمدن اسلامی ارائه کرد. وی ادامه داد: ما یک ملاحظه آینده پژوهانه داریم. این رویکردها در روش های شان هم با هم متفاوت هستند مثلا در هستی شناسی اثبات گرایی، دنیای اجتماعی شبیه دنیای طبیعی است و همان روشی را پیشنهاد می دهند که در دنیای طبیعی است و یا بر اساس اصول تجربی امکان پذیر است و روش شناسی آن هم قیاسی است. انسان شناسی در این پارادایم اعتقاد به این دارد که انسان ها گذشته از تفاوت های فرهنگی در ویژگی های ذاتی یکسان هستند، یعنی می شود به واسطه برخی از امور و مولفه ها، انسان را پیش بینی کرد. خزایی گفت: نتیجه این بحث، اقتضائات آینده پژوهی است که در این رویکرد با استفاده از اصل استقرار و مشاهدات به قوانین اجتماعی می توان دست یافت و می شود آینده را پیش بینی کرد. وی اظهار کرد: در هستی شناسی تفصیل گرایی، دنیای اجتماعی با دنیای طبیعی متفاوت است، در روش شناسی تفصیلی مدل فرضیه قیاسی قابل استفاده در دنیای اجتماعی نیست، بر خلاف رویکرد قبلی در انسان شناسی تفصیل گرایی، الگوهای رفتاری انسان تابع قوانین بیرونی نیست.
چهارشنبه ، ۲دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هدانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]