واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
من هم مانند هر ايراني ديگر پيش از سفر به مدينه تحتتأثير تبليغات گسترده سايتهاي عربستان داخلي و خارجي و روزنامهها قرارگرفته و بسياري از خبرهاي مربوط به بقيع و فدك، آزادي ورود زنان به بقيع، قول مساعد مسؤولان مبني بر آزادگذاشتن زائران و... را باور كرده بودم. در فرودگاه تهران، بدرقهكنندگان را ميديدم كه به بانوان زائر ميگفتند: خوش به حال شما كه در اين سفر ميتوانيد وارد قبرستان بقيع شويد! حتماً آنها هم مانند من خبر سايتهايي مثل شهاب نيوز را ديده بودند: «ورود زنان ايراني به بقيع، هديه ويژه ملك عبدا... به هاشمي رفسنجاني». البته پس از شنيدن خبر مهمتر كه آقاي هاشمي از احياي بقيع سخن به ميان آورده و در جمع هزاران زائر ايراني و ساير ملل اسلامي كه در مقابل درهاي بسته بقيع تجمع كرده بودند، گفته است: «طولي نميكشد كه بقيع احيا ميشود.»(1) بسيار خوشحال شدم و با خود گفتم: باتوجه به شتاب كارهاي عمراني عربستان در مسجدالحرام و مسجدالنبي(ص) و قول مساعد امير مدينه، حتماً اقداماتي در حال انجام است. وقتي در رسانهها اين خبر را ديدم كه آقاي هاشمي در مدينه گفته است: «ملك عبدا... دستور قاطع براي تكريم زائران صادر كرده» چندان باور نكردم، تا اينكه آقاي هاشمي ر فسنجاني پس از بازگشت، در همايش مشترك جامعه محترم مدرسين و علماي بلاد، اين خبر خوش را به علما داد و گفت: «زائران خانه خدا و حرم پيامبر(ص) با مشكلات زيادي از جمله ناسزاگويي از سوي برخي وهابيون تندرو مواجه هستند كه در دو جلسه طولاني اين مسأله را با پادشاه عربستان مطرح كردم و ايشان در همان لحظه دستور داد كه با اين افراد برخورد قاطع شود. پس از ورود من به مدينه، والي مدينه به من گفت تمام آن دستورات در حال اجراشدن است و هيچ وهابي تندرويي در كنار بقيع، زائران شعيه ايراني را اذيت نخواهند كرد.»(2)پس از شنيدن اين سخنان، با خود گفتم: در اين سفر، ديگر چهرههاي كريم و دهانهاي كفكرده وهابيوني را كه در بقيع مرتب به شيعه اهانت ميكنند، نخواهم ديد و در فضايي سالم و محيطي سرشار از مهرباني و عطوفت به زيارت خواهيم پرداخت. گويا رابطه دوستانه آقاي هاشمي رفسنجاني با ملكعبدا... به يكي دو سال گذشته محدود نميشود؛ چرا كه ايشان در مدينه در جمع انبوه زائران ايراني گفته بود: «بهخاطر همدلي و هماهنگي بين من و ملكعبدا... در آن زمان كه وليعهد بود، مشكلات شيعيان تا حدودي حل شد. در اين سفر نيز امروز پادشاه عربستان دوباره با وزير عربستاني همراه من صحبت كرد و از او خواست كه رضايت شيعيان مدينه جلب شود.»(3) با خودم گفتم: اي كاش آقاي هاشمي در آن لحظه به فكر شيعيان عراق و لبنان هم بود و به ملك عبدا... سفارش ميكرد تا وهابيون تندروي وابسته به عربستان در عراق اينگونه شيعيان را قتلعام نكنند و براي نابودي حزبا... و شيعيان لبنان همپيمان نشوند. چند روز پيش از سفر هاشمي رفسنجاني به عربستان، يكي از مقامات بلندپايه اين كشور با سفر به اسرائيل، اولمرت را براي حمله به حزبا... و نابودي شيعيان جنوب لبنان تحريك كرد و گفت: عربستان حاضر است هزينه جنگ اسرائيل عليه حزبا... براي نابودي شيعه را بپردازد. وقتي تصويرهاي زيباي فدك را در روزنامه جمهوري اسلامي ملاحظه كردم و تاريخچه فدك را در كنار آن خواندم كه چه كساني فدك را برگرداندهاند و اينكه «بازديد آقاي هاشمي رفسنجاني از فدك ميتواند و به خواست خدا بايد مقدمهاي براي احياي فدك باشد.»(4) با خود گفتم: حتماً قرار است با كمك ايشان فدك، احيا و به فرزندان حضرت زهرا(س) بازگردانده شود. تنها نكته منفي از سفر ايشان كه به ذهنم متبادر ميشد، اين بود كه چرا در ايام رحلت حضرت امام(ره) در نطق مهم خود در اجلاس مكه از منادي وحدت شيعه و سني(حضرت امام(ره)) سخني به ميان نياورد و با اينكه آن اجلاس، مربوط به علماي بلاد كشورهاي اسلامي بود؛ ولي دكتر احمدينژاد در نشست فائو با اينكه مربوط به غذا بود، در قلب ايتاليا حق امام(ره) را ادا كرد و دقايقي در تجليل ايشان سخن گفت.بههرحال با آنهمه ذهنيت كه رسانهها شكل داده بودند، وارد فرودگاه جدّه شدم و چنين ميپنداشتم كه قرار است از سوي مأموران عربستان مورد تكريم قرار گيريم! اما ناگهان همه رشتههاي ذهنيام پنبه شد؛ زيرا در پايان صفي ايستادم كه يك ساعت و نيم طول كشيد. پرسيدم: چه خبر است؟ گفتند: زائران دارند تكريم ميشوند! پرسيدم: چطور؟ گفتند: نگاه كن ببين! در مقابل هر باجه، يك دوربين نصب شده بود كه از تكتك زائران زن و مرد عكسبرداري و سپس انگشتنگاري ميشد! وقتي به مدينه رسيديم، صبحگاهان پس از نماز صبح همراه با زائران براي زيارت به بينالحرمين رفتيم. هيچ مكان مناسبي براي زيارتخواندن وجود نداشت؛ زيرا همه فضاي بينالحرمين را در اختيار دستفروشاني قرار داده بودند كه آزادانه فرياد ميزدند: دانهاي هزارتومان، دو هزار تومان، پنج هزار تومان و... . صداي تفنگ و هفتتير اسباببازي و ترانههاي عربي عروسكها در فضا پيچيده بود. بهسختي گوشهاي را براي اولين زيارت انتخاب كرديم. بهزحمت صداي من به گوش زائران ميرسيد. ناگهان مأموران وهابي رسيدند و با فريادهاي تند و اهانتآميز «ياا...! روح! روح! هنا طريق طريق!» اجازه خواندن زيارتنامه را ندادند. به خانمها گفتم به مسجدالنبي بروند و خود، با جمعيت مردان به داخل بقيع رفتم. با خود گفتم: طبق قرار حتي «هيچ وهابي تندرويي در كنار بقيع، زائران شيعه ايراني را اذيت نخواهد كرد.» كتاب ادعيه حرمين شريفين را مقابل صورتم قرار دادم تا زيارت ائمه مظلوم بقيع را قرائت كنم. ناگهان يك چهره وهابي آشنا كه از سالها پيش در بقيع مأمور به اذيت است، جلو آمد، كتابم را بست و گفت: «ممنوع!» كتابم را بستم و از حفظ به ائمه سلام ميدادم. باز هم گفت: حق سلام دادن نداريد! شروع به تلاوت سوره حمد كرديم. دوباره آمد و گفت: قرآن خواندن در قبرستان ممنوع است! خواستم يك نفس عميق بكشم، ترسيدم كه باز هم بگويد حق نفسكشيدن نداريد! در اين لحظه معناي تكريم را فهميدم و البته اگر مقاومت ميكردم، مانند ديگر روحانيوني كه به زير پلهها هدايت ميشدند و از آنها تعهد گرفته ميشد، بيشتر مورد تكريم واقع ميشدم! در يك هفته اقامت ما در مدينه، هر روز شاهد اينگونه تكريم ها بوديم! تا اينكه مدينه را به سمت مكه ترك كرديم و در مكه نيز با زائراني بيگناه روبهرو شديم كه به اتهام تلصيق(5) چند ماهي است در دادگاههاي عربستان درحال محاكمهشدن هستند و حق بازگشت به ايران را ندارند! و سرانجام نفهميدم اين همه تبليغات گسترده سايتها و رسانهها براي چه بود؟!و اكنون سفر آقاي كروبي به مدينه و شايد پس از آن نيز سفر آقاي خاتمي با تبليغات گستردهتر براي يك هدف مهمتر و شايد هم... .در پايان بايد تأكيد كرد ادعاي رسانههاي جمعي مبني بر اينكه براي اولينبار است كه زنان وارد بقيع شدهاند و سفر آقاي هاشمي پس از 30 سال از حاكميت جمهوري اسلامي به فدك براي نخستينبار صورت گرفته، غيرواقعي است. چرا كه آقاي هاشمي در دوره رياستجمهورياش نيز همراه با خانمها به بقيع وارد شد و سپس از فدك هم بازديد كرد و فيلم آن نيز از سيماي جمهوري اسلامي پخش گرديد. در سال 84 هم ايشان پس از شكست در انتخابات سوم تير به مدينه سفر كرد و همراه با بانوان به بقيع وارد شد و جالب اينكه هر بار نيز از احياي قريبالوقوع بقيع سخن به ميان آمد. پينوشتها 1. فردانيوز، 20/3/87 و تمام سايتهاي داخلي و خارجي و روزنامههاي داخلي و خبرگزاريهاي معتبر جهان و ايران 2. خبرگزاري مهر، 31/3/87 3. سايت خبري ايراننيوز 4. روزنامه جمهوري اسلامي، 25/3/87، ص14 5. يعني چسبيدن، مدتي است وهابيون عربستان، زائران ايراني را كه هنگام طواف مجبورند بهصورت مختلط طواف كنند، به اتهام تعمد در كنار هم قرارگرفتن، دستگير و روانه زندان ميكند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]