واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: رضا سالار دیروز| بیش از یک دهه از استقلالی که به جوان ها اعتماد کرد، می گذرد. اوایل دهه 80 بود که امیر قلعه نویی، طالب لو، صادقی، قربانی، جباری، حیدری، انصافی، سبو شهبازیان و... را وارد تیمی کرد که نه برای آن روز استقلال، که برای فرداهایش و تیم ملی به کار آمد. تیمی که صمد مرفاوی در امیدهای استقلال ساخته بود و امیر قلعه نویی بهترین استفاده را برد و مهم تر اینکه تیم ملی، سال ها توانست از این پتانسیل جوانی استفاده کند. سال ها گذشت و هر جوانی به استقلال آمد، نتوانست دوام بیاورد. بیشتر جوان هایی که با استقلال آمدند، شروع ستارگی را در تیم های دیگر آغاز کرده بودند و در استقلال دوام نیاوردند و ندرخشیدند. میداوودی، نیکبخت واحدی، منیعی، بیک زاده، کاظمی، پولادی، روانخواه و... به استقلال آمدند تا ستاره شدن خود را تکمیل کنند. اما هر کدام به دلایلی از استقلال رفتند. هیچ کدام مسیر ماندگاری را در استقلال طی نکردند، مگر همان جوان های رشد کرده در مکتب استقلال که هنوز برای تیم موثر هستند. همان جوان های ابتدای دهه 80، هنوز به نام استقلال شناخته می شوند. حتی اگر در تیم دیگری توپ بزنند. استقلال توانست در این سال ها، برخلاف رقیب دیرینه اش، بارها با همان جوان های ابتدای دهه 80، از گردنه های سخت عبور کند و دیدیم که بازوبند کاپیتانی در این تیم، هیچ زمان به بازوی کسی که کمتر از چهار، پنج سال سابقه بازی در این تیم داشت، بسته نشد. امروز| ابتدای فصل و با انتخاب پرویز مظلومی، موجی از ناامیدی در استقلال سایه انداخت. تیمی که در چند فصل متوالی، با حضور قلعه نویی نتوانسته بود انتظارات را بر آورده کند و دیگر چیزی به نام هیجان در این تیم وجود نداشت؛ تعدادی بازیکن کارمند، که بیشتر در انتظار سوت پایان بودند تا شروع دیدار. اما همین که می توانستند گلیم تیم را در دیدارهای حساس بیرون بکشند، کمک بزرگی به نام و اعتبار استقلال بود. امیر قلعه نویی هم دیگر حوصله جوانگرایی نداشت. اما حضور پرویز مظلومی که سن وسالش از قلعه نویی بیشتر بود، هراس را در دل هواداران انداخت. آنها که منتظر منصوریان بودند تا شور وهیجان جوانی را در تیم خود ببینند. اما منصوریان نیامد و دوباره قرعه به نام مظلومی خورد. مظلومی اما در طول نیم فصل اول، نشان داد که می خواهد از زیر سایه دیگر استقلالی های مدعی مربیگری این تیم خارج شود. وقتی به نام بازیکنان این تیم در ابتدای فصل نگاه می شد، نکته امیدوارکننده ای معلوم نبود. مظلومی با چشمی و حاج محمدی و برزای و انصاری و رمضانی و مجیدی و نورافکن و کریمی ها (محسن و یعقوب) اسماعیلی چه می خواهد بکند؟ مگر می تواند یک فصل را متکی به رحمتی و عمران زاده و ابراهیمی و حیدری و شهباز زاده و برهانی باشد؟ اما انگار شد. در طول فصل، هر جوانی که وارد زمین چمن آزادی شد، استقلالی ها را نا امید نکرد. از هفته اول چشمی و حاج محمدی نشان دادند که می توانند زوج طلایی صادقی – قربانی را دوباره زنده کنند. انصاری آنقدر زود در استقلال جا افتاد که انگار سال هاست خود را برای بازی در این تیم آماده کرده. و چه خوشبختی که در اولین حضور، بتوانی چشم ها را خیره کنی! اسماعیلی در اصفهان و نورافکن در تهران نشان دادند که می توانند دهه آینده استقلال را تضمین کنند. برزای با مخالفت جدی مظلومی به اسپانیا نرفت و این اصرار، علتش بعد ها مشخص شد. رمضانی و کریمی ها اگر چه اندک، اما هر زمان به میدان آمدند تاثیرگذار بودند. حالا این سوال باقی مانده که استقلال چگونه می تواند از این پتانسیل استفاده کند؟ این اعتماد جنون آمیز مظلومی که ناگهان در دیدار حساس تیمش با سپاهان، در ترکیب اصلی از اسماعیلی استفاده کند یا برابر صبا در تهران به نورافکن میدان دهد، از کمبود بازیکن است یا اعتماد به جوان ها؟ در همه این سال ها، شور و هیجان از اغلب تیم های ایرانی رفته بود. مگر فولاد که جوان هایش همیشه هیجان را در میدان داشتند یا ذوب آهن که گاهی از هیچ، همه چیز می ساخت. حالا استقلال در راهی است که برگشت ندارد. برهانی می داند که نیمکت جای خوبی برای او نیست، اما کنار می آید. چون بعد از 10 سال حضور در استقلال، هیجان را از نیمکت به داخل میدان هدایت می کند. فخرالدینی می داند که اگر نجنگد، فرصت حضور در استقلال را از دست می دهد و این دور دایره وار، در استقلال جاری است. باید بجنگی، چه در تمرین، چه در بازی، و آنگاه چشم ها را خیره می کنی و می توانی ترقی کنی. سال ها بود که جوانی از استقلال به تیم ملی نمی رسید. هر چه بود، کاشته دیگر تیم ها یا سابقه قدیم آنها بود. اما حالا چشمی و حاج محمدی و مجیدی، از استقلال به تیم های ملی می روند و می دانند که این در چشم بودن و خوب بازی کردن، چه نتایج خوبی دارد. امروز، مظلومی، چنان تیمش را هدایت می کند که بزرگ ترهای تیمش هم نیمکت نشینی را تاب می آورند، چرا که تیم در شرایط موفقیت است. می ماند تعدادی تماشاگر که هر از گاهی از تیمی که در طول فصل اغلب صدرنشین بوده، گلایه می کنند. اما اینکه استقلال با چنین شرایطی در تهران تماشاچی اندکی دارد، خود جای مبحث دیگری است. ستاره های فردای استقلال، نمی توانند امروز تماشاچی را راضی کنند. مگر اینکه در هر بازی ستاره های خود را در دل هواداران بکارند. چشمی و انصاری و حاج محمدی و اسماعیلی و برزای و نورافکن و... خیلی باید بدوند تا تماشاگران نام آنها را مانند رحمتی و ابراهیمی و حیدری فریاد کنند و از آن طرف باید بدانند که نیمکت این تیم هم آدم هایی دارد که تیم را بزرگ تر از خود می دانند. برهانی و طالب لو می توانند الگوی همه آنها باشند که تیم را معنی درست تری می دانند تا خود. مظلومی، تیم دهه آینده استقلال را ارنج می کند. یک دهه بعد، روزنامه نگاری می خواهد برگردد و به استقلال دهه 90 نگاه کند. کدام نام از این لیست استقلال 94، مرجع خواهد بود؟
شنبه ، ۲۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]