واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: از جعفر بن محمد صادق(ع) پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! آیا خدای را خشنودی و خشم است؟ فرمود: آری! ولی آن گونه که در بین مخلوقین یافت می شود نیست، ولکن خشم خدا، کیفردهی او و خشنودی اش، پاداش دهی است.عقیق : شیخ ابوجعفر محمد فرزند علی فرزند حسین فرزند موسی فرزند باویه قمی، فقیه ساکن شهرری نویسنده کتاب «التوحید؛ در بیان یگانگی خداوند» می گوید: آنچه که مرا به نگارش این کتاب فراخواند این بود که گروهی از مخالفان ما(شیعه) به دلیل اخباری که در کتب ما دیده و تفسیر آن را نمی دانسته و معانی آن را نمی شناختند و آن ها را به غیر جایگاه شایسته شان حمل کرده و واژه های آن را با واژه های قرآنی نمی سنجیدند، جمعیت ما را به اعتقاد بر تشبیه و جبر نسبت داده و چهره مذهب ما را در نزد نادانان، زشت می نمایاندند و مردم را از دین خدا باز می داشتند و آنها را بر انکار حجت های خدا وا می داشتند، از این پس قرار است نکاتی را از این محدث والامقام برای علاقه مندان بیاوریم: حمزة بن الربیع نقل می کند: در مجلس امام باقر(ع) بودم که عمر و بن عُبید وارد شد، گفت: فدایت شوم مقصود از خشم در این سخن خدای تبارک و تعالی که فرموده: «و هر کس خشم من بر او فرود آید در هلاکت افتاده است» چیست؟ امام باقر (ع) فرمود: ای عمرو، منظور کیفر است؛ هر کس پندارد که خدای عزوجل از چیزی منتقل می شود او را به صفت آفریده ها توصیف کرده است. خداوند عزوجل را چیزی تحریک نمی کند و دگرگون نمی گرداند. امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزوجل که فرمود: و چون ما را به خشم درآوردند از آنان انتقام گرفتیم، خداوند تبارک و تعالی آنگونه که ما به خشم می آییم به خشم در نمی آید ولکن برای خویش دوستانی آفریده که خشمناک و خشنود می شوند و آنان آفریده شده و تدبیر یافته هستند، رضایت آنان را برای خود رضایت قرار داد و خشم آنان را برای خویش خشم قرار داده است. چون خداوند آنها را فراخوانان و راهنمایان به خویش قرار داده است معنایش آن نیست که خشم به خدا می رسد همانگونه که به آفریده هایش می رسد؛ بلکه معنای آنچه گفته آن است. و نیز فرموده: هر کس به یکی از دوستان من اهانت کند، با من به جنگ برخاسته و مرا به جنگ خوانده است و نیز فرموده: هر کس از پیامبر(ص) اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است و نیز فرموده: آنان که با تو بیعت کردند جز آن نیست که با خدا بیعت کرده اند همه این ها و امثال آن ها به همان معنایی است که گفتم، خشنودی، خشم و غیر آن دو از چیزهای که شبیه آنهاست بر همان معناست. اگر خشم و تنفر به ایجادکننده می رسید، در حالی که او آن دو را پدید آورده و ایجاد کرده است. هر آینه روا بود کسی بگوید که خالق هم روزی نابود می شود، زیرا وقتی تنفر و خشم بر او عارض شود، تغییر بر او عارض می شد و اگر تغییر در او حاصل شود از نابودی در امان نیست و اگر چنین می بود ایجادکننده از ایجادشونده، توانا از مقدر شده، آفریننده از آفریده شده باز شناخته نمی شد. خداوند از این گفتار، بسیار برتر است. او آفریننده چیزها نه برای نیاز است. وقتی که برای غیرنیاز باشد، مرز و چگونگی در او محال است. إن شاءالله این را درک کن. مردی از امام صادق(ع) درباره اینکه آیا خدای تبارک و تعالی خشنودی و خشم دارد پرسید، فرمود: آری! ولی آن گونه که در مخلوق ها یافت می شود، نیست، زیرا خشم و خشنودی عارض شونده ای است که بر شخص عارض می شود و او را از حال به حال دیگری منتقل می سازد، اثرپذیر، مرکب است و اشیاء در آن تأثیر می گذارد، در حالی که آفریننده ما چیزی تأثیرگذار نیست، یگانه است، یکتا ذات و یکتا معنا است، بنابراین خشنودی او پاداش دهی و خشم او کیفردهی است، بدون آن چیزی بر او عارض شده و تحریک کند و او را از حالی به حال دیگر منتقل سازد. این ها صفت آفریده های ناتوان و محتاج است و خداوند تبارک و تعالی قوی و عزیزی است که نیازی به آنچه که آفریده ندارد و آفریده های او، همه نیازمند به او هستند، چیزها را بدون نیاز و بدون سبب آفریده، اختراع و ابداع کرد. از جعفر بن محمد صادق(ع) پرسیدم که ای فرزند رسول خدا! آیا خدای را خشنودی و خشم است؟ فرمود: آری! ولی آن گونه که در بین مخلوقین یافت می شود، نیست، ولکن خشم خدا، کیفردهی او و خشنودی اش، پاداش دهی است.
پنجشنبه ، ۲۶آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]