واضح آرشیو وب فارسی:میگنا: نگرانی این افراد با چند علامت یا مزمن شدن نشانه ها روز به روز شدید می شود و مدام ترس دارند که از لحاظ روانی غیرعادی باشند یا ذهن آنها به طور دائم، پیرامون «دیوانه» شدن درگیر است.دکتر مهرنوش دارینی - روان شناس و مشاور در روزنامه جام جم نوشت: بسیاری از افراد زمانی که علائم و نشانه های اختلالات روانشناختی را تجربه می کنند، دچار ترس از دیوانگی می شوند. نگرانی این افراد با چند علامت یا مزمن شدن نشانه ها روز به روز شدید می شود و مدام ترس دارند که از لحاظ روانی غیرعادی باشند یا ذهن آنها به طور دائم، پیرامون «دیوانه» شدن درگیر است. در برخی شرایط زندگی مسائلی رخ می دهد که ممکن است علائمی حاد را به همراه داشته باشد که لزوما فرد را دچار بیماری روانی نمی کند، اما در زندگی روزمره به شدت اختلال ایجاد می شود و روابط فردی و بین فردی او با مشکل روبه رو می شود. فروپاشی روانی به معنای اختلال روانی نیست، بلکه به بحران های روحی شدید اشاره می کند که به صورت دوره های حاد از افسردگی و اضطراب بروز می کند و با عامل تنش زای بیرونی تشدید می شود. فروپاشی روانی و حملات اضطرابی یا افسردگی های شدید معمولا به دنبال اتفاقی بیرونی صورت می گیرد که برخی از آنها عبارتند از: آگاهی از بیماری های سخت (مثلا سرطان یا از دست دادن کلیه و….)، طلاق، داغدیدگی و فوت ناگهانی، مشکلات شغلی و اخراج از کار و مشکلات مالی. علائم مشاهده شده در فرد مبتلا با اختلالات پس از سانحه و ترس مرضی شباهت دارد و وقتی فرد با مشکلاتی این چنینی روبه رو می شود احتمال این که علائم شدیدی از خود نشان دهد افزایش می یابد. این علائم باعث می شود فرد دچار ترس شود و احساس کند تا جنون فاصله ای ندارد. این افراد به صورت لحظه ای با گفت وگو کردن در مورد علائم خود آرام می شوند، اما نوسانات خلقی کماکان ادامه دارد و دوباره نشانه ها باز می گردد. برخی از علائم مختلفی که فرد تجربه می کند عبارتند از: تغییر آهنگ ضربان قلب و بیشتر موارد تپش شدید قلب، عرق کردن، لرزش، گیجی، احساس از دست دادن تعادل، احساس هراس، ترس و تشویش، بدخوابی و کابوس های شبانه، احساس ناتوانی، تنگی نفس، ناتوانی در آرام بودن و لرزش. خشکی دهان، بی حسی یا سوزن سوزن شدن دست ها و پاها، تهوع، بی قراری، کج خلقی، ناامیدی، داشتن رفتار مضطرب و آشفته، خوابیدن بیشتر یا کمتر از میزان عادی و احساس منزوی بودن. برای درمان لازم است ابتدا مشخص شود فرد علائم بالینی دیگر اختلالات روانشناختی همراه را ندارد و برای حذف عوامل نگران کننده در صورت لزوم مداخلات دارویی و سپس از روش های روانشناختی استفاده می شود. در گام اول اطمینان دادن به بیمار مبنی بر این که این علائم، به اتفاق و عامل بیرونی مربوط است و باعث مرگ نخواهد شد و در ادامه تشویق بیمار به تنفس آرام و استفاده از تکنیک های تن آرامی به فرد کمک می کند تا در فرآیند درمان راحت تر پیش برود. معنا درمانی و درمان های شناختی و بررسی میزان کنترل بر عوامل بیرونی و بهره گیری از سیستم های راه حل محور نیز برای فرد کمک کننده است، اما مشروط به آن که از لحاظ جسمی در شرایط کم تنش قرار بگیرد.
پنجشنبه ، ۲۶آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: میگنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]