واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: «تنها میان طالبان» از مستندساز مشهدی در دومین روز جشنواره فیلم مستند حقیقت اکران شد. محسن اسلام زاده تنها مستندسازی است که در ١٠سال گذشته توانسته است به طالبان نزدیک شود و به شکل مستقیم از آن ها مستندی را بسازد. این مستند با عنوان «تنها میان طالبان» در جشنواره سینماحقیقت رونمایی شد و باعث شد پنه بیکر، مستندساز برجسته جهانی، در مورد آن نظرات جالب توجهی ارائه کند. «تنها میان طالبان» آموزنده است دان آلن پنه بیکر در تاریخ سینمای مستند جایگاه ویژه و بالایی دارد و گروهی از منتقدین او را «پدر سینماحقیقت» لقب داده اند. وی که متولد سال١٩٢۵ در ایلینویز آمریکاست، بیش از ۴٠ فیلم مستند ساخته است که اکثر آن ها به سبک سینمای مستقیم یا سینماوریته ساخته شده اند. پنج اثر مستند برجسته او با عناوین «قطار سریع السیر سحرگاهی» (١٩۵٣، نخستین اثر)، «افتتاحیه در مسکو» (١٩۵٩)، «لامبرت و شرکا» (١٩۶۴)، «به پشت سر نگاه کن» ( ١٩۶٧ ) و «راکبای» ( ١٩٨١) در بخش مرور مستندهای این فیلم ساز در جشنواره بین المللی سینماحقیقت به نمایش در می آیند. پنه بیکر در سال١٩۵٩ همراه با دو فیلم ساز بزرگ سینمای مستند، ریچارد لیکاک و رابرت درو، سردبیر مجله معروف لایف، شرکتی برای تولید مستندهایی با سبک سینماوریته تاسیس کردند.دان آلن پنه بیکر در رابطه با مستند «تنها میان طالبان»، ساخته محسن اسلام زاده، در حاشیه جشنواره حقیقت در گفتگو با تسنیم گفت: مستند «تنها میان طالبان» یکی از فیلم هایی بود که من واقعا علاقه مند بودم آن را تماشا کنم به این علت که من به موضوع افغانستان علاقه مند هستم. همان طور که می دانید، کشور من در افغانستان و جنگ در آن دخالت داشته است و ما به همین دلیل، اخبار زیادی را از افغانستان دریافت کرده ایم. وی افزود: من می خواستم دیدگاه فیلم سازان ایرانی را که به افغانستان سفر کرده اند بدانم. این ها قطعا دیدگاه متفاوتی خواهندداشت. پنه بیکر افزود: من این فیلم را آموزنده می دانم. من از این فیلم بسیار شگفت زده شدم. تصاویر و صحنه ها بسیار شگفت انگیز و حتی غیرعادی بود. این چیزی است که من بسیار با آن ارتباط برقرار کردم و ذهن من را به خود مشغول کرده است. فیلم را بسیار دوست دارم وی تصاویری را که در این مستند وجود دارد شگفت انگیز خواند و گفت: در این مستند تصاویری از طالبان و نواحی تحت تصرف آن ها وجود دارد که به نظرم این تصاویر بسیار باارزش هستند. من از این اقدام قدردانی می کنم و آن بخش ها را بسیار دوست دارم. این مستندساز برجسته با انتقاد از بخش هایی از فیلم گفت: من تصور می کنم در پایان فیلم باید حرف های بیشتری زده می شد. در ابتدای فیلم، به این موضوع اشاره شده است که چگونه در سال١٩٩٧ تعدادی از ایرانی ها توسط طالبان کشته می شوند و این اتفاق پاسخ های احساسی بسیاری از طرف جوانان ایجاد می کند. این نشان می دهد که شما واقعا از طالبان تنفر دارید.پنه بیکر ادامه داد: من دوست داشتم در انتهای فیلم، از تجربه ای که سازنده فیلم در افغانستان داشته است بشنوم اما فکر می کنم کارگردان داستان را تمام نکرده است. من می خواهم بدانم آن تجربیات چه تاثیری در تدوین این مستند داشته است. البته اگر وقت بیشتری برای فکرکردن داشته باشم، ممکن است نظر من تغییرکند؛ اما این حسی است که اکنون به این فیلم دارم.وی در پایان گفت: البته این نکته را هم باید اضافه کنم که من هنگام دیدن این فیلم تصور می کردم واقعا در آنجا حضور دارم و انگار تجربه مستقیمی شکل گرفته است. آن چیزی که من در این فیلم دوست داشتم این بود که حس می کردم واقعا در آنجا حضور دارم و فکر می کنم این نشانه و امضای خوبی برای فیلمی این چنینی است. مشکل افغانستان مذهب نیست، قومیت است محسن اسلام زاده درباره مستند «تنها میان طالبان» گفت: دغدغه سفر به افغانستان و ساخت چنین مستندی به زمان شهادت دیپلمات های ایرانی در مزارشریف برمی گردد. من هم مثل خیلی از مردم ایران، در آن زمان با اسم طالبان آشنا شدم اما چون مشهدی بودم، بیشتر در این بحران قرار داشتیم. گرچه به نظر می رسید جنگ قریب الوقوع است، خیلی ها هم بودند که می گفتند این جنگ از روی احساس خواهدبود و حرکتی اشتباه است. این کارگردان و مستند ساز مشهدی سینمای ایران افزود: این دغدغه تا ١٣سال بعد از آن با من همراه بود تا زمانی که «روایت فتح» سفارش کاری درباره خود شهدای دیپلمات داد. ما به مزارشریف رفتیم و به همراه محمدحسین جعفریان و تنها دیپلمات زنده مانده در آنجا حضور پیدا کردیم. این سفر برای من بسیار جالب و منحصربه فرد بود. آن ها در مورد طالبان به گونه ای دیگر حرف می زدند که در رسانه ها شاهد آن نبودیم. خاطرم هست که آنجا به جعفریان گفتم: آیا نمی توانیم با ملاعمر و بن لادن گفتگو کنیم؟ ارتباط های زیادی با طالبان گرفتیم تا توانستم بعد از ۴٠ماه اعتماد آن ها را جلب کنیم. میان طالبان رفتیم و مهم ترین مطلبی که من در افغانستان فهمیدم این بود که مشکل افغانستان مشکل مذهب نیست، بلکه مشکل قومیت است. اگر دقت کنید، این مسئله در آخرین سوال من در مستند نمود دارد و از آن ها می پرسم: ۴٠سال است که در افغانستان جنگ است. می خواهید چه کار کنید تا جلوی این جنگ را بگیرید؟ این مردم کی روی آسایش می بینند؟ مهم ترین دغدغه من نیز همین بود. شکست آمریکایی ها و انگلیسی ها در افغانستان اسلام زاده اضافه کرد: نمی توانیم بگوییم این فیلم نگاهی طرف دارانه داشت یا خیر. بعضی از جاها خودشان فکر می کردند که از خود دفاع می کنند، درحالی که صحبت های آن ها برای ما پذیرفته نبود. این ها به صورت کلی با وهابیت و بحث تکفیر زاویه دارند و من این حرف را براساس تحقیق و پژوهشی که انجام دادم می گویم. در کتاب «غوغایی بر بام جهان» نوشته یکی از مشاوران بن لادن و کتاب احمد طالبان نوشته احمد بشیر و کتاب های دیگر، به تصریح به این مطلب اشاره شده است.این کارگردان درباره حضور نیروهایی انگلیسی و آمریکایی در افغانستان گفت: من دو سفر به قندهار داشتم و سفر قبل من نیز دو سال پیش بود. می توانم بگویم که شکست آمریکایی ها و انگلیسی ها در افغانستان را به چشم خود دیدم. هم حضور آن ها در مهم ترین پایگاهشان کم رنگ بود و هم در کمپ باستیون که ١۵-١٠هزار نیروی انگلیسی و آمریکایی در آن حضور دارند در برابر عملیات ١۵طالب زمین گیر شدند.
چهارشنبه ، ۲۵آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]