واضح آرشیو وب فارسی:تحلیل ایران: این روزها کسی از رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به خوبی یاد نمی کند! سرنگونی جنگنده سوخوی روسی و لشکر کشی غیر رسمی به شمال عراق و تجاوز به این کشور خشم و نارضایتی افکار عمومی منطقه و جهان اسلام را برانگیخته است. به گزارش تحلیل ایران ، رئیس جمهور ترکیه همچنان بر سیاستهای نادرست خود در منطقه (خصوصا در قبال سوریه و عراق) پافشاری می کند. به راستی حزب عدالت و توسعه و اردوغان به کدام سو می روند؟ آیا احمد داوود اوغلو ، مغز به اصطلاح متفکر حوزه سیاست خارجی ترکیه متوجه بازی آنکارا با آتش نیست؟ آیا زمان آن نرسیده است که اردوغان به هشدار افرادی مانند عبدالله گل رئیس جمهور سابق ترکیه و همراه دیرینش مبنی بر لزوم تغییر در سیاست خارجی و منطقه ای کشورش گوش فرا دهد؟ در این خصوص نکات قابل تاملی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد : 1- رئیس جمهور ترکیه این روزها سخنان و ادعاهایی مطرح می کند که نمایانگر ناکامی و سردرگمی وی در تحلیل حداقلی حوادث و رخدادهای مربوط به کشورش و منطقه است. حتی اگرادعای اردوغان و ارتش ترکیه را در خصوص سرنگونی جنگنده روسی پذیرفته و بدون هیچ گونه تحقیقی فرض کنیم جنگنده روسی اندکی وارد حریم هوایی ترکیه شده است ، نمی توانیم ادعای اردوغان در خصوص چرایی اشغالگری وی در شمال عراق را بپذیریم. چگونه است که اردوغان ورود چند متری یک هواپیما به خاک کشورش را مصداق تجاوز دانسته ( اگر چنین تجاوزی اساسا صورت گرفته باشد ) اما پیاده سازی صدها نیروی نظامی خود در موصل و شمال عراق را مصداق اشغالگری و تجاوز نمی داند ؟ در حالی که رئیس جمهور و نخست وزیر عراق صراحتا اقدام اردوغان و دولت ترکیه را محکوم کرده و خواستار خروج نیروهای ترکیه ای از کشورشان شده اند، اردوغان اعلام کرده است این حضور نظامی در شمال عراق لازم بوده و از تصمیم خود در این خصوص عقب نشینی نخواهد کرد! 2- اردوغان در تاریخ اول و دوم دسامبر امسال سفری دو روزه به کشور قطر داشت. در این سفر که از قبل برنامه ریزی شده بود، رئیس جمهور ترکیه سران کشور قطر را در جریان تجاوز به شمال عراق گذاشته است. این تصمیم ترکیه با استقبال ریاض و دوحه مواجه شده است. عربستان و قطر به عنوان دو بازیگر مولد بحران امنیت در عراق و منطقه به ترکیه وعده داده اند که از این تصمیم به صورت چراغ خاموش حمایت کرده و حتی مانع از اقدام جدی و شدید اتحادیه عرب در این خصوص خواهند شد. رمز سکوت و انفعال اتحادیه عرب در قبال تجاوز ترکیه به شمال عراق در همین موضوع نهفته است. در حالی که حتی اعضای اصلی شورای امنیت سازمان ملل متحد ( که متشکل از سه حامی غربی آل سعود نیز می باشد ) به صورت یکپارچه تجاوز به شمال عراق توسط ترکیه را محکوم کرده اند، اتحادیه عرب همچنان ترجیح داده است در این خصوص سکوت کرده و موضعی اتخاذ نکند! ریشه این سکوت را باید در سفر دو روزه اردوغان به قطر و لابی گری های وی با مقامات قطری و واسطه های سعودی جستجو کرد.متاسفانه ترکیه طی سالهای اخیر به ضلع سوم مثلث حمایت از تکفیری ها و گروه های تروریستی تبدیل شده است. قرار گرفتن نام ترکیه در کنار نام دو کشور عربستان سعودی و قطر، منجر به تنزل موقعیت آنکارا نزد افکار عمومی منطقه و جهان اسلام شده است. در جریان نبرد کوبانی، شاهد انفعال نیروهای ارتش ترکیه در قبال عملیات داعش در این شهر بودیم. عملیات کوبانی نقطه آشکارساز حمایت اردوغان و داوود اوغلو از داعش محسوب می شد. همچنین رفت و آمد آزادانه تروریستها از مرز ترکیه به سوی سوریه و عراق موضوعی است که حتی اردوغان نیز قدرت انکار آن را ندارد. علاوه بر آنچه ذکر شد، اردوغان قصد دارد از شکاف میان دولت بغداد و کردها به سود اهداف توسعه طلبانه خود در منطقه استفاده کند. متاسفانه شواهد موجود نشان می دهد حضور نظامی غیر قانونی ترکیه در شمال عراق با هماهنگی مسعودبارزانی صورت گرفته است. 3- اردوغان نباید فراموش کند که با توجه به پیوستگی مستقیم دوحوزه سیاست خارجی و داخلی در ترکیه( این پیوستگی به صورت سنتی در آنکارا وجود دارد )، هر گونه رفتار وی در قبال منطقه بر روی تحولات داخلی این کشور تاثیرگذار خواهد بود. به نظر می رسد اردوغان هنوز متوجه پیچیدگی های شرایط منطقه و داخل کشور خود نیست. در جریان انتخابات سراسری اخیر، اردوغان توانست با تهدید نسبت به برگزاری سه باره انتخابات و کشاندن آرای سفید و خاموش پای صندوقهای رای، حدود 8 الی 10 درصد رای اجباری برای حزب عدالت و توسعه جمع کند تا در نهایت بتواند با کسب حداقل نتیجه ممکن پیروز انتخابات شود. حزب عدالت و توسعه این پیروزی را در شرایط خاص و با درصدی حداقلی کسب کرده است. همچنین ترکیه هم اکنون دارای اپوزیسیونی قوی متشکل از احزاب جمهوریخواه خلق، دموکراتیک خلق و حرکت ملی گرا است. احزابی که از رفتار انتخاباتی حزب عدالت و توسعه نیز به اندازه کافی خشمگین و عصبانی هستند. 4- در جریان تحولات اخیر منطقه ، شاهد بودیم که ناتو و شورای امنیت سازمان ملل متحد هیچ یک حمایتهای لازم و مورد انتظار اردوغان را از وی صورت ندادند. کشورهای فرانسه،آلمان، یونان و برخی دیگر از کشورهای ناتو نسبت به سیاستهای اردوغان در منطقه و هزینه سازی های وی برای ناتو هشدار دادند. حتی رئیس جمهور جمهوری چک صراحتا عنوان کرد که اردوغان به جای آنکه شریک ناتو باشد شریک داعش محسوب می شود. این مواضع نشان می دهد بر خلاف ادعا و انتظار اردوغان ،ترکیه عضو موثری در ناتو که مورد حمایت مطلق اعضا باشد نیست! همچنین محکومیت تجاوز ترکیه به شمال عراق از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز نشان داد حتی شرکای غربی ترکیه نیز حاضر به پرداخت هزینه های استراتژیک تکروی های آنکارا در منطقه نیستند. 5- اردوغان در سال 2002 میلادی با حضور خود در معادلات سیاسی ترکیه فصل نوینی را در این کشور ایجاد کرد. از اصلاحات اقتصادی گرفته و تا احیای برخی شعائر دینی اقدامات مثبتی بود که نخست وزیر سابق و رئیس جمهور امروزی ترکیه طی سالهای ابتدایی حضور خود در کشورش صورت داد. ایستادگی در مقابل ژنرالهای طرفدار لائیسیته نیز از اقدامات مثبت اردوغان طی سالهای گذشته محسوب می شد. با همه این موارد، رفتارهای نادرست اردوغان در قبال سوریه و عراق که منجر به ایجاد بحرانهای مزمن امنیتی در منطقه شده است و همچنین برخی رفتارهای وی در حوزه سیاست داخلی این کشور منجر به تزلزل موقعیت وی و نارضایتی افکار عمومی منطقه از وی شده است. آنچه مسلم است اینکه ترکیه در سیاست خارجی خود نیاز به یک دوربرگردان دارد. اگر اردوغان خواستار بر هم زدن وضعیت موجود و گذار به وضعیتی مطلوب است، لازم است تا زمان دیر نشده و دستاوردهای سالها حضور وی در ترکیه به صورت کامل از بین نرفته است، از سیاستهای نادرست منطقه ای و سیاسی خود دست کشیده و به توصیه افرادی مانند عبدالله گل گوش دهد. اردوغان هم اکنون در برهه زمانی حساس و سرنوشت سازی قرار دارد. او در این برهه باید تصمیمی سرنوشت ساز اتخاذ کند. تقابل مستقیم با روسیه و عراق محصول بی توجهی اردوغان به دوربرگردانهایی بود که طی سالها و ماههای گذشته در مسیر وی قرار داشت .رئیس جمهور ترکیه می توانست با اصلاح رویکرد سیاست خارجی خود مانع از تحقق این موارد شود . در حال حاضر اردوغان باید میان تنش زایی و تنش زدایی در حوزه سیاستهای منطقه ای خود یک گزینه را انتخاب کند. آیا اردوغان می خواهد همچنان ضلع سوم مثلثی باشد که عربستان و قطر دیگر اضلاع تشکیل دهنده آن هستند؟ آیا اردوغان می خواهد تنشهای ایجاد شده فعلی میان آنکارا با مسکو و بغداد را به بحران تبدیل کند ؟ در هر حال قاعده بازی این گونه است که یک بازیگر در نظام بین الملل فرصت زیادی برای اصرار بر روی خطاهای خود و آزمون و خطای گزینه های مختلف ندارد ! موضوعی که اردوغان نیز باید آن را درک کند و سریعا مسیر سیاست خارجی خود را تغییر دهد. منبع:تسنیم
سه شنبه ، ۲۴آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تحلیل ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]