تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آنچه دوست ندارى درباره‏ ات گفته شود، درباره ديگران مگوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821244413




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تا این بازیکنان جوان هستند حالا حالاها بازی می‌کنم!


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: وحید شمسایی:
تا این بازیکنان جوان هستند حالا حالاها بازی می‌کنم!

وحید شمسایی


شناسهٔ خبر: 2999885 - دوشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۱
ورزش > فوتبال ایران

سرمربی - بازیکن تیم فوتسال تاسیسات دریایی با بیان اینکه یک پزشک 10 سال پیش به وی گفته بود باید بازی را کنار بگذارد، به شوخی گفت: تا این هَله هوله‌ها (بازیکنان جوان) هستند حالا حالاها بازی می‌کنم! به گزارش خبرنگار مهر، وحید شمسایی در گفتگوی ویژه این هفته برنامه نود صحبت‌های جالبی را بر زبان آورد که بخشی از صحبت‌هایش در زیر می‌آید: * همیشه دوستان نزدیکم می‌گویند می‌شود یک جا بروی و اول نشوی! مدام می‌گویند استرس نداشته باش و ششم یا هفتم شو نه اول! * سه، چهار دوست صمیمی دارم که همیشه با هم هستیم ولی در بازی اینها را «شَل و پَل» می‌کنم! آنها نباید ببرند! * حسین شمس گفته بود شمسایی با هوا زندگی می کند! * آقای افتخاری نامه زده بود که سه بار بهترین بازیکن فوتسال آسیا شده ام در حالی که ۶ بار این عنوان را کسب کرده ام. * جزو بازیکنانی هستم که با سه رئیس فدراسیون بوده‌ام و از هر سه جایزه گرفتم. با هر سه رئیس در مراسم بهترین‌ها هم بوده ام ولی رئیس ما (افتخاری رئیس کمیته فوتسال)سومی را به ما تبریک گفته است! * جام جهانی ۲۰۰۴ بود که تیم ملی ایران حذف شد. یک روز وسط خیابان آفریقا بودم که اسپانسرم از من خواست روپایی بزنم. همان موقع یک نفر رد می‌شد و گفت به جای این کارها در تیم ملی برنده باشید! * بازی ایران و کره در اندونزی بود که کفشم پاره بود. آن موقع حیدریان کاپیتان بود و آخرین نفر وارد زمین می‌شدم. آن زمان کفشم پر از وصله و پینه بود اما شش، هفت گل زدم که بعد از پایان مسابقه بازیکنان کره جنوبی کفشم را می‌خواستند! * در دوران خدمت سربازی مسابقه فوتبال گذاشتند. همه سربازها به تیم‌های قوی می‌رفتند ولی من گفتم به تیمی بروم که نفع ببرم. برای همین به تیم آشپزخانه رفتم! مسئول آشپزخانه گفت اگر تیم را قهرمان کنی هر روز چند سیخ کوبیده می‌دهیم! من شرط گذاشتم که اگر قهرمان شدیم، صبح‌ها هم به من نیمرو بدهند که قبول کردند. در این مسابقات تیم ما اول شد. بعد از آن هر روز به آشپزخانه می‌رفتم و می‌گفتم نیمرو و کوبیده من کو! * یک پزشک ۱۰ سال پیش گفت دیگر نباید بازی کنی! اینقدر که در فیزیوتراپی هستم در خانه ام نیستم! * به خاطر مصدومیت دیگر نمی توانم بچرخم! * دو نفر در دنیا زیاد می‌چرخیدند. یکی ابراهیم چرخی و یکی من! * تا این هله هوله‌ها (بازیکنان جوان) هستند من حالاحالاها بازی می‌کنم! (با خنده و شوخی) * اسطوره فوتسال ما رضا حیدریان است. حیف است که این آدم در این رشته نیست.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن