واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: نسلی از دانش پژوهان ایرانی هستند که به نظر تکرارناپذیر می رسند و مدام در گفتارها و نوشتارهای اهالی فرهنگ می خوانیم و می شنویم که با حسرت از ایشان یاد می شود. نام هایی چون سعید نفیسی، عباس زریاب خویی، غلامحسین صدیقی، عباس اقبال، یحیی مهدوی، ایرج افشار، عبدالحسین زرین کوب، عبدالحسین و عبدالهادی حائری، سید جعفر شهیدی، سید حسن تقی زاده، علی اکبر دهخدا، محمد قزوینی، ابوالحسن نجفی، محمدعلی فروغی، غلامحسین یوسفی، مهرداد بهار، ابراهیم پورداود، ذبیح الله صفا، پرویز ناتل خانلری، جلال الدین همایی، بدیع الزمان فروزانفر، محمدرضا شفیعی کدکنی و... رمز ماندگاری این نام ها چیست؟ چه شرایط تاریخی و اجتماعی به ظهور و بروز این نسل تکرار ناپذیر از پژوهشگران منجر شد و چرا دیگر تکرار نشدند؟ بی تردید پاسخ به این پرسش نیازمند پژوهشی گسترده در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حتی اقتصادی ایران در آستانه مشروطه و دهه های پس از آن است. اما بدون شک یکی از دلایل، محیط فرهنگی و تربیتی است که این بزرگان در آن پرورش یافتند. اگر بخواهیم سردستی موضوع را بررسی کنیم، می بینیم که عموم این بزرگان به دلیل شرایط تاریخی این بخت و اقبال را داشتند که هر دو نظام آموزشی سنتی و متجدد را در ایران تجربه کنند. یعنی عموما در سال های کودکی و نوجوانی در خانواده ها و محیط های آموزشی ای پرورش یافته اند که باقی مانده از سنت کهن ایرانی و اسلامی بوده است و در ادامه از قضا باز به دلایل محیطی و فرهنگی به سمت تحصیلات مدرن و متجدد سوق یافته اند و در دانشگاه های جدید ادامه تحصیل داده اند یا دست کم در نخستین نهادهای مدرن آموزشی ایران به فعالیت علمی ادامه داده اند. به طور قطع و یقین محمد معین یکی از این نام هاست، از برجسته ترین استادان زبان فارسی که از قضا نخستین فارغ التحصیل دکترای زبان فارسی در دانشگاه تهران است که پایان نامه اش را با راهنمایی ابراهیم پورداود با قید بسیار خوب گذراند و از همان آغاز با بزرگی چون علی اکبر دهخدا در تهیه و تدوین لغت نامه نامدارش همکاری کرد. معین البته از همان آغاز استعداد شگفت خود را در یادگیری نشان داد. او که پدرش شیخ ابوالقاسم از روحانیان شناخته شده رشت بود، دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان اسلامی رشت دوساله به پایان رساند و دوره نخست متوسطه را نیز با بهترین نمره ها از دبیرستان نمره 1 رشت که بعدها به نام دبیرستان شاهپور شناخته شد، گذراند. برای ادامه تحصیل به تهران آمد و از دارالفنون در رشته ادبی فارغ التحصیل شد. در کنار این تحصیلات مدرن اما معین نزد بزرگان خانواده اش علوم قدیمه را خواند. نیای پدری او شیخ محمد تقی معین العلما بود که در کنار مرحوم سید مهدی رشت آبادی به معین صرف و نحو و مقدمات علوم قدیمه را آموخت. نیای مادری محمد معین نیز شیخ محمد سعیر از علما و مدرسان علوم قدیمه بود. معین بعد از فارغ التحصیلی از دارالفنون به دانشسرای عالی رفت و در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت. در سال 1313 با نگارش پایان نامه به زبان فرانسه در مورد شاعری فرانسوی در رشته ادبیات و فلسفه در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شد. او بعد از گذراندن چندین سال تجربه معلمی در دبیرستان شاهپور اهواز چنان که اشاره شد، از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و به فعالیت علمی در این دانشگاه و موسسه دهخدا پرداخت. متاسفانه اما بخت البته با علاقه مندان به زبان فارسی یار نبود و محمد معین با این درجه دانش و فرهیختگی خیلی زود از دنیا رفت، او 19 آذر 1345 پس از بازگشت از سفر ترکیه در دفتر گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه تهران سکته کرد و به حال اغما افتاد و پس از پنج سال در 13 تیر 1350 در بیمارستان فیروزگر تهران درگذشت. گفته می شود در تشییع جنازه این استاد برجسته که در همان زمان کوتاه غیر از همکاری در لغتنامه دهخدا و تدوین فرهنگ ارزشمند معین ده ها کتاب و مقاله ارزشمند نگاشت، تعداد انگشت شماری حضور داشتند. این اشاره مختصر به زندگی، تحصیلات و آثار دکتر معین اما به هدف یادآوری نکته ای بود که سخن با آن آغاز شد. محمد معین همچون نام های ماندگاری که از آنها یاد شد، هر دو نظام آموزشی سنتی و متجدد را تجربه کرده بود و به باور نگارنده دست کم یکی از رمز و رازهای موفقیتش همین بود، اینکه بر سنتی کهن ایستاده بود، اما در بستری متجدد پرورش یافت و توانست دانش سترگش از زبان و فرهنگ ایرانی و فارسی را با روشی جدید عرضه کند.
چهارشنبه ، ۱۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]