واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: تهران- ایرنا- نقد قدرت عنصری اساسی در کارکرد نظام های سیاسی مردمسالار است که با اهداف و عملکرد آن پیوندی ناگسستنی دارد؛ عنصری که برجسته و نهادینه سازی آن در کشور یکی از مهمترین محورهای سخن دیروز رییس جمهوری با دانشجویان بود.«حسن روحانی» رییس جمهوری دیروز به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه صنعتی شریف از ضرورت نقد قدرت سخن گفت و تصریح کرد دانشگاه می تواند بهترین جا برای نقد قدرت باشد. اگر قدرت در هر کشوری مورد انتقاد و سوال قرار نگیرد به انحراف و استبداد خواهد کشید. همه مسوولان کشور مستقیم یا غیرمستقیم افتخار دارند که منتخب ملت بزرگند و از طریق آرای مردم بر مسند قدرت تکیه زده اند. هیچ مقامی در جمهوری اسلامی ایران نداریم که مقام انتخابی نباشد. با توجه به اهمیت و ضرورت نقد قدرت و ابزارهای آن به بیان نکته هایی در این زمینه می پردازیم: 1- قدرت در نظام های مختلف دارای خاستگاه ها، شاخص ها و مولفه های متفاوتی است. در نظام های تام گرا و استبدادی مردم به طور واقعی دارای هیچ نقش و جایگاهی در قدرت نیستند. در همین زمینه «هانا آرنت» اندیشمند آلمانی معتقد است که رژیم های توتالیتر تنها در پی قدرت و حاکمیت نیستند بلکه فضای کنش سیاسی را یکسره منهدم می کنند. این رو استعدادهای گوناگون انسان مجال بروز نمی یابد چرا که ویژگی حکومت تمامیت خواه مطیع بودن واقعی هوادارانش است. در مقابل چنین نظام هایی، نظام های مردمسالار قرار دارند که در آن خاستگاه قدرت حاکمان، مردمی و اجتماعی است پس مردم دارای نقشی مهم در سازوکارهای سیاسی و اجتماعی هستند. در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام مردمسالاری دینی مردم از نقش و جایگاه ویژه ای برخوردارند چرا که منابع قدرت و مسوولان برآمده از مردمند. در مردمسالاری دینی حتی به رای به مثابه حق الناس نگریسته می شود که این مساله خود نشانگر اهمیت شان و منزلت مردم در آن است. 2- نظام سیاسی مردمسالاری دینی به عنوان یکی از کامل ترین و پیشروترین نظام های سیاسی در جهان، مردم و حق آن ها در حاکمیت را مهم و پرارزش می شمرد. این امر را می توان از برخی آموزه های دینی گرفته تا اصل های قانون اساسی مشاهده کرد. از طرفی دیگر همان گونه که رییس جمهوری در زمینه انتخابی بودن و بر آمدن همه مسوولان از رای مردم سخن راند باید یادآور شد پاسخگویی و نظارت مردم بر مسوولان در واقع امری بایسته در فرایند کسب و به کارگیری قدرت است. بی شک در نظام مردمسالاری دینی قدرت با عناصر مردمی برساخته می شود و خروجی اراده مردم است. در واقع به همان سان که حاکمیت نسبت به مردم حق دارد مردم نیز نسبت به حاکمیت دارای حق هستند و باید مطالبه های به حق خود را پی گیری کنند. 3- یکی از اصلی ترین و مهم ترین ابزارهای پیگیری حقوق برای رسیدن به جامعه مطلوب سیاسی، پذیرش «نقد» به ویژه در عرصه قدرت است. در جامعه ای اگر نقد وجود نداشته باشد، آن جامعه دچار رخوت و رکود خواهد شد. بر این اساس، نبود نقد نتیجه ای جز گسترش تک صدایی و زوال اندیشه و تفکر در جامعه نخواهد داشت چرا که نگاه طردی به تک سویه نگری و دوری از نگاه همه جانبه منجر و باعث استیلای تفکر خودمحورانه در فضای سیاسی جامعه می شود. در نگرش سیستمی بازخوردهای منفی موجب شناسایی آسیب ها می شوند از این رو در بهبود کارکرد سیستم بازخوردهای منفی با ارزش تر از بازخوردهای مثبت به شمار می روند. به عبارتی نقد به سالم سازی می انجامد و بازخوردهای منفی سیستم را در فرآیند زمانی به سمت بهتر شدن پیش می برد. با توجه به این نکته این پرسش مطرح است که در صورت نبود نقد و فضای رخوتبار چگونه می توان توقع توسعه و ارتقای جامعه را در زمینه های گوناگون داشت. نقد قدرت می تواند با ابزارهایی همچون رسانه به عنوان نهادی آگاهی بخش و انجمن های مردم نهاد در چارچوب یک جامعه مدنی حاصل شود. برای این که یک جامعه پویا و فعال داشته باشیم ناگزیریم که بر مبنای نگاهی نقدمحور حرکت کنیم چراکه در غیر این صورت تخریب به جای نقد رایج خواهد شد و در فضای خالی از نقد هوده ای جز تداوم ناراستی ها حاصل نخواهد آمد. 4- نظام جمهوری اسلامی، نظامی مردمسالار است و آزادی یکی از شعارها و خواسته های اصیل مردم در انقلاب اسلامی به شمار می رود. به عبارتی آزادی حکم هوا را در تنفس آدمی دارد و از این رو زیست بدون آزادی جز اسارت و بندگی برای انسان به بار نمی آورد. در این میان داشتن آزادی به معنای واقعی آن و وجود فضای امن برای بیان مواضع انتقادی یکی از ضرورت های مهم در یک نظام مردمسالار است. تجربه کشورهای مختلف این واقعیت را ثابت کرده است که در صورت نبود فضای باز سیاسی، بیان نقدها و عرض اندام دیدگاه های مختلف نه تنها اصل آزادی زیر تیغ قرار خواهد گرفت بلکه عنصر اقتدار نیز از آفت دلزدگی، ناامیدی، بدگمانی و افت مشارکت شهروندان در عرصه های اجتماعی و سیاسی متاثر خواهد شد. در این فضا به جای تامین خواسته های عمومی، حرکت در مسیر توسعه و تحکیم اقتدار نظام سیاسی حفظ منافع گروهی مطرح می شود و خودرایی شکل می گیرد. 5- آن دسته از نظام های سیاسی که قدرت خود را بر پایه اقتداری مردمی قرار می دهند بی شک از جایگاه و توانمندی بالایی برخوردار می شوند چرا که پایه اقتدار زور یا مجازات نیست بلکه مشروعیت و قانون است. در واقع اقتدار مبتنی بر رضایت است و نظام های سیاسی مردمسالار می کوشند تا سیاست های خود را به مثابه اقتداری مردم نهاد درآورند؛ اقتداری که تنها در فضای باز سیاسی شکل می گیرد. در این فضا، نهادینه شدن فرهنگ نقد و انتقاد پذیری جایگاهی محوری دارد و با اهداف و مولفه های مردمسالاری دینی در هم تنیدگی می یابد. *گروه پژوهش و تحلیل خبری پژوهشم**458** 9279**2054
سه شنبه ، ۱۷آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هدانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]