واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دکتر محسن رضايي در اولين نشست منصورون در سال 1387 بر جمع آوري مؤلفههاي «دانش ضمني» و «معرفت تجربي» منصورون تأکيد و با اظهار نگراني از برخي انحرافهاي احتمالي، افزود: ديگران مرتب انديشههاي تکراري را در قالب توليدات فکري جديد به جامعه منتقل ميکنند. . رضايي با اشاره به نياز جوامع به انديشهسازي مداوم، گفت: جامعه ما هم بدون توليد انديشههاي مبنايي جديد، امتداد نخواهد داشت. جامعه اين نياز خودش را برآورده ميکند. اگر آب پاک در اختيارش نباشد، به ناچار از هر آبي که در دسترسش باشد، استفاده ميکند. وي در ادامه به تفکر و هويت فرهنگي مذهبي منصورون اشاره کرد و آن را يک موهبت الهي دانست و تأکيد کرد: تفکر و هويت فرهنگي که در اعضاي منصورون شکل گرفت، يک پديده الهي بود. اگرچه تکتک ما در دستيابي به اين فضا مؤثر بوديم و شهداي گروه هم بيش از همه ما در اين باره مؤثر بودند ولي نهايتاً اين لطف پروردگار و عنايت حضرت ولي عصر (عج) بود که مايه هدايت يک عده جوان کم سن و سال در کوران انحرافات فکري و فرهنگي شد. چون شدت انحرافها به گونهاي بود که بعضي بزرگان ديني و فرهنگي هم سقوط ميکردند و نميتوانستند راه صحيح را از راه ناصحيح تشخيص دهند. وي بر ضرورت استفاده از الگوي توليد فکر و هويت اسلامي در منصورون تأکيد کرد و افزود: انديشهاي که در کوران انحرافها از يک چنين امتحان بزرگي بيرون آمده است، انديشه ارزشمندي است که مؤلفههاي آن براي انتقال به نسل سوم انقلاب بايد جمع آوري و تبيين شود. وي افزود: تبيين فکر و هويت منصورون هم از نظر تاريخي و هم از نظر کاربرد امروزي اهميت دارد. فکر و هويت منصورون از طريق آموزش يکطرفه و متون آموزشي تدوين يافته منتقل نميشد بلکه نوعي يادگيري فعال و مشارکتي بود. افراد قرآن و متون مطمئن مذهبي را ميخواندند و در حصنها مباحثه ميکردند و به اين ترتيب نوعي «دانش ضمني» يا «معرفت تجربي» فردي و جمعي شکل ميگرفت. رضايي تأکيد کرد: اين معرفت تجربي، شاکله و مبنا داشت و اين طور نبود که مجموعهاي از گزارهها و آموزههاي نامتجانس بتوانند در کنار هم قرار گيرند. وي با بيان خاطرهاي از شهيد غلامحسين صفاتي دزفولي در مورد دغدغه مذهبي براي پيدا کردن راه هدايت و اجتناب از ادبيات سياسي منافقين گفت: اخيراً در نامهاي که براي رهبر معظم انقلاب نوشته ام، ماجراي شهيد غلامحسين را توضيح داده ام که هميشه به نفرات زيرشاخه خود در منصورون ميگفت «مواظب گفتههاي من باشيد. من چند وقت در ميان اينها (مجاهدين خلق) بوده ام. مبادا تأثير ناخواستهاي از آن زمان در من مانده باشد و به شما منتقل شود». وي اظهار داشت: اين صحبت شهيد غلامحسين علاوه بر اين که نمود اوج تقواي سياسي او بود، بيانگر يک رهيافت هويتي به فرهنگ است که ميتواند جانشين برخي نگاههاي مرسوم شود و بخشي از مشکلات ما را در حوزه فرهنگ حل کند. وي با تلاوت آيه شريفه « يتلوا عليهم آياته و يزکيهم و يعلمهم الکتاب و الحکمة»، الگوي هويتي و فرهنگي منصورون را برگرفته از اين آيه دانست و گفت: در الگويي که در منصورون پياده شد، اولاً تعليم از تزکيه جدا نبود و اين دو، دو مقوله جداگانه نبودند. ثانياً جزوه عقيدتي خاصي مبناي آموزش عقيدتي تشکيلاتي نبود. قرآن و متون مطمئن مذهبي خوانده ميشد و دوستان با هم مباحثه ميکردند و يادگيري در يک فرآيند مشارکتي و تجربي اتفاق ميافتاد نه آموزشهاي يک طرفه تشکيلاتي، و همين مسأله خطر انحراف را کم ميکرد. رضايي از عواملي همچون انس با قرآن، روزه داري حداقل دو روز در هفته و شب زنده داري به عنوان تضمينهاي اخلاقي براي الگوي يادگيري فعال نام برد و تأکيد کرد: البته بسياري از اين کارهاي مذهبي را منافقين هم انجام ميدادند ولي چون تشکيلات سلطه زيادي در همه چيز حتي اعتقادات و اخلاقيات آنها داشت، تأثير آن کارها را از بين ميبرد و انحراف ايجاد ميکرد. وي با اشاره به يکي از انحرافات تشکيلاتي منافقين به نام «انتقاد از خود» گفت: حقيقتاً انتقاد از خود يک پديده وحشتناک در منافقين بود که سلطه عجيبي براي سلسله مراتب تشکيلاتي ايجاد ميکرد. ما در گروه منصورون اين نوع خودسازي را نداشتيم. ميگفتيم معني ندارد که سلسله مراتب تشکيلات، عضو گروه را مجبور کند به بهانه انتقاد از خود و خودسازي بيايد آبرو و حيثيت خود را جلوي ديگران بريزد. وي افزود: بدون اين که يک استاد اخلاق برجسته يا يک شخص خاصي به ما بگويد، از اين انحراف جلوگيري کرديم چون به اين نتيجه رسيده بوديم که در خودسازي اسلامي، در عين مراقبت از خود و انتقاد از خود، حريم خصوصي اعضاي گروه بايد حفظ شود و سلسه مرتب تشکيلاتي نبايد روي اعتقادات و اخلاقيات اعضاي گروه تسلط زيادي پيدا کند. در خودسازي تشکيلاتي ضمن اين که نفسانيتها کنترل ميشود، نبايد فرديت انسان را که ضامن ارتباط فطري او با پروردگار متعال است، از او گرفته شود. رضايي در پايان سخنان خود گفت: اگر امکان ارائه يک تبيين تئوريک دقيق از معرفت شناسي منصورون را نداريم، ميتوان با جمع آوري سيستماتيک مؤلفههاي اين فکر و هويت، چارچوبهها را تا حدي منظم و منتقل کرد تا شيوههاي زندگي کردن، فکر کردن و رفتار کردن منصورون براي نسل سوم انقلاب اسلامي تبيين شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]