تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شيعيان ما كسانى‏اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى‏كنند، در راه دوستى ما به يكديگر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831134711




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عشق و عرفاناز زبان امام (ره)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عشق و عرفاناز زبان امام (ره)
كاروان عشقپريشان حالى و درماندگى ما نمى دانىخطاكارى ما را فاش بى پروا نمى دانىبه مستى كاروان عاشقان رفتند از اين منزلبرون رفتند از «لا»جانب «الاّ» نمى دانىتهى دستى و ظالم پيشگى ما نمى بينىسبك بارى عاشق پيشه ى والا نمى دانىبرون رفتند از خود تا كه دريابند دلبر راتو در كنج قفس منزلگه عنقا نمى دانىزجا برخيز و بشكن اين قفس بگشاى غل ها راتو منزلگاه آدم را وراء «لا» نمى دانىنبردى حاصلى از عمر، جز دعواى بى حاصلتو گويى آدميت را جز اين دعوا نمى دانىمحفل دلسوختگانعاشقم عاشق و جز وصل تو درمانش نيستكيست كاين آتش افروخته در جانش نيستجز تو در محفل دلسوختگان ذكرى نيستاين حديثى است كه آغازش و پايانش نيستراز دل را نتوان پيش كسى باز نمودجز بر دوست كه خود حاضر و پنهانش نيستبا كه گويم كه بجز دوست نبيند هرگز آنكه انديشه و ديدار بفرمانش نيستگوشه چشم گشا بر من مسكين بنگرنازكن ناز كه اين باديه سامانش نيستسر خم بازكن و ساغر لبريزم دهكه بجز تو سر پيمانه و پيمانش نيستنتوان بست زبانش زپريشان گويىآنكه در سينه بجز قلب پريشانش نيستپاره كن دفتر و بشكن قلم و دم دربندكه كسى نيست كه سرگشته وحيرانش نيسترخ خورشيدعيب از ماست اگر دوست زما مستور استديده بگشاى كه بينى همه عالم طور استلاف كم زن كه نبيند رخ خورشيد جهانچشم خفاش كه از ديدن نورى كور استيارب اين پرده پندار كه در ديده ماستبازكن تا كه ببينم همه عالم نور استكاش در حلقه ى رندان خبرى بود زدوستسخن آنجا نه ز ناصر بود، از «منصور» استواى اگر پرده ز اسرار بيفتد روزىفاش گردد كه چه در خرقه اين مهجور استچه كنم تا به سر كوى توام راه دهندكاين سفر توشه همى خواهد و اين ره دوراستوادى عشق كه بى هوشى و سرگردانى استمدعى در طلبش بوالهوس و مغرور استلب فرو بست هر آن كس رخ چون ماهش ديدآنكه مدحت كند از گفته خود مسرور استوقت آن است كه بنشينم و دم در نزنمبه همه كون و مكان مدحت او مسطور استدريا و سرابما را رها كنيد در اين رنج بى حساببا قلب پاره پاره و با سينه اى كبابعمرى گذشت در غم هجران روى دوستمُرغم درون آتش و ماهى برون آبحالى نشد نصيبم از اين رنج و زندگىپيرى رسيد غرق بطالت پس از شباباز درس و بحث مدرسه ام حاصلى نشدكى مى توان رسيد بدريا ازين سرابهر چه فرا گرفتم و هر چه ورق زدمچيزى نبود غير حجابى پس از حجابهان اى عزيز! فصل جوانى بهوش باش! در پيرى از تو، هيچ نيايد بغير خواباين جاهلان كه دعوى ارشاد مى كننددر خرقه شان بغير «منم» تحفه اى ميابما عيب و نقص خويش وكمال و جمال غيرپنهان نموده ايم چو پيرى پس خضابدم در نيار و دفتر بيهوده پاره كنتا كى كلام بيهده گفتار ناصوابگلزار جانبا كه گويم غم دل جز تو كه غمخوار منىهمه عالم اگرم پشت كند يار منىدل نبندم بكسى روى نيارم به درىتا تو رؤياى منى، تا تو مددكار منىراهى كوى توام قافله سالارى نيستغم نباشد كه تو خود قافله سالار منىبچمن روى نيارم نروم در گلزارتو چمن زار من استى و تو گلزار منىدردمندم نه طبيبى نه پرستارى هستدلخوشم چون تو طبيب و تو پرستار منىعاشقم سوخته ام هيچ مددكارى نيستتو مددكار منِِ عاشق و دلدار منىمستى عاشقدل كه آشفته روى تو نباشد دل نيستآنكه ديوانه خال تو نشد عاقل نيستمستى عاشق دلباخته از باده توستبجز اين مستيم از عمر دگر حاصل نيستعشق روى تو در اين باديه افكند مراچه توان كرد كه اين باديه را ساحل نيستبگذر از خويش اگر عاشق دلباخته اىكه ميان تو و او جز تو كسى حايل نيسترهرو عشقى اگر خرقه و سجاده فكنكه بجز عشق تو را رهرو اين منزل نيستاگر از اهل دلى صوفى و زاهد بگذاركه جز اين طايفه را راه در اين محفل نيستبر خم طرّه او چنگ زنم چنگ زنانكه جز اين حاصل ديوانه ى لايعقل نيستدست من گير و از اين خرقه سالوس رهانكه در اين خرقه بجز جايگه جاهل نيستعلم و عرفان بخرابات ندارد راهىكه بمنزلگه عشاق ره باطل نيست
 يکشنبه 12 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن