محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827357320
روایت دعایی از دیدار با صدام
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوریت: پخش گسترده اطلاعاتی از چگونگی آغاز جنگ در فضای مجازی، دعایی را بر آن داشت تا مجموعه اطلاعاتی را که در این باره داشت در اختیار ما قرار دهد.سیدمحمود دعایی با توتضع و فروتنی خاص خودش به دفتر روزنامه آمده بود. دلیل هم البته روشن بود. پخش گسترده اطلاعاتی از چگونگی آغاز جنگ در فضای مجازی، دعایی را بر آن داشت تا مجموعه اطلاعاتی را که در این باره داشت در اختیار ما قرار دهد. ماجرا از این قرار است که عبدالعلی بازرگان در مصاحبه ای که با یکی از سایت های خبری داشته است به نقل خاطره ای پیش از آغاز جنگ می پردازد. در آن خاطره آمده است «روزی در سال ١٣٥٩ از شورای انقلاب از من خواستند برای مشورت در مسئله مهمی در جلسه شورا شرکت کنم. وقتی به جلسه رفتم دیدم آقای دعایی سفیر ایران در عراق نیز در جلسه حضور دارد. گفتند آقای دعایی گزارشی دارند. آقای دعایی بیان کرد که... هفته گذشته صدام حسین مرا احضار کرد و پس از بیان اعتراض شدید به دخالت ها و اخلال ها، گفت این وضع برای من قابل تحمل نیست. شما بروید تهران و به آقای خمینی بگویید من اولین دولتی بودم که جمهوری اسلامی را به رسمیت شناختم و اگر اجازه بدهند من (صدام) خودم شخصا به ایران می آیم تا با مذاکره اختلافاتمان را حل کنیم اگر مایل نیستند با من مذاکره کنند، من یک هیأت عالی رتبه به ایران می فرستم و یا دولت ایران یک هیأت عالی برای مذاکره به عراق بفرستد تا اختلافات فی مابین حل شود زیرا ادامه این وضع برای من قابل تحمل نیست و من برای خاتمه دادن به این وضع به ایران حمله نظامی خواهم کرد. سپس آقای دعایی تأکید کرد این آدمی است که حمله خواهد کرد. شورای انقلاب تصمیم می گیرد که آقای دعایی به اتفاق آقای مهندس بازرگان و آقای دکتر بهشتی برای بیان ماجرا و تعیین تکلیف به دیدار رهبر انقلاب بروند. در این دیدار ابتدا آقای دعایی شرح کامل ماجرا و نهایتا تهدید صدام را بیان می کند. رهبر انقلاب در پاسخ به او می گویند محلش نگذارید. سپس آقای مهندس بازرگان به استدلال می پردازد که... رهبر انقلاب در پاسخ می گویند گفتم محلش نگذارید. مجددا آقای دکتر بهشتی شروع به استدلال می کند اما آیت الله خمینی تا سخن او پایان گیرد تحمل نمی کنند و از جایشان برمی خیزند و برای بار سوم تکرار می کنند که گفتم محلش نگذارید و به طرف در اندرونی حرکت می کنند. آقای دعایی که بسیار ناراحت شده بود می گوید آقا من به بغداد نخواهم رفت. آقای خمینی که نزدیک درِ اندرونی رسیده بودند، پس از تأمل کوتاهی رویشان را به طرف دعایی برگردانده و می گویند وظیفه شرعی ات است که بروی و بدون اینکه منتظر پاسخ شوند، به قسمت اندرونی وارد می شوند. آقایان به شورای انقلاب برمی گردند و آقای دعایی بسیار ناراحت بوده درحالی که گریه می کرده است می گوید به خدا قسم او (صدام) حمله خواهد کرد. هیچ کس کاری نمی تواند بکند و مدتی بعد عراق به ایران غافلگیرانه حمله می کند». این خاطره در روزهای گذشته ظاهرا به طور گسترده ای در فضای مجازی باز نشر شده است. این در حالی است که قبلا سید محمود دعایی این موضوع را تکذیب کرده بوده است. مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در گفت وگو با «شرق» از ماجرای سفارت خود در عراق سخن گفته است: در دورانی که در عراق سفیر بودید،آیا ملاقاتی هم با شخص صدام حسین داشتید؟ در عراق زمانی که به عنوان سفیر انتخاب شدم، دو طیف حاکمیتی در عراق وجود داشت. یک طیف میانه رو بود که شخصیت های جهان دیده، پخته و کارآزموده ای بودند. یک طیف هم از شخصیت های تندرو و خشنی بودند که همدیگر را به سختی تحمل می کردند. من در زمان حسن البکر به عنوان سفیر انتخاب شدم. او از این انتخاب استقبال کرد و حسن نیت امام را کاملا درک می کرد و ملاقات خیلی خوبی هم با هم داشتیم. منتها طیف تندرو که عمدتا صدام و اطرافیانش بودند، مخالف این انتخاب بود. به هرحال در مسیر روابط ایران و عراق آنها طرح هایی داشتند که از مدت ها قبل برنامه ریزی کرده بودند و دنبال طرح های خودشان بودند. من ١٥ خرداد ٥٨ وارد عراق شدم و در اسفند ماه ٥٨ از عراق فراخوانده شدم و پایان مأموریت من در عراق بود. در این هشت ماه و خورده ای که من در عراق بودم، عمده ملاقات هایی که داشتم، با وزارت امور خارجه عراق بود. اولین ملاقات من البته با حسن البکر بود. جلسه مفصل و طولانی بود که نزدیک به دو ساعت طول کشید که تمام آن با حسن نیت و مثبت بود. منتها حسن البکر در عراق تحمل نشد و با کودتایی از کار خود استعفا داد و صدام حسین حاکم شد. در زمان تصدی صدام دو ملاقات تشریفاتی با صدام داشتم، اما هیچ گاه مذاکره ای با صدام نداشتم. لطفا درباره آن دو ملاقات تشریفاتی توضیح دهید؟ اعیادی بود که معمولا رؤسای جمهور به مناسبت آن نشستی را داشتند و سفرای مقیم را به حضور می پذیرفتند. ما به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران به آن ملاقات دعوت شده بودیم. در آن ملاقات تبریک گفتیم. طبیعتا من در آن ملاقات، چون اولین ملاقاتی بود که با او داشتم، درخواستی را مطرح کردم. درخواستم این بود که ایرانی های زندانی که در عراق هستند، به میمنت و مبارکی آن جشن، آزاد بشوند. ظاهرا صدام هم دستوری داده بود و تعدادی از زندانی ها آزاد شده بودند. به غیر از آن من ملاقاتی نداشتم. جز اینکه صدام از یک سفر خارجی به عراق بازآمده بود. مرسوم بود که وقتی رئیس جمهور از سفر مهمی از خارج می آید، هیأت های دیپلماتیک از رئیس جمهور استقبال می کردند. وزرات خارجه عراق هم از ما دعوت کرده بود که برای استقبال از صدام در فرودگاه حاضر شویم. من هم در صف نمایندگان سیاسی ایستاده بودم که صدام از جلوی ما رد شد و با تک تک ما دست داد و با من هم دست داد. دیگر غیر از آن ملاقاتی با صدام نداشتم. بعد از کودتا و زمانی که صدام به ریاست جمهوری رسید، شما به عنوان نمایندگی ایران در این کشور، آیا حامل پیامی به او بودید یا نه؟ یا در عرف دیپلماتیک اقدامی از جانب ایران صورت گرفت یا نه؟ مرسوم نبود که سفیر بخواهد پیامی بدهد. اگر قرار به ارائه پیام بود، اظهاراتی بود که بلندپایگان ایرانی در مناسبت هایی ابراز می کردند و در آن حد نبود که من بخواهم پیامی ببرم. ملاقات هایی که با وزرای خارجه چه در زمان حسن البکر و چه در زمان صدام داشتید، ظاهرا ملاقات های عموما انتقادی بوده است که طرفین نسبت به هم داشتند... دو نوع ملاقات بوده است. گاهی ملاقات هایی که آنها سفیر را احضار می کردند و اگر اعتراضی نسبت به اظهاراتی که در ایران علیه آن می شد، داشتند، پیامی را می فرستادند که ما آن پیام را تقدیم می کردیم و اگر پاسخی هم از جانب ایران مطرح بود، آن را ابلاغ می کردیم. یا اینکه از طرف ایران مأموریتی بود که ما با وزارت خارجه عراق تماس بگیریم و پیام و اعتراضی را به آنها برسانیم. عمدتا اعتراض آنها به اظهارات و مصاحبه های مسئولان ما در روزنامه ها و مراسم رسمی ما بود و اعتراض ما به آنها هم مواضعی بود که آنها در روزنامه ها و رادیو و تلویزیون خود مطرح می کردند. می شود نمونه ای از اعتراضات ایران به عراق و یا عراق به ایران را که به صحبت های مسئولان طرفین داشتند، بگویید؟ نمونه اش سخنرانی بود که مرحوم آقای منتظری در خطبه های نماز جمعه تهران ایراد کرده بودند و رسما علیه حزب بعث و مسئولان عراقی سخنانی را مطرح کرده بودند. بعد از آن، مسئولان عراقی ما را احضار کردند و گفتند که نسبت به این اظهارات ما اعتراض داریم و باید جبران کنیم. ما البته در ملاقات های قبل از آن هم می گفتیم که بعد از انقلاب یک آزادی ویژه ای در ایران هست و ارباب جراید و سیاسیون اظهارات شخصی خود را دارند و آنچه از نظر ما اهمیت دارد، اظهارت رسمی مسئولان سیاسی و وزارت خارجه است. اگر رئیس جمهوری یا وزیرخارجه اظهارنظری داشته باشد، آن مهم است. آنها در پاسخ مشابهی به من گفتند که ببینید، مهم ترین نهادی که شما در کشور خود دارید، نهاد قانون گذاری تدوین قانون اساسی است که رئیس آن همین آقای منتظری است. یعنی رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی این سخنان را مطرح کرده است. این یعنی بالاترین مقام رسمی و سیاسی کشور شما چنین اظهاراتی را مطرح کرده است. بر این اساس هم قرار بود که ما این اعتراض آنها را به مسئولان کشورمان برسانیم... این پیام اعتراض را که می رساندید، از طرف ایران چه جوابی به آنها دادید؟ می گفتند که وظیفه داریم و تکلیف شرعی است و سخنانی از این دست.. اعتراضاتی هم که نسبت به آنها داشتیم، به مواضع آنها علیه ایران برمی گشت. صدام در اولین نطق خود بعد از تصدی ریاست جمهوری، درباره جزایر سه گانه ایران ادعایی را مطرح کرده بود و نیز درباره هم وطنان عرب زبان ما. ما به عنوان معترض متنی را در اختیار وزارت خارجه عراق قرار دادیم. که پاسخ قابل توجهی از طرف آنها به همراه داشت؟ نه. یک اعتراض داشتیم، پاسخی نمی دادند. خاطره ای مجددا در فضای رسانه ای درحال بازنشر است. مبنی بر جلسه سه جانبه ای با حضور مرحوم آیت الله بهشتی، آقای ابراهیم یزدی و شما در محضر امام. ظاهرا گفته می شود که همگی نسبت به خطر جنگ و لزوم مذاکره با صدام صحبت کرده اید و البته شما گفته اید صدام شخصا درخواست مذاکره داده و امام قبول نمی کنند. شما قبلا هم این ماجرا و این روایت را که ظاهرا آقای عبدالعلی بازرگان طرح کرده اند، تکذیب کرده اید. سناریو را جوری طراحی کرده اند که از جوانب مختلفی مخدوش است. یکی اینکه در سال ٥٩ مدعی شده اند که من از عراق آمده ام و حامل پیامی از طرف صدام هستم. من سال ٥٩ دیگر مسئولتی نداشتم؛ اواخر سال ٥٨ فراخوانده شدم و مسئولیتم تمام شد. در آن زمان مسئولیت روزنامه اطلاعات را عهده دار شده بودم. بعد هم مدعی شدند که صدام من را احضار کرده است. درحالی که گفتم من با صدام ملاقاتی نداشتم و در همان حد تشریفاتی بوده است و ملاقات شخصی با صدام نداشتم و صدام پیغامی را توسط من نفرستاده بود که من بخواهم آن را در خدمت بزرگان به امام منتقل کنم. تنها موردی که آنها برای مذاکره پیشنهاد کرده بودند، آن هم به دنبال اعتراضاتی بود که ما نسبت به تحرکات آنها داشتیم و اینکه چرا نسبت به حسن نیت ما بی اعتنا هستند، این بود که نماینده تام الاختیاری از طرف ایران برای مذاکره بیاید. این پیشنهاد را هم سعدالحمادی، وزیر خارجه وقت، مطرح کرده بود. به غیر از آن، پیغام و پیشنهاد دیگری نبود. البته امام هم به این پیشنهاد پاسخ باتدبیری دادند. امام گفتند که من ترجیح می دهم که نماینده ای مذاکره کند که از طرف منتخبین مردم باشد و رسمیت داشته باشد. ما انتخاباتی در پیش داریم، که قرار است مجلس و ریاست جمهوری در آن انتخاب شوند، من ترجیح می دهم که مذاکره کننده رسمی مقامی باشد که مسئولیت سیاسی رسمی در کشور داشته باشد و اگر شما حسن نیت دارید؛ تا زمانی که این مقامات تشکیل می شود، شرایط را شرایط آرامی انتخاب کنید که امکان مذاکره وجود داشته باشد. در این زمینه البته کسی که دغدغه میهنی و انقلاب دارد، در جریان همین شایعات مورد اشاره شما قرار گرفت و از من توضیحاتی خواست که آن را در اختیار شما قرار دادم. یکی از مباحثی که به آن استناد شده، همین بحث اطلاعاتی است که در اختیار آقای ابراهیم یزدی قرار می گیرد و گفته می شود که عراق تحرکاتی را در نزدیکی مرزهای ایران در حال انجام دادن است که با پاسخ آقای یزدی مواجه می شود مبنی بر اینکه آن اطلاعات قابل اعتنا نبوده است.. بله این مباحث را که آقای جعفری به آن استناد کرده است، آقای یزدی هم می تواستند پاسخ بدهند. نکته ای که در این زمینه می خواهم بگویم این است که اخیرا آن سناریویی که برای مخدوش کردن چهره امام و نسبت ناروادادن به امام چند سال گذشته مطرح کرده بودند، اخیرا از طریق تلگرام به طور وسیعی در حال پخش است و مدعی می شوند که در خاطرات دکتر یزدی در جلد سوم آن بوده است. اما حتما مطالب خلاف واقع در خاطرات ایشان نخواهد بود. به هرحال به دلیل تقوا و دقتی که ایشان در نقل خاطرات دارند، هرگز یک امر خلاف واقع که هیچ گاه تحقق پیدا نکرده در خاطرات ایشان نخواهد آمد. خاطرم هست آقای دکتر یزدی برای متقن کردن خاطرات خود آنچه که مربوط به عراق بود، بخشی از آن را در اختیار من قرار دادند که من مطالعه کنم. من مطالعه کردم. جاهایی که نیاز به تذکر و یادآوری تاریخی بود، خدمت ایشان گفتم و این طور مواردی در آن قسمت از خاطرات ایشان وجود نداشت. دوستان به دلیل موقعیتی که دکتر یزدی دارند و اهمیتی که خاطرات ایشان دارد، یک متن مخدوش خلاف واقع را به ایشان نسبت می دهند که در حقیقت جفای به ایشان هم هست. کلا فکر می کنید که امکان این وجود داشت که با همه تحریکاتی که صورت گرفته بود، از وقوع جنگ جلوگیری شود؟ زمانی می توانست از جنگ پیشگیری شود که ما تسلیم خواسته های عراق شویم و از حاکمیت ملی خود صرف نظر کنیم. هیچ انقلابی تن به این کار نمی دهد. آنها می خواستند که مسئله اروندرود را برخلاف قرارداد الجزایر کان لم یکن تلقی کنند و مدعی شوند که شط العرب برای آنهاست. آنها سر مسائل جزایر سه گانه مدعی بودند که این جزایر برای ایران نیست و باید به صاحبان عربی آنها بازگردد. همچنین نسبت به هموطنان عرب زبان و کُردزبان خود تنازلاتی داشته باشیم. در حقیقت عراقی ها می خواستند که در شرایط اول انقلاب که ما ارتش مناسبی نداشتیم، از آن موقعیت سوءاستفاده کنند و ما را تسلیم شرایط خود کنند. فکر می کنید که اگر مذاکره ای صورت می گرفت، بالاخره در جریان مذاکره امکان داشت تا جلوی جنگ گرفته شود؟ می توانست به تأخیر بیفتد، ولی نمی توانست جلوی جنگ را بگیرد. مگر این که ما تسلیم خواسته های آنها شویم.
یکشنبه ، ۱۵آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوریت]
[مشاهده در: www.jomhouriat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]
صفحات پیشنهادی
روایت وزیر خارجه ترکیه از دیدار با لاوروف
روایت وزیر خارجه ترکیه از دیدار با لاوروف روز نو مولود چاووش اغلو وزیر خارجه ترکیه گفت با یک جلسه دیدار نمی توانیم تمامی مشکلات با روسیه را حل و فصل کنیم چاووش اغلو در اظهاراتی در بلگراد گفت من نمی توانم بگویم که ما می توانیم بر تمامی موانع در نخستین دیدار فائق آییم و تمامی مروایتی از ژست پوتین در دیدار با رهبر انقلاب
خبرگزاری ایسنا یک عضو هیات رئیسه خبرگان گفت ما در قضیه برجام مانده بودیم که چه کار کنیم اما دیدیم که یک نامه با ۹ شرط از سوی مقام معظم رهبری برای مان ارسال شد که تمام راه های نفوذ آمریکا را بسته بود که به لطف خداوند و برکت وجود رهبری در تمامی کارها موفق شدیم آیت الله سید احمدروایت وزیر خارجه ترکیه از دیدار با لاوروف: با یک جلسه نمی توان مشکلات با روسیه را حل کرد
اخبار بین الملل - مولود چاووش اغلو وزیر خارجه ترکیه گفت با یک جلسه دیدار نمی توانیم تمامی مشکلات با روسیه را حل و فصل کنیم چاووش اغلو در اظهاراتی در بلگراد گفت من نمی توانم بگویم که ما می توانیم بر تمامی موانع در نخستین دیدار فائق آییم و تمامی مشکلات حل و فصل شوند همانطور که پروایتی از ژشتپوتین در دیدار با رهبر انقلاب
روایتی از ژشتپوتین در دیدار با رهبر انقلاب آیتالله سید احمد خاتمی درباره دیدار پوتین با رهبر معظم انقلاب گفت پوتین به طور مداوم در ملاقاتهای خود با سران دیگر کشورها دارای ژست است و اخم میکند اما وقتی که با رهبر عزیزمان ملاقات داشتند با دستهای بسته مانند یک دوست پای صحبتهاروایت رسانههای بینالمللی از گزارش آمانو درباره پرونده ادعایی PMD ایران
روایت رسانههای بینالمللی از گزارش آمانو درباره پرونده ادعایی PMD ایرانتاریخ انتشار پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹ ۵۳ رسانههای بینالمللی در پوشش گزارش مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از موضوع ادعایی PMD رویکرد تقریباً یکسانی داشتند به گزارش فارس بسیاری ازروایت رسانه های بین المللی از «سیاه» و «سفید» گزارش آمانو از پرونده ادعایی PMD ایران
رسانه های بین المللی در پوشش گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از موضوع ادعایی PMD رویکرد تقریباً یکسانی داشتند به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس بسیاری از رسانه های دنیا روز چهارشنبه دقایقی بعد از انتشار گزارش یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی دربارمز گشایی بی وفایی در دیپلماسی آمریکایی/ روایتی مستند از دیدار شاعران با رهبری/ داستان ادامه دار غواص ها
از بی وفایی مذاکره کننده آمریکایی تا دعوت به آشتی راشد انصاری با ما همراه باشید با سه شنبه های وبلاگی این هفته به گزارش سرویس وبلاگستان تفتان ما شهر وبلاگ ها ساکنانی خوش نشین دارد فقط کافیست تا چند روزی را میهمان اهالی میهمان نواز این شهر شوی هر خانه با چراغی روشن خود رادیدار بانوی مهر آفرین با دانش آموزان دختر خوابگاهی عشایری یاسوج به روایت تصویر
بانوی خیر مهر آفرین طی سفر دوروزه خود به یاسوج از خوابگاه شبانه روزی دخترانه عشایری یاسوج بازدید کرد به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل فاطمه دانشور مدیر عامل موسسه خیریه مهر آفرین پناه عصر عضو ورئیس کمیسیون اجتماعی شورای شهر تهران طی سفر دوروزه خود به شهر یاسوج که ازدیدار رئیس سازمان بهزیستی کشور با دانش آموزان شین آبادی به روایت تصویر
دکتر انوشیروان محسنی بندپی رئیس سازمان بهزیستی کشور به همراه مدیر کل بهزیستی رسول خضری نماینده مردم پیرانشهر و سردشت نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه در مجلس و فرماندار پیرانشهر با دانش آموزان حادثه دیده شین آباد دیدار کردند متن خبر نداردسه شنبه ۱۰آذر۱۳۹۴دیدار پوتین و اوباما در پاریس/ ابراز تاسف اوباما از مرگ خلبان روسی
دیدار پوتین و اوباما در پاریس ابراز تاسف اوباما از مرگ خلبان روسی تهران - ایرنا - ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه و باراک اوباما همتای آمریکایی او روز دوشنبه در حاشیه اجلاس آب و هوایی سازمان ملل در پاریس دیدار کردند اوباما در این دیدار از کشته شدن خلبان روسی ابراز تاسف کرد به-
گوناگون
پربازدیدترینها