تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1849966691




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مواد مخدر و رژیم پهلوی


واضح آرشیو وب فارسی:دزنیوز: اگر بخواهیم میزان فساد در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران را روی یک نمودار نشان دهیم هرچه که به مرکز قدرت نزدیکتر میشویم این فساد بیشتر خودنمایی میکند. خاندان پهلوی به جای مبارزه با مفاسد اجتماعی خود در اشاعه و ترویج آن پیشرو بوده و هر عضو با اتکاء بر پایگاه سیاسیشان از هیچگونه مفسدهای روگردان نبودهاند. مصرف و قاچاق مواد مخدر یکی از زمینههای فساد آنان بود. سران رژیم پهلوی به اسم مبارزه با مواد مخدر و برای تبلیغ در افکار عمومی و بینالمللی دهها قاچاقچی خردهپا را اعدام و تعداد زیادی معتاد را محکوم به حبس مینمود، ولی همزمان بسیاری از رجال سیاسی و درباری به مصرف و قاچاق مواد افیونی مشغول بودند و تعدادی نیز با مافیای بینالمللی مواد مخدر در اقصینقاط جهان شریک بودند. در این مقاله برآنیم با استناد به بایگانی ساواک این مسئله را اثبات نماییم که سران رژیم پهلوی از شاه گرفته تا درباریان، نخستوزیر، وزیر، رئیس مجلس و سایر رجال سیاسی در مصرف یا قاچاق مواد مخدر دست داشته و در این تجارت پرسود دخیل بودند. ۱- شاهان حکومت پهلوی ۱ – ۱ – رضاشاه:  ظهور رضاخان در سالهای بعد از جنگ جهانی اول به تغییر سلطنت و روی کار آمدن دیکتاتوری جدیدی در ایران انجامید که یکی از مؤلفههای آن انجام اعمال فرا قانونی و از بین بردن حداقل دستآوردهای مشروطیت بود. رضاخان که سلطنت خود را بر مبنای پایههای جدیدی چون ارتش و بوروکراتها بنا کرده بود، در دوره ۱۶ ساله سلطنت مطلقهاش به مفاسد فراوانی دچار گردید که یکی از اعمال غیرقانونیاش تصرف املاک مرغوب در سراسر کشور بوده است. از جمله کارهای رضاشاه که کمتر به آن اشاره شده است استعمال مواد مخدر بوده است. مشهور است وی به ماده افیونی تریاک اعتیاد داشته و حتی یک نفر نیز مسئول تهیه کردن مقدمات روزانه آن بوده است. فردوست در این مورد مینویسد: رضاخان تریاک میکشید، ولی ظاهراً حالت تجویز و معالجه داشت. گویا شخصی به او گفته بود اگر هر روز این مقدار معین تریاک بکشی از همه مرضها مصون میمانی، به شرطی که منظور لذت بردن از تریاک نباشد! او نیز همیشه این برنامه را با دقت انجام میداد و متصدی این کار نیز مشخص بود.(۱)  رضاشاه که در اعمال زور علیه آزادیخواهان کارد را به استخوان رسانیده بود، در مقابله با مواد مخدر و رواج روزافزون آن کمترین واکنشی از خود نشان نمیداد، علت این بیتفاوتی را باید از یک سو به اعتیاد خود وی و از سوی دیگر به ذهنیت سیاسیاش نسبت داد؛ چرا که وی تنها به موضوعات و مسائلی اهمیت میداد که پایههای قدرتش را تهدید میکرد. بر اساس این ذهنیت فروش و استعمال مواد مخدر هرگز تهدیدی برای سلطنت او نبود به همین جهت وی هرگز علیه این معضل اساسی جبههگیری آشکار نکرد. شاید گفته شود که در دوره سلطنت رضاشاه علیرغم کشت و تولید فراوان خشخاش، استعمال آن هنوز رواج عام پیدا نکرده و بار منفیای بر آن مترتب نبوده است. در پاسخ به این سئوال باید اذعان داشت که در همان زمان در طبقات بالای جامعه استعمال مواد مخدر در حال گسترش بود و بسیاری از متمولین به آن اعتیاد پیدا کرده بودند و همین باعث رواج روزافزون آن در میان طبقات سرخورده پایین میشد که برای گریز از مشکلات به آن پناه میبردند. این افراد با گرایش به مواد مخدر با فرافکنی خود را با عناصر قدرت و شاه پیوند زده و یکی میدانستند و همین باعث رواج روزافزون آن در سطح جامعه میگردید. ۲ – ۱ – محمدرضا شاه  همه شواهد و قرائن حکایت از این دارند که حساسیت خاصی برای مکتوم ماندن مسائل و وقایع حوزه شخصی محمدرضا صورت میگرفت. این مهم از یک سو به تمایلات درونی او بازمیگشت و از سوی دیگر به فسادی که ارکان حکومت او را دربر گرفته بود. از این رو تلاش میشد مانع از ارتباط عناصر بدنام با او شده، بر تمایلات افسارگسیخته او لگام بزنند. با وجود همه این نظارتها از آنجایی که طبع شاه متمایل به انجام این کارها بود و نزدیکانش نیز حدی برای کارهایشان نمیشناختند، در بسیاری از موارد اخباری به بیرون انتشار مییافت که باب میل وی نبود. ماجرای دستگیری «حسن قریشی» در سوئیس به جرم حمل و نگهداری مواد مخدر یکی از این نمونهها میباشد. حسن قریشی که از نزدیکان شاه بود دستگیریاش این شبهه را در سطح بینالمللی به وجود آورد که شاه نیز در این ماجرا دست دارد. در همین زمان کشیده شدن پای «هوشنگ دولو» و مقاله لوموند درباره اشرف پهلوی به شدت وجهه شاه را که قصد مسافرت به اروپا داشت مخدوش کرد. راجع به هر کدام از این موضوعات در جای خود به تفصیل خواهیم نوشت، اما نکته حائز اهمیت در این جا نزدیکی شاه با این افراد و سپس هراسی است که در دربار بعد از این ماجراها به وجود آمده بود. علم در این مورد مینویسد: … من شخصاً داوطلب رفع و رجوع این مشکل شدم چون میتوانست برای شاه عزیزم و مردم ایران بدنامی به بار آورد.(۲)  به همین منظور از سوی شاه گروهی که علم وزیر دربار مسئول هماهنگکننده آن بود، مأمور رسیدگی و در واقع حل معضل شدند. این گروه عبارت بودند از: امیر متقی معاون دربار، پرویز خوانساری سفیر ایران در ژنو و تعدادی از وکلای مشهور سوئیس. همانگونه که از اسناد مربوط به این ماجرا مستفاد میشود تلاش دربار معطوف به بیرون کشیدن پای شاه از این ماجرا و حفظ آبروی دربار بوده است نه کشور و ملت.(۳)  اهتمام دربار برای بیخبری مردم و افکار عمومی از کارهای شاه تا حدودی باعث مخفی ماندن بسیاری از زوایای تاریک حیات او شده است، با وجود این و علیرغم همه این تلاشها اسناد و مدارکی انتشار یافته است که در کنار شواهد و قرائن بیرونی میتواند چهره واقعی شاه را از لابلای آنها ترسیم کند. در یکی از این اسناد که از زبان «پری غفاری»(۴) روایت گردیده صراحتاً به اعتیاد شاه اشاره شده است: بزمها و ضیافتها همچنان برقرار است و جامها به سلامتی ما تهی میشود… محمدرضا بعضی شبها بساط تریاک پهن میکند. من هم گاهی بستی میزنم.  غلامرضا نجاتی(۵) نیز به اعتیاد شاه اشاره مستقیمی دارد. وی مینویسد: … شایع است [که] شاه هفتهای سه بار بعد از ظهرها به منزل یکی از دوستان نزدیک خود میرود و تریاک میکشد.  این دوست شاه به احتمال زیاد هوشنگ دولو بوده است.  در خاطرات علم نیز بارها به این موضوع اشاره شده و به تمایل شاه به کشیدن مواد مخدر اشاره شده است: شنبه ۱۲/۲/۱۳۴۹ به بوشهر رفتیم. شاهنشاه برای چای سردی که تقدیم شد عصبانی شدند. عصر برگشتیم، هنوز عصبانی هستند. من فکر میکنم عصبانیت شاه به علت وصول گزارش بحرین باشد. شب یکی از همراهان که پیرمرد تریاکی است خواست به شاه تریاک تقدیم کند بکشد (امیرهوشنگ دولو) برای عصبانیت خوب بود. من شدیداً مخالفت کردم عرض کردم من خودم bohemien [بیبند و بار] هستم ولی شاه ایران که قاچاقچی را اعدام میکند، حق ندارد لب به تریاک بیالاید. با آنکه شاه عصبانیتر شدند، ولی با کمال انصاف عرض مرا قبول فرمودند.(۶)  ملکه مادر و همسر شاه نظارت دقیقی بر رفتار او داشتند و نسبت به کسانی مانند دولو که سابقه بدی در استعمال مواد مخدر داشتند ابراز تنفر میکردند و میکوشیدند تا شاه را از او دور نگه دارند.(۷) این حساسیت شاید به خاطر ترس آنها از کشیده شدن هر چه بیشتر پای شاه به مواد مخدر و جلوگیری از آبروریزی رژیم در محافل داخلی و خارجی بوده است. علت همراهی دولو در سفرهای داخلی و خارجی شاه فراهم کردن بساط تریاک وی بوده است. این موضوع را فردوست نیز مورد اشاره قرار داده است: … هر سال [دولو] با شاه به سن موریس میرود تا هم به پا اندازیهایش ادامه بدهد و هم بساط منقل و وافورش را جور کند.(۸)  در این جا ذکر این نکته نیز بیارتباط نخواهد بود که به گفته بسیاری هوشنگ دولو هر روز ظهر یک کاسه آش برای شاه به دربار میفرستاده و به این موضوع در بسیاری از محافل برای بیان نزدیکیاش به شاه اشاره میکرده است: … سناتور نمازی به آقای محمود ایازی مدیر هتل آمباسادور در یک صحبت خصوصی اظهار داشت امروز سر میز ناهار آقای دولو به طوری که مدعوین توجه نمایند آقای دولو چند بار از پیشخدمت سئوال نمود آیا غذای شاهنشاه را به دربار بردند یا خیر. پیشخدمت هم جواب داد بله قربان طبق معمول سر ساعت مقرر غذا را بردند…(۹)  آیا به راستی میتوان پذیرفت که شاه به آن اندازه به آش و یا آبگوشت منزل دولو علاقه داشته است که هر روز میبایست یک کاسه از آن را بر سر سفرهاش داشته باشد؟(۱۰) آیا آشپزخانه دربار نمیتوانست چنین آشی بپزد؟ آیا شاه که توان هر کاری را داشت نمیتوانست آشپز منزل دولو را به دربار برده و دستور طبخ آن را بخواهد؟ به هر حال چندان منطقی به نظر نمیرسد که باور کنیم این موضوع صِرف فرستادن آش بوده است. شاید در لوای این کار دولو برای شاه چیز دیگری نیز میفرستاده است و همان سبب ناراحتی خانواده شاه میشده است.(۱۱)  مطالبی نیز در دست میباشد که به دست داشتن شاه در قاچاق مواد مخدر اشاره دارند. این نوشتهها را بیشتر مطبوعات خارجی بیان کردهاند. در مقالهای که در مجله اشپیگل در شماره مورخ دوشنبه(۱۲) سیزدهم مارس چاپ شده است به بررسی کشت، مبارزه و نقش شاه در قاچاق مواد مخدر اشاره شده است در بخشی از این مقاله آمده است: ایران از طرفی قاچاقچیان مواد مخدره را تعقیب میکند و از طرف دیگر قانون منع خشخاش را لغو مینماید زیرا۱۲۰۰۰ هکتار از کشتزارهای خشخاش به خانواده سلطنتی تعلق دارد. متخصصین کشف مواد مخدره سازمان ملل متحد اعلام داشتهاند که ایران برخلاف سایر ممالک مواد مخدره مکشوفه را نابود نمینماید و به این ترتیب که ۱۸۴۵۴ کیلوگرم مواد مکشوفه از ۱۹۷۰- ۳۲۹ کیلوگرم معدوم ۱۵۲ کیلو برای مصارف طبی به کار رفته و ۱۷۹۷۳ کیلوگرم باقی مانده است. با این شکل ظن اینکه دیپلماتهای ایران برای تأمین ارز شاهنشاه خود هروئین و تریاک قاچاق میکنند تازگی ندارد…  با در کنار هم قرار دادن این اسناد و رابطه شاه با قاچاقچیان بینالمللی مثل «فلیکس» و «هوشنگ دولو» این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند و ظن آن تقویت میشود. ۲- اعضای خانواده سلطنتی ۱ – ۲ – اشرف  در یکی از روزهای سال ۱۲۹۸ه ش در حومه شهر تهران و در زیر یک چادر چرمی، اشرف ۲ دقیقه قبل از برادرش محمدرضا متولد شد. اگر چه اشرف به لحاظ عاطفی، روابط گرمی با پدرش – رضاشاه – نداشت اما از جهت جسارت و خودرأیی تحتتأثیر پدر بود و از او تقلید مینمود.(۱۳)  فردوست در مورد وی مینویسد: اشرف قاچاقچی بینالمللی بود و به طور مسجل عضو مافیای آمریکاست. او به هر جا که میرفت در یکی از چمدانهایش هرویین حمل میکرد و کسی هم جرأت نمیکرد آن را بازرسی کند. این مسئله توسط بعضی از مأمورین به من گزارش شد و من نیز به محمدرضا اطلاع دادم که اشرف چنین کاری میکند. محمدرضا دستور داد که به او بگویید این کار را نکند. همین! چه کسی به اشرف بگوید، من؟ موقعی که خود محمدرضا نمیتوانست یا نمیخواست جلوی اشرف را بگیرد، من که بودم و چگونه میتوانستم؟(۱۴)  بر عکس روحیه سلطهگر اشرف، برادر همزادش چندان به پدر نرفته بود و همین امر در درازمدت باعث نفوذ فوقالعاده اشرف بر وی شده و توانست او را به زیر سلطه خود درآورد.(۱۵) وی حتی در مورد ازدواجهای شاه نیز به طور کامل دخالت و نظارت داشت.(۱۶) نقل است که رضاشاه هنگام خروج از ایران و تبعیدش به جزیره موریس خطاب به اشرف گفته بود: «از این به بعد در خانواده پهلوی تو تنها مرد هستی.»(۱۷) به این ترتیب اشرف به قدرتمندترین فرد مملکت تبدیل شد و در بسیاری از امور داخلی و خارجی به اعمال نفوذ پرداخت. دیدار با رهبران خارجی از جمله اقدامات او است.(۱۸) این زن که فردوست او را فاسدترین زن جهان معرفی کرده است(۱۹) به کمک جایگاه خانوادگی و نفوذش بر شاه به انجام اعمال غیرقانونی پرداخته و به تدریج به عضویت باندهای بینالمللی قاچاق هرویین درآمد: … به هر حال، مسئله قاچاق مواد مخدر و رابطه اشرف با مافیا به تدریج علنی شد و چند بار به افتضاح کشیده شد و در مطبوعات خارجی انعکاس یافت. مهمترین این افتضاحات حادثهای بود که در نیس فرانسه برای او رخ داد. یکی دو سال قبل از انقلاب، [شهریور ۱۳۵۶] صبح زود اشرف از قمارخانه با اتومبیل به ویلایش حرکت میکرد و در کنارش دوست صمیمی او به نام فروغ [خواجهنوری] نشسته بود. ناگهان اتومبیلی جلویش را سد میکند و فروغ را که از ترس به اشرف چسبیده بود با یک رگبار خلاص میکند. بعدها مشخص شد که آنها از مافیا بودهاند.(۲۰)  اشرف از یک سو در داخل ایران به کمک قدرتش به ترکتازی در ترانزیت موادمخدر از مرزهای شرقی به غرب و از سوی دیگر با استفاده از مصونیت دیپلماتیکی که داشت به حمل و نقل مواد مخدر به خارج اشتغال میورزید. ماجرای «فرودگاه کوانترن» یکی از این موارد میباشد. بر اساس مستندات موجود، در نوامبر ۱۹۶۱ در فرودگاه کوانترن چمدانهای اشرف مورد تجسس مأمورین بازرسی فرودگاه قرار گرفته و مقدار زیادی هرویین در آنها کشف میگردد، اما مأمورین فرودگاه وی را به خاطر مصونیت دیپلماتیک آزاد میکنند. در هنگام انتشار خبر دستگیری قریشی و کشیده شدن پای دولو به ماجرا، مجدداً این خبر از سوی روزنامههای اروپایی مطرح و به طور مبسوط به آن پرداخته میشود.(۲۱)  از آنجایی که اشرف و حتی خانواده سلطنتی به قاچاق مواد مخدر اشتهار داشتند، لذا این موضوع به سرعت در محافل بینالمللی مطرح شد و حیثیت رژیم پهلوی را بیش از پیش مخدوش کرد. انتشار مقاله «لوموند» درباره این ماجرا، مصادف بود با ماجرای قریشی و سفر محمدرضا شاه به اروپا، به همین جهت حساسیت زیادی در داخل و خارج کشور ایجاد کرد، به طوری که فرح دیبا این اقدام را توطئهای علیه خانواده سلطنتی از سوی دشمنانشان عنوان کرد. وی به نقل از «علی مسعودی» خبرنگار مجله neue Post چاپ هامبورگ در این مورد گفته است: علیاحضرت فرح شهبانوی ایران با صدای لرزان فرمودند: «دشمنان همسر من از هیچ پلیدی احتراز نمیکنند… همسر من به هر کاری دست میزنند تا ریشه این آفت از کشور ما کنده شود.» شهبانو از فرط تأثر به شدت گریستند. «بچههای من نباید از این اتهام ناروا و زشت باخبر شوند…»(۲۲)  به دنبال انتشار این مقاله رژیم به سرعت واکنش نشان داد و با کمک وکلای(۲۳) ورزیدهای به نامهای Lemaire و gueff از منظر حقوقی به پیگیری مسئله پرداخت.(۲۴) به همین منظور طی مذاکرات و جلسات که گاهی به صورت تهدید و گاهی نیز به صورت تطمیع بوده است نهایتاً روزنامه لوموند را که در آن زمان دچار مشکلات مالی بود مجبور به جوابیه در ردّ آن مقاله نمودند. در راستای این اقدامات علیه لوموند مقامات کشور سوئیس نیز به پاسخ در ردّ این ادعا وادار گردیدند.(۲۵)  به این ترتیب ماجرایی که در صحت آن تردید وجود نداشت و بر مبنای آن نیز در همان زمان کتابی منتشر شد، یک ادعای دروغین و سوءتفاهم مطرح گردید و حتی روزنامه لوموند مجبور به عذرخواهی رسمی و همچنین جمعآوری کتاب «millebe» که بر اساس همین خبر چاپ شده بود گردید.(۲۶) روزنامه لوموند مورخه ۲۳ ماه مه در صفحه آخر ستون سوم خبر زیر را منتشر کرد: «دولت سوئیس تکذیب کرده که والاحضرت اشرف در جریان مواد مخدره دخالتی داشته است»(۲۷) این ماجرا علاوه بر این که از فساد رژیم پرده برداشت، به خوبی از قدرت آن برای اعمال نفوذ بر رسانههای اروپایی حکایت میکند.  اشرف در داخل کشور، بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر بود و تا آخرین روزهای حیات رژیم نیز به آن اشتغال داشت. وی به خاطر بیپرواییاش در این کار حتی چندین بار نیز مورد عتاب شدید شاه قرار گرفت. در این جا بخش مربوط به اشرف را با نقل سندی به تاریخ ۱۶/۲/۱۳۳۸ به پایان میرسانیم: یکی از بانوان نزدیک به والاحضرت اشرف پهلوی اظهار داشته چندی قبل از مسافرت شاهنشاه به شیراز بین معظمله و والاحضرت در امر قاچاق موادمخدر گفتگو و مجادله میشود و اعلیحضرت همایون شاهنشاه که همیشه نسبت به والاحضرت اشرف پهلوی احترام خاص قائل بودهاند در مواد مخدره و شرکت در مقاطعهکاری شرکت آسفالت راه با عصبانیت تذکراتی میدهند و حتی در پاسخ والاحضرت که با تندی در حضور برادر تاجدار خود صحبت میکرده فرمودهاند در صورت تکرار دستور خواهند داد که جلوگیری شود و روی این اصل از روز مذکور تاکنون بین شاهنشاه و والاحضرت اشرف پهلوی کدورت ایجاد شده و در حال قهر میباشند. گوینده افزوده علت عصبانیت شاهنشاه گزارشی بوده که از طرف پلیس بینالمللی در مورد شرکت والاحضرت در امر قاچاق مواد مخدره به تهران مخابره شده است.(۲۸) ۳- برادران شاه  فرزندان رضاشاه از سه همسر وی بودند. بر اساس اسناد و مدارک موجود غالب آنها بدون استثنا در قاچاق مواد مخدر نقش داشتهاند. برادران شاه علیرغم آگاهی صریح محمدرضا از اقدامات و فعالیتهایشان هرگز به طور جدی از سوی وی مورد مؤاخذه قرار نگرفتند. شاه همانگونه که دست اشرف را در مسائل اقتصادی باز گذاشته بود نسبت به این برادران نیز خصوصاً در مسائل غیرسیاسی تساهل فراوانی اعمال میکرد و دست آنها را در انجام کارهای غیرقانونی باز گذاشته بود. یکی از عرصههایی که این شاهپورها در آن به شدت فعالیت میکردند قاچاق مواد مخدر بود به طوری که از این طریق ثروت زیادی کسب کرده و شدیداً به آن آلوده شده بودند. ۱ – ۳ – غلامرضا  غلامرضا تنها فرزند ملکه توران بود. اسناد موجود وی را یکی از قاچاقچیان بینالمللی معرفی کردهاند که در ترانزیت مواد مخدر از شرق به غرب ایران نقش عمدهای را ایفا میکرده است. غلامرضا مانند دیگر اعضای خاندان سلطنتی از نفوذش نهایت سوءاستفاده را برده و از این طریق مخالفان خود را شدیداً تنبیه و یا تهدید میکرد. بهترین نمونه برای نشان دادن روحیه قانونگریز غلامرضا، ماجرای برخوردش با یکی از مأمورین مبارزه با مواد مخدر در کرمانشاه است. غلامرضا با کمک مجموعهای از افراد متنفذ و سرشناس در تهران و دیگر استانهای کشور مبادرت به ترانزیت مواد مخدر نموده و به همین منظور در برخی استانهای مرزی مانند کرمانشاه دست به تشکیل باندهای قاچاق مواد مخدر زده و از قاچاقچیان حمایت میکرد.  در سال ۱۳۳۶ تعدادی از مأمورین درستکار کرمانشاه دست به مبارزه وسیع علیه قاچاقچیان زده و با شدت با آنها به مبارزه پرداختند و حتی تعدادی از آنها را نیز به قتل رساندند، این سختگیری بسیاری از قاچاقچیانی که تاب محدود شدن منافعشان را نداشتند به واکنش واداشت. به این ترتیب پای غلامرضا که او نیز منافعش به خطر افتاده بود به ماجرا کشیده شد. برخورد این شاهزاده پهلوی با مأمورین مبارزه با مواد مخدر بسیار تأسفآور بود. در اینجا برای آگاهی بیشتر از برخورد غلامرضا با مأمورین صدیق کرمانشاه و نیز نام کسانی که در این ماجرا نقش داشتهاند سندی ذکر میشود: اطلاع واصله حاکی است قاچاقچیان کرمانشاه و ناحیه غرب که به وارد کردن اجناس قاچاق و خارج کردن گوسفند – تریاک و عرق قاچاق اشتغال دارند از طرف افراد متنفذ و سرشناس در تهران حمایت و پشتیبانی میشوند. از جمله ریاست یکی از این دستجات در تهران با دولتشاهی از – بستگان والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی است و سناتور جمال امامی، سرهنگ دولتشاهی، علیاحضرت ملکه عصمت – فرماندار و استاندار کرمانشاه نیز از دسته مذکور جانبداری مینمایند. یکی از رؤسای سابق مرزبانی کرمانشاه میگفت در زمان تصدی وی با شدیدترین وضع با قاچاقچیان مبارزه میشد و حتی در برخورد با قاچاقچیان چند سرباز و قاچاقچی کشته شدند به طوری که قاچاقچیان کمتر موفق به حمل و نقل قاچاق میشدند ولی پس از چند روز والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی به عنوان شکار به کرمانشاه تشریففرما شده و بلافاصله مشارالیه را احضار و خطاب به وی میگویند (سرهنگ آدمکشی بس است تو را برای کشتن مردم نفرستادهاند) و با اینکه در پاسخ والاحضرت به عرض میرساند که کشتهشدگان از افراد قاچاقچی بوده و حتی چند سرباز را به کشتن دادهاند معهذا والاحضرت مجدداً با تشدد اظهار میدارند (احتیاج به جواب نیست گفتم که متوجه باشی). سرهنگ مذکور اضافه نموده پس از این جریان قاچاقچیان با آزادی بیشتری به کار پرداختهاند و در این میان تنها سرلشکر عزیزی مایل به مبارزه با قاچاقچیان میباشد.(۲۹)  از این سند چند نکته مستفاد میشود. نخست اینکه بسیاری از افراد متنفذ و سرشناس از غلامرضا گرفته تا فرماندار کرمانشاه و… در قاچاق مواد مخدر نقش داشتهاند. دوم اینکه غلامرضا مأمورین مبارزه با مواد مخدر را تهدید به عدم مداخله در این موضوع میکند. سوم اینکه در پایان سند گفته میشود که سرلشکر عزیزی مایل به مبارزه با قاچاق است، نه اینکه مبارزه میکند و این حاکی از این واقعیت تلخ است که سرلشکر مذکور تحت فشار بوده است. ۲ – ۳ – حمیدرضا  وی کوچکترین فرزند رضاشاه از ملکه عصمت بود. حمیدرضا را باید بعد از اشرف فاسدترین فرد خاندان پهلوی دانست. او از یک سو در فسادهای اخلاقی غرق بود و از سوی دیگر در فروش و همچنین استعمال مواد مخدر به حد جنونآمیزی افراط میکرد. حمیدرضا دوستان متعددی از همه اقشار داشت که وجه تشابه همه آنها بیبندوباری و دست داشتن در مفاسد اجتماعی بوده است. کافیست نگاهی گذرا به زندگی این شاهزاده مغموم بیندازیم که به گفته یکی از دوستانش همواره از وضعش شاکی و گریه میکرده است(۳۰) یا چگونه از هر وسیلهای برای کامجوییش استفاده میکرده است. در حلقه نزدیکان حمیدرضا زنی به نام «هما خامنه» وجود داشت که ظاهراً همسر او بوده و از ایشان صاحب فرزندانی نیز بوده است، اما بنا به نص صریح اسناد این فرزندان غیرشرعی بوده و حمیدرضا مسئولیت آنها را بر عهده گرفته است. هما و حمیدرضا هر دو به هرویین اعتیاد داشتهاند. در یکی از اسناد آمده است: همسر حمیدرضا به نام هما مثل خود والاحضرت معتاد به هروئین است و در عین حال سابقه نامطلوبی از لحاظ عصمتی دارد، حتی با دارو دسته پری غفاری دمساز است و خانهای در تختجمشید دارد و اصولاً زن شرعی والاحضرت نبوده و دو بچه فعلی آنها به نام بهزاد و نازَک به طور غیرشرعی به دنیا آمدهاند و تنها وقتی خواستهاند به لندن بفرستند یک کلاه شرعی درست کردهاند و برایشان شناسنامه گرفتند…(۳۱)  این زن نه چندان خوشنام به شدت مورد علاقه حمیدرضا بوده و به این جهت از تمام کارهای نامشروعش چشمپوشی، به طوری که حتی در برابر خیانتهایش نیز سکوت میکرده است.(۳۲) این زن در کنار فساد اخلاقی، به هرویین اعتیاد شدیدی داشت و به همراه حمیدرضا مرتباً آن را استعمال میکرد. مفاسد حمیدرضا و هما محدود به این دو فقره نمیشود، چرا که در پرونده آنها ماجرای یک قتل هم وجود دارد. توضیح آنکه حمیدرضا با یکی از چهرههای مشهور به نام «فلور» ارتباط نامشروع داشته و از این رهگذر او را حامله میکند. فلور بدون جلبنظر حمیدرضا و برای باجستانی و یا شاید مهر مادری مبادرت به حفظ جنین میکند، حمیدرضا که از این ماجرا آگاه میشود پس از اینکه موفق به جلبنظر فلور برای سقط جنین نمیشود، به همراه هما به منزل ایشان رفته و او را به قتل میرسانند.(۳۳)  حمیدرضا پس از این ماجرا به خارج از کشور گریخت و پس از اینکه آبها از آسیاب افتاد مجدداً به ایران بازگشت، بدون اینکه هرگز به طور جدی در این مورد بازخواست و مجازات شود. قانونگریزی حمیدرضا محدود به این موارد نمیشود. وی که از فروشندگان عمده مواد مخدر بود بارها از موقعیت خانوادگیاش برای جابهجا کردن مواد مخدر استفاده میکرده است. وی در مواردی خود به شرق و یا غرب کشور رفته و به وسیله خودرو شخصیاش مواد مخدر را به تهران میآورده است، بدون اینکه مأمورین بازرسی توان جستجوی خودرو او را داشته باشند. در سندی آمده است: در پارهای از محافل راجع به دخالت والاحضرت شاهپور حمیدرضا پهلوی در امر قاچاق مواد مخدر (هروئین و کوکائین) و حمل و نقل مواد مزبور به نقاط مختلف کشور هنگام مسافرت به شهرستانها به عنوان شکار مطالبی به گوش رسیده و گفته میشود یکی از افسران ارتش (سرهنگ) هم در این مورد با ایشان همکاری نزدیک دارد و از جمله در مسافرت اخیر والاحضرت به ماکو به عنوان شکار مقداری هروئین و کوکائین وارده از کشور ترکیه توسط مشارالیه به تهران حمل گردیده است.(۳۴)  حمیدرضا به دلیل اعتیادی که داشت منزلش را به محلی برای معتادین تبدیل کرده و همانگونه که در بالا نیز گفته شد همواره کسانی از نزدیکان و دوستانش در آنجا در حال استعمال مواد مخدر بودند. این شاهزاده به این نیز بسنده نکرد و مرتباً برای کشیدن هروئین و تریاک به منازل کسانی که فروشنده و یا خود مصرفکننده آن بودند در رفت و آمد بوده است. همین مسئله بارها در اسناد ساواک منعکس شده و او را برای اینکه شأن خاندان سلطنتی را مخدوش میکند مورد سرزنش قرار دادهاند.(۳۵) از جمله کسانی که وی به منزل آنها رفت و آمد داشته و در آنجا به مصرف مواد مخدر میپرداخت میتوان به سردار اسعد بختیاری و پسرانش گودرزخان ایلخانی و هرمزخان ایلخانی، حسن فرجاد و هاشم رویانی اشاره کرد.(۳۶)  حمیدرضا همچنین در گرفتن رشوه برای آزاد کردن فروشندگان مواد مخدر و یا کسانی که دستگیر شده بودهاند ابایی نداشته و بارها اقدام به این کار کرده است. وی حتی در یک مورد بدون در نظر گرفتن بازتاب آن در سطح جامعه خود شخصاً به زندان رفته و فردی را که با چند کیلو هروئین دستگیر شده بود، آزاد کرد.(۳۷) ۱ – ۲ – ۳ – هرویین حمیدرضا  فعالیت حمیدرضا در قاچاق هرویین به جایی رسید که او بهترین نوع آن را تولید میکرد و از این بابت شهرتی بسزا یافت. در سندی گویا که حاکی از قاچاقفروشی وی میباشد چنین بیان شده است: یکی از قاچاقچیان مواد مخدر به طور خصوصی به وکیل خود اظهار داشته شاهپور حمیدرضا با همکاری نعمتالله کلان کارمند شهربانی که سمت ریاست دفتر مشارالیه را دارد و تقی علویکیا برادر تیمسار علویکیا قائممقام سابق سازمان امنیت که در خیابان تختجمشید دفتری دارند و به کمک ایادی دیگر باندی برای قاچاق مواد مخدر تشکیل داده و توسط چند نفر از کارمندان و سهامداران شرکتهای هوایی مواد مخدره مخصوصاً هروئین را از خارج از ایران وارد و در تهران و شهرستانها پخش میکنند و در این کار حسن عرب نیز همکاری نزدیک دارد و اغلب شبها در فرودگاه مهرآباد در دفتر شرکتهای هواپیمایی بالاخص ایرانایر مینشیند. گوینده افزوده شاهپور حمیدرضا برای پخش رقم بزرگ این مواد شخصاً به عنوان شکار مواد مذکور را از تهران به شهرستانها و از شهرستانها به تهران حمل می نماید و چند نفر از افسران و درجهداران نیروی هوایی نیز با مشارالیه همکاری میکنند و مواد اولیه (تریاک) را نیز از شهرستانهای (تبریز، رضائیه، نیشابور، مشهد) برای مشارالیه به تهران حمل و تحتنظر وی پخش مینمایند و در حال حاضر معروفترین هروئین در تهران به نام هروئین حمیدرضا میباشد که بین مصرفکنندگان و قاچاقچیان معروف است.(۳۸)  مفاسد خانواده پهلوی محدود به این افراد نبوده است به طوری که حتی فرزندان آنها نیز درگیر مواد مخدر بودهاند. این افراد بیشتر به مصرف آن اعتیاد داشتند. به طور مثال میتوان به پسر حمیدرضا اشاره کرد که به مواد مخدر معتاد و به همین جهت نیز بارها تحت مراقبت پزشکی قرار گرفت.(۳۹)  مورد دیگر دستگیری «بهزاد پهلوی» در فرودگاه «هیث رو» انگلستان میباشد. وی در فرودگاه مذکور با مقداری حشیش دستگیر و ۵۰ لیره نیز جریمه ولی با کمک سفیر ایران در انگلستان آزاد میشود.(۴۰) ۳ – ۳ – محمودرضا  محمودرضا برادر دیگر شاه نیز مانند اکثر اعضای این خانواده در قاچاق مواد مخدر دست داشته است. او در مزرعه بزرگش به کشت خشخاش مبادرت میورزید. این شاهزاده پهلوی علاوه بر فروش مواد مخدر شدیداً به آن اعتیاد داشته و ظاهراً به همین خاطر نیز از شاهزادگی عزل شده است.(۴۱) محمودرضا ظاهراً بخشی از این تریاکها را که در مزرعهاش تولید میکرده است به دولت و باقیمانده را در بازار آزاد میفروخته است.(۴۲) ۴- شهناز پهلوی  از دیگر اعضای آلوده خانواده پهلوی «شاهدخت شهناز» همسر «خسرو جهانبانی» اولین فرزند محمدرضا از فوزیه بود. به گفته علم هدف خسرو از این ازدواج صرفاً ارثیه شهناز بوده است؛ به همین دلیل نیز او را معتاد میکند. علم در این مورد مینویسد: … با والاحضرت شاهدخت شهناز که مدتی ملاقات نکرده بودم، بر حسب امر خودشان ملاقات کردم. میخواستند بدانند چرا من دوری میکنم. خیلی صریح عرض کردم، اعمال شما بر خلاف منافع شاهنشاه است. من نه تنها دوری میکنم، جلوی حرکات شما را هم میگیرم. فکر نکنید چون دختر شاهنشاه هستید من باکی دارم. شوهر شما هم پسره جعلق… پدرسوختهایست، شما را با دادن قرص (ال. اس. دی) و حشیش تحتتأثیر و نفوذ خود گرفته. شما هم دیگر از بین رفتهاید. شاهنشاه تبرعاً شما را نگاهداری میکنند. خیلی شاهزاده خانم متأثر شدند.(۴۳)  در سال ۱۳۳۷ در محافل تهران شایع شد شمارهای از مجله تایم که به تهران ارسال شده بود تماماً از طرف سازمان اطلاعات و امنیت کشور سانسور و دو صفحه وسط آن بریده شده بود. مندرجات دو صفحه حذف شده توسط یک مخبر آمریکایی درباره قاچاق مواد مخدر و باند قاچاقچیان هروئین و کوکائین در ایران بود و اشرف پهلوی، محمدرضا پهلوی و ملکه مادر به ترتیب از گردانندگان باند فروشندگان مواد مذکور در خاورمیانه و ایران معرفی شده بودند. ۵- رجال و متنفذین دربار  در کنار شخصیتهای سیاسی و صاحبمنصبان رسمی، در محافل خصوصی و شخصی شاه افرادی وجود داشتند که دارای قدرت فراوانی بودند. این رجال و شخصیتهای نزدیک به شاه که اندرونی وی را تشکیل میدادند، بعضاً قدرتی فراتر از همه مقامات رسمی کشور دارا بودند. این افراد بزمها و مجالس شاه را آراسته و جزو محارم خصوصی او به حساب میآمدند. درباره این افراد به درستی گفته شده است که: «محفل درونی در حال حاضر شامل تعدادی از مقامات است که رابطه آنها با شاه بر اساس اعتماد و اطمینان متقابل برقرار شده است. آنها بیشترین نفوذ را بر شاه داشته و برای دسترسی به بخشهای مهم اجتماع کانالهای مهمی را ایجاد مینمایند.»(۴۴) در میان این جمع خصوصی شاهانه، یکی از مهمترین افراد امیرهوشنگ دولو بوده است. ۱ – ۵ – امیرهوشنگ دولو  دولو از یک خانواده قاجاری و از دوستان بسیار نزدیک محمدرضا شاه به حساب میآمد. وی از طریق همین دوستی ثروت بسیار زیادی به دست آورده و به پدر خاویار ایران معروف گردیده بود.(۴۵) دولو به جهت ارتباط نزدیکش با شاه از نفوذش استفاده کرده و به گفته فردوست بسیاری از افرادی را که به دنبال قدرت و یا کسب مقامی بودند به شاه معرفی میکرد.(۴۶) دولو به مواد مخدر اعتیاد داشت و جزو معتادین رسمی به حساب میآمد. به همین علت از سوی شاه سهمیه روزانه مرتبی برای وی در نظر گرفته شده بود.(۴۷) شاید یکی از دلایل نفرت فرح دیبا و ملکه مادر از ایشان به خاطر همین اعتیاد و نیز کارهایی که در صفحات قبل به آن اشاره شد بوده است.(۴۸) دولو در کنار مصرف مواد مخدر از قاچاقچیان بینالمللی و عضو مافیای بینالمللی بوده است. در نامهای از گمرکات کل سوئیس به دادستانی این کشور در سال ۱۹۶۰م در مورد وی آمده است: مأموران گمرک سوئیس به شخصی به نام هوشنگ دولو (تبعه ایران و مقیم پاریس) که در قاچاق هروئین [دست دارد و] ظاهراً شیرهکش خانهای را در آپارتمان خود در پاریس دایر کرده است. [مشکوکاند.] چون امکان دارد آقای دولو از خطوط هوایی و فرودگاههای سوئیس برای قاچاق مواد مخدر استفاده کند تدابیر لازم علیه نامبرده اتخاذ شود.(۴۹)  با اشتهار دولو به قاچاق مواد مخدر، یکی از مهمترین رسواییهای رژیم پهلوی در سطح بینالمللی مربوط به ماجرای کشیده شدن پای وی به قاچاق مواد مخدر در سوئیس بودهاست. راجع به اصل موضوع در ذیل نام قریشی به تفصیل سخن خواهیم گفت. در اینجا فقط به بخشی که مربوط به دولو است مختصراً اشاره خواهیم کرد.(۵۰)  در یکی از سفرهای شاه به اروپا در سال ۱۳۵۰ علیرغم مصونیت دیپلماتیک دولو که از همراهان شاه بود، پلیس سوئیس منزل وی را مورد بازرسی قرار داده و مقداری مواد مخدر از اتاق وی کشف میکند. دولو به دلیل بیماری قلبی مورد تجسس قرار نگرفته و به ایران بازگردانده میشود.(۵۱) در همین زمان حسن قریشی نیز در سوئیس با مقداری تریاک دستگیر میشود که در هنگام بازجویی تریاکها را متعلق به دولو میداند.(۵۲) کشیده شدن پای دولو به این ماجرا غیرمستقیم حملات مطبوعات را متوجه محمدرضا شاه کرده و رژیم پهلوی را مورد انتقاد قرار میدهند که در قاچاق مواد مخدر نقش دارند.(۵۳) این ماجرا چندین ماه دربار پهلوی را به خود مشغول و آنها را مجبور به خرج هزینههای هنگفتی برای پاک کردن این رسوایی کرد. به همین منظور باب مکاتبهای دوسویه میان دربار و سفارت ایران در برلین گشوده و مبادرت به استخدام وکلای خبرهای در کشور سوئیس کرد. این وکلا که معروفترین آنها «ریموند نیکوله» و «ژان پل بوئوسو» بودند، با برقراری ارتباط با مقامات سیاسی و قضایی کشور سوئیس سرانجام با وعده و وعید قاضی پرونده آقای «وبر» را راضی به صدور حکم به نفع دولو کردند.(۵۴) دولو که در این زمان در ایران تحت درمان و مراقبتهای پزشکی بود پس از اطمینان از نظر قاضی پرونده و به منظور حفظ آبروی خود و دربار راضی به بازگشت به سوئیس به منظور حضور در دادگاه گردید.(۵۵) اسدالله علم در خاطراتش به خوبی این موضوع را مورد موشکافی قرار داده و انعکاس آن را در دربار بیان کرده است. وی مینویسد: …. شام در کاخ ملکه مادر – شاه با برنامه ما مبنی بر فرستادن دولو به سوئیس در پس فردا مخالفت کرد. تذکر دادم که ترتیب آن کار داده شده و وکیلش که یکی از مبرزترین وکلای اروپاست در فرودگاه از او استقبال خواهد کرد و خیال دارد همانجا در فرودگاه طی یک کنفرانس مطبوعاتی حملاتش را به مقامات سوئیس آغاز کند. اگر دولو نرود، ما امکان پیروزی روابط عمومیمان را از دست میدهیم. شاه همچنان نگران سلامتی دولو است که ممکن است زیر بار این فشار از پادرآید ولی من به او اطمینان دادم که مردک حالش کاملاً مناسب است و از عهده سفر برمیآید. یکبار دیگر تأکید کردم که طبق قرار عمل کنیم. شاه گفت: تو تحتتأثیر وکیل هستی که هر حرف مزخرفی را بگوید میپذیری. من هم با عصبانیت و بدون لحظهای فکر گفتم: در این صورت اعلیحضرت هم زیر طلسم امیرهوشنگ دولو قرار دارند…(۵۶)  بازگشت دولو به سوئیس، از سوی مطبوعاتی که به احتمال زیاد از سوی وکلای وی توجیه شده بودند؛ نشانهای از پاکی و صداقت او معرفی شد و در این مورد تبلیغات وسیعی به راه انداختند.(۵۷) این پرونده نیز مانند پرونده اشرف که در صفحات قبل به آن اشاره گردید نهایتاً به سود دولو مختومه و وی نیز از اتهامات وارده تبرئه گردید.(۵۸) نکته جالب در این ماجرا پاسخهای ضدونقیض قریشی به بازپرس پرونده بود، به طوری که وکلای دولو در مذاکراتی که با دربار داشتند این موضوع را بارها مطرح و از دربار خواستند مانع از اظهار این بیانات از سوی قریشی شوند؛ چرا که بنا بر عقیده آنها این تناقضگویی میتوانست سبب پیچیدگی پرونده شود. شاید در پشت این ترس، موضوع کشیده شدن پای شاه در میان بوده است.(۵۹) پس از تبرئه شدن دولو، قاضی پرونده که نهایت مساعدت را نسبت به وی و دربار ابراز کرده بود به منظور قدردانی از سوی دربار برای مسافرت به ایران دعوت گردید.(۶۰)  این پرونده باعث شد وجهه رژیم مجدداً مورد تعدی واقع و روزنامههای اروپایی تندترین مطالب را علیه رژیم و در رأس آن شاه بیان کنند. در اینجا این سئوال پیش میآید که آیا محمدرضا شاه در مورد فعالیتهای نزدیکترین دوستش تا به این اندازه بیخبر بوده است؟ یا اینکه اطلاع داشته و در این همراهی مسائلی بوده است که اسناد به آن اشاره نکردهاند؟  دولو در داخل کشور نیز چندین بار رسواییهایی به بار آورد و هر بار با اغماض ملوکانه مواجه گردید. در یکی از این موارد اتومبیل وی در مسیر کرمان به تهران تصادف کرد و در آن مقدار زیادی تریاک و هروئین کشف گردید. در این مورد علم مینویسد: موضوع بر سر این است که باز آقای دولو از اصفهان به تهران تریاک حمل میکند. با آن که چون معتاد رسمی قلمداد شده، از طرف مقامات دولتی به او تریاک به طور رسمی میدهند. باری ایشان سی کیلو تریاک از اصفهان به تهران میآورد که اتومبیل او برگشته (البته خودش نبوده) و زن راننده کشته میشود. و به این علت دادستان و بازپرس قم پرونده تشکیل میدهند (قتل غیرعمد همسر راننده) و معلوم میشود در اتومبیل سی کیلو تریاک هم بوده. اتومبیل مال کیست؟ مال آقای دولو. شاهنشاه فرمودند چون اجازه کشت تریاک در اصفهان گرفته بود اشکال ندارد که اقدام کنید گرفتار نشود. من بعد از شام فوری رئیس ژاندارمری را خواستم و او به من گفت که علاوه بر تریاک، هروئین هم در این اتومبیل بوده است. آن هم به مقدار زیاد… ما که برای یک گرم هروئین یک خانواده را به بدبختی مینشانیم و صاحب آن را اعدام میکنیم، به چه صورت میتوان جلوی این قضیه را گرفت.(۶۱) ۲ – ۵ – حسن قریشی  حسن قریشی یکی از تجار ایرانی مقیم سوئیس بود که در اواخر سال ۱۳۵۰ به جرم نگهداری ۳۵ گرم ماده مخدر از نوع تریاک به وسیله پلیس سوئیس دستگیر میشود.(۶۲) قریشی را باید از دوستان نزدیک محمدرضا شاه دانست که تقریباً وظایفی شبیه دولو را بر عهده داشت – البته با دامنه بسیار کمتر. یکی از این وظایف مشترک میان قریشی و دولو مهیا کردن بساط عشرت شاه بوده است. علم در نوشتههایش در این مورد مینویسد: [شاه] دستور داد به ایکس [حسن قریشی] یادآوری کنم که هر بار با زنی تماس میگیرد به دولو گزارش بدهد و نه مستقیماً خود او. معنی این پیام را درک نکردم و او در توضیح گفت: میدانی، آدمهای ایکس برای جلبنظر من بیش از حد خوشخدمتی میکنند و در مواقعی برای انجام خدمات غیراخلاقیشان با هم رقابت میکنند که امتیاز بیشتری بگیرند.(۶۳)  اما در مورد نقش قریشی در حمل و نگهداری مواد مخدر باید به این حادثه اشاره کرد. وقتی شاه بنا بر عادت مألوف برای تفریح سالانه به سوئیس رفت پلیس کشور سوئیس در بازرسیهای خود از محل کار قریشی مقداری مواد مخدر از وی کشف میکند. در بازپرسیهای اولیه از قریشی، پای افراد دیگری به میان کشیده شد که غالباً از رجال سرشناس کشور به حساب میآمدند. یکی از این افراد امیرهوشنگ دولو بود که در صفحات قبل به آن اشاره گردید. قریشی در اعترافاتش عنوان کرده بود که در یک میهمانی خصوصی ناهار که افرادی مانند: دکتر دیبا، انصاری، ستوده و چند تن دیگر نیز حضور داشتهاند این تریاک را از آقای دولو دریافت داشته است تا به آقای خسرو قشقایی که از مخالفین رژیم نیز بوده است در آلمان تحویل دهد. واسطه این امر خانم والون منشی قریشی بوده است.(۶۴)  قریشی این ماجرا را توطئهای از سوی «دکتر گورکن» از شرکای سابقش در شرکت «سادینکو» برای تصفیه حساب و بدنام کردنش میدانست.(۶۵) راجع به این شرکت باید گفت که این شرکت را قریشی در سوئیس تأسیس کرده بود و محور فعالیتهایش تهیه مواد اولیه برای کارخانههای داروسازی بود. لازم به توضیح نیست که بخش اصلی این داروها از تریاک تأمین میگردیده است. در سندی که یک شخص ناشناس برای قریشی فرستاده، آمده است: از آقای باجر در لوزان خواهش کردم تا این مسئله را بررسی کند. وی قضیه را به قرار زیر برایم شرح داد: باجر با دو شرکت سیبا و گایگی مذاکره و گفت و گو کرده که هر دوی آنها [در داروهایشان] از مقادیر فراوانی تریاک استفاده میکنند و برای تهیه تریاک سازمانی در اختیار دارند. سیبا – گایگی احتمالاً برای ایجاد سازمانی برای تهیه تریاک از ایران علاقهمند خواهند بود. بدین منظور، آقای باجر در حال حاضر سرگرم گفت و گو با آنهاست. به محض این که وی امکانات محسوسی بیابد با ما تماس خواهد گرفت. از تو میخواهم که در تهران تمهیدات لازم را به عمل آوری تا این قضیه به تو واگذار شود و کسی جایگزین تو نگردد. نباید به خود اجازه بدهیم که وجهه خودمان را در مقابل سیبا – گایگی از دست بدهیم.(۶۶)  به این ترتیب و با توجه به مطالب گفته شده بعید نیست که قریشی از طریق دولو که در ایران از قاچاقچیان سرشناس بوده است تریاک مورد استفاده برای شرکت سایکو را تهیه میکرده است. در ماجرای دستگیری قریشی، دربار برای جلوگیری از رسواییاش برای هر سه متهم اصلی پرونده یعنی دولو، قریشی و قشقایی وکیل گرفته و با خرج هزینههای هنگفت و دادن هدایای فراوان توانست که غائله را بخواباند.(۶۷) ۳ – ۵ – فلیکس آقایان  وی فرزند «الکساندر آقایان» و به گفته فردوست مرد شماره یک ارامنه بوده است.(۶۸) این شخص از بزرگترین قاچاقچیان کشور و از دوستان بسیار نزدیک شاه بود. وی در بیشتر میهمانیهای خصوصی شاه حاضر و رابطه بسیار دوستانهای میان آنها وجود داشته است. فردوست وی را بزرگترین قاچاقچی ایران میداند.(۶۹) وی در مورد فلیکس به تفصیل سخن گفته است: فلیکس آقایان در حد عجیبی از مسائل ایران و سیاست بینالمللی و تشکیلات خفیه سیا و اف. بی. آی و مافیا اطلاع داشت، زیرا در ردههای بالای سازمانها بهترین رفقا را به ضرب پولهای کلان به دست آورده بود و در تشکیلات اجتماعی سرّی آمریکا در بالاترین رده دست داشت. او کسی نیست که پولش را دور بریزد و اگر یک میلیون دلار به یک سناتور آمریکایی میداد، ۱۰ میلیون دلار از وجود او استفاده میبرد. فلیکس عضو بلندپایه مافیای آمریکاست. او در قاچاق مواد مخدر روی دست اشرف زده بود، ولی رد به هیچ فردی نمیداد. برادر کوچکتر فلیکس جزء هیأت رئیسه توزیع مواد مخدر در آمریکای مرکزی و جنوبی است… فلیکس یکی از نزدیکترین دوستان محمدرضا شاه بود و در اکثر ساعات فراغت او حضور داشت و به اتفاق محمدرضا و چند تن دیگر هر شب تا نیمه شب به ورقبازی میپرداختند…(۷۰) ۶- نخستوزیر و وزرا  در این بخش برای جلوگیری از اطناب کلام موارد مطرح شده درباره هر کدام را به اختصار توضیح و خوانندگان را به مطالعه بیشتر در این مورد به کتابها و اسنادی که در این زمینه وجود دارد ارجاع میدهیم. ۱ – ۶ – شاپور بختیار  در دستگاه حکومت پهلوی کمتر میتوان شخصی را یافت که از آلودگیهای اخلاقی و فساد مصون بوده، پرونده قابل دفاعی بر جای گذاشته باشد. به نص صریح اسناد ساواک و خاطرات منتشر شده از این رجال بسیاری از وزرا و نمایندگان مجلس یا اعتیاد داشته و یا اینکه در قاچاق مواد مخدر دست داشتهاند. ناگفته پیداست که در دستگاهی که شخص اول آن و اعضای خانوادهاش به همه نوع فساد آلودگی دارند نمیتوان انتظار ظهور افراد صدیق و یا همکاری انسانهای سالم با آنها را داشت. اگر بر اساس سلسله مراتب قدرت سیاسی بخواهیم بررسی کنیم به ترتیب زمانی باید از شاهپور بختیار آخرین نخستوزیر دوران پهلوی شروع کنیم. وی که در آخرین روزهای حیات پهلوی خود را منجی نظام شاهنشاهی معرفی میکرد و ادعای اصلاح امور را میکرد، به گفته فردوست به انواع اعتیاد از مشروبات الکلی گرفته تا مواد مخدر آلودگی داشته است. وی در این مورد مینویسد: … میگفتند که بختیار قمارباز است و در قمار بلوف زدن مهمترین اصل است و ضمناً ثابتی میگفت که تریاکی و عرقخور است و در نخستوزیری روزی ۲ بار ساعت ۱۰ صبح و ۵ بعد از ظهر بساط تریاککشی برپا میشد. روشن است که پس از مصرف شجاع میشد و میتوانست ضعف خود را بپوشاند.(۷۱) ۲ – ۶ – جهانشاه صالح  جهانشاه صالح از دیگر شخصیتهای سیاسی و علمی دوره پهلوی است که در مقطعی نیز وزارت بهداری را بر عهده داشت.(۷۲) از بزرگترین اقدامات صالح در دوران وزارتش در این منصب تصویب قانون منع کشت خشخاش بوده است.(۷۳) وی بارها در اظهاراتش به این موضوع اشاره کرده و از دیگران درباره حفظ دستآوردهایش یاری خواسته است.(۷۴) در باب انگیزههای این اقدام جهانشاه صالح از همان زمان بسیاری شبهه وارد کرده و آن را در راستای اهداف دول خارجی در جهت کمک به کشورهای ترکیه و افغانستان تفسیر کردهاند. در سندی در این زمینه آمده است: در زمان بهداری جهانشاه صالح، طرح مبارزه با کشت خشخاش در ایران به اجرا درآمد و حال آنکه این طرح آمریکایی به سود ترکیه و افغانستان بود که یکی از منابع سرشار درآمدشان (به خصوص ترکیه) از فروش تریاک است، چه برای مصارف دارویی و چه برای مصارف تخدیری، به هر حال این طرح مشکلی را حل نکرد و اعتیاد رواج شدید داشت.(۷۵)  همچنین باید گفت که متأسفانه این فرد که در گفتههایش بارها از رواج اعتیاد در کشور داد سخن داده و اظهار تأسف کرده است،(۷۶) بنا بر عقیده بسیاری از اولین کسانی است که در رواج هروئین در کشور نقش داشته است. وی به خاطر تشکیک در همین موضوع چندین بار در مظان اتهام قرار گرفته، در سندی در این زمینه آمده است: دکتر جهانشاه صالح وزیر سابق بهداری که دو سال قبل

[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دزنیوز]
[مشاهده در: www.]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن