تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804752078
نامه ببر سیبری به ولادیمیر پوتین
واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: هفته گذشته نامه ای از زبان ببر سیبریایی که 5 سال پیش از روسیه به کشور وارد شد و از آن تاریخ به دلیل احتمال ابتلا به بیماری مشمشه در قرنطینه ای تاریک محبوس است به مناسبت ورود رییس جمهور روسیه به کشور خطاب به وی در فضای مجازی منتشر شد. به گزارش « تابناک اجتماعی »، متن این نامه که بهمراه ترجمه انگلیسی مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته به شرح زیر است: برای رئیس جمهور سرزمینم سرورم! امروز که قدمت از آسمان آبی به این خاک غریبکش میهمانسوز رسید، ماده ببر سیبری، بزرگترین گربه سان جهان و یادگاری باشکوه از طبیعت روسیه در نزدیکیت به یاد زادگاهش در سیاهچالی تاریک و مخوف بار دیگر تنهایی و استیصال را فریاد کشید. سرورم! مرا خاطرت هست؟ اُلسیا هستم! ماده ببر سیبریایی که 5 سال پیش به همراه یک ببر نر با هواپیمایی اختصاصی از روسیه به این دیار تبعید شدیم تا در کنار هم نقش آدم و حوا را در میانکاله به تصویر بکشیم و نسل از دست رفته ببر مازندران را احیا کنیم. میانکاله! بهشتی موعود که به سرابی دهشتناک بدل شد! سرورم! از نزدیکی خرابه های ارم که گذشتی آرزو کردم پلنگ ایرانی بودم! آری! ای کاش پلنگ بودم و روسیه از واردات پلنگ ایرانی بی نیاز بود. آنوقت هیچ ببری از روسیه در ازای دو پلنگ ایرانی به این زندان ابدی تبعید نمیشد. به این مرگ تدریجی! سرورم! اینجا هنوز کسی زبان مرا نمیداند! بگذار برایت فریاد کنم که در بدو ورودمان به این خاک ما را با گوشت الاغ پذیرایی کردند و افسوس که یکی از الاغ ها که آلوده به بیماری مشمشه بود خوراک ببر نر شد! سرورم! مرگ دردناک همسفرم با جسمی آلوده به زخم و بینی خون آلود کابوسی است که تا زنده ام از چشمانم محو نمیشود. کابوسی که 5 سال در این زندان مخوف تنها همنشین من است. سرورم! می گویندهنوز نمیدانند آلوده ام یا نه! میگویند علائمی از بیماری بروز نداده ام! میگویند ممکن است ناقل باشم و برای آزمایش 6 ماه زمان لازم است. اما من خسته ام سرورم. راستی سرورم! اینجا میگویند که ببر نر پیش از ورود به ایران آلوده به ویروس ایدز گربه سانان بود! راست است؟ جفت من پیش از سفر بیمار بود؟ سرورم! سفرت چه کوتاه است، دلنوشته هایم به پایان نرسید و عازم وطنی! سفرت آنقدر کوتاه است که نه مجالی برای دیدار با این تنهای دلتنگ دست داد و نه حتی فرصتی برای سراغ گرفتن از تنها یادگار طبیعت روسیه پیش از آنکه برای همیشه بپوسد. سرورم! ساعتی دیگر که به خاک زادگاهمان قدم نهادی سلام قلب شکسته بزرگترین گربه سان جهان را به آسمان آبی روسیه و آفتاب درخشانش برسان و اگر بار دیگر با ساکنین این خاک که هنوز زبانم را نمیدانند هم کلام شدی از زبان من بگو: شما را به خداوندی که آزادمان آفرید از این دیوارهای مخوف حقارت خلاصم کنید!
شنبه ، ۱۴آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هدانا]
[مشاهده در: www.hodana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
-
گوناگون
پربازدیدترینها