واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: پدر علم ژنتیک ایران: ۸۰ درصد دانشجویان المپیادها دیگر به ایران بر نمیگردند ایلنا: پدر علم ژنتیک ایران گفت: متاسفانه ۸۰ درصد از دانشجویان که برای شرکت در المپیادها به کشورهای خارجی میروند دیگر به ایران بر نمیگردند.
![۸۰ درصد دانشجویان المپیادها دیگر به ایران بر نمیگردند](http://static0.ilna.ir/thumbnail/IxPARprdqq2v/i_qPjR7mMLhZ02nUcMUA05W0BBuT_figKreu5zx2ciKxyUe3xZzFdigtlxYBJXc-88ZB_gYzlXG8EFwOvX5T6Gk4nU88RN381sfGVtw67dPrccCMXHCvyK8eccAZiGdQl3xeVOpt9jw,/1.jpg)
به گزارش ایلنا، داریوش فرهود پدر علم ژنتیک ایران در با حضور در برنامه امضاء شبکه ۳ در پاسخ به این سوال که چرا به شما پدر علم ژنتیک ایران گفته میشود، گفت: شاید این موضوع خارج از ایران شروع شد وقتی من ۴۵ سال پیش به ایران آمدم در ایران چنین چیزی شناخته شده نبود و اعلام کردند که من کسی هستم که این علم را در ایران پایه گذاری کردم. وی افزود: اصولا به خاطر سن و سال یک فرد به او پدر یک علم گفته نمیشود، پدر یک علم کسی است که اولین انستوسیون، گروه و رشته را در تخصص خودش در دانشگاه شروع کند که هم کار تحقیقاتی دانشگاه و هم دورههای آموزشی برگزار کند و من ۴۵ سال پیش به ایران آمدم و اولین گروه ژنتیک انسانی کل ایران را در دانشگاه تهران تشکیل دادم. فرهود افزود: خصوصیات اخلاقی و رفتاری یک نفر مقداری ژنتیکی است که از پدر و مادر میگیرد و بخشی هم محیطی است که اولین محیط همین خانواده است و به اثبات رسیده که ریزترین اثرگذاری و شکل گیری شخصیت فرزند در همان ۶ سال اول زندگی شکل میگیرد. وی با بیان اینکه در سن جوانی تواناییهایی را در خودم میدیدم گفت: من در ۱۹ سالگی به آلمان رفتم و چرا که در آن زمان خیلیها آلمان را دوست داشتند، تمام موفقیتم را مدیون برنامه ریزی، سخت کوشی و تلاش هستم، چراکه برای ۱۰ آیندهام به روز برنامه ریزی میکنم. پدر علم ژنتیک ایران گفت: زمانی که در آلمان درس پزشکی میخواند انستیتویی در آنجا به نام انسانشناسی توجه من را به خود جلب کرد و برای من موضوع انسانشناسی سوال شد، در حالیکه دانشجویان ایرانی که درآنجا حضور داشتند از کنار این ساختمان عبور میکردند ولی اهمیتی به آن نمیدادند. فرهود افزود: من ضمن اینکه رشته پزشکی را ادامه دادم وارد رشته انسان نشاسی هم شدم و در آن زمان از ایرانیها و خارجیها که هیچ کس این ۲ رشته را با هم نخوانده بود و از خود آلمانیها هم در آن زمان تنها ۴ الی ۵ نفر پزشکی و انسانشناسی خوانده بودند. وی ادامه داد: من ۴ سال بود که به آلمان رفته بودم برنامه ریزی برای خودم کردم که من در سال ۱۹۷۲ که سال ۱۳۵۱ میشود با ۲ درجه دکترا وارد ایران میشوم و دپارتمانی با عنوان ژنتیک ایجاد میکنم و برای ۱۰ سال برنامه ریزی کردم که حاصل مثبت اندیشی و سختکوشی است. پدر علم ژنتیک ایران گفت: در زمانی که در آلمان درس میخواندم؛ هر ۲ سال یک بار به ایران سفر میکردم و بینهایت میهن پرست بودم و هنوز هم هستم، بعد از انقلاب بسیاری از دوستانم در خارج از ایران از فرانسه، آلمان و استرالیا با من تماس میگرفتند و درخواست داشتند که به این کشورها بروم ولی پاسخ من این بود که من اینجا به دنیا آمدهام و در همین کشور میمیرم. وی افزود: زمانی که وارد تهران شدم بخشی در اختیار من گذاشته شد تا بیوشیمی کار کنم و از من خواستند تا در حوره زنتیک فعالیت و تحقیقاتی را انجام دهم و تحقیقتم در حوره ژنتیک را آغاز کردم که در آن زمان هیچ فردی به دنبال آموزش و پژوهش در این حوزه نبود و ژنتیک جمعیت انجام نداشتیم. فرهود افزود: زمانی که به ایران آمدم ۳ موضوع برای تحقیق و پژوهش برای من مهم بود، اول ژنتیک جمعیتها بود که ساختار ژنتیکی جمعیت را مشخص میکرد و دوم ژنتیک پزشکی بود که بررسی انواع بیماریها و برنامه ریزی برای جلوگیری از آن بود، موضوع سوم انسانشناسی برای بررسی رفتارهای انسانها و خصوصیتهای اخلاقی بود. وی با اشاره به اولین پروژهای که در ایران به وی واگذار شد، گفت: زمانی که ۴ ال ۵ ماه از حضور من در ایران میگذشت پروژه بزرگی در نزدیکه آباده و محل کوچ ایلهای قشقائی با حضور تیمی ۸۰ نفره به من پیشنهاد شد و من به شدت اشتیاق به تحقیق و پژوهش داشتم. پدر علم ژنتیک ایران با بیان اینکه تا سال ۱۳۸۱ در دانشگاه مشغول به کار بوده است، گفت: در سال ۱۳۵۴ مرکز ژنتیک را پایه گذاری کردم که خارج از دانشگاه تهران بود و این را از مدلی که در آلمان دیده بودم انجام دادم که همان زمان یکی از روسای سازمان جهانی بهداشت به ایران آمد و وقتی این کار من را دید به ژنو رفت و من را بعنوان اولین کارشناس سازمان جهانی بهداشت انتخاب کردنند. وی با اشاره به تحولات بعد از انقلاب و اینکه آیا در دوران جنگ به فکر خروج از ایران بود؟ گفت: بعد از انقلاب و حتی زمان جنگ افرادی از ایران و حتی از تهران میرفتند اما من از نه تنها از ایران بلکه از تهران هم خارج نشدم و اعتقاد داشتم که انسان با همه افراد محله خودش در حال زندگی است و من نمیخواستم جدا از مردم باشم و تنها خودم را نجات دهم. فرهود در خصوص فعالیتهای فوق برنامهاش گفت: برای نزدیک به ۴۰ سال است که نه تلویزیون تماشا میکنم و نه سینما میروم و اگر از کاری خسته شوم به سراغ کار دیگرم میروم و برای اطلاع پیدا کردن از خبرها هم فقط ۲ روزنامه میخوانم و کمی هم رادیو گوش میکنم و با جهان دیجیتال قطع رابطه کردهام تا جایی که حتی ایمیل هم ندارم. پدر علم ژنتیک ایران با اشاره سرعت حرکت علم در دنیای امروز گفت: به دلیل سرعت بالای تبادل اظلاعات و علم من همیشه از علم روز عقب هستم و همیشه به دانشجویان میگویم که رسالت من پاسخ به سوالات شما نیست، بلکه رسالت من این است که در شما سوال ایجاد کنم، و حتی به شوخی میگویم که اساتید روز به روز نسبت به علم روز بیسوادتر میشوند. فرهود با اشاره به رمزآلود بودن علم ژنتیک گفت: ۱۵ سال پیش دانشمندی که اهل کره جنوبی بود اعلام کرد که توانسته است انسان را بازسازی کند، که البته نتوانست چنین کاری انجام دهد، اگر چنین اتفاقی رخ دهد آن فرد مشکلات عاطفی و روانی خواهد داشت چون پدر و مادر ندارد، حتی در جانوران هم همیشه نقصی وجود داشته است و عمر حیوانان کلون شده هم کم بوده است. وی افزود: وقتی حیوانی بصورت ژنتیکی بازسازی میشود عواظف و روحیات و احساسات ان برای ما اهمیتی ندارد، ولی واقعا در انسان این صفات مهم است و بر روی آن ارزش گذاری صورت میگیرد و موضوع کلون کردن انسان میتواند تئوریکال باشد، ولی بصورت عملی نداریم و امیدوارم نداشته باشیم. پدر علم ژنتیک ایران با اشاره به رتبه ایران در علم ژنتیک، گفت: در بخشهایی از ژنتیک که خدمات و سرویس دهی است، پیشرفت خوبی داشتهایم و خوشبختانه برای درمان امروز کسی از ایران خارج نمیشود مگر اینکه برای بیماری نادر و سختی باشد، و شایعترین بیماری ژنتیکی تالاسمی، هموفیلی، سندرم دوشن و مشکلات عضلانی است که شایعترین است و در خود ایران در درمان آنها پیشرفتهای خوبی داریم. وی افزود: امروز متاسفانه در بخش تحقیقات ژنتیک کار خوبی صورت نگرفته است، امروز کشورهای دیگر از منابع انسانی سود میبرند و متاسفانه ۸۰ درصد از دانشجویان که برای شرکت در المپیادها به کشورهای خارجی میروند دیگر به ایران بر نمیگردند. فرهود با اشاره به ضریب هوشی ایرانیها گفت: ما ایرانیها باهوش هستیم، اما به دلیل برخی نقاط ضعفی که داریم این هوش را نسبت به مردم دیگر کشورها تحت شعاع قرار میگیرد، مثلا ما ایرانیها تداوم نداریم و سختکوش نیستیم و این موضوع ژنتیکی است و نظم و ترتیب درستی در بین ما ایرانیها نیست و بیانضباط هستیم، که البته با علم ژنتیک نمیتوان ایرانیها را سختکوش کرد و چاره آن عادت است.
۱۳۹۴/۰۹/۱۴ ۱۱:۳۰:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]