واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: قول ميدهم روي سكوي جهاني برويد
فوتبال- فرهاد عشوندي:
انگار ميخواست اتفاقي بيفتد. تمرين را يك ساعت عقب انداخته بودند و باز خبرنگاران را راه نميدادند.
خبرنگاراني كه اينبار تعدادشان براي حضور در تمرين، زياد بهنظر ميرسيد. همه خبري را شنيده بودند و زود آمده بودند كمپ.
ميگفتند قرار است رئيسجمهور بيايد اما هيچ گشتي براي بازرسي وجود نداشت. فقط خبرنگاران را راه نميدادند. ليدرها خيلي راحت وارد مجموعه ميشدند و خبرنگاران بايد در انتظار ميماندند. ساعت نزديك 6 عصر بود كه سرانجام درهاي كمپ باز شد و به همه اجازه ورود دادند. رفتن به سمت ساختمان آكادمي، جايي كه هميشه خبرنگاران از آنجا گزارش ميگيرند، ممنوع بود. ممنوع براي خبرنگاران.
البته كمي بعد ممنوع فقط براي خبرنگاران رسانههاي مكتوب و دقايقي كه گذشت، فقط ممنوع براي خبرنگاران روزنامهها چون خبرنگاران خبرگزاريها هم پس از خبرنگاران صدا و سيما، اجازه ورود گرفته بودند. فقط چند خبرنگار و چند عكاس بايد در جمع 40، 50 تماشاگري كه روي سكوها بودند، ميماندند.
هنوز هيچ كس نميدانست كه احمدينژاد ميآيد يا نه؟ تمرين شروع شده بود و فتحاللهزاده، در محاصره چند خبرنگار سمج، داشت سعي ميكرد سوژه نشود اما امكانش انگار نبود! عزيزمحمدي ديگر عضو هيات رئيسه، فرزندش را هم به همراه آورده بود براي ديدار با رئيسجمهور. غيراز اين دو و البته تاج كه در غياب كفاشيان، همه كاره فدراسيون است، حضور غمخوار و عليپور از اعضاي فدراسيون دادكان در زمين تمرين، تعجب برانگيز شده بود. اين دو هم بودند بيآنكه كسي بداند چرا!
دقايق گذشتند و خبري از رئيسجمهور نشد. تيم به وسط چمن آمد. بازيكنان شروع به دويدن كردند. ليدرهاي آبي شروع كردند به تشويق عنايتي و داشت كار به دعوا ميكشيد اما با وساطت فتحالله زاده، سكونشينان آبي و قرمز با هم متحد شدند.
تيم بازي تمرينياش را انجام داد و تقريبا 5 دقيقه پاياني بود كه سرانجام ابتدا الگانس نيروي انتظامي و بعد B.M.W رئيسجمهور وارد كمپ شد. با بدرقه همراهان، احمدينژاد به كنار چمن آمد، دايي ميخواست همان جا تمرين را قطع كند اما رئيسجمهور گفت ميخواهد فوتبال بچهها را ببيند.
دايي هم در سوتش دميد و به شاگردانش گفت: «5 دقيقه آخر است. جلوي رئيسجمهور ميخواهيم بازي كنيم!» احمدينژاد در اين دقايق بازي را ميديد. بازي فني مجتبي جباري و پاسهاي زيباي او برايش جذاب بود. البته خودش هم درك كرده بود بچهها از ديدنش كمي هول شده اند !
با پايان تمرين، بازيكنان دور احمدينژاد حلقه زدند. قرار شد تا اول كمي بازيكنان با رئيسجمهور درد دل كنند و بعد او برايشان سخن بگويد. «آقاي دايي بگوييد براي تيم ملي چه برنامهاي داريد؟»
سؤالي كه سرمربي تيم ملي در جوابش گفت:« به بازيكنان تيم ملي لطف كرديد. بازيكنان تيم ملي منتظر ديدار با شما بودند. پس از پايان مسابقات ليگبرتر اردوي خوبي را در اردبيل پشت سر گذاشتيم. همان طور كه در جريان هستيد امسال ليگ خوبي را پشت سر گذاشتيم اما به دليل فشردگي بازيها فشار زيادي به بازيكنان وارد آمده بود و آنها دچار خستگي شده بودند. تلاش ما در اردوهاي تيم ملي بر اين بود تا شادابي را به بازيكنان باز گردانيم. بازيكنان تيم ملي خوب تمرين كردند و فدراسيون فوتبال هم با وجود كاستيهايي كه وجود داشت سعي كرد تداركات خوبي را براي تيم ملي در نظر بگيرد. ما تلاش ميكنيم با تمرينات خوب نتيجهاي مطلوب در مسابقات مقدماتي جام جهاني كسب كنيم.»
بعد نوبت به ابراهيم ميرزاپور رسيد كه كاپيتان تيم است. «آقاي ميرزاپور در اين مسابقات چند گل را مي خواهيد بگيريد؟» پاسخ اين سؤال را ابتدا دايي داد و گفت:« سؤال سختي پرسيديد! » ميرزاپور هم فقط با يك لبخند به رئيس جمهور پاسخ داد. البته ابراهيم در ادامه گفت:« تيم ملي جوان شده و اين تيم جوان نياز به حمايت همه جانبه دارد. آنها كه ميگويند تيم ايران بهترين تيم آسياست بايد پشتيباني لازم را از تيم ما داشته باشند.
من با توجه به تجربه 8 سال حضور در تيم ملي اعتقاد دارم تيم ملي با حمايت شما و آقاي عليآبادي و البته مسئولان فدراسيون فوتبال به موفقيت ميرسد.» و بعد از اين رئيسجمهور براي بازيكنان صحبت كرد؛« شما يك به يك از بهترينهاي جهان هستيد. براي جام جهاني فرانسه صعودمان خيلي سخت شد. كار به استراليا كشيد و خداداد عزيزي و علي دايي و كريم باقري. عليآقا يادتان كه هست.»
لبخندي بر لبان سرمربي نشست و رئيسجمهور ادامه داد ؛« اين بار اما صعودمان راحتتر بود. در آزادي. ما به جام جهاني رسيديم و آنجا هم ميتوانستيم موفقتر باشيم. من بازيهاي تان را ديدم. بازي با پرتغال يا آن تيم ديگر كدام تيم بود؟» ابراهيمي سرپرست تيم ملي گفت مكزيك تا رئيسجمهور ادامه دهد:« ما هر دو بازي را ميتوانستيم ببريم. فقط اگر مديريت قويتري بالاي سر تيم بود، مشكلات حل ميشدند.
شما اگر همين اعتماد به نفس عادي خودتان را هم داشتيد در جام جهاني تيم بالا ميرفت. حالا اين بار ميخواهم كه خيلي راحت صعود كنيد. تيمهاي منطقه ما اصلا فوتبال ندارند. بازيكناني را از اين طرف و آن طرف جمع ميكنند و ميآورند ولي باز هم رقيب ما نيستند. شما ميتوانيد خيلي راحت صعود كنيد. انشاالله كه مقابل امارات نتيجه ميگيريد البته اگر نگرفتيد هم خيلي مهم نيست چون هدف مهمتر رسيدن به جامجهاني است.»
رئيسجمهور پس از اين از مسائل اخلاقي گفت و از بازيكناني گلايه كرد كه بعد از تعويض اعتراض ميكنند:« اين كار درستي نيست. من چند باري اين اتفاق را در ليگ ديدم. الگوي ما بايد بچههايي باشند كه بعد از گل به ائمه اطهار اقتدا ميكنند. ما الگوهايي ديني بزرگي چون ائمه و حضرت زهرا (س ) را داريم.» او در اينجا نگاهش به آندو تيموريان افتاد و گفت:« آندو جان حضرت مسيح (ع) هم از معصومين بزرگ ماست.»
آقاي رئيسجمهور من هم چند كلمه حرف بزنم؟
شما بايد قبل از من حرف ميزديد. چرا آن پشت نشستيد!
پس از اين چند كلمه عليآبادي شروع به گفتن كرد:«آقاي رئيسجمهور سه ميليارد به فدراسيون كمك كردهاند.» اين جمله رئيس سازمان ورزش با واكنش همراه با خنده رئيسجمهور همراه شد:«قرارمان اين قدر نبود؟ از كجا ميبخشيد؟» و دايي به حمايت رئيس آمد و گفت:« بابا همه پولها پيش شماست!»
احمدينژاد همراه با جمع خنديد و سري به علامت موافقت با رقم يادشده تكان داد و گفت:« پس كي به من پول ميده! باشد مشكلي نيست اما شما با تيمهاي بزرگ بازي كنيد. بايد سطح تيم ملي را بالا ببريد. من تمرين را ديدم بچههاي ما خيلي خوب هستند البته شايد كمي از نظر بدني مشكل داشته باشند ولي تك به تك بهترينهاي دنيا هستند. به شما قول ميدهم اگر 5 سال برنامه داشته باشيد، روي سكوي جهاني ميرويد. من مينويسم كه از برنامهتان حمايت كنم و اين اتفاق ميافتد!»
رئيسجمهور بعد از اين از جباري بهدليل از خودگذشتگياش در تمرين و پاس گلي كه به صادقي داد تمجيد كرد، كمي سر به سر عنايتي گذاشت كه چرا گل نميزند و بعد با يك صلوات، حرفهايش تمام شد.
« دكتر بيا اينجا» تماشاگران روي سكو كه مدام فرياد ميزدند و رئيسجمهورشان را با شعار « انرژي هستهاي حق مسلم ماست،» به سوي خود ميخواندند. كاري كه احمدينژاد در پايان تمرين انجامش داد. او بيآنكه حصاري بين او با مردم باشد، به جمعشان رفت. دقايقي طولاني را با آنها حرف زد و خواست كه كمي بيشتر در حمايت از تيم ملي رعايت كنند. خواست تا جو ورزشگاهها بهتر از قبل باشد و...
او پس از اين به ديدار تيم ملي ساحلي و ديگر تيمهاي ملي حاضر در كمپ رفت و بعد از دقايقي با اسكورت نيروي انتظامي و سوار بر ماشين زيبايش، ورزشگاه را ترك كرد.
تاريخ درج: 11 خرداد 1387 ساعت 12:19 تاريخ تاييد: 11 خرداد 1387 ساعت 16:47 تاريخ به روز رساني: 11 خرداد 1387 ساعت 16:45
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]