واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جرايم رانندگي؛ علل و راه چاره
در بخشهاي گذشته جرايم رانندگي را در كشور ريشهيابي كرديم. خوانديم كه آموزشهاي تئوريك در مدارس و آموزشگاهها كمكي به كاهش جرايم نخواهد كرد و آموزش بايد عملي و رفتاري باشد. در اين بخش و در ادامه توضيح اينكه ايرانيان صنعت را از غرب وارد كردهاند اما هنوز با فرهنگ استفاده از آن آشنايي كافي ندارند. ميخوانيم:
نميتوان قانون گريز بود و به رشد و توسعه هم رسيد. ايرانيان مدتها پس از اروپا و در اواخر دوره قاجار به فكر ايجاد مجلس قانونگذاري و عدليه و توجه به قانون افتادند و با گذشت سالها از نهضت مشروطه هنوز تلاشهاي دلسوزان كشور كه مردم را دعوت به قانونگرايي و داشتن وجدان كاري و نظم در امور ميكنند، ادامه دارد. اكنون ببينيم چه تمهيدي بايد انديشيد كه قانونپذيري را به صورت عادت در افراد نهادينه كرد؟
بهترين كار بهره جستن از الگوهاي موفق است. اگر بخواهيد اندامي متناسب داشته باشيد، بهترين كار آن است كه به آموزشهاي افرادي كه قهرمان زيبايي اندام هستند، توجه كنيد. براي پولدار شدن، كنجكاوي در زواياي زندگي و رفتار اشخاصي كه در اين زمينه موفق بودهاند وسعي در الگوبرداري ميتواند كارآمد باشد. اگر بخواهيد خطيبي زبردست باشيد، بسيار محتاج حضور در آموزش در جلساتي خواهيد بود كه خطباي مبرّز در آن هنرنمايي ميكنند و....
بهرهگيري از الگوهاي موفق اكنون تحت نام Bench Marking در زمينههاي گوناگون حل مسائل فني، اقتصادي، اجتماعي و ... در دنياي صنعتي به كار ميرود.
حكومتها در همه كشورها فوريترين وظيفه خود را تامين امنيت افراد جامعه قرار دادهاند. كنكاش در نحوه كشف جرائم سياسي يا امنيتي توسط ادارات ذيصلاح در كشورهاي گوناگون و كاهش جرائم مزبور با توضيحاتي كه ذيلاً آورده ميشود، در كشف جرائم رانندگي و كاهش آن بسيار كارگشا به نظر ميرسد:
متاسفانه وظيفه برخورد با جرائم رانندگي در كشور ما فقط با پليس اونيفورمپوش است و كنترلهاي نامحسوس به لحاظ كمبود نيروي پليس فقط در برخي از جادهها و نه در همه مناطق انجام ميشود.
راننده خلافكار نخست جاده را از نظر ميگذراند تا از غيبت پليس رانندگي مطمئن شود و پس از آن خود را محق ميداند كه انواع خلافهاي رانندگي را مرتكب شده، جان خود و ساير مردم را به خطر بيندازد. مگر ميتوان همه جا پليس گمارد؟ جالب اينجاست كه در برخي از جادهها به لحاظ كمبود نيروي پليس، ماكت اتومبيل گشت رانندگي را در كنار جاده نصب كردهاند كه ديدنش از دور و فقط براي بار اول هشداري براي رانندگان است و در دفعات بعد هيچگونه اثربخشي نخواهد داشت.
ناگفته نماند كه در سالهاي اخير پرسنل زحمتكش پليس حضوري پررنگ و شايان تقدير در سطح جادهها داشتهاند. اگر سابقاً به نظر ميرسيد كه پليس بيشتر در پاسگاههاي بين راهها حضور داشت، اكنون برقراري گشتهاي بين راهها و نيز استقرار پرسنل پليس در نقاط حادثهخيز كه ساعتها در آفتاب و هواي متغير سرپا ميايستند و جادهها را ميپايند، مايه دلگرمي و سپاسگزاري است. اكنون پليس حقيقتاً «پليس راه» است نه فقط پليس پاسگاه، زيرا در همه سطح جادهها حضور دارد. ليكن عادات بدرانندگي آن قدر بين مردم شايع شده است كه عليرغم اين همه تلاش و زحمات پليس، باز هم آمار مرگ و مير جادهاي بالا است.
گرچه فرمودهاند در سالهاي اخير درصد مرگ و مير در جادهها نسبت به زمانهاي قبلي كاهش نشان داده است، با اين حال هنوز آمار تلفات زياد است.
اگر متوسط مرگ و مير حوادث رانندگي را 18000 نفر در سال درنظر بگيريم، ميبينيم كه براي يك دوره پنجساله رقم تلفات به 90000 = 18000 × 5 نفر بالغ است كه چيزي نزديك به تلفات جاني يك جنگ تمامعيار است. يعني تقريباً به اندازه يك جنگ در جادهها تلفات جادهاي داشتهايم.
در حقيقت فرهنگ غلط رانندگي ما است كه دارد جان هموطنان عزيز ما را ميگيرد. اين فرهنگ كاملاً قابل اصلاح و ارقام تلفات قابل كاهش چشمگير است به شرطي كه افراد قانون گريز فكر كنند هر لحظه چشمهاي بيدار «پليس مخفي رانندگي» روزها و شبها ناظر اتومبيلراني يا موتورسواري آنها است. در ادامه اين نوشتار به جاي اصطلاح «پليس مخفي رانندگي» از واژه مناسبتر «ياور پليس» استفاده خواهيم كرد.
چنين دغدغهاي باعث ميشود كه خلافكاران سعي كنند از ميزان خلافهاي خود بكاهند و از ترس جريمه شدن توسط پليسي كه قابل ديدن نيست، وسواسي براي كاهش تخلفات در آنها به وجود آيد. بسيار ديدهايم كه رانندگان خاطي وقتي پليس سر ميرسد و آهنگ جريمه كردنشان را دارد، چه التماسي براي جريمه نشدن ميكنند. ايجاد وسواس مزبور و نهيب مستمر و مكرر به خود براي خلاف نكردن عادتي ثانويه خواهد شد كه جاي عادت اوليه خلاف كردن را خواهد گرفت و پس از گذشت يك مدت كوتاه چند ساله مشكل جرائم رانندگي با تغيير عادات رانندگي فروكش خواهد كرد و يقيناً آمار تلفات بسيار كم خواهد شد.
گرچه خلافهاي عابران پياده در اين طرح ظاهراً در نظر گرفته نشده، ليكن اگر توجه كنيم كه بخشي از عابران خلافكار، خود نيز راننده هستند، ميتوان استدلال كرد كه در زمينه خلافهاي عابران پياده نيز شاهد سير نزولي خواهيم بود.
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]