واضح آرشیو وب فارسی:جنوب نیوز: جعفر جهروتی زاده از فرمانده گردان تخریب لشگر27 محمدرسول الله(ص) و پس از شهادت حاج همت به فرماندهی یکی از یگان های پارتیزانی برون مرزی منصوب شد. او چندین عملیات مهم و خطرناک را در پشت جبهه عراقی ها فرماندهی کرده است. نبردهای پارتیزانی در جنگ هشت ساله با عراق که بیشتر در کوهستان ها و شهرهای مرزی عراق در شمال رخ می داد، کمتر در خاطرات رزمندگان آن دوران دیده می شود؛ به همین دلیل خاطرات جهروتی زاده در کتاب «نبرد درالوک» از این حیث یک استثناء است. سردار جهروتی زاده چند صباحی است در سوریه به عنوان مستشار حضور دارد و در این مدت توانسته است شمّه ای از تجربیات دفاع مقدس را به رزمندگان جبهه مقاومت در سوریه و عراق منتقل نماید. بهانه مصاحبه ما با سردار جهروتی زاده، شهادت شهید همدانی است. ایشان بزگوارانه دعوت ما را می پذیرند و برای مصاحبه حاضر می شوند. در ابتدا مختصری از فعالیت های شهید همدانی از روزهای ابتدایی جنگ کردستان بگویید. شهید سردار سرلشگر حسین همدانی از اعضا و بنیان گذاران سپاه همدان و کردستان است و از سال 1359 در جنگ ایران و عراق شرکت داشت. با آغاز جنگ تحمیلی، لحظهای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آن جا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و هم رزمان در آن جا نیز گروهک های ضدانقلاب را میشناخت، دیری نپایید که به صف دشمنستیزان پیوست و فرماندهی عملیاتهای «مطلع الفجر» را با پیروزی کامل تجربه کرد. فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه، به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشگر27 محمد رسول الله(ص) نقش به سزایی داشت. درواقع آشنایی عمیق ما با سردار همدانی از همان جا شکل گرفت، وگرنه قبلا ایشان را در گردنه صلوات آباد در حد فاصل قروه به سنندج دیده بودم، اما آشنایی اصلی مان به همان زمان تشکیل تیپ27 در دوکوهه برمی گردد. عملیات فتح المبین و بیت المقدس، آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه ای نو در قالب هدایت تیپ و لشگر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس با تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لشگر32 انصارالحسین(ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد. نقش ایشان در عملیات بیت المقدس چه بود؟ شهید همدانی در عملیات بیت المقدس مسئولیت شناسایی کل مواضع رژیم صدام را به عهده داشت؛ به طوری که باعث وحشت و نگرانی رژیم صهیونیستی که کیلومترها با ما فاصله داشت شد؛ چرا که می ترسید نیروهای ایرانی با عبور از اروند و ورود به خاک عراق، یک گام بیشتر به رژیم صهیونیستی نزدیک تر شود. بارزترین ویژگی شهید همدانی با توجه به شناخت شما از ایشان، هم در دوران دفاع مقدس و هم در سوریه کدام است؟ یکی از خصوصیات بارز ایشان کار جهادی در سوریه بود و با توجه به سن و سالی که داشتند به صورت شبانه روزی درحال کار و شناسایی مواضع تکفیری ها بودند و شاید در 24ساعت، تنها دوساعت می خوابیدند و زمان استراحت شان تنها در وقت نماز بود. شهید همدانی انسانی بسیار بااخلاص و بابصیرت و شجاع و حساس به بیت المال بود و با سادگی ای که در ادبیاتش داشت، با همه اقشار ارتباط برقرار می کرد. در نگاه ایشان سرباز، بسیجی و درجه دار و افسر، تفاوتی با یکدیگر نداشتند. ایشان به خانواده شهدا سرکشی و به مشکلات آن ها رسیدگی می کرد. گاهی اوقات ایشان از همدان برای رفع مشکلات مردم به تهران می آمدند و اگر از عهده حل مشکل کسی برنمی آمد، از شدت ناراحتی مریض می شد. با وجود این، ایشان می گفت ما نتوانستیم هیچ کاری برای مردم و انقلاب انجام بدهیم و مدیون انقلاب هستیم. ایشان هیچ وقت از خودش نگفت؛ حتی در کتاب «تکلیف است برادر»، همه اش حرف از شهید شهبازی و دیگر شهداست. شهید همدانی با وجود مشکلات و سختی ها، لحظه ای از یاری رساندن به انقلاب دریغ نکرد. مردم عزیز ایران هم در تشییع پیکر مطهر ایشان، نشان دادند که قدردان زحمات و اخلاص شهید همدانی هستند. علت انتخاب ایشان به عنوان مستشار نظامی در سوریه چه بود؟ تجربیاتی که ایشان از جنگ در کردستان داشتند، چه کمکی به مردم و ارتش سوریه داشت؟ قبل از شروع جنگ تحمیلی، در کردستان ایران آشوب و هرج و مرج شد و گروه های معاند و ضدانقلاب، چندین شهر و پادگان نظامی را اشغال کرده بودند و مردم مظلوم کردستان را سپر اهداف پلید و شوم خود کردند. ضدانقلاب پشت مردم سنگر گرفتند و شروع به کشتن بی گناهان کردند. مشابه همین حرکت ضدانقلاب را امروز در سوریه می بینیم که جریان های وهابی و تکفیری، مردم را سپر خود کردند و شروع به قتل عام مردم بی گناه سوریه می کنند. ایشان قبلا هم در چند کشور دیگر به عنوان مستشار نظامی حضور داشتند و تجربیات، عملکرد و نوع فرماندهی ایشان، مسئولان جمهوری اسلامی را به این نتیجه رساند که ایشام بهترین گزینه به عنوان مستشار نظامی در سوریه هستند. تکفیری ها با حمایت آمریکا، درواقع مردم سوریه را به جرم حمایت از جبهه مقاومت قتل عام می کنند و حتی به کودک هفت ساله هم رحم نمی کنند و سر می برند، اما بهانه شان حضور بشاراسد به عنوان رییس جمهور بود. شهید همدانی به عنوان مستشار به سوریه رفتند و توانستند با تدبیر و راهنمایی های موثر خود، یک تصویر کوچکی از انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس را برای ارتش و مردم سوریه به نمایش بگذارند. ایشان تمام تجربیات خود را به فرماندهان ارتش سوریه انتقال دادند و به آنان فهماندند که اگر با مردم باشند، پیروز خواهند شد. در همان روزهای ابتدایی جنگ در سوریه، تکفیری ها تا نزدیکی کاخ بشار اسد، پیش رفته بودند و دمشق داشت سقوط می کرد، که تدبیر شهید همدانی که بشار اسد را مجاب کرد که از نیروهای دفاع وطنی استفاده کند، باعث شد مردم به صحنه بیایند و دفاع وطنی در سوریه شکل بگیرد. درواقع تدبیر ایشان مبنی بر مسلح کردند مردم سوریه، باعث جلوگیری از سقوط دمشق و نجات بشار اسد شد و این تجربه ای بود که شهید همدانی از تجربه جنگ در کردستان آموخته بودند. این که هرجایی که دولت مردان به بن بست می رسیدند بلافاصله این حضور مردم در صحنه بود که مشکل را حل می کرد. بنیان گذار دفاع وطنی، شهید همدانی بود. شکل گیری دفاع وطنی از سال90 بود که باعث تغییر موازنه قدرت به نفع بشار اسد و جبهه مقاومت شد. آخرین ملاقات و دیدار شما با شهید همدانی در سوریه چه زمانی بود؟ من و سردار همدانی در روز عرفه، در حرم مطهر حضرت زینب(س) کنارهم نشسته بودیم و بعد از نماز مغرب و عشاء، چندین سوال از ایشان پرسیدم و هنگام خداحافظی یکدیگر را در آغوش کشیدیم. از چهره نورانی ایشان حس عجیبی در من ایجاد شد؛ به طوری که هنوز چند قدمی از ایشان دور نشده بودم که نتواستم خودم را کنترل کنم و زدم زیر گریه. بچه ها دورم جمع شدند و علت را پرسیدند که همان جا گفتم شهید همدانی هم رفتنی شد. یک روز دیگر در حرم حضرت رقیه(س) بعد از دعای کمیل، با برادر پالیزبانی درحال صحبت بودیم که شهید همدانی آمدند و رو کردند به من و گفتند: «حاج جعفر!آماده باش که همین روزها شهیدت می کنم.» این چندروزه بعد از شهادت ایشان، کارم شده گریه و دیشب تا صبح نخوابیدم و مدام به یاد ایشان بودم. حاج حسین آدم با مرامی بود. ان شاء الله سر قولی که به من دادند باشند. با توجه به حضور و شناخت شما از سوریه، ارزیابی تان از جنگ سوریه چیست؟ سرانجام سوریه چه میشود؟ همان طور که امام(ره) بعد از پایان جنگ، فرمودند جنگ برای ما نعمت بود، درمورد جنگ سوریه هم شاید بتوان این جمله را بیان کرد که جنگ برای سوریه، نعمت بود؛ چراکه باعث پاک سازی و بازسازی ارتش سوریه شد. ارتش سوریه باور نداشت بتواند 4سال در مقابل دشمن تکفیری- آمریکایی دوام بیاورد. مطمئن باشید بعد از پایان جنگ در سوریه، شما با ارتشی قدرتمند در منطقه روبه رو خواهید بود که باعث تقویت جبهه مقاومت و به علت هم مرز بودن با رژیم صهیونیستی باعث وحشت و نگرانی این رژیم منحوس خواهد شد. ظاهرا با توجه به طبقه بندی اسرار نظامی، طبیعی است که هر خاطره ای را نمی شود بیان کرد، اما دوست داریم نمونه ای از رشادت های سردار شهید همدانی در سوریه را بگویید. در سال92، حرم مطهر حضرت زینب(س) در محاصره تکفیری ها بود و تا200متری حرم رسیده بودند و به راحتی می توانستند با خمپاره، حرم را بزنند. شهید سردار همدانی دستور دادند که باید محاصره شکسته شود و حرم حضرت زینب(س) در ایام محرم ، آماده عزاداری شود و سخت پیگیر بودند که این کار حتما انجام شود. تا این که چندروز مانده بود به شروع ایام محرم، عملیات پاک سازی شروع شد و دوروزمانده به تاسوعا، تکفیری ها حدود 3کیلومتر از حرم عقب نشینی کردند و جاهایی که هم پاک سازی آن ها سخت بود، انگار که معجزه ای رخ داده باشد، یک باره شروع به عقب نشینی کردند و آرزوی شهید همدانی برآورده شد و مردم سوریه از مسیحی، سنی و شیعه، روز تاسوعا به حرم حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) آمدند و در روز عاشورا و شام غریبان اباعبدالله الحسین(ع) در حرم به عزاداری پرداختند. جنایات تکفیری ها قرار بود در ایران انجام بشود، اما امثال شهید همدانی در سوریه موانعی بر سر راه آن ها گذاشتند که تهدید دشمنان، هزاران کیلومتر از مرزهای ایران فاصله گرفت. ابوطالب موسوی / همشهری پایداری – شماره 147 – آبان94
پنجشنبه ، ۱۲آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جنوب نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]