واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: اركان انديشه امام خميني
دكترحسين علايي مردم ايران طي چهار دهه گذشته همواره نسبت به حضرت امام خميني احترام و ارج ويژه اي قائل شده و علاقه وافري نسبت به ايشان از خود نشان داده اند و او را انساني متمايز و جداي از ساير سياستمداران و برجستگان كشور ارزيابي كرده اند. هم اكنون نيز پس از گذشت نزديك به دو دهه از رحلت آن ابرمرد تاريخ جهان هرگاه كه نام زيباي او در هر مجلس و محفلي برده مي شود دل ها به ياد خاطره هاي او مي تپد و اشك ها از چشم هاي عاشقان وي جاري مي گردد. اين كه امام چگونه توانسته است چنين جايگاه بلند و رفيعي را در دل و چشم و انديشه مردم جهان پيدا كند از معماهايي است كه جاي بررسي و تعمق زيادي دارد. مي توان گفت كه مردم ايران امام را يك انسان پرورش يافته در مكتب اسلام مي دانند كه در تمام دوران زندگي و حيات پرثمر خويش سعي كرده است تا براساس آنچه از مكتب اسلام درمي يابد و مي فهمد اقدام و عمل نمايد. او را فردي خودساخته بي توجه به دنيا طرفدار مظلومين و مستضعفين آزادي خواه نجات دهنده ايرانيان از دست رژيم طاغوت و استبداد شاهنشاهي برپا كننده حكومت اسلامي و مخالف با قدرت هاي بزرگ جهاني مي دانند كه توانسته است منشا تحولات عظيمي در افكار و اذهان مسلمانان گردد و ساختار سياسي و جايگاه قدرت در خاورميانه را برهم زده و توازن قوا را به نفع قدرت اسلام در اين منطقه مهم ايجاد نمايد به طوري كه هم اكنون مقابله با گسترش نهضت اسلامي دغدغه اصلي آمريكا و ساير قدرت هاي جهاني است . به نظر مي رسد كه امام چنين نفوذ و قدرتي را از سه منبع اساسي دريافت كرده است . 1 ـ اسلام امام اسلام را معيار انديشه رفتارها و حركت هاي خود قرار داده بود و با جهان بيني الهي به دنيا و مسائل آن مي نگريست . دنيا را محضر خدا مي دانست و همه قدرت ها را ناشي از او مي پنداشت . از آن جا كه وجود خود را به خداوند متصل كرده بود; بنابراين از هيچ چيز هراسي نداشت و تمام تلاش وي انجام تكليف الهي خواهد بود. « ولو بلغ ما بلغ » 2 ـ جهاداكبر و مبارزه با نفس امام بر تفكرات و اعمال خود تسلط داشت . هواهاي نفساني او را وادار به هيچ حركتي نمي كرد. توانسته بود به نصرت الهي تكيه كند و معتقد بود دست خدا در همه امور و كارها آشكار و هويدا است . يكي از مهم ترين درس هايي كه ايشان در حوزه علميه قم در كنار ساير درس هاي رسمي براي علما و طلاب و عموم مردم اراده مي كردند درس اخلاق معروف پنج شنبه هاي ايشان در مدرسه فيضيه قم بود كه توانسته بود جمعي از انسان هاي فرهيخته و پرتوان را حول محور پرجاذبه او به وجود آورد. اين افراد بهره مند از فيوضات وي به نوبه خود در جريان گسترش نهضت اسلامي از اركان قدرت مبارزه مردم بر عليه رژيم طاغوت به شمار مي آمدند. امام آنچه را كه براي ديگران مطرح كرده و مي گفت خود قبل از همه به آن عمل مي كرد. بنابراين مشخص است كه ايشان توانسته اند بر وجود خود مسلط باشند و زمام امور نفس خويش را در دست داشته باشند. همه نزديكان وي در رفتار او آنچه را كه ايشان در كتاب شريف چهل حديث مرقوم نموده اند به عينه ديده اند. 3 ـ مردم امام مردم را منشا همه تغييرات و تحولات مي دانستند و معتقد بودند كه مشكلات بزرگ به دست مردم حل مي شود. بنابراين هميشه از مردم مي خواستند كه در همه صحنه ها حضور داشته باشند و بنابر خواسته اسلام كه خداوند همه چيز را براي انسان ها خلق كرده است آن ها نيز از نعمت هاي الهي بهره درست برده و زمام امور اداره خويش را به ظالمان و طاغوتيان نسپارند و خود آن را به دست گيرند. ايشان دخالت در سياست از سوي آحاد مردم را عين ديانت آنان مي دانستند و « جدايي دين از سياست » را برنامه زورگويان قدرتمندان وطاغوتيان براي كنار زدن مردم از حاكميت بر سرنوشت خويش مي دانستند. مردم هم به خوبي درك كردند كه دخالت در سياست هم حق آنان است و هم همچون ساير عبادات تكليف الهي آن هاست . بنابراين با تمام وجود وارد عرصه سياسي كشور شدند و با پيوستن به يكديگر قدرت عظيمي را پديد آوردند كه منشا تحولات اساسي در جامعه ايراني گشت و توانست انقلاب اسلامي را به عرصه ظهور برساند. البته امام عظيم الشان از ابتداي قيام الهي خود توانسته بودند هدف بزرگي را در پيش پاي مردم ايران بگذارند. اين هدف بلند عبارت بود از : بازگشت به اسلام و تلاش براي از بين بردن موانع اساسي تحقق اسلام در جامعه . براين اساس كنار گذاشتن و از بين بردن رژيم طاغوت شاهنشاهي با اين انگيزه كه چنين حكومتي مشكل و سد راه پياده كردن احكام اسلامي است و نيز مانع اساسي براي پيشرفت ملت ايران است صورت گرفت . لذا مردم ايران در جريان نهضت اسلامي حضور در صحنه هاي انقلاب را عمل به تكليف شرعي خود مي پنداشتند و نفس حضور در مسير مبارزه با طاغوت را پيروزي و موفقيت خود مي انگاشتند; زيرا امام مي فرمودند : « در نهضت اسلامي شكست راه ندارد. » خود امام هم براي رسيدن به هدف بزرگ ترسيم شده خويش تمام تلاش خود را انجام مي دادند. ايشان در اين باره سخناني به اين مضمون مي فرمودند : من از آن آخوندها نيستم كه اگر حرفي را زدم بعد بنشينم و تسبيح خود را بگردانم بلكه به دنبال حرفم راه مي افتم تا آن را به نتيجه برسانم . بنابراين مي توان گفت كه امام خميني مقام عظيمي را در حوزه انديشه و تفكر اسلامي به خود اختصاص داده اند و توانسته اند از حوزه نظري خارج شده و ديدگاه هاي خود را در طي سال هاي طولاني به مرحله اجرا درآورند. برهمين اساس امام بزرگ ترين فقيه و اسلام شناسي هستند كه براي پياده كردن آرمان ها و انديشه هاي اسلامي در جامعه به موفقيت هاي عظيمي نائل شده اند به طوري كه اثر وجودي ايشان در حوزه رفتار مسلمانان همچنان پس از رحلت آن چهره تابناك با قوت تمام ادامه دارد و هم اكنون نهضت جهاني اسلام رو به جلو به گونه اي حركت مي كند كه يكي از چالش هاي اساسي قدرت هاي بزرگ جهاني است . هرچه با دوران حيات امام فاصله مي گيريم توجه به انديشه هاي ايشان و فهم دقيق تفكرات آن يگانه دوران ضرورت بيشتري مي يابد. آنان كه تمايل دارند با مطالعه اي مختصر به امهات انديشه و تفكر امام پي ببرند لازم است تا يك بار با دقت و با تعمق فراوان وصيت نامه سياسي الهي آن امام راحل را مطالعه نمايند تا درك كنند كه چگونه امام توانست به اسطوره امت اسلام تبديل شود. در واقع كتاب وصيت نامه امام بيانگر شخصيت ايشان و خلاصه ديدگاه ها ونظرات ونوع تفكر امام خميني است . چهاردهم خردادماه كه سالگرد عروج آن مرد الهي است فرصتي است تا دوباره جهانيان به انديشه و راه آن امام راحل بينديشند و براي پياده كردن آن به تفكر بيشتر بپردازند.
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]