واضح آرشیو وب فارسی:فارس: این فقط یک پیاده رفتن نیست/
«پای ارادت»؛ مهدی برای دیدن حرم تاب نیاورد
و اینبار رحلت عارفانه آقامهدی، فرزند رزمنده حاجی در راه کربلا، هم او که با پای ارادت در مسیری قدم نهاده بود که حاجی، اصغر و جباریها برای گشودنش که آمال رزمندگان بود و در هنگامه تعقیبات نماز، آن را از خداوند طلب میکردند، خونها نثار کردند و زخمها به جان خریدند.

به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، به بهانه رحلت عارفانه مهدی بصیر، فرزند سرلشکر پاسدار حاجحسین، در راه کربلای معلی روزگاری که بعضیها ـ بهتر است بگوییم غافل و بیخبر ـ در فریدونکنار، حاجحسین را متهم میکردند که جوانهای فریدونکناری را جلوی گلولههای توپ میفرستد و خود و برادرهایش در کمال عافیت، فرسنگها عقبتر از خط مقدم، هدایتِ نیرو میکنند، بدجوری دل حاجی شکست و از خدا خواست که گردنآویز شهادت را بر گردن او یا یکی از اعضای بیتش که در لهیب عشق به شهادت میسوزند، بنشاند تا برای مردم ثابت شود که آنقدرها هم که فکر میکنند این بیت با شهادت بیگانه نیست. تا این که خبر شهادت برادرِ حاجی یعنی اصغر در کربلای 1، خانواده بصیر را در سِلک و جرگه خانوادههای شهدا قرار داد و بهانه را از دست بهانهجویان رُبود. حاجی فرصتِ شهادتِ اصغر را که از عشق به او سرشار بود و با بودنش در گردان یارسول (ص)، خیالش از بیشتر چیزها راحت بود، مُغتنم دانست و با رساندنِ تن خسته خود از جبهه به مراسم تشییع، طی سخنرانی پرشوری، فریدونکناریها را برای حضور گرمتر در معرکههای جهاد فراخواند. آن عده که حاجی و برادرهایش را به عافیت متهم کرده بودند، از شرم، سرهایشان را پایین انداختند و سکوت پیشه کردند.

دیگر هرچه که زمان آهنگ تاختن به جلو میکرد، سند فرماندهی گردان یارسول (ص) لشکر ویژه 25 کربلا، با دستبهدست شدن میان حاجی و برادرهایش، به نام خانواده بصیر رقم میخورد. در تداوم تمنای حاجی برای نیل به شهادت، خبر شهادت مرتضی جباری، همسرِ دخترِ ارشد و رزمنده حاجی، فهرست شهیدان بیت بصیر را غنایی افزونتر از قبل بخشید و حالا همه چیز مهیای سند قطعیتر و به زبان سادهتر، منگولهدار بود که تنها با شهادت بصیرِ بزرگ رقم میخورد. آری؛ سرنوشتِ برآمده از تدبیر الهی، عملیات کربلای 10 را مأمور انجام این رسالت سترگ کرد تا شهادت نگین لشکر ویژه 25 کربلا، حاج حسین بصیر را در قلههای سنگی و سربهفلککشیده ماووت عراق رقم زند و جای هیچ تردیدی را باقی نگذارد که بیت بصیر، عهد ژرف و دیرینهای را با شهادت بسته و هر جا، پای اردات و اثبات حقانیت به میان باشد ـ از افغانستان گرفته تا جبهههای جنوب و غرب ایران ـ پیشقراول حرکتهای شهادتطلبانه هستند. و این بار پس از رحلت جانسوزِ دُردانه بصیر، زهراخانم ـ بهدلیل بیماری سرطان ـ توفیقی دیگر نصیب خانواده رزمنده بصیر، بهویژه همسر مکرمش که در کوران مصائب جنگ، همراه با همسر و فرزندانِ قد و نیمقد خود در پایگاه شهید بهشتی اهواز، صحنههایی از زندگی جهادگونه را برای خانوادههای غیرتمند ایرانی برای همیشه تاریخ آفریدند، شد و آن، رحلت عارفانه آقامهدی، فرزند رزمنده حاجی در راه کربلا به بهانه اربعین آقا امام حسین (ع) بود؛ هم او که با پای ارادت در مسیری قدم نهاده بود که حاجی، اصغر و جباریها برای گشودنش که آمال رزمندگان بود و در هنگامه تعقیبات نماز، آن را از خداوند طلب میکردند، خونها نثار کردند و زخمها به جان خریدند.

در پایان اشارهای میکنم به خاطرهای از همسر حاجبصیر که میگفت: در پایگاه شهید بهشتی اهواز، خانهای سازمانی به ما داده بودند، ما با بچهها در آنجا زندگی میکردیم، شاید فکر کنید حاجی همیشه به ما سر میزد ولی اینطور نبود و خیلی کم او را میدیدیم، علت اینکه حاجی ما را به آنجا برد، این بود که میگفت: «آرزو دارم که خانوادگی به شهادت برسیم تا وقتی که جنازه ما را به شهر فریدونکنار میآورند، مردم به خود آیند و صفوف جبهه را خالی نگذارند.» خداوند روح مهدی را به پدر، عمو و همه شهیدان تاریخ پیوند دهد! روحش شاد و یادش گرامی باد! ------------------------------------- گزارش از: جواد صحراییرستمی ------------------------------------- انتهای پیام/86029/ب40

http://fna.ir/Z9EMJN

94/09/08 - 09:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]