واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *«اجتهاد در انديشه امام(ره)» درگفتوگوبا موسوي بجنوردي* *اجتهاد امام(ره) تقليدي نيست *ديد امام(ره) به اسلام، جهاني بود *امام خميني دنبال اسلام نوانديش بودند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ
يكي از شاگردان هميشگي دروس امام خميني (ره) پس از تبعيد ايشان به نجف اشرف در بهار 1344 در تمام 14 سال اقامتشان، سيدمحمد موسوي بجنوردي است. رابطه استاد و شاگردي آيتالله موسوي بجنوردي با حضرت امام (ره) چنان محكم بود كه پس از مراجعت امام از نجف به پاريس، وي نيز حضرت امام را همراهي كرد. موسوي بجنوردي پس از پيروزي انقلاب به ايران آمد و در دفتر استفتائات حضرت امام مشغول به كار شد. در سال 1359 به دستور امام راحل، دادگاه عالي قضات را راه اندازي كرد. وي از سال 1360 به مدت دو دوره تا سال 1368 به عضويت شوراي عالي قضايي درآمد كه تا ارتحال حضرت امام (ره) و تغيير در قانون اساسي (كه منجر به حذف شوراي عالي قضايي شد) ادامه داشت. همزمان با اين فعاليتهاي اجتماعي و امور اجرايي، كار تدريس و تحقيق در دانشكدههاي حقوق دانشگاههاي شهيد بهشتي، تربيت مدرس و نيز دانشكده الهيات دانشگاه تهران را دنبال كرد و در فروردين سال 1382 به رتبه استادي رسيد. وي اكنون مدير گروه حقوق و علوم سياسي دانشگاه تربيت معلم و مدير گروه فقه پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي است.
آيتالله سيد محمد موسوي بجنوردي در گفتوگو با خبرنگار تاريخ ايسنا در آستانه نوزدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) درباره جايگاه اجتهاد در انديشه ايشان اظهار داشت: اجتهاد اساسا اين است كه يك فقيه كه به همه مباني اصول، روايات و رويه عقلايي احاطه كامل دارد، نسبت به مسايلي كه رخ ميدهد به كتاب، سنت، عقل و اجماع رجوع ميكند، معنايي كه فقيه استنباط ميكند فقه است.
فقهايي كه بر اساس اجتهاد سنتي عمل ميكنند به بنبست ميرسند
وي با بيان اينكه، فقه يعني استنباط و اجتهاد فقيه افزود: يك دسته از فقها هستند كه بر اساس اجتهاد سنتي استنباط ميكنند يعني كاري به مسايل جديد و عنصر زمان و مكان ندارند و آن را در اجتهاد خودشان دخالت نميدهند كه با اين وضعيتي كه امروز در دنيا داريم يقين بدانيد كه اين دسته به بنبست ميرسند.
رييس گروه فقه پژوهشكده امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي ادامه داد: ما شعار ميدهيم اسلام يك دين جاودانه است و از حيث جغرافيا محدود به يك نقطه نيست و از حيث زمان خاتم اديان است و تا قيام قيامت باقي است، پس ديني كه از حيث زمان و مكان به اين گستردگي است بايد جوابگوي همه مسايل در همه زمانها و همه مكانها باشد.
اجتهاد ما بايد اجتهادي پويا باشد
فقه ما جواهري و سنتي اما اجتهاد ما اجتهاد پوياست
موسوي بجنوردي با طرح اين سوال كه آيا با يك اجتهاد سنتي غيرپويا ميتوانيم جوابگوي همه مسايل در همه زمانها و مكانها باشيم؟ تاكيد كرد: مسلما چنين چيزي نيست. بايد اجتهاد ما پويا باشد يعني در عين حال كه فقه ما جواهري و سنتي است اما اجتهاد ما اجتهاد پوياست.
وي با بيان اينكه تفاوت ميان منابع فقه و اجتهاد وجود دارد، گفت: منابع فقه، كتاب، سنت، عقل، اجماع، بناي عقلا و عرف است. اين ابزاري است كه فقيه ميتواند براساس آن اجتهاد كند. اگر اين ابزار را دست كسي بدهند كه نگاهش اين است كه اسلام را با عينك جاي خاص ببيند، در عينك شبه جزيره عرب ببيند يك جور اجتهاد ميكند و اگر به دست كسي بدهند كه با عينك كل جهان ببيند و بخواهد كه اين اسلام در همه جهان قابل پياده شدن باشد، يك جور اجتهاد ميكند؛ اجتهاد اين دو فرد فرق ميكند.
امام (ره) بر اين عقيده بود كه عنصر زمان و مكان در اجتهاد دخالت دارد
رييس گروه فقه پژوهشكده امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي خاطرنشان كرد: امام (ره) از آن افرادي بود كه هم مبدع و نوانديش بود و هم بر اين عقيده و باور بود كه عنصر زمان و مكان در اجتهاد دخالت دارد؛ يعني من مجتهد كه ميخواهم استنباط كنم بايد زمان خودم را در نظر بگيرم و بعد اظهارنظر كنم، خودم را جدا از زمان و مكان نكنم.
وي افزود: فقه، فلسفه عملي اسلام است يعني تمام قوانين بشر بايد در فقه تامين شود. فقه هيچوقت منجمد نميشود، هميشه متحرك است. فقه شيعه مدرنيته است يعني هميشه با زور سر و كار دارد؛ هيچوقت خودش را جدا از مسايل روز نميكند. موضوعات بر اثر زمان و مكان عوض ميشوند.
موسوي بجنوردي در ادامه به ذكر مثالي درخصوص شطرنج پرداخت و گفت: زماني در جوامع بشري شطرنج فقط مخصوص قماربازان بود. قماربازان برد و باخت ميكردند اما امروزه در دنيا هشتاد الي نود درصد از شطرنج به عنوان ورزش فكري در دانشگاهها و دبيرستانها استفاده ميكنند زيرا در شكوفايي استعدادها دخالت دارد. چه چيزي شده است كه امام (ره) در سابق ميگفت اشكال دارد اما بعدا ميگويد اشكالي ندارد؛ چون موضوع عوض شده است. شطرنج سابقا متمحض در قمار بود اما اكنون اكثريت به عنوان ورزش فكري و شكوفايي از آن استفاده ميكنند لذا امام (ره) ميگويد كه حرام نيست جايز است.
آن چيزي حرام است كه متمحض در حرام باشد
وي ادامه داد: آن چيزي حرام است كه متمحض در حرام باشد وقتي چيزي متمحض در حرام نباشد و هم استفاده حلال داشته باشد و هم استفاده حرام، پس در اينجا ميگوييم استفاده حرام از آن نكنيم اما خود آن امري مباح و حلال است.
مجتهد نميتواند چون روزي، غنا و آواز متمحض در فساد بود امروز هم آن را حرام بداند
موسوي بجنوردي در ادامه گفت: موسيقي سابق بر اين، متمحض در چيزهاي انحرافي بود. ترانههاي خيلي ناپسند، گمراهكننده كه جوانان را منحرف ميكرد؛ الان روي موسيقي و آواز، غزليات حافظ و سعدي را ميگذارند كه خودش خيلي اوقات مذكر است و فرد را متوجه مابعدالطبيعه ميكند. پس مجتهد نميتواند يك روزي كه غنا و آواز متمحض در فساد است امروز هم آن را حرام بداند. بايد بگويد غنايي كه موجب فساد دارد و منحرف كننده است، حرام است اما غنايي كه موجب فساد و انحراف نيست، حرام نيست.
بهدليل دخالت عنصرزمان ومكان است كه امام ميگويد موسيقي عيبي نداردمگر آنكه موجب فساد باشد
وي ادامه داد: امروز طبيعت و جهان همه موسيقي است؛ حتي حنجره انسان يكي از مهمترين ادوات موسيقي است لذا نفس غنا نميتواند حرام باشد. اسلام با آنچه شما را منحرف كند و به فساد بكشاند، مخالف است. انسان طبيعت اوليهاش زيبا دوست است و به زيبايي علاقه دارد. خداوند نميتواند بندهاي را خلق كند كه به زيبايي علاقه دارد و بعد بگويد آن چيز حرام است؛ اين نقض غرض است لذا به دليل دخالت عنصر زمان و مكان است كه امام ميگويد موسيقي عيبي ندارد و يك قيد ميزند و ميافزايد: "مگر غنايي كه موجب فساد باشد".
وي در پاسخ به اين سوال كه فقها با توجه به تفاوت زمان و مكانها چگونه بايد نظريه فقهي خود را ارايه دهند؟ تصريح كرد: ما براي هر چيزي چارچوب ميگذاريم و ميگوييم "نبايد موجب انحراف و فساد باشد". اگر موسيقي در آمريكا هم باشد ميگوييم موجب انحراف و فساد نباشد مثلا ممكن است آنها هم از اشعار گوته استفاده كنند كه اشعارش اخلاقي است كه موجب انحراف نشود اما آوازهايي كه موجب انحراف شود فرقي نميكند. انواع موسيقي با كاركردهاي مختلف وجود دارد، مثلا موسيقي كه خواب ميآورد يا موسيقي كه موجب گريه ميشود، ديگري موجب خنده ميشود يا حالت سكرآور دارد اما موسيقي وجود دارد كه شهوت ميآورد اين نوع موسيقي را ميگوييم نه.
ديد امام (ره) از اسلام ديد جهاني بود، هيچ وقت جزيي نگاه نميكرد
موسوي بجنوردي در ادامه عنوان كرد: ديد امام (ره) از اسلام ديد جهاني بود، هيچ وقت جزيي نگاه نميكرد. خصوصا شيعه كه اعتقاد دارد مهدي موعود (عج) ميآيد و حكومت جهاني تشكيل ميدهد. ما به اسلام بايد اينطور نگاه كنيم. مهدي (عج) ميآيد همين اسلام را پياده ميكند خيلي از مسايلي را كه ما امروز حرام ميدانيم، روي آن خط ميكشد. او اسلام واقعي را بيان ميكند. او با شمشير اين كار را نميكند زيرا مردم با شمشير مسلمان نميشوند؛ امام زمان (عج)، رحمت است. امام زمان، شريعت جدش رسولالله (ص) را احيا ميكند. با منطق و برهان، اسلام واقعي را بيان ميكند، با روساي اديان ديالوگ و بحث ميكند چون اسلام دين فطرت و عقلانيت است.
سليقههاي شخصيمان را در اسلام وارد نكنيم
وي افزود: بايد در مورد اسلام طوري نظر دهيم كه قابل پياده كردن براي همه جهان باشد. در اروپا، فرانسه، هلند و آلمان، تعداد مسلمانان بسيار زياد است بنابراين بايد طوري اسلام را بيان كنيم كه آنها كه در غرب زندگي ميكنند، آنها هم به اسلام عمل كنند. عنصر زمان و مكان را بايد دخالت داد. نبايد بگوييم "القديم علي قدمه" اين حرف درستي نيست؛ اقتضائات زمان در هر دوره به گونهاي اقتضا ميكند، جوامع رشد و توسعه يافتهاند به گونهاي كه امروز نسل جديد بپذيرد، اسلام را قشنگ بيان كنيم و سليقههاي شخصيمان را وارد نكنيم. ما بايد اسلام واقعي را بيان كنيم هماني كه پيغمبر اكرم (ص) آورد بايد همانگونه عمل كنيم.
امام خميني (ره) دنبال اسلام راستين و نوانديش بود
اجتهاد امام هيچ وقت تقليدي نبود بلكه آزاد بود
رييس گروه فقه پژوهشكده امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي گفت: امام خميني (ره) دنبال اسلام راستين بود، نوانديش بود، هميشه حرف نو داشت هيچوقت اجتهادش تقليدي نبود بلكه آزاد بود، چون اگر كسي تقليد كند، در حرفهاي قديم متوقف ميشود. او بايد آن چيزي را كه ميفهمد، بگويد. بايد يك مجتهد در اجتهاد و در انديشه خود آزاد باشد. آنچه را كه ميفهمد بگويد. مرعوب نشود و بگويد فلان افراد چنان نظري داشتند.
امام ميگفتند در حجره ننشينيد و فقط خود را ببينيد؛ جامعه را نگاه كنيد و استنباط كنيد
موسوي بجنوردي با اشاره به اينكه 14 سال شاگرد امام (ره) بوده است، گفت: امام در كلاسشان ميگفتند هيچوقت ننشينيد در اتاق و حجره فقط خود را ببينيد. جامعه را نگاه كنيد، استنباط كنيد. بنابراين بايد طوري نگاه كنيد كه در جامعه هستيد زيرا فقه براي جامعه است.
وي درباره تفاوت آزادانديشي با تندروي در انديشه فقها گفت: اين موضوع را خود فقها بهتر ميفهمند وقتي فردي دليلي متقن از كتاب، سنت، حكم عقل و بناي عقلا ميآورد، ديگران نميتوانند بگويند كه تو داري شعار ميدهي. نظر من اين است كه فردي كه نوانديش است، نظريات را مستدل بيان كند، اگر دليل بياوريد هيچكس نميتواند مقابل دليل شما بايستد.
رييس پژوهشكده امام خميني (ره) گفت: وقتي امام (ره) هم، صحبتي را در زمان خودشان مطرح ميكردند، خيليها قبول نداشتند ولي چون با دليل صحبت ميكردند كسي نميتوانست مقابل ايشان بايستد. توانش را نداشت؛ شاگردانش هم بايد همان رويه را بروند.
بزرگترين خدمت به اسلام همين است كه نوانديش باشيم
وي در ادامه گفت: بزرگترين خدمت به اسلام به نظر من، همين است كه ما نوانديش باشيم، مسايل روز را در نظر بگيريم، مسايل مستحدثهاي كه پديد ميآيد را جوابگو باشيم. اگر كار نكنيم فردا ميگويند اسلام جوابگو نيست و اين خيانت به اسلام است. اسلام ضربه ميخورد و ما بايد اين كار را انجام دهيم. الحمدلله، اسلام در دنيا رو به گسترش و مطرح است. بايد تمام تلاشمان را كنيم كه نسبت به مسايل جديد و مستحدثه جواب متقن داشته باشيم، اگر جا بمانيم ميگويند شما به بنبست رسيديد؛ دينتان جوابگو نيست و اگر تلاش شود و زحمت بكشيم، هيچ جا نميمانيم.
نود درصد احكام ما عقلايي هستند
وي ادامه داد: 90 درصد احكام ما عقلايي هستند. ما دو شكل احكام داريم. يك دسته رابطه فرد با خداست كه تعبدي است و خيلي عقلايي نيست. ذات باريتعالي مصلحت را در اين ميبيند و آن را بيان ميكند اما در مسايل عقلايي بايد دنبالرو عقلا بود.
موسوي بجنوردي در ادامه مثال زد: مثلا در قرآن آمده «يا ايها الذين آمنوا اوفوا بالعقود» ميبينيم امروز عقود جديدي پديد ميآيد مثل عقد استصناع يعني طلب صناعت. مثلا من ميآيم به شركت هواپيمايي ميگويم كه ده تا هواپيما با اين خصوصيات براي ما بساز. يك مقدار جلو ميدهم بقيه آن را در ظرف دو سال ميدهم. اين سوال پيش ميآيد كه بيع است يا اجاره يا غيره و اينكه چه عقدي بر آن صادق است. وقتي آيه مذكور در قرآن آمده ميگوييم استصناع عقد است، به هر عقدي بايد پايبند بود پس به استصناع بايد پايبند بود.
وي خاطر نشان كرد: در چنين قضايايي صغري را عقلا و عرف ميگويند. شرع را كبري فراهم ميكند و نتيجه را مجتهد ميگيرد. در مسايل عقلايي بايد دنبالرو عقلا باشيم. چون مفهوم عقلايي است و اين باب انديشه را باز ميكند.
موسوي بجنوردي افزود: در مسايل مربوط به بيمه ميگفتند، چه كسي ميگويد بيمه عقد مشروع است. من گفتم بيمه عقد است. هر عقدي لازم الوفاست پس بيمه لازم الوفاست يعني به قدري با اين كبرائيات دست ما باز است كه ميتوان با شكل اول و ورود كبري، فتوا و اجتهاد را انجام داد.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: مرضيه خلقتي
انتهاي پيام
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]