واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:

۴ آذر ۱۳۹۴ (۱۰:۵۴ق.ظ)
پرونده آدمربايي در غرب تهران با دستگيري دو متهم اصلي بسته شد موج - پرونده آدمربايي در غرب استان تهران که در اواسط آبان سال جاري رخ داده بود، پس از دستگيري دو متهم اصلي براي انجام بررسيهاي بيشتر، با ارسال به دادسرا و آرد فاز تازهاي شد.
به گزارش خبرگزاري موج، ۲۱ آبان امسال دختر جوان، حدودا ۲۰ ساله، به همراه خانواده خود به اداره يازدهم پليس آگاهي رفت و با طرح شکايت آدمربايي از کارآگاهان پليس آگاهي درخواست کرد متهمان به آدمربايي را شناسايي و دستگير کنند.
سحر، دختر جوان، در اظهارات خود به کارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي گفت: من پرستار بيمارستاني خصوصي در غرب تهران هستم، روز حادثه براي بازگشت به خانه خود که در جنوب تهران قرار دارد سوار تاکسي شدم، ساعت حدودا هشت شب بود، راننده سمند زردرنگ و يک مسافر در جلو، در حال صحبت بودند که يکدفعه سرعت اتومبيل را بيدليل زياد کردند و آنها مسير خود را به اتوبان تغيير دادند و به اعتراض من نيز توجهي نکردند. فردي که کنار راننده نشسته بود به عقب آمد و با چاقويي دو لبه مرا تهديد به مرگ کرد و همينکه من ميخواستم جيغ بزنم که با يک لنگهکفش به دهانم زد و ديگر ساکت شدم و کيفدستيام را به همراه موبايلم به آنها تحويل دادم، در حالي که ميخواستند از اتوبان خارج شوند سعي کردم در ماشين را باز کنم و بيرون بپرم، اما درها قفل بود و آنها نيز در حالي که داشتند محتويات کيفم را جستجو ميکردند. من از فرصت استفاده کردم و به سمت در خودرو رفتم همين که در ماشين را باز کردم مردي که چاقو داشت به سمت من حملهور شد و تا سر حد مرگ من را کتک زد . در همين حال با يک سگ که وسط جاده بود تصادف کردند، من از فرصت پيشآمده استفاده کردم و از ماشين بيرون پريدم، خدا را شکر نتوانستند با من کاري کنند و من که خود را در جادهاي فرعي ميديدم خودم را با پاي پياده به نزديکترين کلانتري رساندم.
بعد از ثبت اظهارات شاکي در کلانتري، پرونده به دست بازپرس امور جنايي، به دستور بازپرس سهرابي ماموران موظف به رسيدگي پليسي ماجراي آدمربايي و سرقت شدند.
دو روز بعد از اين واقعه، ماموران به يک دستگاه خودروي سمند زرد رنگ در پارکينگي حوالي نظامآباد مشکوک شده و به راننده آن دستور توقف دادند. راننده که حتي به سن مجاز دريافت گواهينامه نرسيده بود خودرويش توقيف شد و پس از بررسي پليس راهور مشخص شد اين خودرو دزدي است و راننده حتي گواهينامه هم ندارد. پس از بازداشت راننده توسط ماموران، خودرو به پارکينگ کلانتري نظامآباد منتقل شد و در آنجا مشخص شد يک عدد کيفدستي زنانه، حاوي مدارک يک خانم ناآشنا با صاحب اصلي خودرو، نيز در خودروي توقيفي وجود دارد، پس از بررسي و استعلام از ساير واحدها مشخص شد اين خودرو، همان خودرويي است که زن پرستار بهوسيله آن ربوده و مورد سرقت قرا گرفته بود.
به دستور بازپرس پرونده، متهم و شاکي فرداي آن روز در دادگاه احضار شدند و مشخص شد اين پسر هيجده ساله که به همراه ماشين دزدي دستگير شده است ربطي به پرونده دختر جوان ندارد، او در بازجوييهاي اوليه منکر همه چيز شد و گفت: من حدود يک هفتهاي ميشود که اين خودرو را از يکي از دوستانم قرض گرفتهام و او نيز ديروز بعد از اين که کرايهاي از من بابت ماشينش گرفت قبول کرد باز هم خودرو پيش من بماند در حالي که هر هفته به او کرايهاي معين، بابت ماشينش بدهم.
اما؛ در تحقيقات اداره دهم آگاهي مشخص شد. داستان اين پسر ساختگي است و او فقط قصد رد اتهام را دارد، او در ادامه بازجوييها که تفهيم اتهام شد بعد از تفهيم اتهام به متهم دستگير شده مبني بر آدمربايي او در اعترافاتش گفت: من نميدانستم شهروز و صياد ميخواهند با اين خودرو دزدي کنند، اين خودرو را با همکاري هم دزديده بوديم تا در صورت فروشش به صورت اسقاطي، پولي در بياوريم اما باور کنيد من در ماجراي آدمربايي اين دختر دخيل نبودهام و اين دو بدون اين که مرا خبر کنند از اين ماشين براي آدمربايي استفاده کردهاند. بعد از اين اظهارات، شاکي نيز اظهار کرد از اين پسر 18 ساله، هيچ شکايتي ندارد و آدمربايان افراد ديگري هستند.
دستگيري هر دو متهم
پرونده با اطلاعاتي که سارق ماشين از دو متهم ديگر در دست کارآگاهان اداره دهم نيروي انتظامي قرار داده بود در جريان بود تا اين که يکي از متهمان اصلي پرونده در زنجان دستگير و بعد از آن مخفيگاه آدمرباي ديگر نيز کشف گرديد. ديروز صبح پرونده براي بررسي بيشتر به دادسراي امور جنايي تهران، شعبه نهم ارجاع شد و بازپرس ويژه آدمربايي، جناب سهرابي از متهمان بازجويي کرد.
متهمان در بازجوييهاي اوليه در آگاهي، منکر هر گونه ارتباطي با اين آدمربايي شده بودند و جرم خود را انکار ميکردند تا اين که در ديدار حضوري با شاکي لب به اعتراف گشودند و گفتند ما فقط ميخواستيم بعد از دزدي، اين خانم را در بيرون شهر پياده کنيم، اما؛ او خودش را از ماشين به بيرون پرتاب کرد بدون اينکه ما متوجه شويم و ماشين نيز براي ما نبود و از يکي از دوستانمان قرض گرفته بوديم.
با تکميل اظهارات اين دو متهم، به دستور بازپرس، پرونده براي تحقيقات بيشتر به اداره آگاهي دهم منتقل شد و دو متهم ديگر نيز به زندان رجايي شهر منتقل شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]