واضح آرشیو وب فارسی:فرارو: تکرار ادعای تقلبی بودن آثار ایرانی در حراجی های بین المللی به یکی از معضلات مارکت هنر ایران در بازارهای بین المللی تبدیل شده است؛ ادعاهایی که خیلی راحت مطرح می شوند، اما لطمه های سخت و ادامه داری درپی دارند. به گزارش ایسنا، مدتی است که هنگام برگزاری حراجی کریستیز یا پس به فروش رفتن آثار هنری در این رویداد بین المللی، ادعاهایی از گوشه و کنار مبنی بر تقلبی بودن آثار مطرح می شود که جامعه هنرهای تجسمی را تحت تأثیر قرار می دهد. تبعاتی که این گونه ادعاها در پی دارند باعث می شود کسانی که به دنبال ضربه زدن به مارکت یک هنرمند خاص در حراجی ها هستند، از این روش استفاده کنند و به راحتی بازار فروش آثار یک هنرمند را برای همیشه تحت تأثیر قرار دهند. کافی است که ادعای تقلبی بودن یک اثر هنری که در حراجی بین المللی مانند کریستیز ارائه شده، مطرح شود. در این صورت، حراجی برای از بین بردن هرگونه شبهه و تردید در اصل بودن آثار، حتی اگر این ادعا اثبات نشده باشد، اثر مورد نظر را به کلی از چرخه ی خرید و فروش کنار می گذارد. این اتفاق به شدت روی مارکت آن هنرمند در حراجی های بعدی تأثیر می گذارد و برای همیشه بازار فروش آثار او را مخدوش می کند. وقتی روی یک اثر، انگ تقلبی بودن می خورد، بسیار بعید است که پس از آن، خریداران و کلکسیونرها علاقه ای برای خریدن آثاری به نام آن هنرمند داشته باشند، حتی اگر ادعای تقلبی بودن ثابت نشود. برخی معتقدند هرگونه ادعا در این زمینه باعث ضربه خوردن به هنر ایران در بازارها و حراجی های بین المللی می شود. برخی دیگر هم می گویند این ادعاها باید مطرح شوند و صحت و سقم آن ها مورد بررسی قرار گیرد تا آثار تقلبی از اصل تشخیص داده و همچنین راه برای ورود آثار تقلبی بسته شود. رسیدن به این نتیجه که ادعاهای مطرح شده چقدر از روی دانش و دلسوزی است و چقدر با قصد و غرض مطرح می شود، زمانی سخت خواهد بود که مرجعی دارای صلاحیتی برای تشخیص و پاسخگویی در این زمینه وجود نداشته باش که حکم نهایی را به عنوان فصل الخطاب صادر کند. عده ای معتقدند، جای خالی یک مرجع برای برخورد با چنین ادعاهایی به شدت احساس می شود. بالاخره این تابلوها تقلبی هستند یا نه؟ این اتفاقات در سال های اخیر کم نبوده و ادعاهایی درباره ی تقلبی بودن آثار هنرمندان مطرح ایرانی که در حراجی کریستیز ارائه شدند، مطرح شده است. ادعاهایی که گاهی به نتیجه ی خاصی نرسید و معلوم نشد واقعا اثر ارائه شده تقلبی بود یا اصل؛ اما فقط طرح چنین ادعاهایی کافی بود تا بر بازار آثار هنرمندان ایران تأثیر منفی اش را بگذارد. اردیبهشت ماه 1392 ادعایی درباره ی تقلبی بودن تابلوی «فرامرز پیلارام» که در چهاردهمین حراج کریستی ارائه شده بود، مطرح شد. در ابتدا، ماجرا از ایمیل و پیام کوتاه آغاز شد، اما چند روز بعد فرزند زنده یاد پیلارام در گفت وگویی اعلام کرد، تابلوی ارائه شده به نام پدرش، جعلی است. تقلبی بودن امضای پای اثر یکی از دلایل آن ادعا عنوان شده بود. این اتفاق باعث شد حواشی ای درباره ی تابلوهای عرضه شده از طرف ایران و بازار فروش آثار پیلارام ایجاد شود. اثر پیلارام پس از شش دوره در حراج کریستی ارائه شده بود و به نظر می رسید با قیمت خوبی به فروش برسد؛ اما مطرح شدن موضوع تقلبی بودن اثر، آن هم از طرف فرزند این هنرمند باعث شد اثر به طور کلی از حراجی کنار گذاشته شود. موضوع تقلبی بودن آثاری که به نام سهراب سپهری خرید و فروش می شوند نیز همواره مطرح بوده است. اردیبهشت ماه 1391 خواهر سهراب سپهری اعلام کرد تابلوی فروش رفته به نام سهراب سپهری در حراج کریستی تقلبی بوده و این حرکت برای خانواده هنر ایران یک رسوایی است. او معتقد بود، در کمال وقاحت عده ای کاری را از سهراب به یکی از حراج ها فرستادند که هم قیمت آثار سهراب را پایین آورد و هم آبروی هنر معاصر ایران را برد. آخرین موردی که در این زمینه مطرح شد، ادعای تقلبی بودن اثر بهمن محصص در حراج اخیر کریستیز از طرف اسفندیار کیکاووسی (کارشناس هنری) بود. او برای این ادعا طرح اصلی اثر در کتاب آثار محصص را با تابلوی فروخته شده مقایسه کرده بود. البته این ادعا وقتی مطرح شد که اثر به فروش رفته بود. کیکاووسی اعتقاد داشت، باید خود خریدار شکایتش را مطرح کند تا کریستیز نسبت به این اتفاق واکنش نشان دهد. کارشناسان و هنرمندان معتقد بودند، این اتفاقات نه تنها روی بازار آثار هنرمندان، بلکه به طور کلی و در ابعاد وسیع تر، روی بازار هنر ایران تأثیر منفی خواهد داشت. البته آن ها معتقدند حراجی کریستیز با کارشناسان و امکانات فنی خوبی که در اختیار دارد، می تواند تا حدی از بروز این اتفاقات جلوگیری کند و در نتیجه، از تأثیر ادعاها بکاهد. وضعیت قرمز است! حسین عبدالهاشم پور - روزنامه نگار - در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، در این باره نوشته است: وضعیت قرمز است: حالا دیگر هر کسی که فکرش را بکنید می تواند ادعا کند فلان تابلو تقلبی است! نیاز به ارائه سند و مدرکی هم نیست؛ فقط کافی است ادعا و خبرش رسانه ای شود. قیمت آثار هنری بالا رفته و خریدار از هر کاری که کم ترین شبهه ای به آن وارد آید، کناره می گیرد. اسف بار است نهادی هم تعریف نشده تا فردای انتشار این تشکیک، پی ماجرا را بگیرد و اگر واقعا اثر تقلبی است متقلب، سفارش دهنده و سایر عوامل آن را پیگیری قضایی کند؛ وگر غیر این، با شایعه کننده برخورد قانونی کند. به سبب تشکیک رسانه ای، مهر تقلبی بودن بر اثر می ماند و چرخه ابهام افکنی و افترازنی که گویا نهایت آمال و آرزو برخی است، از نو چرخیدن آغاز می کند. این اما همه داستان نیست: در حراجی های بین المللی پای آبروی هنری ایران در میان است. اشاعه این خط فکری که در ایران تولید کپی و آثار تقلبی رونق دارد نه تنها شایسته فرهنگ و اخلاق ایرانی نیست، بلکه یک ظلم آشکارا به مقام ایرانی است. به گمانم این کارگرترین ضربه ای است که می توان به هنر کشوری وارد ساخت که داعیه دار کیفی ترین آثار خاورمیانه است. گذشته از این، مارکت اعراب با لشکری از هنرمندان فقید، رکوردها می سازد و به یاد ندارم شاهد چنین شبهه افکنی باشد، اما ایران که فقط پنج - شش هنرمند فقید در مارکت دارد در هر دوره با این چالش جدی روبه روست. بعید نیست بخشی از ریزش خریداران بین المللی آثار ایرانی به همین سبب باشد؛ اتفاقی که اگر دست روی دست بگذاریم به حتم بازار داخلی ما را نیز متأثر خواهد کرد. راهکار اما در دسترس است: تأسیس دفتری ویژه تشخیص اصالت آثار هنری که مجهز به دستگاههای پیشرفته باشد و متخصصان کاربلد سره از ناسره را روشن سازند و البته رایزنی جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با قوه قضاییه برای اختصاص دادگاهی ویژه برای برخورد قانونی با متخلفان. این راه محتوم برای سیلابی است که هم خانمان می برد هم خانه.
سه شنبه ، ۳آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرارو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]