واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چراغ ها را اينها خاموش کرده اند نويسنده:زهرا شکيب مهر نوبل هاي زنانه تا حالا 40 زن برنده نوبل شده اند. البته اگر دو نوبل بانو ماري کوري را هم حساب کنيم تعداد جوايز به 41 تا مي رسد. نوبل اقتصاد يک بار، فيزيک 2 بار، شيمي 4 بار، پزشکي 10 بار، ادبيات و صلح هم هر کدام 12 بار به خانم ها رسيده است و اين نشان مي دهد که خانم ها در زمينه ذوق ادبي و حس انسان دوستي فعال تر هستند. سلمالاگرولوف (1940ــ 1858) لاگرولوف سوئدي اولين زني بود که سال 1909 جايزه نوبل گرفت و طلسم مردانه بودن آن را شکست. او به عنوان اولين زن عضو فرهنگستان سوئيس به اين فرهنگستان پا گذاشت. لاگرولوف با پول جايزه نوبل به آرزوي ديرينه اش رسيد؛ توانست خانه پدري اش را که به خاطر خرج دوا و درمان پدرش فروخته بود، دوباره بخرد و تا آخر عمرش خوش و خرم در آن زندگي کند. توني موريسون (متولد 1931) اولين زن سياهپوستي که نوبل گرفت خانم موريسون بود. او به خاطر سابقه اش از مشکلات سياهپوستان مي نويسد. داستان هاي خواندني او درباره تبعيض نژادي و اختلاف طبقاتي وضعيت اسفبار زنان بارها جايزه هاي بين المللي گرفت که نوبل مهم ترين اش بود. اسمش هم کلوئه بوده و وقتي وارد هاروارد شد به توني تغييرش داد. او مي گويد تلفظ کلوئه سخت بود! کلوئه يا توني اولين زني است که در يک دانشگاهي پرينستون آمريکا، يک کرسي دايمي استادي به نام خودش دارد. پرل باک (1973ــ 1892) پدرش مبلغ مسيحيت بود و وقتي پرل فقط سه ماهش بود به چين رفتند. او تا 41 سالگي در چين ماند و فقط دو سال براي تحصيل به پاريس رفت. شايد اگر او مادري با کمالات نداشت و در سرزمين مملو از داستاني مثل چين زندگي نکرده بود، اولين زن آمريکايي برنده نوبل نمي شد. رمان «خاک خوب» اش که درباره چين است از بهترني رمان هاي معاصر آمريکايي است و برنده پوليتزر شده. زيگريد اوندست (1949ــ 1882) او سومين زن برنده نوبل بود که در سن 46 سالگي اين جايزه را گرفت. زيگريد نروژي از آن دست نويسنده ها بود که به مناسبات بين زن و مرد اهميت زيادي مي داد و در نوشته هايش دنبال کشف روابط عميق بين آنها بود. پدرش باستان شناس بود و مادر تحصيل کرده اش هم در کنار پدرش کار مي کرد. او هم از اين خانواده با فرهنگش نهايت استفاده را کرد و براي کشورش کلي افتخار آفريد. از او کتابي به فاسي ترجمه نشده است. دوريس لسينگ (متولد 1919) لسينگ متولد کرمانشاه است. پدر و مادر انگليسي اش در ايران زندگي مي کردند که او به دنيا آمد. پدرش که معلول جنگ جهاني بود در بانک ايران کار مي کرد. او وقتي کمونيست دو آتشه بود کلي کتاب کمونيستي نوشته و وقتي با روان شناسي حال مي کرده داستان هايش تم روان شناسي دارند. يک وقت هايي هم علمي تخيلي نوشته است. او از جمله پيرترين هايي است که نوبل گرفته اند. نلي زاکس (1970ــ 1891) او از جمله يهودي هايي بود که زمان نازي ها از آلمان فرار کردند و در سوئد پناهنده شدند. او عاشق نوشتن و شعر گفتن و شعر ترجمه کردن بود؛ حتي مدتي که در بيمارستان رواني هم بستري شد دست از نوشتن برنداشت. زاکس از دوستان صميمي لاگرولف بود. از او هم کتابي به فارسي ترجمه نشده است. نادين گوردمير (متولد 1923) گوردمير اهل آفريقاي جنوبي است و سال ها بر عليه آپارتايد و به نفع مردم آفريقا کار کرده است. مي گويند ماندلا وقتي در زندان بوده داستان هاي او را مي خوانده و وقتي آزاد شده او را هم براي استقبال دعوت کرده بودند. بيشتر داستان هايي هم که نوشته سياسي اند. گوردمير در ژوهانسبورگ زندگي مي کند، سفير حسن نيت سازمان ملل است و از اعضاي هيأت داوران جايزه بين المللي بوکر هم بوده. اين روزها علاوه بر نوشتن در حوزه مبارزه با ايدز هم فعال شده. منبع: همشهري جوان، شماره 233
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]