واضح آرشیو وب فارسی:رهیافته: > به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) لوئیجی ماریانو (Luigi Mariano) خواننده مشهور ایتالیایی در سال ۲۰۱۱ در پی دریاف نامه ای از ادواردو آنیلی که به خواهرش نوشته بود ترانه ای را از طرف ادواردو به پدرسرمایه دارش سرود که با استقبال جامعه هنری ایتالیا رو به رو شد. انجمن شهید ادواردو آنیلی با وی در این مورد نیز گفتگویی داشت که اینجا می توانید این گفتگو را مطالعه کنید. به همت اعضا انجمن متن این ترانه به فارسی ترجمه شده و به دوستداران آن شهید اهدا می گردد. مترجم فهیمه شریفی / گروه ترجمه سایت رهیافتگان وابسته به انجمن ادواردو آنیلی متن ترانه: من مثل تو نیستم پدر, من بودن زیر نور دوربین ها را دوست ندارم, در سایه باقی می مانم , آشفته و سرگردان , دراین غبار سیاه که صورت و دستهایم را لکه دار کرده و مرا از آن چه بدان تحقیر شده بودم تغییر داده است در خلوت تنهایی ام. شرق ای شرق من مثل تو نیستم پدر.. من عاشق ماشین نیستم . شبها ترانه مینویسم وشعر میگویم , گاهی نیز با فرشته ها حرف میزنم میدانم پدر, روی من خیلی حساب میکردی, نمیخواستم تورا ناامید کنم اما ذهن من به دوردستها سفر کرده بود سبکتر از همیشه, مثل یک اندیشه ی آزاد پرواز می کنم در عمق دیواری از فضا و آسمان فرو می روم و در سکوت , همراهی را پیدا خواهم کرد که من آن را در تو جستجو میکردم پدر و فریاد می زنم حس پشیمانی در گلویم بالا مآید در حالیکه به زمین می خورم. اما در این سفر, عزت و آبروی بیشتری خواهم داشت پدر , من آن را از تو میخواستم من آن را در تو جستجو میکردم پدر من مثل تو نیستم پدر , رهبری کردن را دوست ندارم من آن هدایتگری نیستم که مردم به به او اعتماد کنند , که نگرانی هایشان را به او بسپارند. هرگز نامی از من به میان نمی آوری پدر , میدانم , مرا مایه ی سرافکندگی میدانی! منتظر یک لبخند بر چهره ات خواهم ماند برای اینکه با تو بگویم, از رویاها شرق , ای شرق تو جذابترین اندیشه ی من در بین تمام افکاری فرار من از زمان حال هیجان انگیز . جذاب رنج آور و بیگناه اما ناپایدار شرق, ای شرق , در اعماق افق فرو میرود , مثل یک خورشید ناتوان از پرکردن این هیچ ناتوان از نگهداشتن این بازوان که چون بالهای یک پرنده خود را آزاد می کند از فراز یک پل پرواز می کنم در عمق دیواری از فضا و آسمان فرو می روم و در سکوت , همراهی را پیدا خواهم کرد که من آن را در تو جستجو میکردم پدر و فریاد می زنم حس پشیمانی در گلویم بالا مآید در حالیکه به زمین می خورم. اما در این سفر, عزت و آبروی بیشتری خواهم داشت پدر , من آن را از تو میخواستم من آن را در تو جستجو میکردم پدر متن ایتالیایی : Non sono come te, papà, non amo le luci e resto nell’ombra, confuso, in questa nera fuliggine che m’imbratta la faccia, le mani, mi rende diverso da quello che sono umiliato nella mia solitudine L’oriente, l’oriente… Non sono come te, papà, non amo le macchine di notte scrivo canzoni, poesie e a volte parlo con gli angeli Puntavi su di me, lo so, e non volevo deluderti ma la mia mente era altrove, più lieve come un pensiero già libero Volo inabissandomi tra muri d’aria e cielo e nel silenzio troverò complicità io la volevo da te, papà Grido sale un rimorso nella gola mentre cado ma in questo viaggio forse avrò più dignità io la volevo da te, papà Non sono come te, papà, non amo dirigere e non sono una guida a cui il popolo affida ogni sua greve inquietudine Non parli mai di me, lo so, te ne vergogni rimarrò ad aspettare un sorriso sul viso per raccontarti i miei, di sogni L’oriente, l’oriente la mia idea più affascinante tra tante la mia fuga dal presente eccitante, ammaliante struggente, innocente ma inconsistente L’oriente, l’oriente, come un sole si sprofonda all’orizzonte incapace di riempire questo niente di sorregger queste braccia come ali di un aliante libratesi da un ponte Volo inabissandomi tra muri d’aria e cielo e nel silenzio troverò complicità io la volevo da te, papà Grido sale un rimorso nella gola mentre cado ma in questo viaggio forse avrò più dignità io la volevo da te, papà da te …io la cercavo da te! کانال رسمی سایت رهیافتگان در تلگرام https://telegram.me/rahyafte_com
شنبه ، ۳۰آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رهیافته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]