واضح آرشیو وب فارسی:وارث: مراسم شب هفتم ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی و مداحی حاج حمید کاظمی، حاج محمد کمیل و کربلایی محمد حسین گرجی در روضة الرقیه سلام الله علیها برگزار شدوارث : مراسم شب هفتم ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی و مداحی حاج حمید کاظمی، حاج محمد کمیل و کربلایی محمد حسین گرجی در روضة الرقیه سلام الله علیها برگزار شد. در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی را می خوانید: یاد گذشتگان قبور خیلی ها در این عالم گم شده است ولی منتظر هستند که از آن ها یادی شود. یاد قبور اربع کنید (یعنی پدر و مادر مادرتان و پدر و مادر پدرتان) که بسیاری از مشکلات زندگیتان برطرف می شود. ما گاهی مشکلاتی در زندگیمان است که نمی دانیم از کجا آمده است باید از دعای ارواح و اموات استفاده کرد. حتی بالاتر برو. آدم های کوچک و کم ظرفیت و بی بنیه و تنگ نظر به جایی نمی رسند. آدم های بزرگوار برای همه رحمت طلب می کنند. فتنه های پس از پیامبر(ص) رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت امیرالمومنین علیه السلام خبر دادند که چه بلاهایی بر سرت می آید. به حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها و حسنین هم خبر دادند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در ذیل آیه « أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ » 1 به امیر مومنان علیه السلام فرمودند: بعد از من دریای فتنه برای شما به وجود خواهد آمد. مولای متقیان علیه السلام یک جوابی به رسول خدا صلی الله علیه و آله دادند و فرمودند: این چیزهایی که به من فرمودید برای من در ذات خدا آسان است. معنای ذات الله هر جا کلمه ذات الله را شنیدید خیلی باید حواستان جمع باشد. ذات خدا یعنی نقطه اصلی اقتدار و الوهیت حضرت حق . نسبت به کلمه الله و ذات الله خیلی حساس باشید. امیر مومنان علیه السلام فرمودند: این بلاهایی که به من فرمودید برای من تحملش آسان است در ذات خدا. نفرمودند: فی سبیل الله، فرمودند: فی ذات الله. فی ذات الله معنای بسیار عمیقی دارد. معنای اولش این است که یا رسول الله من اگر هم شدائدی را تحمل می کنم وظیفه من است چون در پیشگاه ذات الهی یعنی حضور مقتدرانه و تمام حضرت حق هر چه از من بر می آید انجام می دهم. مالک خدا است در مناجات امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: خدایا من مملوک هستم، مالک تو هستی . در زمین کشاورزی هر چه بخواهی می توانی بکاری. ما مملوک هستیم و ملک خدا هستیم. او با ملکش هر کاری که دلش می خواهد می کند. این اوج توحید است. لذا شیعه علی هم باید مثل خود خدا ذات اللهی باشد. مبادا نماز می خوانی فکر کنی کار مهمی کرده ای. چند صباحی سیاه پوشیدی و بر سر و سینه زدی فکر کنی خبری است. غرور شما را نگیرد. عبادتی برای انسان پسندیده است که برای انسان خضوع و خشوع بیاورد. عبادتی که برای انسان غرور و کبر بیاورد عبادت نیست شیطنت است. امیرالمومنین علیه السلام به پیامبر فرمودند: هر بلایی که می خواهد سرم بیاید بیاید، مالک او است. تسلیم خدا بودن شب عاشورا عمر سعد لعنت الله علیه یک مامور از جاسوسانش را صدا زد و به او گفت لباس مبدل بپوش و خودت را به خیمه های حسین علیه السلام برسان. ممکن است در نیمه های شب برای او نیرو بیاید. اگر دیدی نیرویی دارد می آید به ما ندا را بده که از ورود آن ها جلوگیری کنیم که اردوگاه حسین علیه السلام در نیمه های شب تقویت نشود. لباس مبدل پوشید و خودش را به زحمت به خیمه ها رساند و آنجا را زیر نظر گرفت. دید نیمه های شب اصحاب امام حسین علیه السلام چطور با خدا مناجات می کنند. مثل کندوی زنبور عسل صدای العفو گفتن آن ها می آید. آن مرد با خودش گفت لشگر عمر سعد لعنت الله علیه همه در خواب هستند و این ها که بهشان گفته بود خارجی هستند چه مناجاتی می کنند. آن مرد خودش را به پشت خیمه خود امام حسین علیه السلام رساند و گویا همه عالم در این خیمه جمع شده اند. لحظاتی تحمل کرد و دید صدای امام حسین علیه السلام می آید که با لهجه حجازی در حال مناجات هستند. گوش کرد ببیند ایشان به پروردگار چه می گوید. شنید که امام می فرمودند: حسین با دست خالی می آید مبادا در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و امیر مومنان علیه السلام، من رسوا شوم. امام حسینی که فردای قیامت بازار ایشان گرم است. آن چنان جمعیتی از باب الحسین وارد می شوند یعنی همه آرزو دارند از این در وارد شوند. درهای دیگر تک و توک وارد می شوند. ایشان می فرمایند دستم خالی است و خواهر بزرگوارشان می فرمایند: «تقبل منا هذا القلیل». این معنای ذات اللهی است. امیرمومنان علیه السلام منظورشان این بود که اصلا منی وجود ندارد وقتی اسم ذات خدا می آید. از بالاترین آموزه های کربلا نفی انانیت و خودبینی است . منی در کار نیست. مواظب باشید. فکر نکنید گرمی بازار اهل بیت علیهم السلام برای خودمان است. همین که اسم ما را در طومار فدائیان و شیعیانشان نوشتند بزرگ ترین نعمت است. امیرمومنان علیه السلام در ادامه به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: من تربیت شده دامان خودتان هستم. می دانم مقدرات الهی را. اگر خدا نمی خواست که این چنین نمی شد. بین تسلیم و جبر یک موی باریک است. مکتب اهل بیت علیهم السلام مکتب تسلیم است. این چنین نیست که آقا امیرمومنان علیه السلام بگویند هر چه بشود، بشود و من هیچ اختیاری در این سرنوشت ندارم. این طور نیست. تسلیم یک انتخاب است. که گاهی با جبر مثل یک مو فاصله دارد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این سرنوشت رفته است. تسلیم آن است که انسان در مقابل آن چه خدای تعالی برای او مقدر فرمود تسلیم باشد. صبح 19 ماه رمضان امیرمومنان علیه السلام از خانه بیرون می آمدند که دخترشان حضرت زینب سلام الله علیها آمدند و هراسان ایشان را صدا زدند چون روز 17 ماه رمضان روی منبر حضرت خبر از شهادتشان داده بودند. حضرت زینب سلام الله علیها به پدرشان فرمودند: از شما خواهش می کنم امروز به مسجد نروید ابن عباس و حسن و حسین علیه السلام را بفرستید تا به جایتان نماز بخوانند. حضرت فرمودند: دخترم از مقدرات الهی نمی شود فرار کرد به خدا قسم آن چه او بخواهد اجرا می شود. ضمنا من در تربیت تو کوتاهی نکرده ام. خیال می کنی من مسجد نروم امر خدا از میان می رود. این اوج مقام تسلیم و انقیاد است. ذرات زمینی و اجرام آسمانی همه تحت تسلیم ولی معصوم هستند. آگاهی امام معصوم از مقدرات الهی موجب به تعویق افتادن آن مقدرات نمی شود. امام معصوم خودش را کاملا تسلیم آن چه خدا از قبل نقشه اش را کشیده است می کند. معنای ذات الله خیلی عجیب است. لذا این خانواده برای هر ابتلاء و بلایی خودشان را آماده کرده اند. امام حسین علیه السلام عاشق ملکوت علی اکبر علیه السلام بودند. تا علی اکبر علیه السلام اذن ورود به میدان را گرفتند حضرت بدون هیچ تاملی فرمودند: برو. /1102101304 پی نوشت: 1. سوره عنکبوت آیه 2
پنجشنبه ، ۲۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وارث]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]