شهر دزفول

واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : شهر دزفول neginvareh24th August 2007, 06:22 PMمنم از شهر خودم یعنی دزفول میگم کسانی که اومدن حتما میتونن حرفام رو تایید کنن امیدوارم فقط اغراق نکرده باشم. با اجازه مدیریت و دوستای عزیز... دزفول شهر آجر زمانیکه از خط و خاطره گذشتم جایی را دیدم با تمامی باور ایمان آوردم به خلاصه شدن خلاصه بودن و گره خوردن عشق و خاک که همه بودن است. حک شدن احساس بر دیوارهای این بودن . وقتی یگانگی و خلوص نمای حقیقت را با تمامی وجود حس کردم به شهری رسیدم که همه آجر بود همه گرما بود همه عشق به معبود همه طپش های زنده در اعماق گره های درهم آمیخته که مرا تو را صدا میزد وباید خالصانه رفت و ماند و دید که چه عشقی نهفته است چه غوغایی است در دل این شهر . نباید رفت باید پرواز کرد باید روح شد در غالب جان نماند باید به چشم محبت دید و با صدای این شهر اوج گرفت. گره های درهم آمیخته این شهر کوچک را باید به اندازه وسعت تمامی خواستن حس کرد آن زمان درمی یابی که چه دنیایی است بی انتها درمی یابی که دست عشق بی وضونبوده است. در تلفیق این عشق سادگی اش خلوصش گرمایش همه چشمهایی است که گویای حقیقت است. بعض بی صدای غروب شهر در دلتنگی غریبانه و درهم فشرده آجره ها پیچیده است و عاشقانه میگرید میگرید برای تمامی ویرانی هایش صدایش را می شنوی.... پس دزفول را گره هایش را آجرهایش را عاشقانه باور کن. س.نعیما تاریخ شهر دزفول را خاورشناسان از آن هنگام که این شهر پایتخت ایلامیان حدود 2600 سال پیش از میلاد بود و (( آوان)) خوانده میشد نزدیک به پنج هزار سال پیش برآورد کرده اند.در نوشته های باستانی پس از طوفان نوح از شهری بنام آوان نام برده شده است که این شهر پایتخت تمدن ایلام و سرآمد شهرهای مشرق زمین بوده است در این صورت دزفول فعلی یا آوان پنج هزارسال پیش را باید نخستین پایتخت امپراتوری گسترده ایلامیان دانست. در زمان ساسانیان این شهر بصورت یک قلعه بود که شاپور اول برای عبور و مرور بر روی رودخانه سد دز یک پل ساخت که برای جلوگیری از حمله دشمنان دژبانانی( نگهبان) در ابتدا و انتهای این پل قرار میدهد و از آن زمان به این شهر(( دژ پل)) می گفتند و بعدها کم کم دژپل وبعد دزفول نام گرفت. از نظر جغرافیایی شهر دزفول شمالی ترین شهر استان خوزستان می باشد که از سمت شمال به کوههای زاگرس و رودخانه دز از جنوب به جنگلهای حمیدآباد (که فاصله بین شوش و دزفول است ) از شرق به شهر شوشتر واز غرب به شهر اندیمشک و دشت پشمینه زار محدود می شود. دزفول به دلیل نزدیکی به مرز ایران و عراق و داشتن چندین پایگاه نظامی شهری مهم و همیشه مورد هدف متجاوزان در زمان جنگ بوده . این شهر با داشتن راه آهن وفرودگاه و جاده شوسه پل ارتباطی بین شهرهای شمالی و جنوبی کشور می باشد. مکانها باستانی _ حمام شاهرکن الدین _ حمام کرناسیون _ مسجد لب خندق _ پل قدیم ( در زمان ساسانیان ساخته شد) _ آسیابهای آبی قدیمی که در زیر پل قدیم قرار دارند _ چغازنبیل یا زیگورات مکانهای مذهبی _ زیارتگاه محمد سبزقبا ( برادر سببی امام رضا (ع) ) _ مقبره یعقوب لیث صفاری _ مقبره هثقیل ( پدر حضرت دانیال نبی ع) _ مقبره شیخ اسماعیل قصری مکانهای تفریحی _ رودخانه کارون: که از آب سد دزسرچشمه میگیره و از میان شهر دزفول رد میشه با آبی بسیار خنک و زلال ( به زبان محلی علی کله گفته میشه ) _ مجتمع فرهنگی : که داری سه سینما و رستوران و سه سالن محل برگزاری جشنها وهمچنین چند سالن که محل برگزاری همایش ها و شب شعرهای گروه ادبیات دانشگاه آزاد می باشد . _ پارک جنگلی لاله _ پارک دولت در کنار رودخانه دز _ پارک تفریحی و باغ وحش بعثت _ بیشه بزان : بیشه ای زیبا خصوصا در فصل زمستان و بهار که سرسبزو پوشیده از درختهای ون و بادام می باشد . این بیشه در گذشته بخاطر داشتن جاده ای باریک که در بین دره و کوه قرار داشته بسیار خطرناک وصعب العبور بوده وفقط بوسیله الاغ و حیوانات و با در دست داشتن تفنگ و یا اسلحه های سرد توانسته اند از آن جا عبور کنندو پر از بزهای کوهی گوزن و آهو بوده که متاسفانه اکنون با پهن شدن جاده و عبوری آسان تمامی این حیوانات در طول سالیان شکار شده و از بین رفته اند. انتهای این جاده به روستای اسلام آباد ختم میشود که در پشت سد دز قرار دارد این آب موجود در پشت سد با وجود چند جزیره زیبا در وسط آن بسیار جالب و دیدنی ست و هر ساله در تعطیلات عید مسافران زیادی با قایقهای تفریحی از این جزایر دیدن میکنند. _ سد دز : سومین سد بزرگ جهان که رد زمان رضا شاه پهلوی و به دست مهندسان انگلیسی ساخته شده. آب و هوا آب و هوای دزفول در تابستان به 50درجه هم می رسد و در پاییز دارای شرجی های گرم و نفسگیر می باشد و از اواسط آبان ماه تا اواخر فروردین ماه با وجود باران های تند ودانه درشت هوایی خنک ومطبوع دارد در حقیقت میشه گفت شهردزفول زمستانی با مدت بسیار کوتاه چند روزه که هوایی خشک و سرد که به زبان محلی استخوان سوز گفته میشه به همراه دارد . مردم شهر دزفول دارای زبان محلی شیرین و گسترده ای می باشند مردمی خون گرم و مهربان و به خصوص مهمان نواز که با داشتن روحیه ای شاد و بشاش با وجود هوای خیلی گرم و شرجی همیشه مشغول فعالیتند و خوشبختانه نه گرما نه جنگ هشت ساله وهیچ چیز دیگه نتونسته مردم این شهر رو فراری بده غذاهای محلی نون چربی _ بحطیه ( شیر برنج) _ آب باقلا _ قلیه _ ماسوآ _ آش درشته _ برونی _ آب گنجشک _ آب پیازی سوغات شهر دزفول کلوچه های محلی _ قیماق ( سرشیر) _ حلوا پشمک_ ارده _ حلوا گنجدی _ در زمستان هم مرکبات بسیار شیرین و آبدار از جمله پرتقال دزفول که در تمام ایران معروفیتی خاص دارد. خوب ببخشید کم یا زیاد بودنش رو. فقط خواستم اطلاعاتی کوتاه واسه دوستان عزیز بگم که اگه دوست داشتن سفری رو به این شهر داشته باشن .. پا همتون می تیم ( قدمتون روی چشمم) BUD31st August 2007, 02:24 PMشهر دزفول دزپل یا دژپل را در اصطلاح محلی دزفیل و دژپیل گویند و معرب آن دسفول است. دزفول در زمان ساسانیان همزمان با پلی كه در كنار آن بر روی دز به منظور برقراری ارتباط بین پایتخت جدید یعنی جندی‌شاپور و شوشتر ساخته شد، بنا شده است. دزفول در اصل اندامیش نام داشت و تا اوایل قرن سیزدهم نیز به همین نام معروف بوده است. احتمالا نام دزفول یا دزپل از نام همان پل مشتق گردیده است. دز به معنی قلعه است. شهر دزفول در روی تپه‌ای به ارتفاع دویست و ده متر از رودخانه بنا شده و سردابهای عمیقی دارد. دزفول مانند شوشتر مدتها تحت‌الشعاع جندی‌شاپور بود و پس از ویران شدن آن، رونق یافت، سپس به سبب عدم توجه به تعمیر شبكه آبیاری عهد ساسانی، آسیب دید. دزفول از هجوم مغول محفوظ ماند، ولی بعدا تحت فرمان ایلخانان در آمد، در مقابل امیر تیمور مقاومتی نشان نداد. نادرشاه چند بار به دزفول آمد و برای حفظ آن در مقابل لران قلعه دزشاه را در نزدیکی دز فول کنونی بنا نهاد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند skyman17th January 2008, 02:25 AMدزفول يكي از كهن ترين شهرهاي ايران و در شمال استان خوزستان واقع است. رود دز كه در اين شهر جاري است ، از كو ههاي لرستان سرچشمه مي گيرد ،و سد عظيم دز ، در دره هاي كوهستاني شمال در عهد سلطنت پهلوي دوم (محمد رضا شاه)بر آن بسته شد كه در نتيجه علاوه بر تامين انرژي برق ، قسمت هاي عمده اي از جلگه حاصلخيز خوزستان را توسط كانال ها و شبكه مهندسي آبرساني مشروب مي سازد ، كه به همين علت در سالهاي اخير ، اين شهر يكي از قطب هاي بزرگ كشاورزي كشور شناخته شده است . دزفول پايتخت وطنمان در زماني كه شوش با همه قدمتش در جهان شهرت داشته ،دزفول پايتخت وطنمان بوده است . اين شهر در طول تاريخ نامهاي مختلفي داشته كه از جمله :‌اوان ( آوان ) در هزاره دوم پيش از ميلاد ، اندميشن در روزگار ساسانيان ، اندامش در سده هاي نخستين تاريخ اسلامي ، انديمشك ، روناش ، قصر الروناش و دزفول در سده ششم هجري قمري ، اما نام اصلي اين شهر دژپل ( پهل )بوده كه بعد از تسلط اعراب ، و اسلام آوردن ايرانيان اين نام ، معرب و دزفول شده است ، نام انديمشك نيز به شهري كه اكنون درجوار دزفول واقع است وسابقا صالح آباد ناميده مي شود اطلاق گرديده است . ياقوت حمودي و حمدالله مستوفي واصطخري ، در معجم البلدان ،نزهت القلوب و المسالك و الممالك و ديگر مورخان و جغرافيا نويسان قديمي از دزفول در كتابهاي خود از دزفول سخن گفته اند. دزفول كه آنرا انديمشك گفته اند ، از اقليم سيم است ، طولش از جزاير خالدات ((فده ))و عرض از خط استوا (( لا)) ، اردشير بابكان ساخت و بر دو جانب آب جند شاپور نهاده است و پلي بر آب بسته اند .به چهل ودو چشمه و درازاي آن پل پانصد و بيست گام و عرضش پانزده گام و آن را پل انديمشك خوانند وآن شهر را بدان باز خوانند . اين شهر از لحاظ جنگي ازهجوم مغول در امان مانده و همچنين در يورش هاي امير تيمور گرگاني با وساطت سيد علي (رودبند ) و سيد شاهركن الدين كه از بزرگان علما و عرفا واجله سادات علوي بوده اند آسيبي نديده است. شهر دزفول در شمال غربي خوزستان در جلگه و سيعي قرار دارد كه حد شمال آن را كوه هاي لرستان مشخص مي كنند دراين دشت پهناور رودخانه اي پر آب دز كرخه و چند رودخانه كوچك مانند شاوور و عجرب و رودخانه فصلي زمينه ها را براي شهرنشيني از زمانهاي قديم فراهم ساخته بوده است . تا آنجا كه مدارك تاريخي نشان مي دهد اولين قوم ساكن در سرزمين خوزستان عيلامي ها بودند كه تمدن درخشان با تشكيلات اداري و سياسي و فرهنگي مي داشتند دولت عيلام داراي چند ناحيه خود مختار بود كه مجموعا فدراسيوني را بوجود مي اوردند. يكي از اين نواحي كه شهر اوان نام داشت 2500 تا 1500 ق.م از مناطق مهم عيلام و قبل از شوش پايتخت سياسي عيلام بود بنظر والتر هينتس محل آوان منطبق با دزفول كنوني است . دولت عيلام با هجوم عاشوريهادر سال 740 ق.م از ميان رفت و متصرفات ان در ناحيه خوزستان نصيب پارس ها شد پارس ها كه از چند دهه قبل كوهستانهاي شمالي و شمال شرقي خوزستان را اشغال كرده بودند و سياست مماشات در مقابل دولتها مقتدر ماد و اشور در پيش گرفته بودند راه خود را به سوي مشرق گشودند و كمي بعد امپراتوري جهاني هخامنشي را بو جود اوردند. پس از هخامنشين اسكندر مقدوني به اين سرزمين تاخت در ان هنگام يكي از اقوامي كه در كوهستانهاي شمال شوش زندگي مي كردن قومي جنگجو و شجاع به نام كوسي بود كه اسكندر انها را مطيع خود ساخت اين مردم كم كم با گذشت زمان از كوهستانها به دشت آمدند و نام خود را به سرزمين خوزستان دادنداسكندر وجانشينانش فرهنگ ورسوم يوناني را با خود به مشرق زمين اوردند قبل از اسكندر چند شهر يوناني نشين در خوزستان بوجود آمده بود كه دايوش اول براي اسراي يوناني احتمالا در شهر انديمشك كنوني ساخته بود. از اوايل دوره سلوكيان دولت نيمه مستقلي به نام اليمايي در شمال و شرق خوزستان به روي كار آمد كه در جنگ با انتيخوس سلوكي در سال 187 ق.م او را شكست داد و از آن زمان مستقل شد. در سال 139 ق.م مهرداداول اشكاني بر اين سرزمين تسلط يافت و شاخه اي از خاندان اشكاني حكومت را در آن به دست گرفت. از فرمانروايان اشكاني در شوشتر سكه هايي بدست امده كه قديم ترين آن از 82و81 ق.م به نام كامناسيرس است . در سال 45 م شهر شوش كاملا به تصرف اليمايي در آمد و اين وضع تا سال 215 (اواخر دوره اشكاني) ادامه داشت. ساسانيان علاقه خاصي به خوزستان داشتند زير خوزستان از دستكردهاي آنان بود و در آباد سازي آن بسيار كوشا بودند. هنوز پس از گذشت حدود 1700 سال از زمان اولين شهرياران اين سلسله آثاري از بناهاي انان باقيست. پس از پيروزي شاپور اول بر والرين امپراتور روم در جنگ 260 م و گرفتن ده هزار اسير شاپور از اسيران در ساختن سد شادروان شوشتر و پل رودخانه دز استفاده كرد و شهري نيز به نام ويه انديو شاپور معروف به جنديشاپور براي اسكان انان ساخت سربازان اسير كه بيشتر از مسيحيان سوريه بودند دين مسيحي و زبان سرياني و فرهنگ خور را به خوزستان آوردند پس از چندي مسيحيان جندي شاپور در شهر مراكز علمي – فرهنگي و مدرسه تاسيس كردند. در جنگ شاپور دوم در 359 م اسيران ديگري از شهر آمد به جند يشاپور فرستاده شدند اين اسيران مردمي صنعتگر و هنرمند بودند و كارگاه هاي ابريشم بافي ، زري بافي ، نساجي و عطر سازي در اين شهر تاسيس كردند. بافته هاي حرير كارگاه هاي اين شهر بعدا به نام ديباي شوشتر شهرت جهاني يافت . پل دزفول در سالهاي بين 260 تا 270 ميلادي و هم زمان با آن قلعه نظامي مهمي در ساحل خاوري دز بر فراز پرتگاه طبيعي ساخته شد. توسعه شهر دزفول از ميان رفت . محله كنوني دزفول نام خود را از آن دژ باستاني گرفته است. از اين قلعه علاوه بر مقاصد نظامي و نگهباني پل ، به عنوان زندان انوشيرد يا فراموشي نيز استفاده مي كردند. قبل از اسلام در اطراف قلعه ابادي كوچكي به نام اندمشك ساختند كه از توابع جنديشاپور به شمار مي رفت با از رونق افتادن دو شهر شوش و جنديشاپور در قرون اوليه اسلامي سكنه انها به اندامشك مهاجرت و اين آبادي كوچك را به شهر تبديل كردند.هم زمان با آن در ساحل غربي دز نيز شهر ديگري به نام روناش پديد آمد در آن زمان اندمشك يا همان دز قديمي را قصر الروناش و سكنه آن را قصري مي ناميدند در قرن هاي سوم و چهارم هجري اين شهر را القنتره (به معني پل ) و القنتره رومي (پل رومي) مي ناميدند قصرالروناش از محله قلعه كنوني تا مسجد جامع دزفول را در بر مي گرفت. درباره نام شهر در كتب تاريخ و جغرافياي قديم اشاراتي به نام شهري كه امروز ه دزفول ناميده مي شود آمده است . مقدسي در احسن التقاسيم اين شهر را به نام دز و يكي از شهرهاي كوره جند يشاپور اورده است. در كتاب مناقب اوحدالدين حامدبن ابي الفخر كرماني كه در نيمه دوم قرن هفتم هجري تاليف شده است در شرح حال عارف مزبور به مسافرت او به شهر دزبول و ملاقاتش با عارفي به نام بوالعصاف اشاره شده است چون مسافرت او به شهر دزبول و ملاقاتش با عارفي به نام بوالعصاف اشاره شده است. چون اين ملاقات حدود سال 577 ق روي داده بنابراين شهر دزفول در اخر قرن ششم هجري احتمالا دزبول خوانده مي شده است مولانا عبدالرحمن جامي در كتاب نفحات الانس به ملاقات شيخ نجم الدين كبري با شيخ اسماعيل قصري در خانقاهي در دزپوهل اشاره مي كند. ياقوت حموي در اوايل سده هفتم از شهر دزفول با نام دزپهل و حمدالله مستوفي در اغاز قرن هشتم از دزفول و پل و قلعه ان ياد كرده اند ابن بطوطه در سفر نامه خود يكي از دروازه هاي شوشتر را دسبول ناميده است در نتيجه ما در مي يابيم كه نام دزفول يا دزبول از قرن ششم هجري شهرت داشته است دزفول به احتمال قوي از دو واژه دز يا دژ و فول احتمالا معرب پل تركيب يافته است . رويدادهاي تاريخي اين منطقه در دوره اسلامي اجمالا چنين است. y خوزستان از زمان فتح مسلمين تا قرن ها تحت حكومت بصر ه يا احيانا كوفه اداره مي شد در ان دوره دزفول يكي از ابادي هاي جنديشاپور بود پس از ويراني جنديشاپور دزفول تابع شوشتر شد و حكام شوشتري نايبي به دزفول مي فرستادند ظاهرا از سده سيزدهم هجري بود كه گاهگاه حاكم و يژه اي به دزفول فرستاده مي شد. جنديشاپور در سال 17 ق به دست مسلمان افتاده يعقوب ليث با گرفتن جنديشاپور خوزستان را نيز جزء متصرفات خود نموده و در 20 شوال 265 ق در اين شهر وفات يافت در دوره ديلميان خوزستان جزء متصرفات آنها بود و احمدبن بويه در سال 333 ق پس از فتح بصره اهواز و حدود آن را به دست آورد . از ان پس خوزستان جزء متصرفات ديالمه بغداد و سپس ديلميان فارس بود پس از ان در آغاز سده ششم خوزستان به دست امراي سلجوقي افتاد در ان هنگام گروه هايي از ايل ترك افشار به خوزستان آمدند در ميان اين قرن در دوره سلطان ملكشاه بن محمود يكي از امراي افشار به نام شومله يا شمله بر خوزستان دست يافت اين شخص و فرزندانش به مدت چهل سال بر خوزستان حكومت كردند خوارزمشاهيان كه از سال 590 تا 628 ق برغرب ايران حكومت ميكردن روزگاري بر اين سامان فرمان مي راندند هلاكوخان مغول يك سال بعد از فتح بغداد بر عراق و خوزستان تسلط يافت چندي بعد يوسف شاه بن الب ارغون پنجمين اتابك لرستان به حكم اباقاخان مغول حكمران اين ديار شد و از آن پس تا حدود آخر قرن هفتم هجري خوزستان در دست اتابكان لر بوده پس از آن خوزستان به دست شاه شيخ ابواسحق اينجو و سپس به دست سلسله ال مظفر فارس افتاد امير تيمور در سال 796 ق به دزفول و شوشتر وارد شد و اين دو شهر را از تصرف ال مظفر به در آورد صاحب روضه الصفا در اين باره مي نويسد حضرت صاحبقران چون در موضع دزفول نزول فرمود دهدار شمس الدين سعادت دستبوسي حاصل نموده بيست هزار خروار نقره به رسم پيشكش تسليم خازنان و آان حضرت از دزفول نهضت فرموده متوجه تستر شد. در اواخر دوره تيموري سيد محمد مشعشعي بر سراسر خوزستان دست يافت و از سال 844 تا 944 ق مشعشعيان بر خوزستان تسلط داشتند در اين سال شاه اسماعيل صفوي از عراق عرب به هويزه رفت و بساط سلطنت سلطان فياض پادشام مشعشعي را برچيد و بعد به جانب دزفول و شوشتر رهسپار شد و حكامي بر اين دو شهر گمارد . در آخرين روزهاي حكومت صفويان در سال 1134 ق حاج محمد محمد خان بن كلبعلي خان بن واخشتوخان حاكم دزفول شد پس از ان در دوره سلطنت نادر شاه نيز حكامي چند به دزقول آمدند و حكومت كردن به هنگام كشته شدن نادر محمدرضا خان نامي از افشار قرخلو حاكم شوشتر و دزفول بود در اين موقع شيرازه مملكت به يك باره از هم گسست و افراد مختلفي در شوشتر و دزفول هر چند روز حكومت را در دست گرفتند در اين ميان اعراب ال كثير و موالي هويزه و ال سلطان نيز آتش فتنه را بر افروختند اين فتنه در اندك زماني سرتاسر خوزستان راگرفت و باعث شد كه طوايف عرب كعب از نواحي قبال در كنار دريا به دورق آمده و باجنگ و خونريزي طوايف افشار را از ان ولايت بيرون بــرانند . در همان ايــام شورش و آشوب بــود كه افشا رها رامهرمز وكهگيلويه نيز از محل خود بيرون رفتند و پراكنده شدند بنابر نوشته بارون دوبد برخي از افشارها چون از دورق بيرون آمدند در نزديكي دزفول و شوشتر جاي گرفتند. در زمان كريم خان زند مردم دزفول به رقيب او علي مردان خان بن علي حيدر و سپس به زكي خان كه رانده درگاه كريم خان زند بود نزديك شدند و با كمك اعراب ال كثير در صدد ايجاد بلوايي بودند كه كريم خان در سال 1178 ق به دزفول آمد و آنها را قتل عام و سركوب كرد به قول مولف تذكره دزفول : تاريخ آمدن كريم خان در بلده دزفول عالمي خراب كرد= 1178 است. متعاقب آن قحطي و طاعون وحشتناكي شهر را فرا گرفت. در سال 1185 ق حاكم اين شهر خواجه ابوالقاسم بيكا نام داشت كه مردي متقي و زاهد و دانش دوست بود در زمان فتحعلي شاه شيخ مهدي بن شيخ محمدرضا از خاندان شيخ الاسلام و عاملي دزفول چند سالي حاكم شوشتر و دزفول بود . در 1221 ق فتحعليشاه حكومت خوزستان و كرمانشاهان را به فرزندش محمد علي ميرزا دولتشاه سپرد و او مهر قليخان بن مصطفي خان دولو ، محمدرضا خان مكري را به ترتيب از طرف خود به حكومت دزفول گمارد در سال 1252 ق منوچهر خان معتمد الدوله ، گرجي الاصل از طرف محمد شاه قاجار، حاكم كرمانشاه و اصفهان و بختياري و خوزستان گرديد او شورش جدايي خواهانه محمد تقي خان چها ر لنگ را كه در شوشتر و دزفول هواخواهاني پيدا كرده بود با شدت و قساوت سركوب كرد . در زمان او بسياري از قراء شوشتر و دزفول هواخواهاني پيدا كرده بود با شدت و قساوت سركوب كرد در زمان او بسياري از قراء شوشتر و دزفول خالي از سكنه شد . برادر او سرتيپ سليمان خان سهام الدوله كه مسيحي بود در 1257 ق به دزفول آمد و تا اوايل دوره ناصرالدين شاه حكومت دزفول را بعهده داشت . او به اسلام گرويد و از خود آثاري در دزفول به يادگار گذاشت كه هنوز چند تايي از آن باقيست . در دوره حكومت حشمت السلطنه در خوزستان بود كه ديولافوا باستانشناس فرانسوي همراه همسرش براي مطالعه اوليه باستانشناسي در شوش به دزفول آمد در ان هنگام حكومت دزفول بعهده آقا رضا مستوفي بود. در سالهاي 1316 تا 1320 ق حكومت خوزستان با شاهزاده عين الدوله بود كه با سخت گيري و استبداد توانست نظم و تمشيني به امور بدهد . در سال 1326 ق حاكم خوزستان سيف الدوله برادر عين الدوله بود و پس از او در سال 1327 فخر الملك حاكم خوزستان گرديد در اين هنگام نظم و امنيت از خوزستان رخت بر بسته بود و در هر محله از شهرهايي مانند شوشتر و دزفول خان يا آقايي فعال مايشاء بود . مضحك تر آنكه اين محله ها با هم به جنگ و دعوا نيز بر مي خاستند و كار انها به سنگر بندي كشيده و جدال ميان انها گاه سالها دوام مي يافت. goodman17th April 2008, 04:15 PMراستش من قصد توهین ندارم ولی داشتم سرچ میکردم به اینجا برخوردم و گفتم حتما جوابتونو بدو آخه من ارشد تاریخ میخونم.تا اونجایی که من میدوونم هیچ وقت دزفول پایتخت ایران نبوده اگه هم یه پل ساسانی داره اونم به خاطر شهر کهن و زیبای شوشتره .در اون زمانی که شاپور میخواست اسیرای رومی رو بیاره و برای راحتی و عبور و مرور خودش این پل رو واسه دزفول ساخت که اون زمان شوشتر (هیدالو) پایتختش بوده.راستش شما اگه میخواید یه مطلبی در اختیار کاربران عزیز بزارین سعی کنید بدون قصد وغرز و با تحقیق باشه(sepehr5282***********) ARYANA ESFAND17th April 2008, 06:03 PMدوست عزیز ممنون از تذکرتون حتما به این کاربر هم اطلاع داده خواهد شد... neginvareh5th July 2008, 12:09 AMببخشید دوست عزیز اگه دخالتی نباشه در مورد پایتخت بودنه شهر دزفول باید بگم که این دوستمون skyman کاملا درست نوشتن منم خواهرم ارشد تاریخ می خونه و من در این مورد از یکی از استادان ایشون سوال کردم ... در زمان شاپور دوم ساسانی ( ذولکتاف ) منطقه ای که الان از وسط شهر دزفول که همون پل باشه تا به مرز شهر شوش کشیده میشه در اون زمان پایتخت بوده و جندی شاپور نام داشته بعدها این شهر بزرگ شده و این مرز در وسطش قرار گرفته و کم کم اسمش تغییراتی داشته که مدتهاست بنام دزفول ثبت شده. اتفاقا من مدتهاست دنبال جواب این سوال بودم و اگه برنامه ی مرز پرگهر را چند شب پیش از شبکه جام جم د� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]

[مشاهده در: www.ri3k.eu]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 3272]