تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر که از آبروی برادر مسلمان خود دفاع کند مطمئناً بهشت بر او واجب می شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816433865




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عکس/ مادر پاشایی باعکس کودکی مرتضی خاطره گفت


واضح آرشیو وب فارسی:عصر هامون: به گزارش سرویس وبگردی عصرهامون خبرنگار اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان ؛  مادر مرحوم مرتضی پاشایی در آخرین پست اینستاگرام خود از انداختن چفیه به گردن پسرش توسط یک خانم سالمند در محرم سال 83 گفته است . وی این خاطره را این چنین شرح داده است :  امشب داشتم دفتر خاطراتم را ورق می زدم .  قسمتی از خاطرات در تاریخ بیست و هشتم بهمن هشتاد و سه مصادف با ششم محرم :  امشب مرتضی به عزاداری امام حسین (علیه السلام ) رفت و به من گفت که یک چفیه به او بدهم که در عزاداری به گردنش بیندازد ، گشتم ولی پیدا نکردم .  شب ، مرتضی که نوحه خوانی می کرد در مسیر خیابان یک خانم سالمند یک چفیه به گردنش انداخته بود و به مرتضی گفته بود که از کربلا آورده ام . وقتی این موضوع را در منزل مطرح کرد ما گریه کردیم و به خوش یمنی تعبیر کردیم و به مرتضی گفتیم ان شاالله به کربلا می رویم و از مرتضی خواستیم هر سال آن چفیه را به گردن بیندازد .  انتهای پیام/0720


شنبه ، ۲۳آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر هامون]
[مشاهده در: www.asrehamoon.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن