واضح آرشیو وب فارسی:الف: کروش نام آنها را که با قطر تبانی کردند، در جیبش دارد؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۰
جواد نکونام بعد از نزدیک به دو سال، دست به افشاگری جالبی زده است.به گزارش خبرآنلاین؛ او در گفت و گوی دیروز خود با خبرآنلاین پرده از این اتفاق جالب برداشت و گفت: «یکی از مسئولان ورزش به من گفت حواستان باشد، کروش تیم ملی را به قطری ها فروخته است....»نکونام در ادامه آن گفت و گوی همچنین تاکید کرد کارلوس کروش از ماجرا خبر داشت و حتی یک روز کامل با او در این باره حرف زده است. نکونام در لحظاتی که این جملات را بیان می کرد، تنها روی یک حرف اصرار داشت؛ اینکه «تاسف می خورم.» او متاسف بود که چطور یکی از مسئولان ورزش ایران چنین تصوری می کند؟ چطور او بی آنکه اصلا در جریان اتفاقات داخلی تیم باشد، چنین قضاوتی انجام می دهد؟ چطور یک مقام مسئول در ورزش ایران بی آنکه کنکاشی کند، شایعاتی را که بعضی از مخالفات کروش می سازند، جدی می گیرد و در آستانه بازی تیم ملی ایران و قطر، در اردو چنین جمله ای را به کاپیتان تیم ملی می گوید؟ آیا او تصور نمی کرد همین جمله ممکن است شالوده تیم ملی ایران را از هم بپاشد؟دفاع بازیکنان تیم ملی از کروشاین اتفاق درست در آستانه بازی ایران و قطر افتاد، وقتی تیم ملی در تهران اردو داشت. دقیقا روزی که گروهی از مسئولان ورزش برای حمایت از تیم ملی، تمرین کروش و شاگردانش را از نزدیک نگاه کردند، این شایعات قوت بیشتری گرفت. هر چند نکونام نامی از کسی نیاورد اما یک کنکاش ساده در آن روزها احتمالا نام این مسئول ورزشی را مقابل تان می گذارد. کروش در آن روزها هیچگاه واکنش تندی به این شایعات نشان نداد. این مربی در یکی از کنفرانس مطبوعاتی اش وقتی با چنین سوالی روبرو شد، پاسخ داد: «از این شایعه اطلاع دارم اما در گروه ما کره جنوبی، لبنان و ازبکستان هم ظاهرا با قطری ها همکاری می کنند و در گروه درگیر استرالیا با عراق و اردن با استرالیا همکاری می کنند. نمی دانم در کشورهای دیگر چه کسانی با قطر همکاری می کنند اما کسانیکه در ایران به این کشور کمک می کنند را می شناسم و نام آنها را پس از صعود به جام جهانی اعلام خواهم کرد.»در آن روزها تعدادی از بازیکنان تیم ملی هم به دفاع از کروش پرداختند؛ از همین نکونام بگیرید تا دژاگه و قوچان نژاد و خلعتبری و مابقی بازیکنان. حتی هادی عقیلی قبل از خداحافظی اش از تیم ملی، در مصاحبه ای گفت: «سئوال پرسیدن در خصوص این مسایل شان خبرنگار را زیر سئوال می برد. مگر ما کره را شکست دادیم آنها با ما تبانی کرده بودند که چنین مسایلی را مطرح می کنیم.»بعد از شکست تیم ملی مقابل ازبکستان، بعضی از رسانه های نزدیک به جناح مخالفان کروش روی این شایعات بیش از همیشه دامن زدند و کارلوس مجبور بود تا چند روز قبل از بازی حساس با قطر، این شایعات را بشنود. اما شب شکست این تیم در دوحه بود که کروش لبخند زنان به کنفرانس رفت و گفت: «تیم من شایسته این برد بود چون همه تلاش کرده بودیم.»پاسخ کروش به اتهام هاکروش بهتر از هرکس دیگری می دانست برای او قبل از بازی قطر چه نقشه هایی کشیده اند. خبرآنلاین آن روزها از این پشت پرده ها نوشت؛ از تصمیماتی که در نطفه خفه شد. نقشه این بود اگر کروش به قطر ببازد، منصوریان را سرمربی تیم ملی کنند؛ در حالی که کروش جدا از تیم ملی به ایران بازگردد. جالب اینجاست منصوریان در آن روزها از دوستان بسیار نزدیک کروش بود و روحش هم از این داستان ها خبر نداشت، از اینکه در اتاق فکر دیگری نقشه کشیده اند او را جانشین دوست نزدیکش کنند.کروش بعد از برد قطر و در حالی که از تمام این تصمیمات خبر داشت، می توانست همانجا پاسخ این شایعات و شایعه سازان را بدهد اما ترجیح داد خودش را درگیر بازی های رسانه ای نکند. بعد از صعود ایران به جام جهانی، وقتی سراغ کروش رفتیم و از او پرسیدیم که نمی خواهید در این باره حرف بزنید و نام آنها را که به قطر همکاری کرده اند اعلام کنید؛ پاسخ داد: «افرادی که آنموقع این شجاعت نادرست را به خرج دادند و گفتند کروش یا نبی بازیهای ایران را به قطر فروختهاند، اشخاصی بودند که هیچوقت درگیری و دغدغه فوتبال نداشتند. آنها غیر فوتبالی بودند و اصلاً ربطی به فوتبال نداشتند. من حتی در خانواده خودم، با نوهام یا قدیمها با پسرم بازی میکردم، باید برنده میشدم. حقیقت این است که من الان دیگر نمیتوانم با آنها بازی کنم چون منع شدهام! یادم هست وقتی در حیاط گلکوچک بازی میکردیم، من حتی وقتی مقابل نوه ۹ سالهام قرار میگرفتم، باید برنده میشدم. او را میزدم و پرتش میکردم کنار (خنده). اصلاً فرقی هم نمیکرد فوتبال بازی میکنیم یا شطرنج. من همیشه میخواهم برنده باشم و به خاطر همین چیزها حتی من را منع کردهاند که با نوه خودم فوتبال بازی کنم!»این آخرین جملات کروش درباره آن بحث های جنجالی بود. او خیلی از حرف ها را خورد. خیلی چیزها را نگفت. اما شاید سال ها سال بعد، او آنچه را که در آن روزها اتفاق افتاد، بازگو کند....
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]