تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):کسی که از روی بی میلی،بدون عذر و علت نمازجماعت را که اجتماع مسلمانان است ترک کند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820911232




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سکوت در مقابل حاشیه والیبالیست پیکان جایز بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


سکوت در مقابل حاشیه والیبالیست پیکان جایز بود؟ ورزش > والیبال - دو سه روز پیش اخبارى منتشر شد در حاشیه مسابقات والیبال قهرمانی باشگاه های جهان در برزیل.


امیر عباسی/ تيم پيكان به نمايندگي از كشورمان در مسابقات والیبال قهرمانی باشگاه های جهان حضور داشت و در پايان به مقام چهارمي جهان دست پيدا كرد. ظاهرا خبرى در روزنامه هاى ورزشي برزيل چاپ شده بود مبني بر رسوايي اخلاقي يكي از بازيكنان تيم پيكان و اينكه مسئولين برگزارى مسابقات او را از تورنمنت و حتي از كشور برزيل اخراج مي كنند و ايشان به تنهايي به ايران باز مي گردد .
تا اينجاى قضيه ، در صحت و سقم اتفاقات رخ داده ترديدى نيست زيرا منابع خبرى داخلي هم منتشرش كردند و بنده هم به استناد همين رسانه هاى داخلي نقل مي كنم. آنچه نمي دانيم و محتمل نخواهيم دانست اين است كه اصل قضيه چه بوده و چه اتفاقي افتاده است . ضمن اينكه به عنوان يك روان شناس ، مخالف رسانه اى كردن چنين رخدادهايي هستم اما اين را هم معتقدم كه وقتي موضوعي به بيرون درز كرد نبايد خبر ناقص به مردم داد . چون ذهن ، خاصيت تداعي و تمام كنندگي دارد لذا الباقيِ اخبار ناقص را خودش مي سازد و آنگاه است كه بازار شايعه داغ مي شود و البته در اين بازارِ داغ داغ ، عده اى هم مي سوزند . به هرحال اگر اين آدم مقصر است بايد اقداماتي صورت گيرد كه اجمالا به آنها اشاره كرده ام و اگر مقصر نيست چگونه مسئولين زيربار رفته اند كه اين بازيكن از مسابقات و كشور برگزار كننده اخراج شود ؟
من مي دانم كه اينگونه نوشته ها خيلي مشترى براى چاپ ندارد . چه بسا ديدگاه اين است كه موضوعي بود ، اتفاق افتاد و تمام شد . شخصی در آن ورِ دنيا كارى كرده نبايد به آن دامن زد . چند روزى هم گذشته پس بهتر است منتشر نشود . ولي موضوع اين است كه همين ساكت ماندن ها و به اصطلاح ، زيرسيبيلي رد كردن هاست كه منجر به ادامه اش مي شود ، همانطور كه گفتم در اينجا نمي خواهيم كار حقيقت يابي انجام دهيم كه مثلا چه شده و چه اتفاقي افتاده و آيا اصلا خبرى بوده يا نه ؟ اينگونه موارد غالبا مصداق " تا نباشد چيزكي مردم ( رسانه ها ) نگويند چيزها " است . هم عقل و هم تجربه به ما مي گويد كه خبرهايي بوده احتمالا كه بالاخره در خروجي اخبار قرار گرفته است .براى من به عنوان يك تماشاگر و علاقمند به مسابقات ورزشي ، اهميتي ندارد كه اصل داستان چه بوده .چرا كه نه اولين بار است چنين بي اخلاقي ها و بد اخلاقي ها را در بالاترين سطح ورزش قهرماني كشور شاهد مي شويم و نه يقينا آخرين بار خواهد بود . تنها با يارى جستن از حافظه مي توان فهرستي از اينگونه رفتارهاى شرم آور را در ماه ها و سال هاى گذشته در رشته هاى مختلف ورزش كشور بازگو كرد و نيازى نيست كه به آرشيو و اسناد و مدارك مراجعه كنيم. حيرت آور اينكه گاه چنان توجيه هاى عجيب و غريبي از سوى مسئولين ذيربط ارائه مي شود . به گونه اى كه بعضا توجيه انجام شده از نفس اتفاق رخ داده زشت تر و بي شرمانه تر به نظر مي رسد. گويي با فرهنگ عذر خواهي و معذرت اساسا بيگانه ايم . فرهنگ استعفا و كناره گيرى را هم كه اصلا حرفش را نزنيد . همين امروز در اخبار شنيديم كه به دنبال آتش سوزى در يك كلوپ شبانه در بخارست روماني و كشته شدن عده اى ، نخست وزير و دولت روماني استعفا كرده است .
هرچقدر هم عادت كرده باشيم كه از كنار رخدادهايي از اين دست بگذريم و آب از آب تكان نخورد ، اما ، به عنوان يك دانشگاهي كه موظف به برخوردارى از يك نگاه مصلحانه است ، وظيفه و تكليف مي دانم كه نكاتي را بيان كنم . شايد كه فرجي حاصل شود . اين همان چيزى است كه آنرا مبناى نظرى يك فرهنگ مي نامند . اين مقدمه اى بر مقوله فرهنگ سازيست كه انتظار داريم نسبت به آن اقدام شود. بالاخره بايد كار را از جايي آغاز كرد .
١- چرا اينگونه رخدادها مورد آسيب شناسي قرار نميگيرد. چرا روان شناس ها ، متخصصين مسائل فرهنگي و جامعه شناس ها روى اين حوادث به عنوان يك پديده ناميمون متمركز نمي شوند. انتظار اين است كه مبتني بر روابط علت و معلولي به بررسي پرداخته شود . ما در علم روان شناسي بر اين اصل واقف هستيم كه " رفتارها تصادفي نيستند " و يا اين اصل كه " رفتار معلول است " . چرا در پي سبب شناسي اين بي اخلاقي ها نيستيم ؟ گمان نكنيم كه اينها اتفاقات خرد و ناچيزى هستند . خاستگاه هر فاجعه ، سهل انگارى و ساده پنداريست . اينگونه رخدادها با چه چيز اين مملكت همگون و همسان است ؟ با فرهنگ ديرين و غني اش ؟ با حكومت ديني و مكتبي اش ؟ با عرف و هنجارهاى اجتماعي اش ؟ لاابالي گرى و بي قيدى در كجاى اين جامعه تعريف و توجيه دارد ؟
٢-هر بازيكن ،هر مربي ، هر عضو ديگر از يك تيم اعزامي به مثابه نماينده اين مملكت محسوب مي شود . پيراهن تيم ايراني اعم از باشگاهي و ملي نه فقط منقوش به پرچم و لفظ ايران كه حاوى فرهنگ و مكتب و تاريخ اين مرز و بوم است . آيا هيچ نظارتي بر افرادى كه اين پيراهن را مي پوشند وجود ندارد ؟ من قويا تاكيد مي كنم كه بازيكنان در اين سطح بايد تحت آموزش هاى سيستماتيك قرار بگيرند . خطاها گاه جبران ناپذيرند. آبروى مملكت را دست چه كساني مي سپاريم ؟ فراموش نكنيم كه برد جهاني ورزش همين است . يك تيم باشگاهي ، مي شود همه آن كشور . در برزيل نمي گويند تيم پيكان . مي گويند : ايراني ها .بنابراين توصيه مي كنم پيش از آنكه بخواهيم تيم يا نفرى را به مسابقات و تورنمت هاى خارجي بفرستيم ، جلسات توجيهي بگذاريم . از فرهنگ كشور مقصد بگوييم . از علائق و سلائق شان اطلاعاتي ارائه دهيم . بگوييم كه پوشش مردم فلان كشور چنين است . بگوييم و آموزش دهيم كه زنان فلان كشور مبتني بر مولفه هاى فرهنگي خودشان ، در مواجهه با ميهمانان و بيگانه ها ، لبخند مي زنند. بگوييم تا بدانند كه در فلان كشور ، نگاه كردن و خيره شدن به انسان ها ، مصداق تجاوز است و مستوجب تنبيه و جريمه . بد و خوب و درست و غلطش را كار نداريم . اما ياد بدهيم كه نه آن پوشش خاص نشان هرزگيست و نه اين لبخند به معناى اشاعه فسق و فساد است . ما ميهمانيم و موظف به احترام .
٣- تعجب مي كنم . در مورد اين اتفاق آخرى ( باشگاه پيكان ) مي گويند سرپرست و مديرعامل و مربي و ...... همراه تيم بوده است . وقتي چنين اتفاقي رخ مي دهد آنان كجا هستند . سرشان به چه كارى مهمتر از كنترل تيم و بازيكن مشغول است ؟ گيرم كه يك بي اخلاقي هم صورت گرفته . گيرم بي عقلي سنگي برچاهي افكنده ، چرا نميتوانند مانع رسانه اى شدن آن بشوند ؟ اصلا مگر مدير و سرپرست و رئيس و ..... چه كاره اند ؟ روشن است كه به هر شكلي بايد نفوذ كنند تا از تبليغات منفي و رسانه اى شدن آن جلوگيرى كنند . مديريت تيم يعني همين .
٤- بازيكن خاطي نبايد به حال خود رها شود . خطاكار است به جاى خود اما درسي كه آموخته مي شود چيست ؟ حتي اگر قضيه رسانه اى نشود نيز ،بازيكن بايد در چارچوب درون سيستمي تيم مورد مواخذه قرار گيرد. بايد باز سازى شود . ريكاورى كه فقط متعلق به عضلات و بافت هاى بدن نيست ! هركس كه به عنوان نماينده مملكت از كشور خارج مي شود اعم از مربي و سرپرست و بازيكن و پزشك و مدير و خبرنگار بايد بداند كه يك نظام پاسخگويي وجود دارد . خطا مي كنند ، جنجالي به پا مي شود ، عده اى به سرپوش گذاشتن مي پردازند ، اخبار و حوادث جديد كه از راه مي رسد ، قضيه فراموش مي شود و ديگر هيچ. تا يك خطا و رسوايي ديگر .محرك اصلي نگارش اين گفتار نيز همين بوده .
٥- " عيب آن گفتي ، هنرش نيز بگوى " . مجموعه هايي مثل تيم ملي واليبال را هم مي بينيم . براى همين وقتي از رفتار و پوشش بازيكنان و نحوه سرپرستي چنين تيم هايي ايراد مي گيرند انسان حيرت مي كند .اين بازيكنان با آن قد رعنا و اندام ورزشي و تيپ سينمائي شان در اين سه چهار سال چند بار دور جهان چرخيده اند . از ژاپن بگيريد تا لهستان تا امريكا تا كوبا و برزيل تا مصر و فنلاند . اينان نمايندگان راستين فرهنگ ايراني هستند . يك بار ، يك رفتار نابجا ، يك خبر ناگوار ، و يك بي اخلاقي و بد اخلاقي نديده ايم و نشنيده ايم .از اين روست كه مي گوييم كوبيدن چنين سرمايه هايي به خاطر يكي دو باخت ، هدر دادن منابع است . اينان مي دانند كه لوگوى ايران و پرچم مان بر سينه شان نقش بسته. كمي خويشتن دار باشيم . اينها مقتدرانه مي روند و قدرتمندانه برمي گردند . وگرنه اينها هم جوان هستند و مثل هركسي نفس اماره دارند . وقتي خبر نابخردى تيمي يا بازيكني را مي شنويم قدر اينان را بيشتر مي دانيم . آن هم بازيكناني در سطح اول جهان . اينان قهرمانان راستين اخلاقند . نتايج هيچ اهميتي ندارد . حال آنكه با همين يكي دو باخت به محاق مي روند و هركس به خلوتي اجبارى تن مي دهد . چرا؟ آيا فضاى ورزشي ما تا اين حد بيرحم و آزاردهنده است ؟ واقعا عجيب است ! همين تيم ملي وقتي از ژاپن برگشت به خاطر افت كيفي تيم و يكي دو نتيجه ضعيف ، يك ماه تمام تبديل شد به خوراك خبرى رسانه ها . صدا و سيما سنگ تمام گذاشت و هرچه كارشناس و كارنشناس بود از گوشه كنار فراخوان داد و از محتواى اينيستاگرام بازيكنان گرفته تا لباس پوشيدنشان زير سوال رفت . عذر سرپرست تيم را خواستند و همه شدند معلم اخلاق! نمي دانم الان اين كارشناسان كجا هستند ؟ برنامه سازها و مجريان چه مي كنند ؟ آيا براى صدا و سيما و رسانه ها ، نتيجه يك بازى فراتر و مهمتر از بد اخلاقي ها و لاقيدى هاست ؟حالا چند ماه بعد كه انشاالله تيم ملي راهش را به المپيك باز كرد ببينيد كه چه قهرمانان بي نظيرى خواهند شد اين مغضوبين !
اگر كساني گمان مي كنند كه اين گفتار - احتمالا - مته به خشخاش گذاشته يا اغراق كرده ، بهتر است بارديگر نگاهي به انعكاس اينگونه اخبار در خارج از ايران بيندازند . از سوى ديگر ، الگو هايي در اين زمينه وجود دارد . مي توانيم رفتار آنان را نيز بررسي كنيم . الگوهايي مثل ورزش چين ، شوروى سابق ، آلمان ، تاحدودى كوبا ، ژاپن و ... مفهوم واقعي نظم ، ديسيپلين ، انتظام و اقتدار را مي توان در آنها يافت . تيم هايي كه حتي وقتي رو به افول هستند و مي بازند نيز قابل احترامند. مردم ، رسانه ها و كارشناسان درهمه حال برايشان ايستاده كف ميزنند . زيرا آنان حتي اگر ببازند نيز پيوسته در اخلاق و شخصيت برنده اند . اينگونه است كه بر بام جهان مي ايستند و همگان اين را مي دانند.
43 43

کلید واژه ها: والیبال -




یکشنبه 17 آبان 1394 - 09:02:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن