تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838044913
نوستالژی روزهای دانشآموزی
واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/گروه فرهنگی : هرچند مهرماه یادآور مدرسه و روزهای دانش آموزی است اما آبان ماه هم بواسطه نامیدن شدن یکی از ۳۰ روزش به نام دانش آموز یادآور ماهیت مدرسه و خاطرات خاص آن روزها است. روزهایی که خاطرات ابدی ۹ ماه از سال که هر روز به جز جمعهها تکرار شده را برای بسیاری ثبت کرده است. مدرسه در پستوی ذهن همه ما نوستالژی جذابی است حتی اگر ما با خوشحالی به دانش آموزان امروز فخر بفروشیم که از «شر» مدرسه راحت شدهایم. خاطرات مدرسه همیشگی است؛ مخصوصا روز اول و کلاس اولش که تا همیشه با ماست.گیل نگاه به بهانه روز دانش آموز به سراغ چند چهره فرهنگی، سیاسی و اجتماعی گیلان رفته و از آنان درباره خاطرات دوران دانشآموزی پرسیده است. چهرههایی که هر کدام مانند کودکان امروز،گاه از مدرسه گریزان بودند وگاه بیتفاوت،برخی شیطنتها کرده و تعدادی از شلوغی و سروصدای بچهها بیزار بودند. افرادی که عموما از یادآوری خاطرات کودکی و ماه مهرشان خنده بر لب داشتند. این افراد مانند دانش آموزان امروز از پشت همین میز و نیمکتها و عموما میز و نیمکتهای چوبی چند نفره به موقعیت امروزشان رسیدند؛کارگردان،شاعر، نویسنده، عضو شورای شهر، نماینده مجلس، مدیر و… مادر، همراه روز اول مدرسه
غلامعلی جعفرزاده نماینده فعلی رشت در مجلس پیش از آنکه در پارلمان حضور پیدا کند مشاور رئیس جمهور در امور ایثارگران رئیس مرکز پشتیبانی سازمان جانبازان کشور، قائم مقام معاون اداری و پشتیبانی بنیاد شهید و امور ایثارگران رئیس سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران گیلان، مدیر کل جانبازان استان گیلان، مدیر کل جانبازان شمال غرب استان تهران، عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان استان گیلان، عضو هیات علمی دانشگاه گیلان بود.او که اوایل دهه ۵۰ به عنوان دانش آموز در مدرسه حضور پیدا کرد بعد از اخذ فوق لیسانس مهندسی عمران دانشگاه گیلان در ۴۹ سالگی هنوز عادت آموختن را ترک نکرده و در حال طی مراحل پایانی رساله دکترای خود است.جعفرزاده که متولد ۱۳۴۵ است به گیل نگاه گفت: روز اول با همراهی مادرم در مدرسه حضور پیدا کردم و تا جایی که در خاطر دارم ترسی از حضور در جای جدید نداشتم. یعنی اینکه در کلاس گریه کنم یا نقشه فرار به سوی خانه را بکشم جز برنامههایم نبود. متاسفانه اسم معلم کلاس اول که یک خانم بود را در خاطر ندارم. به طور تقریبی خاطرات و اسامی معلمان را از کلاس سوم به بعد در خاطر دارم. دوران مدرسه شاید در دوران کودکی و نوجوانی برای عدهای طاقت فرسا و تکراری به نظر بیاید اما وقتی بزرگتر شدند متوجه اهمیت درس و مدرسه میشوند. کما اینکه میبینیم تعداد زیادی از مردم در حالی که دارای موقعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند اما باز هم تلاش میکنند مدارج بالای علمی را کسب کنند. نفر اول صف،فراری از سروصدا
محمدعلی ثابت قدم شهردار رشت که متولد سال ۱۳۵۳ در رشت است، صاحب مدرک دکترا در رشته شهرسازی با گرایش اقتصاد و مدیریت شهری است.ثابت قدم قبل از در اختیار گرفتن صندلی شهرداری رشت سمتهایی مانند معاون مدیر کل بنیاد مستضعفان استان گیلان، مدیر کل مهندسی بنیاد مستضعفان و جانبازان کشور، مدیرکل تامین مسکن بنیاد شهید و امور ایثارگران، معاون برنامهریزی و امور اقتصادی سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران را برعهده داشت.شهردار رشت هم درباره روزهای مدرسه و چگونگی حضورش در مدرسه به گیل نگاه گفت: سال ۱۳۶۰ کلاس اول را در مدرسه مهرآیین رشت آغاز کردم و روز اول با برادرم که کلاس پنجم بود به مدرسه رفتم. نام معلم ما هم خانم اربابی بود.با خنده میگوید که پدر و مادرش به نوعی برادرش را مامور مراقبت و پاییدن او گذاشته بودند. هر چند که ما برای رفت و آمد به این مدرسه تا منزل که در حوالی چهارراه میکاییل قرار داشت هم از سرویس استفاده میکردیم.مهرآیین ۱۰ کلاسه بود و دانش آموزان پایه اول به دو کلاس تقسیم شده بودند. مدرسهای که در حال حاضر نوسازی شده است و بخشی از فضای آن روز مدرسه به خیابان تبدیل شد.در خاطرم است به دلیل آنکه جثه کوچکی داشتم معمولا نفر اول صف بودم و در تخت اول کلاس مینشستم.چون تعداد دانش آموزان زیاد بود در هر تخت گاهی چهار نفر هم کنار هم مینشستند. موضوعی که گاهی با استقبال دانش آموزانی که کمتر به درس توجه داشتند هم بود چون بستر خیلی خوبی را برای تقلب آنها ایجاد میکرد.ثابت قدم یادش میآید که تحمل سرو صدای تعداد زیاد دانش آموز در کلاس و حیاط برایش دشوار بود. او از این ماجرا خاطرهای هم در ذهن دارد: وقتی کلاس اول بودم یک روز مادرم برای صحبت با معلم و پرس و جوی از وضعیت درسی در مدرسه حضور پیدا کرده بود. هنگام صحبت مادرم با معلم دم در کلاس، بچههای کلاس با سرو صدا در حال شیطنت بودند. مادرم همیشه این خاطره را تعریف میکند که در میان شیطنت و سروصدای بچهها من دستهایم را روی گوش گذاشته بودم تا سروصدای کمتری بشنوم. کاری که زیاد انجام میدادم چون اصولا محیطهای پرسرو صدا را دوست نداشتم.ثابت قدم با خنده میگوید نمیداند علی رغم این روحیه که تا الان هم تقریبا با او همراه بوده چرا جای پرسرو صدا (از نظرحواشی) مانند شهرداری را برای کار انتخاب کرده است. تجربه جهشی با مادری که معلم بود
فرانک پیشگر عضو شورای شهر رشت هم خاطراتی جالبی از مقطع ابتدایی در حافظه خود دارد.پیشگر که در حال حاضر دانشجوی دکتری محیط زیست و عضو هیات علمی و مدیرگروه عمران دانشگاه آزاد فومن است به گیل نگاه گفت که حدودا دو سال قبل از آنکه رسما به عنوان دانش آموز نامش در جایی ثبت شود خواندن و نوشتن را یاد گرفته بود.پیشگر ماجرای باسواد شدن زودهنگام خود را اینگونه شرح داد: مادرم معلم کلاس اول بود و من از دوسال قبل از کلاس اول همراه مادرم به مدارس روستاهای اطراف فومن میرفتم و قبل از کلاس اول کاملا سواد خواندن و نوشتن داشتم.زمانی که طبق شناسنامه خودم باید به کلاس اول میرفتم مادرم هم اسم من را به عنوان دانش آموز پایه اول در مدرسهای در فومن نوشت ولی با مدیر مدرسه صحبت کرد که من در طول سال از کلاس دوم آن مدرسه استفاده کنم.خلاصه اینکه من در کلاس دوم مینشستم ولی در زمان امتحانات ثلثها و پرسشهای شفاهی در کلاس اول حضور داشتم یعنی در تمام طول تحصیل کلاس اولم بین این دو کلاس در رفت و آمد بودم.شهریور آن سال تحصیلی هم کلاس دوم ابتدایی را امتحان دادم. یادم میآید که تابستان آن سال هم کتابهای دوم دبستان را مرور میکردم و نگران امتحانات شهریورماه بودم. البته جهشی خواندن یک پایه در آن مقطع فشار زیادی به من وارد کرد ولی بعدها که بزرگ شدم از این تصمیم خانوادهام راضی بودم.الان که به موضوع فکر میکنم نمیدانم باید اسم معلم کلاس اولم را خانم فرخنده (صدیقه) عسگرپور که مادرم است بگویم که به من سواد خواندن و نوشتن آموخت. یا خانم بزرگی معلمی که به عنوان کلاس اول در آن مدرسه ثبت نام کرده بودم و فقط در زمان امتحانات در کلاسش حضور داشتم. از مدرسه سر کوچه تا سکونی به جای ستونی
رضا رسولی عضو شورای شهر رشت از دوران مدرسهاش خاطرات خوبی دارد. او میگوید که هر چند رسما از سال ۶۲ وارد مدرسه و کلاس اول شد اما به دلیل معلم بودن مادرش روزهای زیادی قبل از ورود رسمیاش را بین دانش آموزان سپری کرده بود. رسولی بعد از پایان موفقیت آمیز دوران تحصیلش تا دیپلم در رشته مهندسی عمران دانشگاه گیلان پذیرفته و با رتبه ممتاز فارغ التحصیل شد. کمی بعد این رویه در کارشناسی ارشد عمران -حمل و نقل ترافیک در دانشگاه علم و صنعت ایران هم تکرار شد. رسولی که در حال حاضر دانشجوی مقطع دکتری است درباره روزهای مدرسه خود به گیل نگاه گفت:روز اول مدرسه بسیاری از دانش آموزان در حال گریه و زاری بودند و من هم با تعجب به آنها نگاه میکردم. چون مادرم فرهنگی بود و من عملا هر روز مدرسه میرفتم و عادت داشتم به محیط مدرسه.البته دبستان راه شهدا هم بسیار نزدیک به خانه آن موقع و فعلی ما بود که نبش بن بست سلیقه، یعنی دقیقا سر کوچه محل زندگی ما در خیابان سعدی قرار داشت.در خاطر دارم که روز اول معلم ما خانم سکوتی مشغول آموزش یکسری مفاهیم بود و تعدادی مربع را نشان میداد که به صورت افقی و عمودی چیده میشدند. معلم ما داشت یاد میداد که اینها «سطری» و «ستونی» هستند. بعد من به جای ستونی میگفتم سکونی! با اینکه همه با هم تکرار میکردیم، ولی خانم معلم صدای من را تشخیص داد و بعد از اینکه از من خواست به تنهایی تکرار کنم، اشتباه من را اصلاح کرد. عملیات فرار از مدرسه بعد از خروج پدر
علی بهارمست معاون شهردار رشت در پاسخ سوال و درخواست گیل نگاه به یادآوری خاطراتش از سالهای گذشته پرداخت.مدیر امروز شهرداری البته سالها برای باشگاههای گیلانی توپ زده و در تیمهای استقلال رشت، شهرداری رشت و استقلال شهرداری رشت و سپیدرود و فجرسپیدرود و فجرتهران عضویت داشت و به دلایل شغلی خیلی زود در ۲۸ سالگی از فوتبال کناره گیری کرد.بهارمست که متولد ۱۳۵۳ در رشت است میگوید: من مقطع ابتدایی را در مدرسه فخر در خیابان نامجوی تهران سپری کردم. متاسفانه اسم معلم کلاس اولم را در خاطر ندارم. اما هنوز فراموش نکردهام که پدرم روز اول من را تا مدرسه رساند اما من به دلیل نگرانی که از فضای مدرسه و دور شدن از محیط خانه داشتم بلافاصله بعد از رفتن پدرم از حیاط من هم از مدرسه خارج شدم و حتی قبل از بابا به خانه رسیدم. وقتی پدرم مرا در خانه دید طبیعتا خوشحال نشد و غرغرهای معمول پدر و مادرها را انجام داد و بعد هم نصیحت پدرانه بود. در ذهن کودکانهام آن روز خودم را از مدرسه نجات دادم اما از آن روز تا ۹ماه بعد من هر روز در مدرسه بودم. داستانی که تا ۱۱ سال بعد هم تکرار شد. البته کاملا یادم است که تا کلاس سوم همیشه از روز اول مدرسه میترسیدم و تا دو سه روز احساس ناراحتی داشتم. فراموش نشدنی مثل دست نوازشگر معلم
دکتر فیروز فاضلی مدیر کل فرهنگ و ارشاد گیلان که متولد ۱۵ آبان ۱۳۴۴ در پره سر رضوانشهر است. خاطرات روز اول مدرسهاش را با جزییات در خاطر دارد. نگاه فاضلی به آن ایام به دلیل آمیختگیاش با زبان فارسی زیبا و دلنشین است.فاضلی سال ۱۳۶۳ دیپلم فرهنگ و ادب خود را در زادگاهش به پایان برد و در بهمن ماه ۱۳۶۶ دورهی کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان را با معدل ۱۹/۰۳ به اتمام رسانده و به عنوان شاگرد اول گروه ادبیات و دانشکده علوم انسانی دست پیدا کرد. مدیر کل فرهنگ و ارشاد گیلان بدون وقفه درآزمون کارشناسی ارشد دانشگاههای تهران، تربیت معلم و تربیت مدرس پذیرفته شد و دوره کارشناسی ارشد را هم در دانشگاه تربیت مدرس سپری کرد. فاضلی سال ۱۳۷۱ در دورهی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم و در سال ۱۳۷۸ از پایان نامه دورهی دکتری خود دفاع کرد. فاضلی که در دو دهه گذشته در پستهای اجرایی مختلف هم حضور داشته میگوید دوست دارم همیشه خودم را معلم بخوانم. خاطره این استاد دانشگاه گیلان از روز و کلاس اول مدرسهاش در پره سر را میخوانیم.کسی که «گذشته» خود را فراموش میکند نمیتواند «حال» را درست کند و مطمنا آینده بهتری نخواهد داشت. این جمله درونی شده را از خودم دارم و همیشه میگویم که تاریخ را کسانی خراب کردهاند که میخواستند گذشته خود را پاک کنند.زادگاه بنده شهری است به نام پره سر تالش؛ سه راه دانشگاه به طرف دریا چهارمین خانه هنوز خانه پدری بنده است.اوایل دهه ۵۰ در پره سر دو روز مانده به مدرسه، پسران را نزد مرد آرایشگری که به «استاد نصیب» معروف بود میبردند تا موهایشان را کوتاه کند. این استاد اگر به کسی خیلی لطف داشت با ماشینی شماره ۲ و نه حتی ۴ موها را کوتاه میکرد که دندههایش سالم و نشکسته بود.اگر هم با کسی و خانوادهاش خرده حسابی داشت با ماشین دنده شکسته به سراغ موهایش میرفت تا نوازشی هم داده باشد. (با خنده)برای عکس مدرسه هم باید میرفتیم پیش مردی به نام گلعلی زارع بود که ما را روی نیمکتب ۴ نفره مینشاند و یک عکس میگرفت و بعد عکسها را جدا میکرد. این عکسها هم به نوعی مدرک جرم بود چون سرو صورت پر از شیطنتهای و زنبور و حشره گزیدگیها تابستان بود و کمتر صورت در عکسها سالم دیده میشد.من متولد آبان و نیمه دومی هستم. روزی که مادرم دستم را گرفت و به سمت مدرسه رفتیم من به بچهها در مسیر مدرسه نگاه میکردم. تعدادی گریان بودند و برخی هم میخندیدند. هرگز فراموش نمیکنم که پیراهن سفید و شلوار سرمهای و کفشم هم تا جایی که یادم میآید از کفشهای ملی بود. چون کفش بلا کمی گرانتر از ملی بود. پدرم سرگروهبان بود و حقوقش حدود ۶۰۰ تومان حقوق دریافت میکرد و خرید کفش گران برای ما امکان پذیر نبود.به معلم، خانم فرهنگ میگفتیم و کیف ما هم پلاستیکهای معمولی بود و با نخی مانند جعبههای شیرینی دور کتابها را برایمان میبستند تا از هم جدا نشود یعنی در مدارس روستایی آن زمان کمتر دانش آموزی کیف داشت.وارد حیاط بزرگ دبستان گلریز شدیم. مدرسهای که دروازهای قرمز داشت و از در چهار تکهایاش فقط دو تکه باز بود.وارد حیاط که شدیم با مردی مواجه شدم که کلاه بر سر و کفش پاشنه بخواب به پا و چوب سرخ شده انار هم در دست داشت. بعدها فهمیدم که برخلاف ظاهرش قلب مهربانی دارد. این مرد آقای باغچه سرایی ناظم مدرسه بود. مدیر مدرسه هم مردی به خسرو یگانه بود که پیراهنی سفید، کت و شلوار سرمهای و کفشی که آیینه گونه میشد موها را در آن شانه کرد بر پا داشت. آقای مدیر سر صف در صحبتهای کوتاهی خودش را معرفی کرد و آقای ناظم هم اسامی را خواند.منتهی الیه سمت چپ کلاس جای بنده بود. دقایقی بعد خانم معلمی وارد کلاس شد که در طول زندگیام هرگاه واژه متانت و مهربانی در ذهنم تداعی میشود این خانم که پارسینژاد نام داشت و اهل انزلی بود به ذهنم میآید. سخنان اولیه این خانم معلم بسیار ساده اما عمیق بود. یک عمر است که میخواهم این جملات او را معنا کنم.با چهرهای مهربان گفت بچههای من، به جایی آمدهاید که میخواهید دانا شوید و از طریق دانایی، توانایی به دست آورید.یادم است که آن روز معلم مهربان ما هنگام صحبت دقایقی دست پرمهرش بر روی سر پسربچهای مانده بود که با ماشین شماره ۲ زده شده بود. از آن زمان سالها میگذرد اما هرگاه مرا برای مراسم اول مهر و بازگشایی مدرسه یا دانشگاهها و بزرگداشت معلم دعوت میکنند همیشه یاد دست نوازشگر معلمی میافتم که آن روز برسر بنده بود. کلاس اول با مدیر فرانسوی از شبستر تا رشت
علیرضا پنجهای شاعر، روزنامه نگار و سردبیر هفته نامه دوات خاطراتی از کلاس اول و مقطع ابتدای اش را اینگونه برای گیل نگاه شرح داده است:چون پدرم شهردار گرگر علمدار و شبستر بود من اول دبستان را در تبریز مدرسه انوشیروان که مدیرش یک کشیک فرانسوی بود (درست معادل مدرسه ارامنه رشت) درس میخواندم.ما به مدیر میگفتیم ممپر؛که مرد چاق،خپل،سیاهپوش با لباس کشیشها بود.صبح فارسی و عصر تا چهار فرانسه میخواندیم. یعنی کلاس اول سال ۴۶ را در مدرسه انوشیروان مسیحیان فرانسوی خواندم. اغلب هم که از سرویس فولکس واگن استیشن جا میماندم راننده فولکس قورباغهای که بعدها تصادف کرد و بنز سیاه ۱۸۰پدر که از پول فروش خانهمان در تهران خریده شده بود میآمد دنبالم.حبیب شوفر با ترانههای عوام و خاص شوفرها تا انوشیروان مرا میبرد. گاه یواشکی کله و پاچهای هم با یکدیگر میخوردیم، چون پدر دیر میرسید به تبریز و اغلب شبها یا پارک شاگلی بودیم یا راه آ هن و دیر میرسیدیم خانه. شاید چون پدر پیش از کار در وزارت کشور پهلوی اول، جز نخستین فارغ التحصیلان مدرسه زبانهای خارجی رشت بود و مدرس زبان فرانسه، مرا به این مدرسه فرستاده بود. او دوست داشت تنها پسرش قاضی شود که نشد. البته وصیتش را با کمی تغییر -وکالت – مزدک نوهاش اجرا کرد.پدر سوم بهمن ۴۸ در تبعید دوم از خلخال هنوز خود را به فرمانداری ماهشهر معرفی نکرده در مهمانخانه این شهر در سن ۴۹سالگی به طرز کاملا مشکوک در گذشت. بنابر وصیت شفاهیاش در وادى السلام قم نزدیک نواب صفوی پس از شانزده روز گمشدن جسد از سردخانه اهواز در خاک غنود.تبعید پدر بر اساس گزارشهای بازرسان شاهنشاهی سبب شد تا در خلخال در دبستانی معمولی کلاس دوم را بخوانم و از سوم دبستان بیاییم در مدرسه رشیدی دانشسرا یا همان خیابان آ ل بویه رشت. من از معلمان اول ابتداییام نام معلم فارسی و فرانسه را به یاد ندارم. اما ناهارخوردن در سالن کلیسا را در خاطر دارم که ظهرها درست مانند لوکیشنهای هری پاتر دور میز بلندی روی نیمکتها مینشستیم و ممپر یا همان مدیر چاقمان هم ناخنکی بر ناهار خوری همگیمان میزد. ناهار هم که دیر میشد ساعت ۱۲ظهر مامان میآمد و با هم در رستوران نزدیک مدرسه اغلب چلوکباب میخوردیم. اینها خوب یادم است از کلاس اول و جشن پایان سال البته و کت خردلیام را که جا گذاشتم در سالن نمایش مدرسه انوشیروان به یاد میآ ورم.روزی را هم یادم است که هنگام رفتن به رستوران داشتم به مامان از سختی درس میگفتم که معلم مان پشت سرمان بود. شنید، بعد از آن البته رعایتم را میکرد.یاد خواهرم ملک هم به خیر و روحش قرین آرامش چون یگانه داداشش بودم که اول دبستان بود. خیلی جور مشق زبان فرانسهام را کشید. البته سوسن خواهر دیگرم جوراب پام میکرد، فرشته کیف کوچولو و تپل مدرسه را میبست، مامان بند کفشم را میبست و درست هم میپوشاند؛ چون این پا و آن پا میپوشیدم. معلم ایرانی زبان فرانسهام در حد سایه در یادم هست. اما معلم زبان فارسیام را اصلا در یاد ندارم. چه خاطراتی که در این نوشته احیا شدند، باری گذشت و میگذرد این نیز… کتک از پدر پاسبان به خاطر فوتبال
رضا میرمعنوی بازیگر، کارگردان و مدرس دانشگاه که سال ۱۳۲۹ در محله ساغریسازان رشت به دنیا آمد، دوران ابتدایی را در رشت و دوران متوسطه را در تهران سپری کرد. این هنرمند گیلانی نه تنها روز اول مدرسه که نقشهای روی لباسهایش را با جزییات در ذهن دارد. میرمعنوی که بیش از ۲۰ سریال تلویزیونی شبکهای و بیش از ۱۲۰ اثر نمایشی را در کارنامه خود قرار داد. درباره کلاس اولش به گیل نگاه گفت:به اتفاق مادر خدابیامرزم روز اول در مدرسه علمیه که در ساغریسازان رشت قرار داشت حضور پیدا کردم. مدرسه ما اول کوچه بلورچیان بود وحیاط آن پشت ساختمان قرار داشت و ساختمانی قدیمی ویلایی بود.لباس من هم سرمهای بود و روی یقهاش پارچهای سفید دوخته شده بود. نام معلم کلاس اولم هم خانم مهراسفند زنی تقریبا چاق و بشدت مهربان بود.یکی از خاطراتی که از این مدرسه دارم این است که یک روز بخاطر بازی فوتبال دیر کردم و پدرم که پاسبان بود و محل گشتیاش ساغریسازان بود من را جلوی مدرسه دید و به داخل مدرسه برد و حسابی با باتوم کتکم زد که خانم مهراسفند معلم مدرسه من را نجات داد. وحشت روز اول مدرسه و چهرههای مشابه
معصومه نیک کار سرپرست معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی گیلان هم هرچند خاطرهای ناخوش آیند از روز اول مدرسهاش در ذهن دارد اما این موضوع باعث آن نشده تا فوق لیسانس روابط بین الملل را از دانشگاه گیلان اخذ نکند.او که در سابقه خود دبیری و سردبیری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گیلان و مدیریت روابط عمومی جهاد دانشگاهی گیلان را هم دارد اینگونه به ذکر خاطرهاش پرداخته است: کلاس اول ابتدایی را خیلی خوب در خاطر دارم. با اینکه مادرم فرهنگی بودند و از بچگی بارها در محیط مدرسه قرار گرفته بودم ولی بشدت از فضای مدرسه در روز اول میترسیدم. وحشت من از تنها بودن در کلاس بود و جالب اینکه همه همکلاسهایهایم را به یک شکل میدیدم. حتی معلم کلاس اولم سرکار خانم ربیعی که چند سال پیش به رحمت خدا رفتند را هم.تا چند روز به هر طرف نگاه میکردم قیافهها و چهرههای یکسان و شبیه به هم به ذهنم میآمدندکه در دوران کودکی به نظرم خیلی وحشتناک میآمد.بهترین ایام تحصیل من هم سالی بود که مادرم در کلاس چهارم ابتدائی معلمم بودند. البته ایشان بسیار جدی و سختگیرانه برخورد میکردند که یاد گرفتم محیط کلاس و وظیفه معلمی با فضای خانه و محبت مادرانه متفاوت است.من از مادرم معلمی را یاد گرفتم و سعی میکنم در کلاس درس، اخلاق انسانی را در آموزههای جاری آموزش ساری کنم تا درس آمیخته با زندگی ماندگار شود.
۱۴ آبان ۱۳۹۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]
صفحات پیشنهادی
وقوع ۹۵ آبگرفتگی و ۴ حریق طی روزهای بارش در کرمانشاه
مدیرعامل آتش نشانی کرمانشاه در گفتگو با مهر خبرداد وقوع ۹۵ آبگرفتگی و ۴ حریق طی روزهای بارش در کرمانشاه شناسهٔ خبر 2953241 - جمعه ۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۲ استانها > کرمانشاه کرمانشاه- مدیرعامل آتش نشانی کرمانشاه از وقوع ۹۵ آبگرفتگی و ۴ حریق طی سه روز اخیر و بارش های رخ داده در کربه مناسبت هفته بسیج دانشآموزی المپیاد ورزشی درون مدرسهای دبیرستانهای سروآباد برگزار شد
به مناسبت هفته بسیج دانشآموزیالمپیاد ورزشی درون مدرسهای دبیرستانهای سروآباد برگزار شدالمپیاد ورزشی درون مدرسهای دبیرستانهای سروآباد به مناسبت هفته بسیج دانشآموزی برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از سروآباد به مناسبت هفته بسیج دانشآموزی المپیاد ورزشی درون مدرسهای دبیرستابرنامهها و فعاليتهاي دانشآموزي در مراسم 13 آبان اعلام شد
۱۰ آبان ۱۳۹۴ ۱۴ ۱۰ب ظ برنامهها و فعاليتهاي دانشآموزي در مراسم 13 آبان اعلام شد موج-معاون پرورشي و فرهنگي وزارت آموزشوپرورش گفت نواختن زنگ استکبار ستيزي در مدارس و آگاه سازي درخصوص ضرورت مبارزه با استکبار جهاني و اهميت 13 آبان از جمله برنامههاي پيشنهادي است به گزارش خبرگفارس گزارش میدهد بلاتکلیفی استخدام نیروهای شرکتی آموزشی پرورشی سازمان دانشآموزی کرمان/ سیاسیکاری یا اعمال ق
فارس گزارش میدهدبلاتکلیفی استخدام نیروهای شرکتی آموزشی پرورشی سازمان دانشآموزی کرمان سیاسیکاری یا اعمال قانونفارس از عدم تعیین تکلیف استخدام نیروهای شرکتی آموزشی پرورشی سازمان دانشآموزی کرمان گزارش میدهد به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان جمعی از نیروهای شرکتی آموزشی پرورشیدرخواست لاریجانی از دولت برای تغییر برنامه ملاقات وزرا با نمایندگان از روزهای «دوشنبه» به «شنبه»
درخواست لاریجانی از دولت برای تغییر برنامه ملاقات وزرا با نمایندگان از روزهای دوشنبه به شنبه رئیس مجلس در پی تغییر در برنامه تشکیل جلسات علنی مجلس از دولت درخواست کرد برنامه ملاقات نمایندگان با وزرا معاونین رئیسجمهور و سایر رؤسای سازمانها و دستگاهها از روزهای دوشنبه بهاحتمالی تعطیلی روزهای پنجشنبه در استان البرز قوت گرفت
معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری البرز گفت احتمال تعطیلی روزهای پنجشنبه در البرز به جهت افزایش روزهای پاک در شهرهای آلوده استان وجود دارد دکترهیربدمعصومی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار روابط عمومی استانداری البرز پیرامون آخرین وضعیت تعطیلی روزهای پنجشنبه در استان البرز گفت اینبسیج دانشآموزی بهترین قالب برای تربیت سیاسی دانش آموزان است
مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان بسیج دانشآموزی بهترین قالب برای تربیت سیاسی دانش آموزان است شناسهٔ خبر 2955156 - یکشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶ ۵۰ استانها > زنجان زنجان- مدیرکل آموزشوپرورش استان زنجان با تاکید بر تقویت روحیه بسیجی در بین دانش آموزان گفت بسیج دانشآموزی بهتریندر آخرین روز از هفته پدافند غیرعامل صورت گرفت برگزاری رزمایش پدافند غیرعامل دانشآموزی در گچساران
در آخرین روز از هفته پدافند غیرعامل صورت گرفتبرگزاری رزمایش پدافند غیرعامل دانشآموزی در گچسارانرزمایش پدافند غیرعامل دانشآموزی به مناسبت هفته پدافند غیرعامل در گچساران برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران ظهر امروز رزمایش پدافند غیرعامل دانشآموزان شهرستان گچساران در آبرگزاری ۲۵۰ برنامه همزمان با هفته بسیج دانشآموزی در خراسانجنوبی
مسئول سازمان بسیج دانشآموزی خراسانجنوبی خبر داد برگزاری ۲۵۰ برنامه همزمان با هفته بسیج دانشآموزی در خراسانجنوبی شناسهٔ خبر 2955255 - یکشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵ ۴۹ استانها > خراسان جنوبی بیرجند- مسئول سازمان بسیج دانش آموزی خراسان جنوبی از اجرای بیش از ۲۵۰ برنامه طی هفته بسبیانیه بسیج دانشآموزی: بسیج دانشآموزی آماده نقشآفرینی بیشتر برای کمک به بخش پرورشی نظام آموزشی است
بیانیه بسیج دانشآموزی بسیج دانشآموزی آماده نقشآفرینی بیشتر برای کمک به بخش پرورشی نظام آموزشی استبسیج دانشآموزی آماده نقشآفرینی بیشتر در جهت کمک به ایفای نقش پرورشی نظام آموزشی کشور است به گزارش گروه آموزش و پرورش خبرگزاری فارس در بیانیه سازمان بسیج دانشآموزی در هفته بسیج-
گوناگون
پربازدیدترینها