واضح آرشیو وب فارسی:شفقنا: شفقنا- سید جواد میری، پژوهشگر مطالعات منطقه ای در نشست «آیا امروزه روشنفکری دینی اهمیت دارد؟» اظهار کرد: با توجه به اینکه ما در عصری قرار داریم که داعش و گروه های افراطی انسان ها را به پذیرفتن دیدگاه های متحجرانه اجبار می کنند ما باید نقش تعقلی دیانت و نگاه ممزوج با حکمت و عرفانی در جهان اسلام را تقویت کنیم که در عرصه های عمومی نیز به عنوان بدیل مطرح شود و نباید روشنفکری دینی را مقارن با سکولاریسم و لائیسیته شدن بدانیم. از آنجا که امروزه پارادایم واحدی از تجدد و روشنفکری منفرد نداریم و امروزه صحبت از مدرنیته های متعدد است، روشنفکری هم تنها یک قرائت و تحقق ندارد و از این رو تناقضی میان روشنفکری و دین پیش نخواهد آمد. به گزارش خبرنگار شفقنا، سید جواد میری در این نشست که در سالن ادب پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد، با طرح این پرسش که آیا امروزه روشنفکری دینی اهمیت دارد، تصریح کرد: پرسش اصلی که من به دنبال پاسخ به آن هستم این است که آیا امروزه روشنفکری دینی اهمیتی دارد؟ منظور ما از اهمیت داشتن چیست؟ آیا اهمیت آن تئوریک است؟ آیا به عنوان یک پروژه دانشگاهی مطرح است یا در حوزه هم مطرح می شود؟ آیا گفتمان روشنفکری با گفتمان حوزوی زاویه دارد و نباید آنها را با هم ادغام کنیم. در ادامه باید پرسید دین در این جا به چه معناست و چه مرزی با مذهب دارد، از سوئی دیگر مراد از روشنفکری دینی چیست؟ برخی معتقدند که باید به جای واژه روشنفکری، از روشنگری استفاده کرد، زیرا روشنفکری قابل جمع با دین نیست. این پژوهشگر درباره روشنفکری ادامه داد: ما زمانی از روشنگری صحبت می کنیم که موافق با سکولاریسم نیستیم؛ خود مفهوم روشنفکری نیاز به تامل دارد و باید ببینیم که این مفهوم را چطور برداشت می کنیم البته باید بدانیم که روشنفکری دینی چیست؟ نهاد روشنفکری نقد و انتقاد است برای مثال نقد در حوزه علم، بینش، قدرت، باورهای دینی، باورهای عمومی و … اصلا به معنای اخص کلمه در همه ساحت های زندگی مد نظر قرار دهیم. اگر از این منظر نگاه کنیم نقد وقتی دال مرکزی باشد روشنفکری دینی نمی تواند شکل بگیرد چون معتقدند که دین یعنی تعبد محض است و در حوزه تعبد ما نمی توانیم نقد کنیم. بنابراین روشنفکری دینی جمع اضداد است و تلفیق این دو با هم امکان ندارد، در این ساحت امکان وجود چنین پارادایمی وجود ندارد. دین و روشنفکری را نمی توان با هم ترکیب کرد میری افزود: آیا روشنفکری دینی ملغمه ای از روشنفکری و دینداری است؟ آیا می توانیم بگوییم که روشنفکر کسی است که می اندیشد و همه موضوعات را نقد می کند اما همزمان می خواهد دیندار هم باشد. اگر ریشه اصلی دینداری را تعبد بگیریم و ریشه اصلی روشنفکری را نقد بدانیم آیا می توانیم این را با یکدیگر ترکیب کنیم؟ در این سال ها برخی معتقدند که روشنفکری دینی امکان ندارد و از منظر اندیشه هم نمی توان به آن پاسخ روشنی داد. این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درخصوص دین و روشنفکری بیان کرد: موضوع دیگری که مطرح می شود این است که آیا واقعا روشنفکری دینی امکان ندارد؟ آیا ما باید دین را مجموعه کامل و بسته تعبدی واحد بدانیم و تعبد را هم اینطور برداشت کنیم که تعبد یعنی مساوری بودن با نیندیشیدن، یا اعتقاد مطلق یا امکا ن های دیگری نیز وجود دارد. از سوی دیگر تفکر نیز از بستری برخوردار است و تفکر در بستر انتزاعی بدون تاریخ، جامعه و یک بستر خاص امکان ندارد. باید پرسید با رد و حذف روشنفکری دینی، چه گزینه هایی به وجود می آید. این پژوهشگر مطالعات منطقه ای درباره خوانش هایی که در اطراف کشور ما وجود دارد، گفت: در جنوب، شرق و غرب کشور اندیشه های خشونت آمیزی مانند وهابیت، القاعده و داعش وجود دارد و در شمال کشور نیز یک رویکرد سکولاریستی رادیکال وجود دارد که با هرگونه رویش و پویش دینی مخالف است و آنها را سرکوب می کند. اگر در اروپا صحبت از سکولاریسم می شود، اما شاهد هستیم که در فضای عمومی این کشورها دین به حیات خود ادامه داده و فضای گفت وگوی ادیان وجود دارد، اما در کشورهای شمال کشور ما از جمله ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان، سکولاریسمی بنیادگرا حاکم است که به سرکوب مذهبی و دینی می پردازد. او اظهارکرد: روشنفکری دینی با هر تعبیری اعم از نواندیشی دینی، روشنفکری مذهبی، فقه روز و … یک مخرج مشترک دارد و آن اصالت دادن به مدرنیته و تحولات انسانی است. این جریانات معتقدند انسان موجودی است که در تحولات تاریخی کنش گر است و می تواند آن را تغییر دهد. آیا ما باید وقتی صحبت از روشن فکری دینی می کنیم حتما باید یک پارادایم از آن را داشته باشیم یا راه حل های دیگری نیز از آن داریم. برخی معتقد هستند، روشنفکری تابع یک پاردایم از مدرنیته است و در مقابل دین قرار دارد و جمع این دو نادرست است. ایشان معتقدند تنها یک پارادایم و الگو برای مدرنیته وجود دارد و آن یوروسنتری (اروپا محوری) است. این یعنی تنها فرایند تحولات مدرن روش و الگوی اروپایی است که انسان ها نمی توانند تجربه زیستی خارج از الگوی یوروسنتری شکل بگیرد؛ به همین خاطر سنت روشنفکری تنها غربی است و در سنت خاص تاریخی خود قرار گرفته و معنای خود را از آن می گیرد و منجر به دین زدایی از جامعه شده است و انسان ها در نهایت نسبت دین دیدگاه مثبتی نداشته باشند. نقد و پرسش در ادیان ابراهیمی جایگاه ویژه ای دارد میری با بیان اینکه می توان دیدگاه های اروپا مدارانه را نقد کرد، توضیح داد: الگوی واحدی از روشنفکری وجود دارد یا الگوهایی متفاوتی دارد؟ با نگاهی به آیه ۲۶۰ سوره بقره می بینیم که ابراهیم (ع) وقتی با خداوند گفت و گو می کند به قیامت شک می کند و می گوید من باور دارم اما می خواهم اطمینان حاصل کنم و شک ابراهیمی و ادیان در خود شک ابراهیمی را دارند. تعبدی که در دین مطرح می شود تعبدی است که در آن شک، تدبر و تعقل جای خود را دارد و حتی با آن جزم ها و بنیادهای دینی هم می توان شک ابراهیمی داشت و پرسش کرد چون یکی از دال های مرکزی روشنفکری حتی با مدل یوروسنتری پرسش و نقد است. این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درخصوص شک ابراهیمی در الگوی مدرنیته گفت: وقتی به ادیان به صورت کلان تر نگاه کنیم می بینیم که شک ابراهیمی در آنها وجود دارد یعنی روشنفکری دینی می تواند یک روشنفکری باشد که از الگوی مدرنیته، یوروسنتریک تجدد فاصله داشته باشد و الزاما به سکولاریسم به معنای جدایی نهاد دین از نهاد سیاست باور نداشته باشد و می تواند به گونه ای از عرصه اجتماع ورود پیدا کند و به طور الزامی تعبدگرا نباشد و به آن را معیار و محور گفتمان خودش قرار دهد. گفتمان روشنفکری دینی می تواند در جهان بحران زده امروز کاربردی بسیاری داشته باشد میری با تاکید بر اینکه در شرایط امروز جهان اسلام، گفتمان روشنفکری دینی ضروری است، عنوان کرد: امروزه در بسیاری از دانشگاه های جهان اسلامی بدیهیات تجدد از قبیل حکومت قانون رد می شود و این موضوع قبول جریان روشنفکری دینی است. امروز جریان روشنفکری دینی مانند ۴۰ سال گذشته بلوک شرق و غرب نیست و رقبایی مانند داعش، القاعده و … را دارد. اتفاقا به جای اینکه اینطور بحث کنیم که گفتمان روشنفکری دینی و گفتمانی که مربوط به گذشته بود و با آینده ارتباطی ندارد به نظر من باتوجه به شرایط بحرانی که در آن قرار داریم توجه به روشنفکری دینی (به معنای تعبد، تعقل و انتقاد) اهمیت بیشتری نسبت به دهه های گذشته دارد. این پژوهشگری دینی با بیان اینکه گفتمان روشنفکری در مقابل نگاه متحجرانه گروه های افراطی به دین قرار می گیرد، اظهار کرد: باتوجه به اینکه ما در عصری قرار داریم که داعش و امثال آن انسان ها را به پذیرفتن دیدگاه های متحجرانه اجبار می کنند ما باید به نقش تعقلی دیانت و نگاه ممزوج با حکمت و عرفانی در جهان اسلام تقویت کنیم؛ که در عرصه های عمومی نیز به عنوان بدیل مطرح شود و نباید روشنفکری دینی را مقارن با سکولاریسم و لائیسیته شدن بدانیم. از آنجا که امروزه پارادایم واحدی از تجدد و روشنفکری منفرد نداریم و امروزه صحبت از مدرنیته های متعدد است، روشنفکری هم تنها یک قرائت و تحقق ندارد و از این رو تناقضی میان روشنفکری و دین پیش نخواهد آمد. www.fa.shafaqna.com
پنجشنبه ، ۱۴آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفقنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]