واضح آرشیو وب فارسی:ایکنا: گروه اقتصاد: در عالم اقتصاد، اگر انسان از صراط المستقیم باطنی یا همان فطرت ثابت درونی تمامی انسان ها به هر دلیلی فاصله گرفت، باید تحت سلطه اقتصادی جایگرین الهی واقع شود، چراکه اختیار اقتصادی انسان دو بعدی است و سه بعدی بودن خیالی باطل است.حجت الاسلام والمسلمین حسین درودی، مدرس حوزه و دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، قرار داده به بررسی صراط المستقیم اقتصاد قرآنی، درآیه 275 سوره بقره پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه می آید: مقدمه: اقتصاد از دیدگاه قرآن دارای یک مثلث سه ضلعی است. الف- ضلع اول: دستورات خالق و مالک جهان است. ب- ضلع دوم: اختیار و انتخاب انسان از سوی خداوند است. ج- ضلع سوم: موجودات در خدمت انتخاب و اختیار بشر به دستور حق تعالی می باشد. با توجه به مثلث فوق الذکر انسان صاحب اختیار و انتخاب، باید در برابر دستورات اقتصادی خالق و مالک جهان حق انتخاب داشته باشد. خداوند رزاق درطول دستورات خودش یک جایگزین قرار داده، تا انسان ها از نعمت اختیار محروم نباشند، و این جایگزینی به سه صورت متصور است. 1- جایگزین خداوند بالاتر و برتر از خودش باشد این صورت باطل است، زیرا او خداوند حقیقی است و برتر از او خداوندی وجود ندارد. 2- اگر جایگزین مانند خودش باشد این صورت هم محال است، زیرا مثل بودنهمه جانبه همان خداوند رازق است وتعدد معنایی ندارد. 3- اگرجایگزین زیر دست حق تعالی باشد، باید پرسید، او کیست که خداوند این ماموریت را به او داده است. در عالم اقتصاد، اگر انسان از صراط المستقیم باطنی یا همان فطرت ثابت درونی تمامی انسان ها به هر دلیلی فاصله گرفت، باید تحت سلطه اقتصادی جایگرین الهی واقع شود، چراکه اختیار اقتصادی انسان دو بعدی است و سه بعدی بودن خیالی باطل است. حال با توجه به آیه 275سوره بقره از نظر علاکه طباطبایی(ره)، مفسر بزرگ قرآن کریم بهره می گیریم: «الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَواْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسّ». کسانی که ربا می خورند برنمی خیزند مگر مانند کسی که در اثر تماس شیطان دیوانه شده است علامه طباطبایی دومطلب مهم را ازاین آیه بیان می کنند: اول اینکه این آیه دیوانه شدن دراثر مس شیطان راپذیرفته است. البته تنها دلالت دارد که بعضی از جنون ها دراثر مس شیطان رخ می دهد، نه اینکه همه دیوانگان در اثر مس شیطان دیوانه شده اند. دوم اینکه شیطان دراین آیه به معنای شخص ابلیس نیست بلکه به معنای شروراست، چه ازجن باشد و چه از انس. فقط این مقدار دلالت دارد که بعضى از دیوانگى ها در اثر مس جن که ابلیس هم فردى از جن است رخ مى دهد. علامه در مورد شبهه استناد جنون به شیطان ونه استناد به اسباب طبیعی، معتقد است استناد جنون به شیطان به شکل مستقل وبدون واسطه نیست. بلکه اسباب طبیعی مانند اختلال اعصاب ومشکلات مغزی علل قریبی هستند که شیطان در ورای این علل قرار دارد. همانگونه که کرامات رابه فرشتگان نسبت می دهند، با اینکه علل طبیعی نیز در کار است. نظیر این معنا در داستانى که قرآن کریم از ایوب(ع) حکایت کرده آمده است که می فرماید: «إِذْنا دى رَبَّهُأَ نِّیمَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍوَعَذابٍ» پروردگارا شیطان با گرفتاری ها وعذابى مرا مس کرده است. ودرجای دیگرعرضه مى دارد: «أَنِّ یمَسَّنِیَ الضُّرُّوَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» پروردگارا بیمارى مرا مس نموده، وتو ارحم الراحمینى. درواقع ایوب(ع) از یک طرف این مس را به خود بیمارى نسبت مى دهد و ازطرفی آنرا به شیطان نسبت می دهد، با اینکه مرض، اسبابی طبیعى دارد. شیطان با چه مقدماتی اجازه دارد انسان را مس نماید؟ انسان اگر میان دنیا و آخرت یکی را بدون اذن خداوند رزاق برتری داد، این را باید بداند که جایگزین بعد دوم او با خداوند رحمان است، و خداوند برای کسانی با صفات رذیله مثلث اقتصادی خود را طراحی می کنند، فردی به نام شیطان را، دستور می دهد که جایگزین دستورات او باشد. شیطان از سوی خداوند رازق اجازه دارد در عقل معاش و تفکرات اقتصادی بشر ظالم انجام وظیفه نماید. کسانی که در جهان با نظام سرمایه داری، اقتصاد را با انباشت ثروت از هرراهی، حتی سرقت مال یتیم و فقیر، و فریب مردم یک نوع پیشرفت معرفی می کنند، باید بدانند این تصمیم زمانی بر آنها مسلط می گردد که ضلع سوم آنها از سوی خالق و مالک هستی شیطان شده باشد. امروز اقتصاد ضد قرآنی با مثلث زیر براقتصاد جهانی حکومت می کند. الف- ضلع اول: شیطان با اذن خداوند اقتصاد بشرظالم را مدیریت می کند. ب- ضلع دوم: انسان منکر جهان آخرت و شیفته دنیای مادی ج- ضلع سوم: جهان طبیعت در اطاعت خالق و مالک جهان انسان با مثلث بالا از صراط المستقیم قرآنی با تصرف شیطان، یا همان تعبیر لطیف کتاب آسمانی یعنی مس ابلیس، خارج شده و دارای صفاتی مشترک با مجانین می شوندکه به برخی از آنها اشاره می شود: 1- دیوانگان به دلیل نارسایی عقلی از متعادل بودن حظی ندارند. 1/1- ظالمان اقتصادی به دلیل افراط و تفربط ازنعمت تعادل دراقتصاد محرومند. 2- افراد مجنون فقط سرمایه بدنی و فکری و مادی خود را انباشت می کنند،نه بهره ای می برند و نه بهره ای به دیگران می رسانند. 2/1- ظالمان اقتصادی ثروت و سرمایه خودشان در بانک هاو حریم های خصوسی انباشت نموده و فقط به نگبهانی آنها پرداخته و نیازمندان را محروم می نمایند. 3- افراد بی عقل فقط قدرت تخریب بالا دارند و توان تعمیر خود و دیگران را ندارند. 3/1- ظالمان اقتصادی قدرت عمران صادقانه و حقیقی را نداشته و از تخریب طبیعت و سلامت شهروندان ثروت و سرمایه خودشان را ذخیره می کنند. 4- انسان دیوانه، با تنهایی و مخفی شدن به آرامش می رسد. 4/1- ظالمانه اقتصادی به دلیل جنایت اقتصادی و عدم اعتماد به خود ودیگران تنهایی و مخفی کاری و حریم های خصوصی خاص را آرامگاه خود می یابند. 5- مجانین به علت محرومیت از قوه عقل همیشه درانتظارند تا دیگران از دسترنج خود مفت و مجانی به آنان بدهند. 5/1- ظالمانه اقتصادی با انواع حیله های تجاری مداوم بدنبال راحت طلبی و سرقت ازعرق جبین کارگران و سرمایه مردمان نجیب هستند. 6- انسان مجنون به علت عدم درک از صداقت و انصافلدتی ندارد. 6/1- ظالمانه اقتصادی به دلیل استفاده از دروغ و طلبکاری از شهروندان، از صداقت و انصاف حظی نمی برند. 7- انسان عاری ازعقل قدرت پیش بینی از رفتار خود با دیگران را ندارد. 7/1- ظالمان اقتصادی به علت مس شیطان، قدرت آیندنگری ازآفات رفتار اقتصادیشان را ندارند. 8- انسانهایی که عقل خود را از دست داده اند، تمام توجه اشان در زندگی به ظاهر است. 8/1- ظالمان اقتصادی چون در محدوده مس ابلیس واقع می شوند، تمام امور خود را برمدار حس نهاده وظاهرگرا می شوند. 9- انسان دیوانه با ظلم کردن به جسم و جان خود انرژی بدنی وخیالی خود را به کار می اندازد. 9/1- ظالمان اقتصادی به دلیل مس شیطان، با فراراز حقیقت و ثروت عادلانه و عاقلانه جسم و جان خودشان دررنج و زحمت و ظلم به دیگران قرار می دهند. 10- انسان مجنون از تشکیل خانواده و صله رحم وعلاقه به اقوام و دوستان محروم است. 10/1- ظالمان اقتصادی با مس شیطان، از تشکیل خانواده حقیقی ومحبت ورزی و صله رحم و انفاق به اقوام و شهروندان محروم می شوند. 11- افراد مجنون از قرض دادن قدرت بدنی و فکری خود به دیگران محرومند. 11/1- ظالمان اقتصادی با زهری که از مس شیطان در خود می یابند، از قرض الحسنه دادن وانفاق و صدقه دادن، احساس نقصان و تعجب به آنها دست می دهد. 12- انسانی که عقل خود را ازدست داده، برای شهروندان هیچ احترامی را درپوشش و بهداشت و نظافت نمی یابد. 12/1- ظالمان اقتصادی حالت مس شده از شیطان را، با بی حرمتی به شهروندان در نوع پوشش و الگوهای افراطی درتامین نیازهایشان و اباحه گری دررفتاراقتصادی دراجتماع به نمایش می گذارند.
چهارشنبه ، ۱۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایکنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]