واضح آرشیو وب فارسی:تنگستان نما: به گزارش تنگستان نما، آیا سهم مردم اصیل و زحمتکش این منطقه فقط از دست دادن سلامت وزمین و پیشه های سنتی مثل : صید ماهی، دریانوردی، کشاورزی ودامپروری باید باشد؟ جلوه های عظمت درتاریخ و تمدن عسلویه: بندر عسلویه سابقه ای به دیرینگی تاریخ دارد . موج ها و شنزارهای ساحل ، کوهپایه ها و قله های سر به فلک کشیده آن ، همگی از مجد و عظمت گذشته حکایت ها دارند . حوادث گوناگون و دشمنی ها و گذر زمانه، بسیاری از آثار تاریخی منطقه را ویران کرده است . قلعه ها ، مساجد ، ابنیه و کشتزار های متعدد و تاریخی آن، ویران و نابود گشته و کمتر اثری از آنها به نسل کنونی رسیده است . در دوران ترکتازی پرتقالی ها، هلندی و انگلیسی ها در پهنه ی خلیج فارس ، بندر عسلویه در جوار بندر سیراف، از بنادر مهم خلیج فارس به شمار می آمد و در زمانی که بیش از چهار یا پنج بندر فعال در کرانه ی خلیج وجود نداشت ،عسلویه در ردیف فعالترین این بندر ها به حساب می آمد و در ردیف بنادر مهمی مثل بوشهر ، بصره ، سیراف، و کنگ و بندر عباس قرار می گرفت . شواهد تاریخی و نشانه های بر جا مانده ، حکایتگر آن است که در دوره ساسانیان نیز این بندر وجود داشته و در کنار سیراف، در عرصه ی دریانوردی و تجارت، نقش مهمی را ایفا می کرده است . حتی بعضی پژوهشگران ، تاریخ تمدن و مدنیت منطقه ی عسلویه را مربوط به دست کم ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد می دانند ! تاریخ ذکر می کند زمانی که می خواستند شهر بغداد را بنا نهند ، هزینه ی بنای آن را از مالیات مردم عسلویه و سیراف تامین کردند.( (www.irancities.ir نویسنده ی کتاب تاریخ « غزالی در بغداد » ( ص 89 ) از زبان سند باد بحری می نویسد: « در سال ۴۰۰ هجری قمری وقتی که از بندر لنگه به طرف بصره عزیمت می کردیم سکان کشتی به طرف عسلویه می بستیم و برای اینکه از نیروی دریایی عسلویه در امان باشیم شبانه از دماغه نایبند می گذشتیم . » با این توصیف، در هزار و اندی سال پیش ، منطقه ی عسلویه صاحب قدرتی بوده و نظام و سازمان نظامی مخصوص به خود را داشته است . جمعیت این بندر در قدیم چندین برابر جمعیت فعلی بوده و ابنیه و آثار و مساجد بسیاری داشته و از رونق و آبادانی قابل توجهی برخوردار بوده است . مرحوم سید احمد خمینی رضوان الله تعالی علیه در سفری که چند سال قبل از رحلت به منطقه ی عسلویه داشتند ، به درستی اظهار داشتند: « زمانی که بندر عسلویه آباد بوده ، از بندر عباس خبری نبوده است . » واما آنچه که امروز از عسلویه داریم: امروز راههای دسترسی به شهرستان عسلویه از سه طریق : هوایی، زمینی و دریایی امکان پذیر است و حتی بیش از دوران اوج گذشته، مرکز اهتمام و توجه ملت و دولت قرار گرفته است . از عسلویه به عنوان قطب انرژی و اقتصاد کشور یاد می شود، اما متاسفانه در آمد و موهبت های حاصل از تاسیسات این منطقه، در مناطق دیگر کشور، صرف سرمایه گذاری می شود و در عوض آلودگی وانواع امراض، تورم، گرانی، کمبود امکانات آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و ... سهم این سرزمین زرخیز و ساکنین آن گشته است. صنعت نفت و شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی به کارکنان و افراد غیر بومی شاغل در این مناطق گرم وآلوده، مزایایی همچون اضافه حقوق و اضافه کاری های ویژه و انواع مزایا جهت جبران محرومیت وشرایط سخت زندگی و کار در هوای الوده در نظر گرفته است اما سهم مردم بومی شاغل در شرکتها وکارکنان دولت فقط آلودگی و سرطان وبیماری های صعب العلاج و تولد فرزندان ناقص الخلقه می باشد . همواره این سوال ذهن و اندیشه ی مردم عسلویه را به خود مشغول داشته که چرا سهم این شهرستان از منابع در آمد حاصل ازاین منطقه به مراتب کمتر از شهرهای دیگر کشور است ؟ مردم عسلویه در مواقع هزینه دادن و حمایت کردن، به عنوان سپر بلا و سرباز این مرز و بوم در صف مقدم هستند اما به هنگام تقسیم رفاه، امکانات و اعتبارات، متاسفانه در انتهای صف قرار می گیرند. گذشته از نابسامانی ها و مشکلات ناشی از صنعت ، آنچه امروز بیشتر مردم عسلویه را می آزارد ، آلودگی شدید هوا و استنشاق بوی شدید گاز است که باعث بروز بیماری ها و مشکلات زیادی شده است. البته آلودگی ها منحصر به آلودگی هوا نیست بلکه با ریختن پساب های نفتی در دریا ، دریا را نیز آلوده کرده اند . اما این همه ی ماجرا نیست! اینک خلیج زیبای فارس به محل تخلیه حجم عظیمی از فاضلاب های صنعتی پالایشگاه ها و تاسیسات نفتی بدل شده و با از بین رفتن آبزیان و ماهی های منطقه، خیلی از ماهیگیران از کار بیکار شده و رزق و روزی سنتی خود را از دست داده اند. علاوه بر اینها، متاسفانه وضعیت فعلی آموزشی در عسلویه و روند به کارگیری نیروهای بومی در همه ی عرصه ها با مشکل جدی مواجه است. متاسفانه تا کنون گزارش علمی و مستندی از میزان نشتی گاز و بوی نامطبوع آن که اثرات مخربی بر جان انسان می گذارد ، منتشر نشده و مسئولان امر به هر نحوی که می توانند تلاش دارند تا این موضوع را از مردم پنهان دارند . این امر باعث شده که این باور در مردم عسلویه به وجود بیاید که آنان قربانی صنعت گشته و دولت و مسئولان نفتی هیچ اهمیتی برای مردم این خطه از ایران قائل نیستند ! به جرات می توان گفت که عسلویه با فنس کشی های شرکتهای نفتی از کشور جدا شده و مسئولین نفتی اصلا در پی بهبود امور آن نیستند ! استقرار واحدهای مایع سازی گاز(DME,GTL,LNG) درمنطقه وعدم رعایت حریم و فاصله استاندارد این واحدها با شهر عسلویه موید این داوری ماست . آقای کهرم، مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در توصیف وضعیت زیست محیطی عسلویه اقرار می کند : « عسلویه یک طرح شکست خورده و لکه کثیف و آلوده ای است که ما هیچ ضوابطی را برای حفظ حیات دراین منطقه لحاظ نکرده ایم . » ( مصاحبه با سایت ب بوشهر ) اما تکلیف چیست ؟! آیا سهم مردم اصیل و زحمتکش این منطقه فقط از دست دادن سلامت وزمین و پیشه های سنتی مثل : صید ماهی، دریانوردی، کشاورزی ودامپروری باید باشد؟ آیا این عدالت است؟ دولت به عنوان بزرگترین سرمایه گذار، عامل اصلی بوجود آمدن این آسیب ها و فاصله طبقاتی وپدید آمدن این مسائل ومشکلات در سطح شهرستان بوده و تا دیر نشده و فاجعه گسترده تر نشده ، باید راه حل هایی مناسب برای برون رفت از این وضع نابسامان پیدا کند./ یادداشت : دریانورد مدیر سایت ملوان نیوز عسلویه
سه شنبه ، ۱۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تنگستان نما]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]