واضح آرشیو وب فارسی:یزدی نیوز: به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) حضرت آیت الله حاج شیخ محمود فرساد اردکانی یزدی فرزند حاج شیخ علی اکبر اصغرمجدالعلماء اردکانی و متخلص به فرساد از عالمان و شاعران یزد در سده چهاردهم قمری و از نوادگان دختری ملا محمداسماعیل قزوینی و حاجی بابا قزوینی می باشد. محمود هنگام بازگشت پدر و مادرش از مکه معظمه در دریای عدن در شب دوم صفر1309ق مطابق با 1268ش بدنیا آمد.پس از طی دوران کودکی به مکتب خانه ای در اردکان رفت و نزد ملایی دروس متداول آن زمان را آموخت. در هشت سالگی تحصیلات مقدماتی را در مدرسه شفیعیه یزد تحت سرپرستی پدرش و بخشی از مقدمات را نزد استادان آن روزگار سپری نمود0 پس از آن در 15سالگی در سال 1324ق به اصفهان رفت و تحت تعلیم استادانی چون شیخ علی مدرس مسگر یزدی به تکمیل دروس مقدماتی پرداخت. فقه و اصول را نیز از محضرحضرات آیات عبدالکریم گزی از مدرسین و مجتهدین بزرگ اصفهان و نزد حاج سید محمد صادق اصفهانی تلمذ نمود و با تمام دقت نظر و سختگیری که آیت الله گزی داشت موفق به اخذ درجه اجتهاد از او شد. درسال 1332ق برای تکمیل مراتب علمی خود در حالی که مجتهدبود رهسپار نجف شد و در حوزه درس آیات عظام:آخوندخراسانی،شریعت اصفهانی،سیدمحمدکاظم یزدی،سیدالبوالحسن اصفهانی ،میرزاسیدمحمدحسین غروی نائینی و ظاهرا سیدمحمدفیروزآبادی شرکت جست و بهره های وافری بدست آورد. وی در این دوران با علامه آقا بزرگ تهرانی همدرس بود و پس از 6سال اقامت در نجف اشرف در تاریخ 5رجب 1336 ق از مرجع نامی شیعه آیت الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی اجازه اجتهاد و روایت دریافت نمود. او همچنین در نجف اشرف مورد عنایت ویژه استاد خود حضرت آیت الله سیدکاظم یزدی قرار داشت و در مدرسه حجره ای اختیار نمود.مرحوم نواب وکیل در خاطرات سفرخود به نجف اشرف می گوید:«یک ساعت از روز برآمده رفتم اتاق جناب حاجی شیخ محمود فرساد پسر جناب مجدالعلماء اردکانی قبل از درس،حضرت آیت الله آقای آقا سیدمحمدکاظم اعلی الله مقامه تشریف آوردند و آن روز هم طلاب آمدند.درس آن روز در واقع در اتاق بود.چرا که قریب به ظهر آقا از اتاق به سمت منزل حرکت فرمودند.» آیت الله فرساد درسال 1337ق به یزد بازگشت و پس از دوسال اقامت در سال 1340ق آهنگ عزیمت به قم نمود.وی در آنجا ضمن اشتغال به تدریس علوم اسلامی جهت احترام به مقام علمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در حوزه درسی وی شرکت جست و به درجات عالی اجتهاد نائل آمد و به مدت شش سال در قم به تدریس سطوح عالی پرداخت و حوزه درسی اش از رونقی بسیار برخوردار بود . ازجمله شاگردان وی در قم می توان رهبرکبیرانقلاب اسلامی حضرت امام خمینی را نام برد.امام خمینی بخش هایی از علوم حوزوی و ادبی از قبیل شرح اقلیدس و ریاضی را نزد فرساد آموختند و ظاهرا لمعتین را هم نزد ایشان فراگرفتند. امام خمینی به سبب ارادت خاصی که به آیت الله فرساد داشتند ایشان را به خمین دعوت کردند . آیت الله فرساد خاطرات خود را از این سفر چنین یاد می کند:«وقتی وارد خمین شدم ایشان مرا به برادر بزرگترشان آیت الله پسندیده معرفی کردند.آنگاه برادرشان از جای مخصوص خود برخاست و مرا به جای خود نشاند.من و همراهانم سه روز در آنجا ماندیم وآنها در نهایت احترام با ما رفتار کردند.در هنگام بازگشت به قم اتومبیلی کرایه کردیم.در راه یکی از همراهان از راننده پرسید:سفرما تا قم چقدر طول می کشد؟راننده پاسخ داد سه ساعت.همسفرما گفت:انشاالله!راننده گفت:اگر خدا بخواهد یا نخواهد ما سه ساعت دیگر به قم می رسیم .دقایقی بیشتر نگذشت که اتومبیل از حرکت باز ایستاد و همه پیاده شدیم .راننده بعداز بررسی گفت:متاسفانه اتومبیل نقصی پیدا کرده است که من باید برای تهیه لوازم آن به تهران بروم و شما باید برای بقیه راه فکری کنید.من و همراهانم در کنار جاده سرگردان بودیم تا شاید وسیله دیگر پیدا شوداما مدتی گذشت و اتومبیلی نیامد.من به دوستانم گفتم :تجربه کرده ام هر وقت در جایی با مشکلی مواجه شده ام توسل می جویم و عمامه را از سر برمی دارم آن را باز می کنم و دوباره به هم پیچیده و روی سر می گذارم خداوند عنایتی می کند.آن روز هم عبایم را روی زمین پهن کردم و روی آن نشسته و عمامه ام را بازکردم و دوباره آن را به هم پیچیدم و روی سرگذاشتم.پس از مدت کوتاهی اتومبیلی از راه رسید و توقف کرد.راننده گفت:من فقط یک نفر را می توانم سوار کنم آن هم آن آقا را می برم و به من اشاره کرد .دوستانم موافقت کردند و من سوار شدم و به قم رسیدم اما آنها ساعتها بعد به من پیوستند.» آیت الله فرساد علیرغم مخالفت مراجع و علماء و اصرار آنها برای اقامت در قم در سال1345ق به علت بیماری و درگذشت پدر به اردکان مراجعت کرد. پس از چندی یزد را مسکن دائمی خود قرار داد و در بیرونی منزل خویش در محله گازرگاه در حدود چهل سال تا پایان عمرش به کار تدریس علوم حوزوی از جمله سطوح فقه و اصول مبادرت ورزید و انصافا در انتقال مطالب به شاگردان تبحری خاص داشت. وی در احیاء حوزه علمیه یزد بعد از دوران استبداد رضاخانی در کنار مرحوم حاج شیخ غلامرضا یزدی ،مرحوم وزیری و شیخ احمد علومی از دیگر شخصیت های موثربود که تدریس در حوزه علمیه یزد را آغاز نمود و در سلک اعیان و بزرگان و روسا و حکام شهر درآمد. بسیاری از عالمان دینی معاصر یزد همچون حضرات آیات و حجج اسلام:سیدعلیرضا ریحان یزدی ،مرحوم میرزا محمد انواری،مرحوم سید عباس خاتم یزدی،ابوالقاسم وافی ،واعظ و خطیب شهیر حاج سید احمد دعایی ،شهید محراب آیت الله صدوقی ،محمد حسن قافی ،میرزا فرج الله هروی یزدی و سید محمدعلی کازرونی و سید محمدعلی مدرسی لب خندقی و غیره از شاگردان او به شمار می روند. فرساد مجتهد و استادی حکیم و سخنور،فقیهی اصولی و مسلط برعلوم معقول و منقول بود و در فلسفه و حکمت نیز تبحر داشت و دارای خطی بسیار زیبا بود.در ادبیات فارسی و عربی مسلط بود و با طبعی روان به زبان فارسی و عربی شعر می سرود و در اشعارش به فرساد تخلص می کرد. او از علماء بزرگ و شعرای زبردست دوره اخیربود.ودر یک کلام در مال و جمال و کمال کم نظیر و از عالمان و دانشمندان سرشناس یزد بود.خلاصه عشق و علاقه وافرش به ادبیات و سرودن اشعار باعث شد تا در سال 1315ش انجمن ادبی یزد را به منظور آشنایی ومعرفی ادیبان یزدی بنیان نهاد که این انجمن تا سال 1327ش فعال بود. فرساد از حسن قریحه و خط و انشاء و ادبیات و شعر و فقه و اصول یگانه دوران و افتخار زمان خود بود. وی از رجال علمی و بسیار خوش قیافه ،خوش اخلاق و خوش مشرب بود. حضرت آیت الله فرساد در لباس روحانیت به آراستگی ظاهر توجه داشت و در دوران خفقان حکومت پهلوی و پس از وضع قانون متحدالشکل شدن لباسها مدتی لباس مقدس روحانیت را کنار گذاشته و لباس مشکی با دکمه های زیبا و شلواری سفید می پوشید. کلاه سیاهی برسر می گذاشت وعصای آبنوسی بدست می گرفت .ویژگیهای جسمی او مانند اندام موزون قد بلند ،صورت گل اناری با محاسن سفید و چشم های درشت بر جذابیت وی افزوده بود. او در اوایل پیدایش محضر ریاست یکی از دفاتر اسناد رسمی را تا آخر عمر برعهده داشت و تقریبا مقداری از وجهه روحانیتش بدین سبب کاسته گردید. همچنین در زمان رضاخان می خواستند دفتر طلاق یزد را به مرحوم فرساد واگذار نمایند اما این سمت را نپذیرفت و در طی نامه ای بسیار جالب با عبارتی کوتاه و پر معنا از پذیرفتن آن امتناع ورزید و چنین نوشت:«قبول دفتر طلاق و فراهم نمودن و سایل افتراق برای اینجانب فوق العاده شاق و در حد تکلیف مالایطاق است.» فرساد به خاطر سهم الارثی که از پدرش به او رسیده بود از تمکن مالی خوبی برخوردار بود و در دستگیری از نیازمندان غافل نبود .وی در قم و یزد بسیار خرج می کرد و به سبب وسعت مالی هیچ گاه از وجوهات دولتی بهره نمی برد.او می فرمود:«از روزی که خودم را شناختم تا امروز،یک ریال از سهم امام و وجوهات شرعیه استفاده نکرده ام.» سرانجام آیت الله فرساد در روز دوشنبه 8 ربیع الاول 1383 ق مصادف با 8 مرداد 1342ش در سن 74سالگی براثر بیماری قند دعوت حق را لبیک گفت و در یزد وفات یافت وشهر یزد را عزادار ساخت و پس از تشییع جنازه ای با شکوه از مصلی عتیق تا قبرستان جوی هرهر مطابق با وصیتش در گوشه ای از قبرستان جوی هرهربخاک سپرده شد و گویی گنجینه ای از فضائل و مجموعه ای از علوم و آداب و اخلاق در زیر خاک پنهان شد. خلاصه ای از زندگانیش برسنگ قبر وی منقور است . در وصیت نامه آیت الله فرساد چنین آمده است:«مرا در گوشه ای از جوی هرهر مانند بقیه مردم و در میان مردم دفن کنید و روی قبر من مقبره و بقعه ای نسازید زیرا می خواهم مثل بقیه مردم بی نشان باشم.» سه روز پس از درگذشت فرساد یکی از نزدیکانش او را در عالم رویا دید که در باغی سرسبز با چهره ای بشاش و بدون عصا در حال قدم زدن است از وی پرسید:«چه شد که اینجا هستید؟فرساد پاسخ داد:بدانید و به همه بگویید نخستین چیزی که به من کمک کرد خوش اخلاقی من با مردم بود وبه همین دلیل خدا به من اجازه داد تا روز قیامت در اینجا زندگی کنم.»
شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: یزدی نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]