واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آناني كه مانع را وسیله پيشرفت میکنند
زندگي است و مشكلاتش، موانع و درگيريهاي رنگ به رنگش و ما و عكسالعملهايمان.
نویسنده : هنگامه قزويني
شايد از ديدگاه عوام بتوان مفهوم زندگي را در همين چند جمله كوتاه و سرشار از ناگفتهها خلاصه كرد. اما شايد نه و حتماً ميتوان با كمي تقويت نگرشهاي خلاقانهمان نسبت به زندگي و موانع موجود بر سر راهمان كه براي هر فردي متفاوت از ديگري است؛ كيفيت زندگي خود را بالا ببريم و به نحوي كه درخور يك انسان داراي قدرت انتخاب و حركت است؛ دنياي خود را مزين كنيم و نه صرفاً در حد رفع نيازهاي اوليه و گذران زندگي! چراكه زندگي در هر لحظه به مثابه يك معجزه است و كسب مهارتهاي لازم براي مواجهه با موانع و تغيير آنها به فرصت؛ لازمه لذت بردن و قدرشناسي از اين معجزه تكرارناشدني است، اما براي طي اين مسير چه كار بايد بكنيم؟ دو راه عمده پيش روي شما براي رويارويي با موانع دو راه داريم: مانع ديدن آنها و تسليم شدن يا استفاده از آنها. كسي ميتواند بر مشكلات غلبه كند كه آنها را به نفع خود تغيير دهد همچون صخرهنوردي كه صخرهاي عظيم را در برابر چشمان خود ميبيند، از صخره بالا ميرود و آن را براي خود تبديل به استراحتگاهي دلپذير ميكند. همه چيز در ارتقاي خود انسان خلاصه ميشود. اگر به موانع زندگي خود همانند چيزي كه بايد بر آنها غلبه كنيد نگاه كنيد، مانع خواهد ماند! اما اگر به موانع مانند چيزي كه براي پيشرفت خود به آنها نياز داريد نگاه كنيد، آنگاه است كه به استقبالشان خواهيد رفت و ميزان كيفيت عملكرد و در پي آن زندگي خود را تغيير خواهيد داد. با اندكي تأمل در جملات بالا كه از صحبتهاي گلچين شده يكي از مغزهاي متفكر در مباحث اقتصادي ذكر شده است، درمييابيم كه شايد ريشه بسياري از مشكلات موجود و چنين درگيريهاي ذهني كه در روزمرگيهاي همه ما وجود دارد، در طرز تفكر و چگونگي نگرش ما به مشكلات و موانع موجود در بخشهاي مختلف زندگيمان است. البته ناگفته نماند كه هر انساني در زندگي بر اساس نيازهايي انگيخته به دنبال عكسالعملهاي مناسب و كارساز ميگردد كه عمدهترين آنها به منظور حفظ حيات عادي و مادي صورت ميگيرد. نياز به پيشرفت «ابراهام مازلو» روانشناس انسانگرا، براي نخستينبار مدل سلسله مراتب نيازهاي انساني را پايهگذاري كرد. وي معتقد است كه انسانها بايد نخست نيازهاي بنيادين خود را مرتفع و برآورده كنند تا انگيزه براي تكامل به نيازهاي والاتر در وجودشان شكل گرفته و به آنها علاقهمند گردند. مشخصاً همين نيازهاي والا نيز از همان موانعي كه كمي قبلتر ذكر شد؛ منشأ ميگيرند. نيازهايي همچون حس نياز به پيشرفت از لحاظ اقتصادي و حتي تحصيلي كه در ابتدا همچون موانعي سخت بر سر راه هر انساني كه به دنبالشان است، نمود پيدا ميكنند. اما با كمي همت و تلاش تبديل به نيازهايي ميشوند كه به راحتي قابل دسترس و قابل رفع هستند. استقبال از دشواريها «مريم وطنخواه» روانشناس اجتماعي در خصوص عكسالعمل متفاوت افراد در برابر مشكلات و موانع پيش آمده در زندگيشان ميگويد: افراد در برابر مشكلات به صورت عمده داراي دو نوع عكسالعمل متفاوت هستند. گروه اول ترجيح ميدهند كه از دايره نفوذ خود خارج نشوند. آنها از شرايطي كه در حوزه نگرانيشان است فاصله ميگيرند و نميخواهند با آنها روبهرو شوند. از نظر اين افراد بزرگترين راهحل پاك كردن صورت مسئله از طريق ناديده گرفتن و فراموش كردن به مرور آن است. اين افراد اميدوارند كه با گذر زمان به اصطلاح فرجي حاصل شود و مشكلات خود به خود حل و فصل شوند! گروه دوم اما عدهاي هستند كه به استقبال مسائل و شرايط دشوار ميروند. حتي ممكن است آزرده شوند اما ميدانند كه بهترين راهحل در مواقع مواجهه با مشكلات، ايستادگي و عملكرد مناسب براي رفع آنهاست. اين افراد از طريق حل مسائل، دايره نفوذ خود را گسترش ميدهند زيرا پس از حل هر مسئلهاي توان فرد برابر با اندازه همان مشكل رشد پيدا ميكند و منيت فرد نيز در مواجهه با مشكلات بعدي شكل جديتري به خود ميگيرد، به صورتي كه هر معضل و مشكلي كه در شكل و اندازهاي مشابه با مشكلات قبلي باشد در دايره تحمل و نفوذ و به بيان ديگر تحت كنترل فرد قرار ميگيرد و فرد ديگر از بابت اينگونه مشكلات آزرده نميشود. وطنخواه ميافزايد: در واقع بايد كلمه «مشكل» در ذهن شما با معني «پيشرفت» تداعي شود، به طوري كه هر وقت با مشكلي برخورد ميكنيد بلافاصله به جاي احساس نااميدي و ترس، از اينكه ميتوانيد ظرفيت وجودي خود را گسترش دهيد شاد باشيد. حتي ميتوانيد از حل مشكلات براي خود تفريحي نيز بسازيد كه شيوه بسيار مناسبي براي حل و مرتفعسازي بسياري از مشكلات پيش آمده در زندگي هر فردي است. مشكلات دليل رشد افراد از هر جهت هستند. ناگفته نماند فردي كه پيشرفت و رشد نكند، طعم رضايت و خوشحالي را آن طور كه بايد نخواهد چشيد. خودشكوفايي با اجراي قوانين زندگي وطنخواه در ادامه صحبتهايش در خصوص سلسله مراتب نيازهاي انسان اظهار ميدارد: نيازهاي اساسي انسان به هشت دسته نياز؛ نيازهاي زيستي و فيزيولوژيكي، نيازهاي امنيتي، نيازهاي روحي و معنوي همچون نيازهاي امنيتي، عشقي و تعلقپذيري، تأييدي و احترامي، شناختي و معرفتي، زيباييشناسي، شناختي و معرفتي، خود شكوفايي، زيباييشناسي و نيازهاي متعالي تقسيم ميشود. وي در توضيح نيازهاي خوديابي و خودشكوفايي تصريح ميكند: اين نياز در زمره مهمترين نيازهاي افراد در هر موقعيت و از هر قشري قرار ميگيرد و شامل مواردي مانند پي بردن به استعدادهاي فردي و بالقوه، ميزان پتانسيل تواناييهاي فرد در هر زمينهاي، تكامل فردي و شناخت ماهيت خويش ميباشد. لازمه ارضاي اين نياز نيز تلاش كردن و مواجهه فرد با موانع و چالشهاي زندگي است. وطنخواه در پاسخ به اين سؤال كه «آيا قوانيني هم براي نحوه عملكرد مناسب در مواجه شدن با مشكلات زندگي و همچنين رسيدن به موفقيت در عرصههاي مختلف وجود دارد؟» ميگويد: تمام پيشامدهاي زندگي داراي قوانين مختص به خود است و تمام مشكلات داراي راهحل. موفقيت نيز براي هر انساني راه مخصوص به خود را دارد. اما در ابتدا بايد از قوانين كلي و اوليه موفق شدن آگاهي داشته باشيم. برخي از اين قوانين عبارتند از قانون علت و معلول، قانون ذهن، قانون تمركز، قانون انتخاب، قانون تغيير، قانون مسئوليت، تلاش، آمادگي، تصميم، استقامت، وضوح هدف، رشد، تجسم، اشتياق، شكست، سختكوشي، استمرار و پافشاري و... . براي مثال قانون تلاش، سختكوشي و استمرار همگي بر اين مورد تأكيد دارند كه تمامي اميد و آرزوها، هدفها و آرمانهاي اشخاص مختلف در گرو ميزان و كيفيت تلاش و كوشش و استمرار آنها در رسيدن به خواستههاست. قانون آمادگي اشاره بر صرف زمان و انرژي لازم براي به دست آوردن آمادگي و پيشزمينههاي لازم دارد. قانون تصميم به تبيين مصمم بودن افراد و رابطه روشن بودن تصميم و ميزان دسترسي به آن و موفقيت حاصل شده ميپردازد. همه ما در تجارب مختلف زندگيهايمان به اين نتيجه رسيدهايم كه هر چه هدف روشنتر و مشخصتر باشد راه دستيابي به آن نيز راحتتر است، در نتيجه پيامدهاي تلاش و كوششهاي ما در راستاي دستيابي به موفقيت بيشتر راضيكننده خواهد بود. استاد تغيير باشيد نه قرباني آن وطنخواه درباره قانون شكست و قانون تغيير اظهار ميدارد: آمادگي فرد براي تحمل شكست تنها معيار واقعي فرد براي دستيابي به موفقيت در هر عرصهاي است. شكست پيش نياز و مقدمهاي براي شروع فرايند موفقيت است. قانون تغيير نيز مشتمل بر اين امر است كه تغيير امري غير قابل اجتناب است. تغيير در تمامي شرايط و مراحل زندگي اتفاق ميافتد و ما موظفيم به اينكه خود را با شرايط جديد وفق دهيم. مثلاً با توجه به دانش روزافزون و تكنولوژي به شدت رو به رشد و دائماً در حال تغيير و تكميل، افراد نيز نبايد از قافله عقب بمانند و به اصطلاح بايد استاد تغيير باشند نه قرباني آن! وي در انتها يكي از الزامات و مراحل مهم براي دستيابي به اهداف را برنامهريزي عنوان ميكند و به نقل از يك روانشناس ميگويد: «برنامهريزي نكردن يعني برنامهريزي براي شكست!» جملهاي كه كمي تأمل در آن شايد به منزله تلنگري كارساز براي خيلي از افراد باشد كه به دنبال شروعي قطعي و كارسازند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]