واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: دکتر «ویلمر لئون» معتقد است که تداوم بهره کشی از مردم و منابع طبیعی یک سرزمین نه تنهاهسته اصلی توسعه یافتگی آمریکا را تشکیل می دهد، بلکه زمینه اصلی تبدیل آن به یک هژمونی بزرگ را نیز فراهم کرده است.به گزارش جهان به نقل از مهر، بررسی موارد تبعیض نژادی در ایالات متحده آمریکا مستلزم بررسی نسبت سرمایه داری با تجارت برده و رواداری تبعیض نژادی از سوی این تفکر است. اگر چه برده داری پیش از سرمایه داری مدرن در آمریکا وجود داشته ولی بی شک تجارت برده در ظهور و تقویت سرمایه داری در آمریکا نقش بارزی داشته است. در واقع گسترش تفکر سرمایه داری و حاکمیت آن در نهادهای سیاسی و اقتصادی باعث شده تا «افزایش سود» که نهایت دغدغه سرمایه داری است باعث استثمار پیرامون شود. این پیرامون در سطح داخلی طبقه کارگر است و در سطح بین المللی کشورهای پیرامونی (جهان سوم-جنوب-فقیر-در حال توسعه) است. از سوی دیگر با وجود اعتراضات گسترده ضدنژادپرستی، تبعیض علیه سیاه پوستان در آمریکا به ویژه در سطوح قضایی به چشم می خورد. در سال های اخیر، قتل نوجوانان سیاه پوست به دست پلیس آمریکا و عدم محاکمه عاملین جنایت موجب شده تا خاطرات قرن های ۱۸ و ۱۹ میلادی در آمریکا بار دیگر زنده شده و موضوع برده داری و تبعیض نژادی در این کشور بر سر زبان ها بیافتد. در همین رابطه با دکتر «ویلمر جی لئون» به گفتگو نشستیم تا وضعیت نژادپرستی در آمریکا و نقش کاپیتالیسم در پیدایش آن بهتر تشریح شود. جی لئون محقق رشته علوم سیاسی و از اساتید دانشگاه «هوارد» واشنگتن دی سی است. وی علاوه بر فعالیت های تحقیقاتی به عنوان مشاور سیاسی، مفسر و مجری تلویزیونی نیز فعالیت داشته و طی سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ یکی از میهمانان مطرح برنامه تلویزیونی پر مخاطبی بود که با اجرای «لو دابس» ازشبکه سی ان ان پخش می شد. حوزه های تخصصی وی تحقیق پیرامون شرایط حاکم بر زندان های آمریکا، سیاست عمومی و مسائل مربوط به جامعه اقلیت از قبیل محرومیت از حق رای است. * ریشه های تبعیض نژادی در آمریکا چیست؟ کاپیتالیسم چه نقشی در پیدایش فرهنگ نژادپرستی داشته است؟ کاپیتالیسم به طور قطع در شکل گیری نژادپرستی در ایالات متحده آمریکا دخیل بوده است. این حقیقت را فراموش نکنیم که بردگان آفریقایی در دهه ۱۶۱۹ به عنوان نیروی کار اجباری به ایالات متحده آمریکا آورده شدند. در این میان، ایده کلی اختلاف و تبعیض نژادی به منظور وجاهت بخشیدن به رفتارهای غیر انسانی که نسبت به بردگان آفریقایی تبار انجام می شد، شکل گرفت. به عقیده من از همان سال ۱۶۱۹ بود که بردگان آفریقایی که در حال حاضر به سیاه پوستان آفریقایی تبار ساکن آمریکا تبدیل شده اند، مبارزه برای احیاء حقوق انسانی خود را آغاز کردند. چنین نبردی در قلب کشمکش های مرتبط با معضل نژادپرستی قرار دارد. دلایل اقتصادی و سوء استفاده از کارگران سیاه پوست از هسته های اصلی پیدایش نژادپرستی در آمریکا است. اما، دقت داشته باشید که آمریکا دیگر به نیروی کار سیاه پوستان نیازی ندارد و حال سؤال این است که واشنگتن قرار است با جمعیت آفریقایی تبار آمریکا چه کار کند. شاید برای همین باشد که ما شاهد افزایش خشونت مسلحانه علیه سیاه پوستان و افزایش نرخ زندانیان سیاه پوست هستیم. * نظام کاپیتالیسم مبتنی بر کسب سود بیشتر است. این نگاه چه تاثیری بر فرهنگ آمریکایی داشته است؟ به عقیده من کاپیتالیسم لجام گسیخته و تداوم بهره کشی از مردم و منابع طبیعی یک سرزمین نه تنها هسته اصلی توسعه یافتگی آمریکا را تشکیل می دهد، بلکه زمینه اصلی تبدیل آن به یک هژمونی بزرگ را نیز فراهم کرده است. به همین دلیل هم هست که تداوم بخشیدن به این تفکر که دست اندازی به منابع دیگر ملت ها لازمه بقا و رشد اقتصادی ایالات متحده آمریکا است، ضروری می نماید. به همین دلیل است که از ایده جهانی سازی و ادامه بهره کشی از دیگر کشورها به عنوان ابزاری برای تغذیه ماشین کاپیتالیسم آمریکایی استفاده می شود. کاپیتالیسم به اشکال مختلف در فرهنگ آمریکایی نمود پیدا می کند. شاید باور نکنید اما حتی نهادینه شدن برخی از فرهنگ های پیش افتاده نظیر چاقی هم از تبعات این نظام است. فقط کافی است برای اثبات این ادعا به نحوه مصرف بی رویه آمریکای ها از مواد خوراکی دقت کنید. نیازی نیست به شما بگویم که مصرف گرایی آمریکایی زاده این تفکر است که جامعه (به دلیل دستیابی به منابع ارزان) همواره فرصت نوسازی و تامین نیازهای خود را دارد اما هیچ کس به هزینه ای که تداوم این مصرف گرایی بر آمریکا و دیگر کشورهای جهان تحمیل می کند، بهایی نمی دهد. منظورم همان کشورهایی است که دولت واشنگتن برای دستیابی به منابع طبیعی شان مورد بهره کشی قرار می دهد. * کاپیتالیسم در بعد بین المللی به دنبال استثمار دیگر کشورها و به دست آوردن منابع خام و نیروی کار ارزان است. این رویکرد چه تاثیری بر نوع نگاه افکار عمومی جهانیان نسبت به آمریکا داشته است؟ آمریکا به عنوان یک هژمون جهانی هرگز به دیگر کشورهای جهان به دیده مساوات نگاه نکرده است. به بیان دیگر، باید بگویم دولت واشنگتن هرچه که در توان داشته برای حفظ قدرت و برتری خود به کار برده است که مثال هایی از آن را برای شما بازگو می کنم: پروراندن این ایده که دستیابی به منابع دیگر کشورها حیاتی ترین مسئله آمریکا است، ترویج فرهنگ مصرف گرایی، حمایت از نظام های دیکتاتوری جهان با هدف تداوم بهره کشی اقتصادی از کشورهای تحت سلطه، عدم اجازه به مردم دیگر کشورها برای تعیین سرنوشتی که متناسب با منافعشان باشد، عدم ایجاد شرایطی که مردم دیگر کشورها بتوانند منابع طبیعی خود را در سیستمی مبتنی بر تجارت آزاد، مدیریت کنند. اصلا چرا نگاهی به آنچه که در سال ۱۹۵۳ در کشور ایران اتفاق افتاد، نیاندازیم؟ مگر نه آنکه «کرمیت روزولت» که آن روزها رئیس شعبه خاورمیانه سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا ـ سیا ـ بود، طرح کودتای ۲۸ مرداد و براندازی دولت «مصدق» نخست وزیر وقت ایران را ارائه داد. تنها جرم مصدق آن بود که می خواست با ملی کردن صنعت نفت وضعیت و استاندارد زندگی مردم ایران را ارتقاء بدهد و این کاملا بر خلاف منافع آمریکا بود. این مثال کاملی برای نشان دادن مداخلات واشنگتن در صحنه ژئوپلیتیکی و مخالفت با منافع ملی یک کشور مستقل در راستای براورده کردن منافع کاپیتالیسم آمریکایی است. * آیا حضور یک آمریکایی آفریقای تبار بر مسند ریاست جمهوری آمریکا تغییری در وضعیت کلی جامعه رنگین پوستان آمریکا ایجاد کرده است؟ در شکل نمادین، این مسئله که آمریکا توانست برای یک بار هم که شده حداقل در عرصه مبارزات انتخاباتی انگیزه های نژادپرستانه را نادیده بگیرد، جای ابراز رضایت و خوشحالی دارد. اما بهتر است فراموش نکنیم آنچه که در ظاهر می بینیم در تضاد با واقعیت امر قرار دارد. نباید این مسئله مهم را فراموش کنیم که «باراک اوباما» رئیس جمهور آفریقایی تبارها نیست بلکه رئیس جمهوری است که بر حسب اتفاق سیاه پوست هم هست. این به آن معناست که وی به عنوان بخشی از یک ساختار حکومتی گسترده تر عمل می کند و باید در راستای حفظ هژمونی امپریالیستی آمریکا تلاش کند.
شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]