واضح آرشیو وب فارسی:رباط نیوز: عباس علیزاده که می رود تا شاهرگ باستانی منطقه شوش خوزستان را در دست بگیرد، از دوستان نزدیک رژیم صهیونیستی، بهائیان و موسسه ای است که هزاران لوح هخامنشی ایران را 70 سال نزد خود نگاه داشته است. او در رسیدن به اهدافش برای سیطره بر منطقه باستانی شوش از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و جامعه باستان شناسی ایران را به سخره می گیرد.به گزارش رباط نیوز به نقل از مشرق- به نوشته وب سایت ویکی پدیا، عباس علیزاده باستان شناس اهل ایران است که در بسیاری از تپه های باستانی خوزستان و فارس کاوش کرده و هم اکنون نیز در مؤسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو، باستان شناسی پیش از تاریخ ایران را تدریس می کند. او تحصیلاتش را در دانشگاه تهران و سپس در دانشگاه شیکاگو ادامه داد و در سال ۱۹۸۷ میلادی، دکترای خود را از این دانشگاه اخذ کرد. او کاوش های متعددی از جمله کاوش های تپه چغامیش و چغابنوت را مدیریت کرده است. عباس علیزاده، باستان شناس ایرانی، مقیم آمریکا علیزاده در عین حال کار سازمان دهی مجموعه سفالینه های موزه ایران باستان را پذیرفته است. کیسه هایی بزرگ از تکه سفال در زیرزمینی مرطوب نگه داری می شد و کارکنان موزه در شرف دور ریختن این توده بی نظم و ترتیب بودند. اما علیزاده مانع این کار شد، و امروز این موزه می تواند به داشتن مجموعه قابل توجهی از یک میلیون قطعه سفال به خود ببالد که با تلاش علیزاده بر اساس نوع و منطقه، طبقه بندی شده و در زیرزمینی که با بودجه دولت بازسازی شده نگه داری می شود. نیکلاس کوچوکوس، قوم شناس دانشگاه شیکاگو، که به علیزاده در این کار کمک کرده است می گوید: «بسیاری از سایت هایی که این سفال ها در آنها پیدا شده اکنون اصلاً وجود ندارند. این مجموعه بی نظیری است که ما تصور می کردیم از دست رفته است.» اما این همه آنچه که باید از عباس علیزاده بدانیم نیست. بخش تاریک زندگی عباس علیزاده مربوط به زمانی است که بین سال های ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ در خاک فلسطین اشغالی و در همکاری با رژیم صهیونیستی به کاوش های باستان شناسانه در پروژه اشکلون برای یافتن منابع تاریخی در تایید تعلق بیت المقدس به صهیونیست ها فعالیت می کرد. به شهادت اسناد موجود در فضای مجازی، عباس علیزاده از نزدیک با کاوش های رژیم صهیونیستی در منطقه باستانی اشکلون در ارتباط بوده و از سوی آنان بارها مورد تشویق و تقدیر قرار گرفته است. یکی از این اسناد کتاب اشکلون، چاپ رژیم صهیونیستی است که در آن تلاش شده تا جزئیات کشف آثار باستانی مربوط به یهود در خاک فلسطین اشغالی به شکل مستند ارائه شود و عباس علیزاده در جهت مستندسازی برای این ادعای گزاف تلاش بسیار کرده است. گزارش نهایی از هیئت اعزامی لئون لِوی به اشکلون برای دانلود سند روی تصویر کلیک کنید در این کتاب بارها از عباس علیزاده نام برده شده و حضور وی در عکس های یادگاری باستان شناسان در همین کتاب بیشتر اثبات می شود: کاوش های پروژه اشکلون در سال ۱۹۸۵ کاوش های سال ۱۹۸۶ کاوش های سال ۱۹۸۷ کاوش های سال ۱۹۸۸ عباس علیزاده سابقه حضور در تلویزیون بهایی ها را نیز دارد. در فیلم زیر، مصاحبه اخیر او با شبکه آیین بهایی را مشاهده می کنید: دانلود قضیه حضور عباس علیزاده در ایران زمانی جالب تر می شود که بدانیم او در امر رسیدن به اهدافش یعنی سیطره به کل منطقه باستانی شوش از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و جامعه باستان شناسی ایران را به سخره می گیرد. وی در سخنرانی خود که به تازگی در ایران ایراد کرده گفته است: «وقتی کسانی از من می پرسند در شوش چه کردی؟ من پاسخ می دهم خوشحالم که آبدارچی ما هم می تواند هزاره ی سفال های شوش را تشخیص دهد.» معنای این جملات زمانی آشکارتر می شود که با جمله « کارکنان موزه در شرف دور ریختن این توده بی نظم و ترتیب بودند » که در وب سایت ویکی پدیا آمده مقایسه شود. البته شایان ذکر است که مخاطب چنین توهینی جامعه دانشگاهی و دولتی باستان شناسی کشور است که به آسانی چنین تحقیرهایی را تحمل می کنند. او که اکنون سواد جامعه باستان شناسی آکادمیک ایران را هیچ می پندارد و خود را سلطان بلامنازع پیش از تاریخ ایران می داند، از داخل ایران به شدت حمایت می شود و اساسا دلیل حضور مجدد وی در ایران نیز دعوت رسمی از وی برای بازگشت به ایران برای راه اندازی مرکز بین المللی شوش است. سوال مهمی که به ذهن متبادر می شود می شود آن است که اگر فرض را بر آن بگذاریم که سواد جامعه باستان شناسی کشور آنقدر کم است که خود به تنهایی قادر به کشف، تعیین تاریخ و حفظ اشیای باستانی ایران زمین نیست، چرا با وجود حضور باستان شناسان کشورهایی چون ایتالیا و فرانسه، تنها از تیم عباس علیزاده در پایگاه شوش استفاده می شود؟ سوال دیگر آن است که با وجود پایگاه های باستانی متعدد و البته مهم در سراسر ایران چه توجیهی برای این همه تکیه بر تحویل پایگاه شوش به علیزاده وجود دارد؟ البته کسی منکر اهمیت باستان شناسی در منطقه شوش نیست اما آنچه که جالب است نادیده گرفتن دیگر مناطق ایران است. آیا دلیل این امر به «یهودی سازی تاریخ باستان ایران» بازنمی گردد؟ به نظر می رسد زیر پوست جامعه باستان شناسی کشور جریاناتی در حال روی دادن است که جناب «افتخار باستان شناسی ایران! عباس علیزاده» در حال مدیریت کردن آن است. در هر حال امیدواریم مقامات مسئول در این زمینه، در پاسخ به مدارکی که در این گزارش آمده است، پاسخ مناسبی به افکار عمومی ارائه کنند. در صورت لزوم، مشرق بیشتر به این موضوع خواهد پرداخت.
پنجشنبه ، ۷آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رباط نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]