تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد آنان را در دين دانا مى كند، كوچك ترها بزرگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834308499




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سرمقاله روزنامه های صبح ایران


واضح آرشیو وب فارسی:9 صبح: سیاسی > سایر حوزه ها - روزنامه های صبح امروز ایران در سرمقاله های خود به مهمترین مسائل روز کشور وجهان پرداخته اند که برخی از آنها در زیر می آید.شرق ایران و پازل سوریه در اجلاس وین جاوید قربان اوغلی، با تأیید سفر وزیر امور خارجه به وین برای شرکت در اجلاس یک روزه با موضوع سوریه، همه کشورهای اثرگذار در این مسئله بر سر میز مذاکره خواهند نشست تا شاید بتوانند راه حلی برای اوضاع آشفته این کشور و تروریسم درحال رشد در آن بیابند. پیش ازاین، برخی منابع آمریکایی با اشاره به دعوت از ایران برای پیوستن به مذاکرات، مذاکره کری – ظریف دراین باره پس از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای را بسیار مهم ارزیابی کرده بودند. این رخداد، از چند جهت دارای اهمیت زیادی است: نخست آنکه ایران اصلی ترین بازیگر در صحنه سوریه در مجموع حوادث چهار سال گذشته بوده است. ممکن است برخی کشورها، در مقاطعی، به شکل پررنگ وارد این حوزه شده باشند اما درمجموع، این ایران بوده که براساس اصول مدنظر خود در سیاست خارجی، با دولت سوریه همکاری داشته است. پیش ازاین ایالات متحده به عنوان بازیگر اصلی عرصه بین المللی و ترکیه، عربستان سعودی و قطر به عنوان طرف های منطقه ای با هرگونه ایفای نقش از جانب ایران برای پیداکردن راه حل در نشست های منطقه ای و بین المللی مخالفت می کردند. حالا به طور رسمی و علنی از ایران دعوت شده تا به جمع کشورهای مذاکره کننده در این موضوع مهم برای امنیت منطقه و جهان بپیوندد. این در حالی است که به طور قطع، سعودی ها با این مسئله مخالف بوده و برای سایر طرف ها نیز این موضوع چندان خوشایند نیست.  از این منظر، این اتفاق را باید نوعی پیشرفت در مسیر حل بحرانی دانست که صدها هزار آواره، هزاران کشته و مجروح بر جای گذاشته و به کانون صدور تروریسم تکفیری تبدیل شده است. راه حل هایی که ایران به دنبال آن بوده، پیش تر در سفر ظریف به سوریه، به اسد و همچنین به نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل در امور سوریه ارائه شده بود.  نکته دوم به رویکرد متفاوت ایالات متحده بازمی گردد که باید آن را در ادامه رویکرد این کشور در مسئله برجام و مذاکرات هسته ای ارزیابی کرد. مذاکراتی که اگرچه در قالب ایران و ١+٥ دنبال شد اما در ماوقع مذاکرات ١+١ بوده و ایران و ایالات متحده، طرف های اصلی آن به شمار می رفتند. درعین حال می دانیم طرف آمریکایی در طول مذاکرات هسته ای نیز تمایل به ورود به مسائل دوجانبه و منطقه ای را نیز داشت اما مأموریت داده شده به تیم هسته ای، فقط در زمینه تحریم ها و مسائل هسته ای بود؛ بنابراین نباید دعوت از ایران را به ماجرای حضور نظامی جدی تر روسیه در سوریه مرتبط دانست.  ایران پیش از این هم بر اساس توانمندی های منطقه ای خود نشان داد که در مسائلی چون عراق، یمن و لبنان نیز از بازیگران اصلی است و بساری از تحلیلگران خارجی هم مذاکرات درباره بحران خاورمیانه بدون جلب نظر ایران را کم اثر می دانستند.  نکته سوم این است که همه تحلیلگران مستقل و مطلع بارها اعلام کرده بودند که به ثمررسیدن «برجام» نقش منطقه ای ایران را حتی با وجود کارشکنی های برخی طرف های منطقه ای، ارتقا خواهد داد. حال فارغ از اینکه اجلاس یک روزه وین یا سایر اجلاس ها پیرامون سوریه به نتیجه برسد یا نه، نفس حضور ایران در یک مذاکره بین المللی دیگر نباید از نظر دور نگه داشته شود. از رصد اخبار چنین استنباط می شود که توافق نانوشته ای درباره آینده سوریه در حال شکل گیری است که برای پیشگیری از تجزیه این کشور و رشد گروهک هایی چون داعش، النصره و احرار الشام، ساختار نظامی و سیاسی این کشور حفظ شده و بشار اسد نقش خود را در روند انتقالی تا برگزاری انتخابات آینده این کشور ایفا کند. درعین حال بحث با مخالفان اسد مانند ارتش آزاد در دستور کار طرف های مختلف قرار دارد و بناست از منتقدان قانونی داخلی دولت سوریه هم دعوت به مشارکت شود. این مسائل را نباید تنها از دریچه تحولات سوریه دید. باید پذیرفت جهان پسابرجام، دارای تفاوت های مشخصی با پیش از آن است و انرژی آزادشده ایران در سیاست های منطقه ای و جهانی، فرصت مغتنمی برای نقش آفرینی هرچه بیشتر کشورمان فراهم کرده است که می تواند به مواردی چون مسائل ترکیه، یمن، عراق و لبنان هم تعمیم داده شود. نکته آخر به رفتار عربستان سعودی بازمی گردد. باید پذیرفت سپهر سیاسی این کشور با دوران ملک عبدالله و وزارت خارجه سعود الفیصل، کاملا متفاوت شده و ملک سلمان و تیم همراه او، رویکردهای افراطی و غیرسازنده در قبال ایران دارند که به نوعی تقابل رسمی انجامیده است. حال چگونه می توان از این پل عبور کرد؟ آیا هر دو طرف باید به دنبال غلبه کامل و حذف رقیب از صحنه معادلات منطقه ای باشند؟ اینجاست که باید به این کشور تفهیم شود که می توان راه حل هایی برد- برد یافت که در عین تداوم رقابت های سازنده مرسوم در هر دیپلماسی، پرهیز از رفتارهای تقابلی را دنبال کند و منافع منطقه و جهان اسلام را در نظر بگیرد. فضای فعلی به سود هیچ کشوری نیست و می توان با همکاری منطقه ای و استفاده از توانایی های بین المللی، مسائل را حل وفصل کرد. اعتماد سرمایه داری جهانی در آستانه تحولات مهم حسین راغفر، نولیبرالیسم جهانی از نظر اقتصادی شکست خورده و احتمالا در آینده این نظام با دگرگونی های وسیع رو به رو خواهد شد. چیزی که در این میان حایز اهمیت است، این است که دگرگونی فوق باید در راستای بهبود وضعیت زندگی عموم مردم باشد تا بتواند به ترقی خواهی، رشد و توسعه یاری برساند. فلاکتی که نولیبرالیسم به جهان تحمیل کرد، کم نبود و دگرگونی آتی باید در مقابل این فلاکت بایستد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای بلوک شرق، باعث پدید آمدن نظام تک قطبی در جهان ما شد که در آن امپریالیسم امریکا یکه تاز میدان شد.  امپریالیسم غرب و بازوی نظامی آن ناتو در این دو دهه یکه تاز میدانی شدند که در آن برای خود هیچ رقیبی قایل نبودند و با توجه به همان سنت خود قدرت اقتصادی خود را از طریق میلیتاریسم و هژمونی نظامی خود به دیگر کشورها و به ویژه کشورهای پیرامونی غالب کردند. بیش از همه این اتفاق را ما در کشورهای همسایه خود دیدیم که امریکا و ناتو زیر لوای دفاع از دموکراسی و حقوق بشر به این کشورها تجاوز کردند اما نتیجه این تجاوزات نه تنها بهبود زندگی مردم یا دموکراسی نشد، بلکه میزان فلاکت و ویرانی ها را در این کشورها نسبت به قبل، به مراتب افزایش داد. برآمدن جریانات بنیادگرایی مانند طالبان با کمک مستقیم امریکا و جریانات متاخری مانند داعش هم تحت تاثیر میلیتاریسم غرب در خاورمیانه پا گرفت و وضعیتی را به وجود آورد که اکنون شاهد هستیم. اما این همه کار نیست و در طرف مقابل، قطب دیگری در حال شکل گیری است؛ قطبی که به جای تحمیل اتوریته نظامی، با رسوخ اقتصادی در اکثر کشورهای جهان خود را مطرح کرد. این کشور چین است که در این سال ها به شکل کاملا خزنده ای توانست تبدیل به یک وزنه مهم جهانی شود و امروز دیگر آن را می توان به عنوان یک امپریالیست شناخت. در طرف مقابل قدرتمندان، توده های مردم و وجدان های بیداری قرار دارند که از وضعیت فوق ناراضی هستند، نسبت به وضعیت خاورمیانه حساسند، از وضعیت مردم مظلوم فلسطین ناراحت هستند و نسبت به تغییر سیاست های کنونی مصمم. برآمدن سیریزا در یونان، جرمی کوربین در حزب کارگر انگلیس، حزب پودوموس اسپانیا و جریاناتی از این دست که جهان غرب را بسیار شگفت زده کرده نشان از همین تمایل و گرایش اجتماعی به تغییر وضعیت کنونی دارد. اتحادیه اروپا با فشاری که به کشورهای ضعیف تر آورد نشان داد راه حل مناسبی برای بهتر شدن زندگی ها نیست و اساس این تحولات نقد به سیاست های تعدیل ساختاری است. این بار نمی توان مردم را متهم کرد که فریب کشورهای بلوک شرق و دستگاه های تبلیغی آن را می خورند، چرا که مردم از وضعیت کنونی خود خسته هستند و اتفاقا در جهانی یک قطبی به فکر تغییر ند. متاسفانه در سال های گذشته در کشور ما هم گرایشات نولیبرالی با اتکا به پشتوانه های قدرتمند مالی توانستند برای خود دستگاه تبلیغی عریض و طویلی ترتیب دهند و تلاش دارند تا ذهنیت جامعه را مهندسی کنند. باید در مقابل چنین گرایشاتی ایستاد و آشکار کرد اگر امروز وضعیت اقتصادی جامعه با مشکلاتی رو به رو است ناشی از سیاست های تعدیل ساختاری است که توسط بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به ایران دیکته شد. باید گفت که اشتباهات دولت نهم و دهم نه تنها ناشی از گرایشات عدالت طلبانه آن نبود، بلکه ناشی از گرایشات نولیبرالی این دولت بود. امروز در کشور ما بر همگان عیان شده که سیاست هدفمندی یارانه ها اشتباهی بزرگ بود اما همین سیاست کمرشکن را رییس صندوق بین المللی پول ستایش کرد و گفت: باید نحوه اجرای این سیاست تعدیلی را کشورهای دیگر از ایران الگو برداری کنند. باز هم متاسفانه به دلیل اینکه انحصار رسانه در دست جریانات نولیبرال است از انعکاس این گفته ها خودداری کردند و به جای آن مشکلات کشور را ناشی از سیاست های به اصطلاح عدالتخواهانه دولت نهم و دهم اعلام کردند. هر چند امروز این حرف به لطیفه بیشتر شباهت دارد زیرا چنین نبود و دولت هشت ساله احمدی نژاد در عمل هیچ گرایش عدالتخواهانه ای از خود نشان نداد. جهان امروز قطعا در آینده دستخوش تحولات مهمی خواهد شد، زیرا نولیبرالیسم و سرمایه داری جهانی امروز، ثابت کرد کفایت اداره جامعه را ندارد و ادامه این روند، جامعه را بیش از پیش به قهقرا خواهد برد. برای این تحول نباید نادیده گرفت که گرایش به عدالت اجتماعی و افزایش سطح رفاه عمومی، یک گرایش واقعی در جامعه است و در صورتی که تحول احتمالی آتی این گرایش دست بالا را پیدا کند، می توان به بهبود وضعیت امیدوار بود. کیهان عربستان، شکست و جنون سعدالله زارعی ، تحولات یمن، نگرانی های عمده ای را برای رژیم سعودی و حامیان منطقه ای و بین المللی آن در پی داشته است. از این رو مقامات عربستان که تا پیش از این از بحث و گفت وگوی با انصارالله طفره می رفتند، اینک از آغاز گفت وگوها با جنبش انقلابی یمن، در 24 آبان خبر می دهند و از سوی دیگر اظهارات آمریکایی ها و انگلیسی ها بیانگر آن است که پشتیبانان بین المللی رژیم سعودی به این جمع بندی رسیده اند که ادامه جنگ شرایط سخت تری را بر دولت ریاض وارد می کند و به سود انصارالله به پیش می رود. تعیین 24 آبان ماه به عنوان زمان آغاز گفت وگوهای دوباره میان دو طیف داخل و خارج یمن از یک سو اعتراف رسمی به شکست سیاست استفاده از اهرم نظامی برای غلبه بر حریف است و از سوی دیگر می تواند نقطه گذاری برای پایان سیاست نظامی گری و در عین حال استفاده از فرصت سه هفته ای برای تغییر شرایط یمن به حساب آید هرچند اگر بپذیریم که رژیم سعودی جنگ را در شرایط بن بست ارزیابی می کند، به این معنا نیست که 24 آبان ماه پایان جنگ و پایان عملیات نظامی باشد. کما اینکه ژنرال العسیری با صراحت اعلام کرد که جنگ در زمان گفت وگوهای دو طیف یمنی متوقف نمی شود. اما این جنگ چه در آن زمان- به طور دائم یا موقت- متوقف شود و چه نشود، روز 24 آبان اعتراف عملی به بیهوده بودن جنگ علیه انصارالله خواهد بود. نکات زیر به ما برای ارزیابی وضعیت سعودی ها و میزان توانایی آنها کمک می کند: 1- رژیم سعودی چند ماه تلاش گسترده نظامی کرد تا بر «عدن» پایتخت سابق یمن جنوبی مسلط شود و با مستقر کردن دولت هادی بحاح در آن وانمود کند که سیاست و عملکرد سعودی در درون یمن نیز از مشروعیت برخوردار است و بنابراین «دولت دست نشانده هادی» یک دولت قانونی است که همه باید آن را بپذیرند اما زمانی که عدن با سختی زیاد و با مشارکت نیروهای ناهمگون سقوط کرد به جای آنکه به جای انصارالله نیروهای تحت فرمان سعودی- حزب اصلاح، گروه هادی و...- بر عدن حکومت کنند، این بندر به دست نیروهای القاعده افتاد و عملا از دست هادی خارج شد و نخست وزیر وابسته به عربستان- خالد بحاح- بعد از چند روز استقرار در عدن ناگزیر به فرار گردید هم اینک عدن کانون درگیری میان سه گروه القاعده- که در یمن انصارالشریعه خوانده می شود- میلیشیاری هادی و حراک جنوبی است این در حالی است که حراک جنوبی که نقش مهمی در خارج شدن عدن از تسلط انصارالله داشتند، عربستان و نیروهای هادی را متهم به بی لیاقتی کرده و به آنان می گوید سیاست شما باعث تبدیل عدن به مرکز فعالیت القاعده شده و القاعده عملا بر دو بخش حساس عدن و مکلا مسلط شده اند. این در حالی است که عربستان به القاعده می گوید قرار بود در قبال سکوت ما در قبال تسلط شما بر مکلا، شما به ما در تسلط بر عدن کمک کنید. 2- عربستان پس از شکست و ناتوانی در حل مشکل خود در عدن، تلاش کرد تا بر صنعا مسلط شود. از این رو با کمک امارات و قطر نیروهای زیاد و امکانات ویژه ای را در «مأرب» گسیل کرد تا بتواند از سمت شرق و جنوب راهی را برای تسلط بر پایتخت یمن باز کند. اما حمله موشکی انصارالله که در نیمه شهریورماه به مأرب انجام شد و باعث کشته و مجروح شدن نزدیک به 1000 نفر از نیروهای مشترک عربی شد، جبهه عربستان را دچار تلاطم جدی نمود. امارات که در این جنگ دست کم 100 نفر از نیروهای ارتش خود را از دست داده بود، راه خود را از عربستان جدا کرد. در درون نیروهای سعودی نیز رعب به وجود آمد و عملیات اشغال صنعا از مسیر مأرب را با ابهام زیاد مواجه کرد. پس از آن عربستان تلاش کرد تا از استان شمالی «جوف» راهی را به سمت صنعا بگشاید. در این میان عربستان تلاش گسترده ای کرد تا سران عشایر را به همکاری با خود علیه انصارالله متقاعد نماید و در این راه به توفیقات محدودی هم دست یافت اما در عمل عملیات های عربستان از جوف هم به بن بست رسید و موضوع فتح قریب الوقوع صنعا منتفی گردید این در حالی بود که جوف به دلیل مرز طولانی اش با عربستان و مناطق بیابانی آن یک مسیر آسان برای تهدید صنعا به حساب می آمد. 3- سعودی ها پس از شکست پروژه فتح صنعا، نیروهای خود را با هدف تصرف استان «تعز» و جزایر آن به سمت جنوب بردند. به گمان رژیم سعودی، تعز به دلیل آنکه پایگاه سنتی جریان اخوانی- وهابی «اصلاح» به حساب می آید می تواند از درون انصارالله را تهدید نماید. از سوی دیگر تعز به دلیل آنکه در جنب باب المندب و جزایر استراتژیک واقع در دهانه این تنگه قرار دارد، دارای یک موقعیت استراتژیک است. این در حالی است که امکانات گسترده دریایی عربستان و متحدان آن در خلیج عدن و دریای سرخ امکان عملیات گسترده ای را در اختیار عربستان قرار می داد. عربستان در این عملیات تلاش گسترده ای کرد تا از نیروهای سودانی، مصری و چند کشور عربی آفریقایی دیگر کمک بگیرد. سودانی ها حدود 1500 نیرو در اختیار عربستان قرار دادند تا این کشور را در آزادسازی تعز همراهی نمایند اما تاکنون اقدامات گسترده آل سعود و شرکای آفریقایی آن بی نتیجه بوده است. این در حالی است که در این فاصله سه ناو سعودی توسط انصارالله نابود شده و ده ها جسد روی دست ارتش سودان باقی مانده است. این نکته هم حائز اهمیت است که مصری ها علیرغم وعده نصف و نیمه ای که به ملک سلمان داده بودند حاضر به همراهی نشده و اعلام کردند نیروهای مصر پس از آزادی تعز و به منظور تثبیت پیروزی قوای مشترک به متحدین می پیوندند! عملیات نظامی رژیم سعودی در تعز نتوانسته است، ضربه ای به انصارالله وارد کند و شکست پی درپی سعودی در عدن، صنعا و تعز روحیه نیروهای سعودی را ضعیف کرده است. 4- عربستان فعلاً سرگرم تزریق نیروهای جدید به یمن است تا بتواند پیش از 24 آبان به یک دستاورد اساسی دست پیدا کند اما واقعاً به فرض آنکه عربستان بتواند طی دو سه هفته آینده تعز را به تصرف خود درآورد، مشکل عربستان تا 24 آبان حل نمی شود چرا که سیطره انصارالله بر دریای سرخ، پایتخت، مناطق شمالی و بسیاری از موقعیت های استراتژیک، با موفقیت عملیات عربستان در تعز دچار خدشه نمی شود. همه می دانند که به فرض آنکه نیروهای سودانی و... تا سیطره بر تعز عربستان را همراهی کنند، نمی توانند برای مدت زیادی کنار ارتش سعودی بمانند و به محض کنار کشیدن آنان بار دیگر معادله امنیتی به نفع انصار و به ضرر سعودی تغییر می کند. پس کاملاً واضح است که عربستان در 24 آبان قادر نیست میز مذاکره هواداران خود را آنگونه که می خواهد بچیند چرا که شرط تحقق نقشه عربستان، تمکین انصارالله است. موضع انصارالله و متحدان آن در این جنگ کاملاً مشخص است و در سخنرانی روز عاشورای رهبر این جنبش- سید عبدالملک بدرالدین - تبلور پیدا کرد. موضع انصار این است که میز گفتگوی سیاسی الزاماً یک میز یمنی است و شرط پذیرش توافق این است که طرف خارجی اعمال فشار نکند. با این وصف پرونده سیاسی عربستان در یمن هم به اندازه پرونده امنیتی آن دچار بحران و آشوب است. 5- هم اینک فشار به عربستان در جنگ یمن بیش از هر زمان دیگر است. از یک سو مردم عربستان که در طول 100 سال گذشته جنگی ندیده اند، این جنگ را بی نتیجه دانسته و از آن ابراز شرم می کنند و این موضوع به دست منتقدان داخلی آل سعود بهانه داده تا سیاست های سلمان و پسرش را خطرناک دانسته و عزل آنان را خواستار شوند. از سوی دیگر در سطح بین المللی، اعتماد به اینکه عربستان و وابستگان آن بتوانند در یک دوره چند ماهه پرونده یمن را به نحوی که نگرانی های غرب را برطرف نماید، به سرانجام برساند، هر روز کمتر می شود. از منظر آمریکایی ها، عملکرد عربستان در یمن سبب پیچیده تر شدن اداره پرونده های مهمتر در منطقه شده و کار را بر غرب دشوار کرده است. غربی ها معتقدند سرگرمی عربستان در یمن و ضربه پذیر شدن آن، مهمترین رقیب عرب ایران را به حاشیه برده و در پرونده های حساسی مثل پرونده سوریه ناگزیر به دادن امتیاز کرده است این در حالی است که از منظر غرب امکان باز گرداندن هادی بحاح به قدرت وجود ندارد و نیروهای معارض آنان اجازه بازگشت را به آنان نمی دهد. هم اینک سه نیرو در یمن وجود دارند که بر سر راه بازگشت دولت هادی بحاح و بطور کلی طرح سعودی مانع ایجاد می کنند انصارالله، حراک جنوب و انصار الشریعه. بنابراین غربی ها پروژه بازگرداندن دولت هادی و اجرایی کردن قطعنامه 2216 را پایان یافته تلقی می نمایند. 6- شکست در عرصه جنگ، رژیم متجاوز را به جنون می کشاند و در شرایط جنون وقوع تراژدی محتمل است و از این رو این احتمال وجود دارد که عربستان تلاش کند تا با کشتار وسیع تر مردم بخواهد از جبهه مقاومت انتقام بگیرد. این موضوعی است که نیاز به هوشیاری و اقدامات مهارکننده دارد و در این راه باید ظرفیت های انسانی جهان اسلام را به کار گرفت. خراسان بحران سوریه و شکاف در هیئت حاکمه آمریکا دعوای ژنرال ها و دیپلمات ها دکترعلیرضا رضاخواه، روز گذشته اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا از احتمال اعزام نیروی زمینی به سوریه برای پایان دادن به بحران این کشور خبر داد. البته وزیر دفاع آمریکا که به همراه ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده در این جلسه حضور داشت، تصریح کرد که تا کنون بحث اعزام نیروی زمینی به سوریه مطرح نبوده است. با این حال روزنامه وال استریت ژورنال دیروز نوشت دولت آمریکا در حال بررسی احتمال اعزام گروه کوچکی از نیروهای زمینی به سوریه در میان کردهای سوری و یا "مخالفان میانه رو" سوریه است. روسیه عملیات زمینی احتمالی آمریکا در سوریه را "غیرقانونی" دانسته است. رئیس کمیته امور خارجی مجلس علیای روسیه می گوید: تبعات عملیات های زمینی احتمالی آمریکا در سوریه غیرقابل پیش بینی خواهد بود. آمریکا رهبری ائتلاف بین المللی ضد داعش را برعهده دارد، ائتلافی که از تابستان سال گذشته میلادی تاکنون هیچ دستاوردی در حوزه میدانی به دست نیاورده است. استراتژی واشنگتن در سوریه تا پیش از این بر دو محور میدانی و دیپلماتیک متکی بوده است. در حوزه میدانی پنتاگون و ارتش آمریکا تلاش داشتند تا با همکاری متحدان منطقه ای خود به ویژه قطر و ترکیه ارتشی 5 هزار نفری از نیروهای به اصطلاح "میانه رو" را برای مبارزه با دولت سوریه آموزش دهند. اما بعد از گذشت یک سال و با صرف کردن بودجه ای بالغ بر 500 میلیون دلار ، ارتش آمریکا تنها توانست 50 جنگجو را تربیت کند، این ارتش گران قیمت و البته کم تعداد آمریکایی ها به محض ورود به خاک سوریه مورد حمله نیروهای جبهه النصره، شاخه القاعده در سوریه قرار گرفت و تنها 5 نفر از آنان باقی ماندند. همین افتضاح و رسوایی نظامی در حوزه میدانی بود که باعث شد آمریکایی ها چندی پیش رسما از شکست استراتژی نظامی خود در سوریه سخن بگویند. در حوزه دیپلماسی نیز کاخ سفید که شدیدا دچار اشتباه محاسباتی نسبت به تحولات سوریه شده بود تلاش داشت، از یک سو انزوای دولت دمشق را دنبال کند و از سوی دیگر در نشست های سیاسی برای حل بحران تا آن جا که می شود رقبای منطقه ای و بین المللی خود را به حاشیه براند. لذا در تمام نشست های دیپلماتیک برای حل بحران سوریه کشورهای محور مقاومت به ویژه ایران غایب بودند.  اما ظاهرا این روزها همه چیز تغییر کرده است. حضور نظامی مسکو در سوریه توازن قوا در عرصه میدانی را به نفع نیروهای دولتی تغییر داده است. حلب دومین شهر بزرگ سوریه در آستانه پاکسازی از لوث وجود تروریست های تکفیری است. ائتلاف جدیدی با حضور دمشق، بغداد، تهران و مسکو شکل گرفته که بر خلاف ائتلاف ضد داعش آمریکا در همین مدت کم دستاوردهای میدانی فراوانی داشته است. موفقیت های میدانی روسیه باعث شده تا عراقی ها هم برای مقابله با داعش به مسکو تمایل پیدا کنند. سپردن عراق و سوریه به کرملین برای کاخ سفید مسئله ساده ای نیست. به ویژه که این روزها در قاهره هم سیسی یاد جمال عبدالناصر کرده و به دنبال احیای روابط روسیه و مصر است. توبه دیپلماتیک از همین رو کاخ سفید این روزها مسیر توبه دیپلماتیک را در پیش گرفته است. دیپلمات های آمریکایی تلاش می کنند تا با درس گرفتن از گذشته و درک واقعیات خاورمیانه، سیاستی جدید در پیش بگیرند. آمریکا و روسیه برای نخستین بار از زمان آغاز گفت وگوهای بین المللی برای یافتن راه حلی جهت پایان دادن به بحران جاری در سوریه، از ایران که مهم ترین و با نفوذ ترین بازیگر منطقه ای این روزهای خاورمیانه است برای شرکت در این مذاکرات دعوت کرده اند. آسوشیتدپرس تصمیم آمریکا برای دعوت از ایران را «قمار آخر» این کشور خوانده است؛ قماری که ممکن است واکنش تند تروریست های سوری و محور ارتجاع عرب به رهبری سعودی که همپیمانان میدانی آمریکا محسوب می شوند، را در پی داشته باشد. گفته می شود باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، عصر سه شنبه در تماسی تلفنی با ملک سلمان، پادشاه عربستان، درباره «روابط دوجانبه عربستان و ایالات متحده، وضعیت منطقه و توسعه همکاری های منطقه ای و بین المللی» گفت وگو کرده است. جز کلیات این تماس تلفنی، اطلاعات بیشتری در اختیار رسانه ها قرار نگرفته است، اما به نظر می رسد تغییر جهت دیپلماسی آمریکا و دعوت از ایران برای پیوستن به این مذاکرات، از علل مهم این تماس تلفنی بوده باشد. اختلاف میان پنتاگون و کاخ سفید با این حال این همه ماجرا نیست خلاء حضور آمریکا در خاورمیانه در حال پرشدن توسط قدرت های رقیب بین المللی از جمله مسکو و پکن است. استراتژیست ها و ژنرال های آمریکایی در پنتاگون و ارتش آمریکا برخلاف سیاستمداران کاخ سفید به شدت از واگذار کردن بازی به روس ها ناراحتند. آنها می گویند باید نظامیان به خاورمیانه باز گردند، اما اوباما می گوید هر طرحی که بازگشت نیروی زمینی به عراق یا سوریه را شامل شود وتو می کند. مخالفان می گویند کاخ سفید در حال وقت کشی است. «راندا سلیم» تحلیل گر انستیتوی خاورمیانه در واشنگتن در این رابطه می گوید: «در آینده نزدیک تلاش ها ادامه خواهد یافت اما معلوم نیست کی به نتیجه برسد. استراتژی دولت آمریکا هم اکنون یافتن راه حل دیپلماتیک است اما باید در نظر داشت که این راه حل بدون همراه شدن با گزینه نظامی کافی نخواهد بود. در دولت آمریکا هم اکنون صحبت از این است که راه های نظامی را هم در نظر بگیرند، نه اینکه آن را افزایش دهند اما در یک متن نظامی هم اوضاع را بسنجند و آن وقت بگویند در مقابل راه حل سیاسی چگونه عمل خواهد کرد. چراکه گزینه سیاسی تنها برای مذاکره کافی نخواهد بود و باید همزمان دو مسیر موازی به کار گرفته شود. اما رئیس جمهور آمریکا مخالف اینگونه رویکرد است. درنتیجه از الان تا پایان کار این دولت ( حدود یکسال و نیم آینده) ، شاهد خواهیم بود که تلاش هایی در هر دو مسیر انجام شود اما حداقل تا پایان کار این دولت آمریکا، فکر نمی کنم ما شاهد یک توافق سیاسی برای پایان بحران باشیم.» این روزها بسیاری از استراتژیست های نظامی و تحلیل گران امنیتی از اشتباه بودن تغییر ثقل استراتژیک آمریکا از خاورمیانه به خاور دور سخن می گویند. سپردن هارتلند جهان به رقیب امری معقول به نظر نمی رسد. لذا هیچ بعید نیست که در سند استراتژیک بعدی آمریکا شاهد بازگشت ثقل استراتژیک ایالات متحده به خاورمیانه باشیم. مردم سالاری سوریه، راه نجات کدام است طاهره جمشید زاده، حملات پیاپی هوایی روسیه در حالی در سوریه به سورتی های متوالی خود نزدیک می شود که این اقدام با مخالفت آمریکا و ناتو و کشورهای اروپایی مواجه شده است اگر چه آنها به ظاهر مدعی مبارزه با داعش و تروریسم در منطقه خاورمیانه هستند و ماه هاست در یک ائتلاف مشترک با آمریکا وقت تلف می کنند و برای بقای تروریسم زمان می خرند و عملاً کاری از پیش نبرده اند و بیشتر غوغا و اغواسالاری رسانه ای به راه انداخته اند اما روسیه که از خطر تروریسم و داعش در بیخ گوش مرزها و تالوگ بین المللی خود آگاه است به دلایل مختلف از این مسأله آگاه بوده و دست به اقدام به مبارزه با داعش در سوریه زده است: 1. به دلیل حمایت ارتش سوریه در مبارزه با داعش که یکه و تنهاست 2. به دلیل منافع استراتژیک روس ها در یکی از بنادر سوریه در کنار دریای مدیترانه 3. درگیر شدن هزاران نفر از اتباع روسی و کشورهای استقلال یافته روسیه در داعش و پیوستن به تروریسم تکفیری در سوریه و عراق و بیم از اینکه بازگشت اینها به روسیه مخاطرات جدی برای کرملین به همراه خواهد شد و اگر زودتر اقدام اساسی و عاجل انجام نمی گرفت و نسخه ای در خور پیچیده نمی شد با یک بحران لاینحل در داخل مواجه می شد و دولت روسیه علاوه بر این دلایل اعلام نموده است که از مواضع دولت اسد و ارتش آن کشور برای مبارزه با تروریسم داعش حمایت می کند و کمک روسیه در این راستا فقط منحصر به حملات هوایی است و نیروی زمینی در سوریه پیاده نخواهد کرد و تا زمانی که ارتش سوریه از توان و قوام و استحکام لازم برای مبارزه با داعش برخوردار نشود کماکان حملات را ادامه خواهد داد . نکته جالب این قضیه اینجاست که دولت آل سعود که خود ماه ها است علیه مردم مسلمان و بی پناه جنگ می کند و ماحصل این جنگ خونین و خانمانسوز کشته شدن ده ها هزار نفر و بی خانمان شدن هزاران نفر دیگر و آواره گشتن تعداد بی شماری زن و کودک بی پناه یمنی است، اقدامات روسیه در حمله هوایی در سوریه علیه مواضع تروریست ها را محکوم کرده و زیر سوال برده است ! چگونه آل سعود که هنوز با اجماع جهانی علیه خویش در قبال فاجعه عظیم منا که منجر به کشته شدن قریب 7000 شهید و مجروح و زخمی شدن هزاران نفر در حج امسال است اینگونه بی شرمانه و بدون پروا اقدامات روسیه را محکوم می کند و هنوز خود به اساسی ترین سوال جامعه جهانی (که چرا فاجعه منا بوقوع پیوست) پاسخی درخور و شفاف نداده است. این در حالی است که کیت استیل مشاور ساخت پل های رمی جمرات در سال های 2000 تا 2004 استاد دانشگاه متروپولیتن شهر منچستر می گوید: حتماً نقص فنی از طرف دولت عربستان در کار بوده است که نتوانسته مسأله مهم حجاج را به عنوان دومین درآمد اقتصادی این کشور ساماندهی کند و از پس آن برآید. او می گوید: با اصول مهندسی و ریاضی و فنی می شد به آسانی مسأله ازدحام جمعیت را سامان داد و شاهد این فاجعه به این وسعت و بزرگی نبود هر چند که او در سال 2002 پیشنهاد داد که با طبقاتی کردن فضا و محوطه رمی جمرات می توان از حوادث احتمالی که در سنوات و ادوار گذشته هم رخ داده بود پیشگیری و جلوگیری کرد که در سال 84 اواخر 2003 و اوایل2004 باز هم فاجعه ای در آن باعث کشته شدن تعدادی از حجاج در رمی جمرات شده بود. اما استیل می گوید دولت عربستان با در اختیار رسانه ها قراردادن ویدیوها و فیلم های ضبط شده توسط دوربین های مدار بسته می تواند چرایی و عمق این فاجعه که کلیدی ترین پرسش جامعه جهانی است را روشن کند و آن زمان من فقط طول و عرض پل های رمی جمرات را بررسی کرده بودم و جمعیتی که به این فضا وارد می شود و حجم آن را خود کارگزاران و دولت سعودی طبق سلیقه و ایده خویش انجام می دادند همچنان که در سالیان دور و گذشته انجام می دادند. مدعیان مبارزه با تروریسم که با نام ائتلاف علیه داعش به رهبری آمریکا ماههاست در باتلاق سوریه گیر افتاده اند و عملا مبارزه آنها بیشتر روی کاغذ است تا عرصه عمل، اکنون در مقابل ائتلاف چهارجانبه روسیه، ایران، عراق و سوریه مواضع منفی اتخاذ می کنند و این ائتلاف را ناکارآمد معرفی می کنند و چندی پیش در حملات میدانی ارتش سوریه به مواضع تروریست ها در روستای ادلب مشخص شد که بسیاری از برچسب های مواد غذایی که تروریست ها برجای گذاشته بودند آرم قطر و عربستان و ترکیه داشتند که این خود حاکی از کمک های همه جانبه مدعیان مبارزه با تروریسم و تلاش های مذبوحانه آنها در این کارزار است. در این خصوص در مورد سوریه دیدگاه هایی وجود دارد از قبیل: 1. یک دیدگاه می گوید بشار اسد باید برود، مثل داعش و جبهه النصره 2. یک دیدگاه می گوید بشار اسد باید بماند مثل روسیه 3. و یک گروه و دیدگاه سوم می گویند اول باید داعش و تروریسم در سوریه از بین برود و بعد برای انتقال اسد چاره اندیشید. البته دیدگاه سوم به زعم بعضی ها خوب است و زمان بر بوده و معلوم نیست که آینده بعد از اسد چه می شود و چه سیاستی در سوریه خلق شود. همان مشکلی که بعد از معمر قذافی در لیبی الان حاکم شده است و شمال آفریقا صحنه جنگ و درگیری و خشونت پیاپی گشته است و همین کسانی که الان دم از رفتن اسد می زنند بعد از رفتن او شاهد تجزیه سوریه خواهند بود ؛ اتفاقی که البته به این آسانی نخواهد بود و زمان بر و فرساینده است مثل 5 سال گذشته که ماحصل آن 250 هزار کشته و 8 میلیون بی خانمان و 4 میلیون آواره بوده است، پس دیدگاه دوم که یک دیدگاه اصولی و معتدل است و ایران و روسیه بانیان و حامیان آن هستند از هر گزینه ای مناسب تر است . چرا که الان دو سوم جمعیت سوریه در پناه حکومت بشار اسد هستند و مردم خواهان ماندن او هستند ، در حالی که در مقابل بخش بزرگی از زمین های سوریه که خالی از سکنه شده در اختیار داعش و تروریست هاست! پس عملاً آنها کنترل سوریه و جمعیت آن را عهده دار نیستند و فقط بر اراضی و زمین های سوریه و بیشتر حومه و استان های آن تسلط دارند و این باز هم فاکتور مثبتی برای دولت سوریه و شخص بشار اسد است.


پنجشنبه ، ۷آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: 9 صبح]
[مشاهده در: www.9sobh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن