واضح آرشیو وب فارسی:کسب و کار: فردی که مسئول مدیریت اعتبار شرکت است باید از این اختیار برخوردار باشد تا واقعیت را در برابر اکاذیب منتشر شده بیان نماید و برای ایجاد تمهیدات و اقدامات لازم نیز از اختیار لازمه برخوردار باشد. اما متاسفانه تمامی سران روابط عمومی شرکت ها از این سطح از دسترسی، اعتماد، مسئولیت یا اختیار برخوردار نیستند.مشکل بزرگی پیرامون مدیریت اعتبار در شرکت های آمریکا وجود دارد. این مشکل که در اکثر شرکت های اصلی و بزرگ وجود دارد، بدین معنا نیست که کسی مسئول مدیریت ریسک های موجود در زمینه اعتبار شرکت نمی باشد. بسیاری از بخش های شرکت شامل روابط عمومی، بازاریابی، مدیریت برند و مدیریت ریسک از سطوحی از مسئولیت مذکور برخوردار می باشند، اما در صورتی که مسئولیتی برای مدیریت اعتبار وجود داشته باشد. اما مسئولیت اصلی بر عهده روابط عمومی می باشد. ولی یک مشکل دیگر وجود دارد. اغلب هیچکس در چارچوب روابط عمومی مسئولیت کامل مدیریت اعتبار شرکت را بر عهده ندارد. مسئولیت (و اختیار) به چندین نفر در چارچوب روابط عمومی اطلاق می یابد. مشکل موجود در زمینه مسئولیت مشترک این نظر که تمامی افراد، مسئول کار مهم مدیریت اعتبار شرکت هستند، ممکن است در واقع بدین معنا باشد که هیچ کس مسئول این کار نیست. هیچ کس مسئول نیست، هیچ کس از این اختیار برخوردار نیست تا به تعیین ریسک های اعتباری پرداخته و بنابراین تغییر کلید زده نخواهد شد. با در نظر گرفتن اهمیت و شکنندگی شرکت و اعتبار برند، ممکن است که این رویکرد، موقعیت خطرناکی را ایجاد نماید. اعتباری که به دقت و در طی چندین سال ایجاد شده است ممکن است که یک شبه و با یورش حملات رسانه ای نابود شود. انتقاد آنلاین می تواند حتی اعتبار بزرگترین شرکت ها را از زیر سوال ببرد. بدین دلیل است که اغلب شرکت های بزرگ و موسسات خیریه از طریق تعیین مسئول ارشد اعتبار به نظارت و پیگیری ریسک های اعتباری در چارچوب سازمان، آفلاین و آنلاین می پردازند. متفاوت از مدیریت بحران مدیریت اعتبار متفاوت از مدیریت بحران می باشد. مدیریت اعتبار یک استراتژی بسیار پویا و واکنشی است. این استراتژی شامل پاسخ به ریسک های اعتباری می باشد که پیش از این بروز نموده اند. مدیریت اعتبار متفاوت از بازاریابی و روابط عمومی سنتی می باشد. جنفیر جانسون، مدیرعامل شرکت سیکس دیگریز (Six Degrees)، در مصاحبه با گلوب و میل گفته است: «این استراتژی یک رویکرد کلی و یکپارچه برای مدیریت اعتبار است- این استراتژی شامل موارد زیر می شود: نحوه پاسخگویی افراد به تماس های تلفنی در مرکز تماس، نحوه پذیرایی از افراد توسط متصدیان پذیرش، آنچه که مردم در پست های توئیتری و فیسبوک می گویند، و آنچه در سطح رسانه های مختلف درباره شما گفته می شود». همچنین استراتژی مذکور نحوه برخورد شرکت با پرسنل، بازاریابی محصولات و خدماتش، تعامل با مشتریان و جامعه، اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت و بسیاری از عوامل را در بر می گیرد. شرکت ها می توانند به جای تعیین یک پست جدید، این مسئولیت را به مسئول ارشد مدیریت ریسک های اعتباری و کارشناس ارشد ارتباطات واگذار کنند. جانسون هشدار می دهد: به هر ترتیب، این سمت باید از اختیارات گسترده ای برخوردار باشد، امری که پرسنل ارتباطی و مسئول ریسک های اعتباری از آن برخوردار نیستند. مسئولیت ارشد ریسک های اعتباری اغلب پستی است که افراد به دشواری متقبل آن می شوند. در عوض، او تعیین پست مسئول ارشد اعتبارت را پیشنهاد می نماید که می تواند در کنار مسئول ارشد خطرات به عنوان یک «هماورد و همکار» عمل نماید. سرپرست روابط عمومی شرکت مطمئناً می تواند به عنوان مدیریت اعتبار شرکت ایفای نقش نماید. جهت انجام موثر این امر، این فرد باید مورد توجه و احترام مدیرعامل باشد و از اختیار لازم برای تعیین ریسک های اعتباری و القای اقدامات اصلاحی برای فرآیندهایی برخوردار باشد که بر اعتبار شرکت تاثیر منفی می گذارند. فردی که مسئول مدیریت اعتبار شرکت است باید از این اختیار برخوردار باشد تا واقعیت را در برابر اکاذیب منتشر شده بیان نماید و برای ایجاد تمهیدات و اقدامات لازم نیز از اختیار لازمه برخوردار باشد. اما متاسفانه تمامی سران روابط عمومی شرکت ها از این سطح از دسترسی، اعتماد، مسئولیت یا اختیار برخوردار نیستند. برخی ممکن است که بگویند مدیر عامل یا هیئت مدیره از مسئولیت پایانی برای مدیریت اعتبار برخوردار می باشند. آنچه گفته شد واقعاً درست است، اما هیچ مدیرعاملی از زمان کافی برای این کار برخوردار نیست، بعلاوه تعداد کمی از مدیران تمایل دارند تا مسئولیت های عملیاتی روزانه مدیریت اعتبار شرکت را متقبل شوند. این مسئله برای اعضای شورا یا کمیته ها چندین برابر صادق است.
چهارشنبه ، ۶آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کسب و کار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]