تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى تاب.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837629710




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آموزش و پرورش و تربیت سیاسی دانش آموزان


واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: گروه مدرسه اعتماد| وقتی در عرصه ورزش موفقیتی کسب می کنیم شور و حال وصف ناپذیری جامعه را فرا می گیرد و چون این توفیق موردی و موقت است چند صباحی دوباره با تجربه شکست فریاد همه بلند می شود که این چه اوضاعی است، چرا باید با داشتن این همه استعداد و امکانات ورزش ما چنین و چنان باشد. در لابه لای این هیاهو صدای خفیف کارشناسان که دلایل این ضعف ها را عدم توجه به ورزش در مدارس می دانند کمتر شنیده می شود و باز هم در بر همان پاشنه گذشته می چرخد و فقط تمرکز بر ورزش قهرمانی است. حکایت تربیت سیاسی هم بی شباهت به ورزش نیست. وقتی از افراط و تفریط ها و رفتارهای نابالغانه سیاسی سخن به میان می آید یا از نهادینه نشدن تحزب در کشور گفته می شود یا اینکه کمیت و کیفیت مشارکت سیاسی مورد انتقاد قرار می گیرد، همه و همه ریشه در یک ضعف اساسی دارد و آن هم چیزی نیست جز بی توجهی به تربیت سیاسی در مدارس. به همین منظور و در نخستین هفته های سال تحصیلی جدید بر آن شدیم تا در صفحه مدرسه به این موضوع از زوایای مختلف نگاهی بیندازیم، امیدواریم مسوولان و متولیان امر تدابیری اساسی برای این مساله بیندیشند. تربیت سیاسی متاثر از نظریه های فلسفی و روانشناختی مبحث تربیت یکی از مباحث روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و انسان شناسی و علوم سیاسی است. علم سیاست دیرتر از سایر علوم به مساله تربیت سیاسی اهتمام نشان داده است. سابقه بحث تربیت سیاسی به زمان ظهور نظریه های سیاسی برمی گردد. افلاطون و ارسطو آرایی درباره آموزش فرزندان متناسب با طبیعت دولت داشته اند. بودان نیز در کتاب های خود به اهمیت اطاعت در خانواده به عنوان اساس اطاعت از قدرت حاکم اشاره کرده است. آرای فلاسفه سیاست درباره تربیت، مدارس فکری مختلفی را پدید آورد. اما تا آغاز دهه 30 میلادی این مدارس فکری از حد مجموعه ای از مبانی فراتر نرفت و به پیدایش نظریه های کاملی درباره آموزش و تربیت سیاسی نینجامید. در این زمان پیشگامان علم سیاست امثال چارلز میریام به مساله روشنگری سیاسی اهتمام ورزیدند. سپس از دهه 40 اهتمام به این موضوع بیشتر شد و قضایای شخصی و رفتار سیاسی فرد را نیز در برگرفت. در دهه های 50 و 60 به مساله رشد درک سیاسی کودک و به طور کلی شهروند توجه شد. در سایه مکتب رفتارگرایی تلاش هایی برای ایجاد شاخص هایی جهت اندازه گیری و کاربرد آن در تحقیقات تجربی انجام پذیرفت. سنجش اثر تربیت بر جهت گیری های سیاسی فرد عرصه اهتمام رفتارگرایان بود. شاخص گرایش حزبی برای فرزندان مطابق گرایش حزبی پدران یکی از بارزترین شاخص هایی بود که برای تعیین میزان تاثیر تربیت سیاسی خانواده در آن زمان به شمار می رفت. تربیت سیاسی و ضرورت های مهارتی و نگرشی با توجه به انتظاری که در نظام تعلیم وتربیت در رابطه با پرورش همه جانبه قابلیت ها و توانایی های انسان می رود، به نظر می رسد پرورش بعد سیاسی – اجتماعی نیز به عنوان یکی از ساحت ها و قلمرو های اساسی تعلیم و تربیت با توجه به وسعت عمل آن در سطح فردی و اجتماعی از اهمیت اساسی برخوردار است. واقعیت این است که دهه گذشته، دوره تغییرات عظیم در حوزه سیاسی و اجتماعی بوده است. قطعیت های گذشته و ایدئولوژی های آزمایش شده، تحت فشار نظریه ها و رویکردهایی قرار گرفته اند که با پیش واژه «پست» یا «بعد» مشخص می شوند. ساحت سیاسی اجتماعی به عنوان یکی از ساحت های اساسی نظام آموزش و پرورش در پی ایجاد دانش، مهارت، نگرش و ارزش هایی است که دانش آموزان را قادر می سازد به عنوان شهروند فعال و آگاه در جامعه مشارکت کنند. تربیت مدنی یک مفهوم متکثر و چندچهره است که ابعاد مختلفی همچون مسوولیت پذیری، وحدت و تفاهم ملی، بردباری، قانون گرایی، درک فهم اجتماعی، مشارکت سیاسی و اجتماعی، صلح جویی، وفاق و همدلی، درک و فهم سیاسی، مهارت زندگی، برابری و تنوع را شامل می شود. مدارس گذرگاه دنیای شخصی به جهان غیرشخصی آموزش و پرورش رسمی، نگرش ها، ارزش ها، سازگاری های ذهنی، رفتارها و مهارت هایی در فرد ایجاد می کند که شاید در زمینه های اجتماعی دیگری غیر از مدرسه انجام پذیر نباشد. مدرسه را غالبا به عنوان جایگاه گذر از یک دنیای شخصی به دنیای غیرشخصی تلقی می کنند. در این میان آموزش و پرورش رسمی نقش مهمی در زمینه پرورش ذهنی افراد بر عهده دارد. مفهوم پرورش سیاسی که در علوم سیاسی از اهمیت خاصی برخوردار است، اشاره می کند به فراگردی که از راه آن، افراد جامعه، نگرش ها و احساسات مربوط به نظام سیاسی و نقش خود در آن را کسب می کنند. نظام آموزش و پرورش یکی از کارگزاران مسوول و فراگرد پرورش سیاسی است. تربیت سیاسی چه چیزی نیست وچه چیزی هست تربیت سیاسی در آموزش وپرورش، به معنای سیاسی کاری، سیاست بازی و سیاست زدگی نیست. به معنای هیجان زدگی، آشوب طلبی و التهاب آفرینی نیست. به معنای گروه گرایی، حزب گرایی و تبدیل مدارس به بنگاه های سیاسی برای یارگیری سیاسی نیست. به معنای حاکمیت یک حزب، گروه و تشکل و خارج کردن افکار و اندیشه و سلایق دیگری که همسو یا مخالف سلیقه تشکل حاکم است، نیست. به معنای القای نظر و تفکر خاص به ذهن و اندیشه کودکان معصومی که توانایی تجزیه و تحلیل و نقد و پاسخگویی را ندارند، نیست. به معنای عزل و برکناری افراد و مدیران دارای سلایق دیگر و انتصاب افراد وابسته به یک تشکل نیست. سیاسی کاری و سیاست بازی از مرزهای لغزنده و مشتبه و مسمومی است که بسیاری از انسان ها را به دام خود می کشاند و ورود این آفت به مدارس، بهداشت روانی و روحی نسل جوان و جامعه را به هم خواهد ریخت و موجب سقوط و انحراف و انحطاط دانش آموزان و جامعه خواهد شد. تربیت سیاسی در آموزش و پرورش، به معنای ایجاد زمینه های رشد و آگاهی و دانایی و ارتقای قدرت تشخیص و تقویت اراده و اعتماد به نفس، رشد احساس مسوولیت، تقویت روحیه مشارکت جویی و مشارکت پذیری و ایجاد روحیه سوال و پرسشگری و پژوهش است؛ به گونه ای که دانش آموز بداند که چگونه با همنوعان خود تعامل و گفت وگو کند، مدارای انسانی و اخلاقی کند، تحمل و سعه صدر داشته باشد، آفت شناسی کند، چگونه اولویت و مصلحت را تشخیص دهد، چگونه برخورد خصمانه را به مشفقانه مبدل کند، چگونه با حقایق و واقعیات برخورد کند نه بزرگنمایی کند و نه کوچک نمایی، نه پرده دری کند و نه فحاشی. تربیت سیاسی در آموزش وپرورش، سیاسی کردن فرهنگ و تبدیل عرصه فرهنگ و تربیت به ابزار سیاست نیست. در آموزش و پرورش باید به سیاست از منظر فرهنگ، اخلاق و عقلانیت نگریسته شود، سیاست بازی و سیاست گریزی دو آفت بزرگ توسعه سیاسی است؛ چون اولی مصالح کشور را در اردوگاه منافع حزبی خود ذبح می کند و دیگری مردم را به انزوا می کشاند و از عرصه حیات اجتماعی و سرنوشت خویش محروم می کند. کدام تربیت سیاسی؟ تربیت سیاسی طبق مشهورترین تعریف عبارت است از: «آموزش ارزش ها و جهت گیری های سیاسی به وسیله ابزارهای تربیت نظیر خانواده، مدرسه، گروه ها، دوستان و وسایل ارتباط جمعی». و آن فرآیندی است که در ضمن آن فرهنگ سیاسی جامعه به نسل بعد منتقل می شود. تربیت سیاسی به عنوان یک مفهوم با مفاهیم دیگری نظیر مشروعیت، هویت و وفاداری به نظام سیاسی مرتبط است و هدف از آن ایجاد وضعیت آرامش و عدم بحران در رابطه میان مردم و دولت است. این تعریف به دلیل تاکید بر حمایت و کمک به فرهنگ و نظام سیاسی موجود مورد انتقاد برخی از محققان قرار گرفت. منتقدان تعریف دیگری از تربیت سیاسی مطرح کردند. طبق این تعریف، تربیت سیاسی عبارت است از «فرآیند تحول آفرینی که افراد طی آن گرایش و رفتار سیاسی خاصی را می پذیرند.» در نظر ایشان فرد در مرحله پس از کودکی از بالاترین میزان انتخاب و آزادی برای ارزش ها و گرایش های سیاسی برخوردار است. دموکراسی و مشارکت در گرو تربیت سیاسی مشارکت سیاسی یعنی جریانی که شخص در خلال آن نقشی را در حیات سیاسی جامعه اش ایفا کند و این فرصت را دارد که در وضع تبیین اهداف و ارزش های عمومی برای جامعه، سهیم و شریک باشد که این هم از طریق فعالیت های سیاسی در جامعه امکان پذیر است فی المثل شخص خودش را نامزد یا داوطلب انتخابات کند و برای بحث و بررسی قضایای عمومی اعلام آمادگی کند یا از طریق مشارکت در مجادلات سیاسی یا از طریق فعالیت های غیرمستقیمی از طریق خواندن و مطالعه روزنامه های سیاسی و کسب اطلاع از اوضاع عمومی جامعه اظهار علاقه مندی کند. رشد اندیشه دموکراسی عمدتا به میزان مشارکت افراد جامعه در فعالیت و تعیین و ایجاد ارزش های سیاسی بستگی دارد. بدین معنا که فرصت های مشارکت برای مردم فراهم شود و مشارکت در فعالیت های سیاسی برای هر شهروندی بدون هیچ گونه اختلاف و تبعیضی امکان پذیر باشد. آنچه مسلم است این است که دموکراسی به عنوان یک ضرورت زندگی جمعی بدون مشارکت امکان پذیر نیست و مشارکت هم یک مهارت است که باید آموخته شود و این مهم در پرتوی تربیت سیاسی قابل تحقق است. خانواده، مدرسه، حزب و رسانه چهار رکن تربیت سیاسی خانواده در دوران طفولیت انسان نخستین و مهم ترین سازنده ساختار رشد سیاسی محسوب می شود. پس از خانواده مدرسه در تربیت سیاسی نوجوانان تاثیر قابل ملاحظه ای دارد. با آغاز دورهنوجوانی و ورود به عرصه عمومی گروه ها و احزاب سیاسی می توانند مکمل فرآیند تربیت سیاسی باشند و آنچه را در خانه و مدرسه آموخته اند در یک بستر جدی و واقعی عملی سازند. همسو با این سه نهاد، رسانه های گروهی و وسایل ارتباط جمعی نیز نقش تعیین کننده ای دارند که تا پایان عمر فرد می توانند در تربیت سیاسی تاثیرگذار باشند. تربیت سیاسی و مجلس دانش آموزی مجلس دانش آموزی با رویکرد دانش آموزمحوری بستر بسیار خوب و مناسبی برای فعالیت دانش آموزان است. این مجلس که عالی ترین مرجع و مقام در حوزه دانش آموزی است، برای ارتقای دانش آموزان بسیار بااهمیت است. مجلس دانش آموزی یک مجلس شاخص است که برای بها دادن به دانش آموزان تشکیل شده است. بنابراین به عنوان یک نهاد صنفی و مشورتی باید تربیت اجتماعی و سیاسی دانش آموزان را مورد تاکید و توجه جدی قرار دهد و با بها دادن به نوجوانان و جوانان در عرصه های اجتماعی آنها را در تمام زمینه ها به بلوغ برساند. در مجلس دانش آموزی تربیت اجتماعی و سیاسی جایگاه خاصی باید داشته باشد. نمایندگان مجلس دانش آموزی باید برای تضمین موفقیت دانش آموزان و آموختن راهکارهای ارتباطی با مسوولان سطح آگاهی خود را بالا ببرند و اجازه ندهند این نهاد مدنی دانش آموزی صوری تلقی شود بلکه نهایت بهره مندی را برای ارتقای سیاسی و اجتماعی دانش آموزان داشته باشند. تربیت سیاسی از مسوولیت خانواده تا نقش مدارس و احزاب تحول علم سیاست غربی از جهتی به خانواده به عنوان یکی از واحدهای تربیتی مربوط می شود زیرا همراه با رشد سکولاریسم واگذاری وظایف خانواده به نهادهای مختلف اجتماعی به ازهم پاشیدگی نقش خانواده در تربیت سیاسی انجامیده است و در نتیجه اهتمام علمی به بررسی اثر خانواده بر رفتار سیاسی فرد از بین رفته است. مطالعه مباحث مختلف درباره نقش خانواده در تربیت سیاسی نشان می دهد که در پایان دهه 40 میلادی خانواده واحدی اجتماعی به شمار می رفت که به صورت اساسی مسوول ادراک سیاسی کودک و رفتار سیاسی او در مراحل بعدی عمر بود. البته این مباحث به رشد نقش موسسه های عمومی نظیر مدرسه و کلیسا در تربیت توجه داشتند. با تحول نقش دولت و هیمنه آن بر روند تربیت سیاسی از طریق نهادهای عمومی، این نهادها در دهه 70 به تدریج در مباحث سیاسی مورد توجه قرار گرفتند. در مباحث مذکور بر این نکته تاکید می شد که نقش خانواده برای فهم رفتار سیاسی کافی نیست و این سوال پیش آمد که آیا هنوز خانواده در تربیت سیاسی نقش موثری دارد یا نهادهای تربیتی دیگر به حدی از قدرت رسیده اند که تاثیر خانواده را در این زمینه محدود و ناچیز کرده باشند. در دهه 70 محققان به چند گروه تقسیم شدند. دسته ای خانواده را همچنان به عنوان واحدی اساسی در تربیت سیاسی دارای اثری درازمدت دانستند که جایگزین کردن نهادهای دیگر به جای آن یا محدود کردن نقش آن ممکن نیست. گروهی دیگر معتقد شدند نقش خانواده نهادی نیست و برخلاف تصور معمول درباره تاثیر خانواده بر گرایش های سیاسی فرد، نهادهایی مانند مدرسه در این زمینه نقشی محوری دارند. دسته سوم نیز موضعی میانه اتخاذ کردند و ضمن تاکید بر اهمیت خانواده نقش آن را مهم، موثر و دارای اولویت (امانه محوری و درجه اول) دانستند. بدون شک این دگرگونی با تحول خانواده ای که در نوشته های دهه های 50 و 60 از آن یاد می شد، به خانواده هسته ای که نوشته های دهه 70 به بعد بر آن تاکید کرده اند، ارتباط داشت. با تداوم تحول خانواده و دگرگونی هایی که بر آن عارض شد و اشکال جدید روابط میان دو جنس و حتی افراد یک جنس، ثقل مباحث سیاسی در دهه 80 به موضوع نقش نهادهای عمومی نظیر مدرسه و نهادهای سیاسی نظیر احزاب و دستگاه های تبلیغاتی در شکل دادن به تفکر فرد و فرهنگ سیاسی او در دوران مختلف عمر منتقل شد. با توجه به اینکه کنش و واکنش و ارتباطات داخل خانواده یکی از عوامل تعیین کننده تاثیرگذاری آن است و نظر به اینکه در خانواده هسته ای به عنوان شکل معمول خانواده در حال حاضر چنین زمینه ای وجود ندارد، در عرصه تربیت سیاسی بحث از خانواده به تدریج به فراموشی سپرده شد و در دهه 80 حتی موضوع تربیت سیاسی نیز رنگ باخت.


چهارشنبه ، ۶آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اعتماد]
[مشاهده در: www.etemadnewspaper.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن