واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: قاتل شیشه ای که پس از قتل خواهر تازه عروسش با 20 ضربه چاقو برای ترک راهی کمپ ترک اعتیاد شده بود، بازداشت شد. به گزارش جوان، ساعت 22 شامگاه 27 مهرماه مأموران کلانتری 153 شهرک ولیعصر با تماس کارکنان بیمارستان یافت آباد از قتل زن جوانی با خبر و راهی محل شدند. مأموران در بیمارستان با جسد خونین زن جوانی روبه رو شدند که با اصابت بیش از 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. لحظاتی بعد قاضی منافی آذر، بازپرس ویژه قتل از دادسرای جنایی پایتخت به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، تحقیقات خود را آغاز کرد. بررسی ها نشان داد مقتول تازه عروسی است که چند روز قبل برای دیدن مادر و پدرش از شهرستان ساوه به تهران آمده بود تا اینکه دقایقی قبل برادر معتادش که شهباز نام دارد او را با ضربات چاقو به قتل می رساند. تحقیقات بعدی هم نشان داد شهباز یک ماه قبل از سوی خانواده اش در کمپ ترک اعتیادی در حوالی چیتگر بستری می شود اما وی چند روز قبل از کمپ فرار و دوباره شروع به مصرف مواد می کند. مادر مقتول گفت: من و دخترم در حال خوردن شام بودیم که شهباز وارد حیاط خانه شد. او خواهرش را برای گرفتن کفش هایش صدا زد. پس از این مقتول از اتاق بیرون رفت که ناگهان صدای دلخراش او را شنیدم. به سرعت به داخل راه پله ها آمدم که مشاهده کردم شهباز با چاقوی خونینی در حال ضربه زدن به خواهرش است. او وقتی فریاد مرا شنید به سرعت از محل گریخت. پس از این مأموران تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی متهم فراری آغاز کردند تا اینکه دو روز قبل وی را در حوالی کهریزک شناسایی و دستگیر کردند. متهم صبح دیروز مقابل قاضی منافی آذر به قتل خواهرش اعتراف کرد. وی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. گفت وگو با متهم چند سال داری؟ 26 سال دارم . سابقه داری؟ نه، فقط چند بار آن هم به خاطر مصرف مواد مخدر به کلانتری رفته بودم اما تا کنون به زندان نرفته ام. چند سال است معتادی؟ از هفت سال قبل به مواد مخدر شیشه اعتیاد دارم. روزی چقدر برای اعتیادت هزینه می کنی؟ روزی 50 هزار تومان شیشه می کشم. خانواده ات به تو پول می دهند؟ نه، من نجار هستم. در کارگاه های مبل سازی کار می کنم و روزی حدود 70 هزار تومان درآمد داشتم که 50 هزار تومان را خرج اعتیادم می کردم. چرا گریه می کنی؟ به خاطر قتل خواهرم. با خواهرت مشکل داشتی؟ نه، من او را دوست داشتم اما توهم شیشه باعث شد تنها خواهرم را به قتل برسانم . درباره روز حادثه توضیح بده؟ یک ماه قبل خانواده ام که از دست کارهای من خسته شده بودند، مرا برای ترک به کمپ ترک اعتیادی در حوالی چیتگر بردند. از روزی که وارد کمپ شدم به این فکر بودم که چگونه از آنجا فرار کنم تا اینکه سه روز قبل از حادثه از غفلت نگهبان ها استفاده کردم و موفق به فرار شدم. پس از آن به خانه مان آمدم و دوباره به محل کارم رفتم. روز حادثه 100 هزار تومان کار کردم و با پول آن سه قرص روان گردان به مبلغ 60 هزار تومان خریدم و 40 هزار تومان دیگر را هم شیشه خریدم. لحظه حادثه علاوه بر مصرف شیشه قرص روان گردان هم خورده بودم و حالت طبیعی نداشتم که خواهرم را دیدم. احساس کردم در فضا روی ابرها هستم و نمی دانم چگونه این اتفاق افتاد. یعنی نفهمیدی چکار می کنی؟ فقط ضربه اول را که به گردنش زدم، متوجه شدم و بعد دیگر نفهمیدم چه شد. پس چرا فرار کردی؟ وقتی خون را دیدم، ترسیدم و فرار کردم. بعد از قتل کجا رفتی؟ از خانه که فرار کردم چند روزی در خیابان ها و پارک ها سرگردان بودم تا اینکه اول آبان تصمیم گرفتم به کمپ بروم و آنجا دستگیر شدم. چی شد که به کمپ رفتی؟ من جایی را نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم به کمپی در حوالی شهر قدس بروم و ترک کنم. وقتی به کمپ رفتم، مدیر کمپ به من مشکوک شد و مدارک خواست که گفتم ندارم. پس از این، او مأموران پلیس را خبر کرد و مأموران مرا بازداشت کردند و به کلانتری بردند. من فکر نمی کردم خواهرم به قتل رسیده باشد به همین خاطر تلفن برادرم را به مأموران دادم تا مرا آزاد کنند، اما وقتی مأموران با برادرم تماس گرفتند، فهمیدم در توهم شیشه خواهرم را به قتل رسانده ام. بعد چه شد؟ ساعتی بعد برادرم و شوهر خواهرم به کلانتری آمدند. آنها خیلی عصبانی بودند و به طرف من حمله کردند که مرا کتک بزنند اما مأموران مانع شدند. حرف آخر؟ فقط می دانم با مصرف شیشه خانواده ام را عزادار کردم.
سه شنبه ، ۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هدانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]