واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: شلاقی که رسانهها بر این پیشکسوت فوتبال فرود آوردند!
از قلیان کشیدن تا دوپینگ برخی فوتبالیست ها تا جعل مدارک پزشکی و حتی اوراق هویت و کارت پایان خدمت، این دست حاشیه آفرینی های اهالی فوتبال کم بود که مدتی است که اخبار سو دیگری به کرات از ایشان به گوش میرسد. اخباری که به زشتی فساد، تبانی، مافیای پشت پرده نتایج و این دست فسادها نیستند اما در تلخی، تنه به تنه آنها میزنند.
کد خبر: ۵۴۲۱۰۹
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۳ - 26 October 2015
«باور کن خودم دیدم؛ فلان روزنامه و بهمان سایت نوشته بودن که عربشاهی شلاق خورده! حالا تو باور نکن!» «خوب اشتباه نوشتن. محکوم شده ولی نخورده هنوز. تازه پیروانی گفته رضایت داده...»
به گزارش «تابناک»، شمار بی اخلاقی های حاکم در فوتبال کشورمان آنقدر زیاد شده که کمتر کسی را میتوان یافت که نمونهای از آنها را سراغ نداشته باشد و به این ضعف بزرگ پرطرفدارتری ورزش کشورمان پی نبرده باشد. بی اخلاقی هایی که احتمالا نقش پررنگی در رویگردانی تماشاگران پرشمار ایرانی از حضور در ورزشگاه ها داشته و دارند.
از قلیان کشیدن تا دوپینگ برخی فوتبالیست ها تا جعل مدارک پزشکی و حتی اوراق هویت و کارت پایان خدمت، این دست حاشیه آفرینی های اهالی فوتبال کم بود که مدتی است که اخبار سو دیگری به کرات از ایشان به گوش میرسد. اخباری که به زشتی فساد، تبانی، مافیای پشت پرده نتایج و این دست فسادها نیستند اما در تلخی، تنه به تنه آنها میزنند.
منظورمان شکایت های گاه و بی گاه نام داران این رشته از یکدیگر و مجادلات و درگیری های کلامی ایشان با هم است که تا چندی پیش به بمباران خبری ایشان علیه یکدیگر در رسانه های ورزشی میانجامید ولی چندی است که به شکایت قضایی و رای های حقوقی گره خورده است.
یکی از تلخ ترین نمونه ها از این دست، محکومیت مایلی کهن به زندان در نتیجه شکایت علی دایی بود. شکایتی که البته پیشینه زیادی داشت ولی کسی تصورش را نمیکرد تا این اندازه جدی باشد که به زندانی کردنِ مربی سابق آقای گل فوتبال جهان منجر شود و چه خام بودیم که فکر میکردیم این اتفاق بسیار تلخ میتواند فوتبالیست های سابق و فعلی را به خود آورده و مانع از تکرارش شود.
برعکس، گویی نتیجه این اتفاق خیلی ها را مجاب کرد که در پیگیری قضایی اختلافاتشان با دیگر فوتبالیست ها بیشتر بکوشند تا جایی که میبینیم قلعه نویی که پیشتر با شکایت از نکونام، شاگرد سابق خود و کاپیتان تیم ملی را ممنوع الخروج کرده بود، حالا به صراحت از پیگیری پرونده قضایی خود سخن میگوید و از آن بدتر، خبر میرسد که پرونده شکایت ملی پوش سابق پرسپولیس از یکی از پرسپولیسی های قدیمی و نام دار به محکومیت وی منجر شده است.
چند روز پیش بود که به نقل از ضیا عربشاهی خبری روی خروجی رسانه ها قرار گرفت که از اتفاقی عجیب پرده میداشت؛ محکومیت هافبک قدیمی سرخ های پایتخت در پی شکایت افشین پیروانی، کاپیتان بازنشسته و البته جوان تر این تیم، آن هم به 50 ضربه شلاق. خبری که حکایت از عصبانیت شدید عربشاهی و آمادگی اش برای اجرای این حکم داشت.
بدین ترتیب به نظر میرسید که برگ تلخ دیگری به تقویم تلخی های فوتبال کشورمان افزوده شده؛ به تقویم ورزشی که دیگر کمتر نشانه های منش پهلوانی در ورزشکارانش میتوان دید و سالهاست که حرفه ای شده و حواشی رنگ به رنگ و ناخوشایندش بر همه خوبی هایی که از ورزش سراغ داریم برتری یافته است. آنقدر که شکایت شاگرد از استاد یا برعکس را میتوان امری عادی در آن به حساب آورد.
اوضاع زمانی دردناک تر میشود که میبینیم انبوه رسانه های مکتوب ورزشی به جای تلاش و میانجیگری در این موضوع، به اختلاف پیش آمده میان این دو پیشکسوت فوتبال به چشم سوژه ای ناب برای فروش نسخه های خود نگریستهاند و با تیترهای غلط، ماجرا را بازتاب دادهاند. تیترهایی که حکایت از آن دارند که اندک تحقیقی درباره صحت و سقم ماجرا درباره شان صورت نگرفته است.
روزنامههای ورزشی در حالی شلاق خوردن عربشاهی در پی شکایت پیروانی را تیتر خود قرار دادهاند که انتظار میرفت به سراغ پیشکسوتان رفته و تلاش کنند با یاری ایشان به غائله پیش آمده خاتمه دهند و از زشتی های پدید آمده در فوتبال بکاهند، آنقدر جو زده به این موضوع پرداختهاند که نمیدانند خبر اصلی، محکوم شدن عربشاهی به شلاق است نه اجرای این حکم! محکومیتی که البته مورد تایید پیروانی نیست چراکه میگوید دو سال پیش در این پرونده اعلام رضایت کرده است.
اکنون بیایید داستان بی اخلاقی های فوتبال کشورمان را از اول بازخوانی کنیم؛ از جایی که فوتبال از ورزشی که مردم را به اوج هیجان میبرد، به ورزشی پر حاشیه تبدیل شد که گویی اعصاب عموم را هدف گرفته و جز پر کردن جیب عده ای از پول، کارکرد دیگری دیگری ندارد. جیب همان هایی که خودشان به خودشان رحم نمیکنند، چه برسد که بخواهند مردم را خوشحال کنند.
بیایید این داستان را مرور کنیم و به این نکته نغز بیاندیشیم که چگونه است در حاشیه این فوتبال بیمار انبوهی از روزنامه ها و سایت های ورزشی فعالیت میکنند و هیچ کدامشان تلاش نمیکنند دردهای فوتبال را موشکافی کرده و در راستای زدودنشان گامی بردارند. به این نکته چرا کارشناسان، مدیران و دیگر وابستگان این رشته به ظاهر ورزشی کاری نمیکنند و... و دعا کنیم بلکه کسی پیدا شود که بتواند عربشاهی ها و پیروانی هایی که میشناختیم را آشتی دهد بلکه خاطراتمان از گزند ناخوشی های این روزهای فوتبال در امان بماند!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]