واضح آرشیو وب فارسی:پارسینه: به نظر من بجای استفاده ابزاری از دین که باعث بدبینی مردم و دین گریزی میشود ما با روشهای صحیح از ظرفیتهای دین و اعتقادات مذهبی برای فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی لازم به منظور تهذیب افراد به منظور تقویت توسعه همه جانبه کشور استفاده کنیم.در ادامه این مطلب که به قلم نصرت اله تاجیک، در خبرآنلاین منتشر شد، می خوانید: به هر صورت استفاده از مزیت های نسبی در حل مشکلات کشور شرط عقل است ولی نیاز به برنامه و ممارست دارد. اگر مردم عاطفی ایران اینگونه در ایام محرم با شور و هیجان عاشق امام حسین (ع) میشوند که حاضرند ساعت ها در مراسم عزاداری به حرف های تکراری گوش دهند بنابراین نگهداشتن این امام آزاده و حق طلب در متن زندگی مردم یکی اقدامات ضروری از سوی متولیان ذیربط بوده و عدم استفاده از این علاقه و اعتقاد مردم و شعائر مذهبی آنها رویه درستی نیست. اما به شرطی که کاربرد این امر نباید برای حل مشکلات سیاسی و جناحی و تامین عقب ماندگیهای سیاسی از رقیب باشد. بلکه باید برای بسیج آنها به سوی خودباوری و حرکت به سوی اهداف برنامه های دولت و حاکمیت بوده و صرفا' بهره برداری و بسنده نمودن به جنبه های احساسی آنها مخصوصا' در عزاداریها و سپردن مردم به دست مداحان گره از کار مملکت نمی گشاید. البته قدم اول پالایش و غبار روبی از این شعائر و مخصوصا' عزاداریهای محرم، ماه عزت طلبی و بیان زیبای منطق حرکتی حق علیه باطل امام حسین (ع) است. یکی از لوازم ضروری در احقاق حق در روابط نا عادلانه بین المللی که خصیصه اصلی آن آنارشیک بودن آنست، نیل به درجه ائی از عزت و منزلت است که سیاست خارجی بتواند جایگاهی در خور شان دولت و ملت ایران کسب نماید و آن میسر نیست الا از طریق تعامل صحیح با دنیا و پیدا کردن راه مصالحه در داخل و صحنه بین المللی. قبلا'نوشته ام قدرت مصالحه سیاسی اجتماعی ما کم شده و مصالحه را به تسلیم شدن تعبیر میکنیم. جا داشت امسال خطبا به این نکته اشاره میکردند که برجام نه پایان مذاکرات بلکه آغازی است برای قدم در راهی که مصالحه در روابط بین المللی شاخصه اصلی آنست. همان مصالحه ائی که رسول اکرم(ص) در ذی القعده سال ششم هجرت وقتی به قصد حج مدینه را به قصد مکه ترک کرد اعلام میکند که در این ماه های حرام قصد جنگ با مشرکان را ندارد. و وقتی مشرکین جلو کاروان ایشان را می گیرند بعد از گفت وگوها پیامبر به این تصمیم می رسد که مصالحه کند و کار به جنگ نکشد. در اثر این مصالحه پیامبر و کاروانش آن سال از رفتن به حج منصرف شدند و سال دیگر شهر در اختیار آنها قرار گرفت تا حج بگذارند. این مصالحه برای برخی مسلمانان از اینکه دست خالی از سفر حج برگردند خیلی سخت آمد. با وجود آنکه این مصالحه با نظر و تصمیم شخص پیامبر صورت گرفته بود اما آنها زیر بار نمی رفتند و بالاخره پیامبر(ص) سه بار فرمودند همین جا شترها را قربانی می کنیم و سرها را می تراشیم و از احرام خارج می شویم، ولی کسی از مسلمانان به این گفته ایشان توجه نکردند تا اینکه خود شتر را قربانی کرد و سر را تراشید و آرام آرام مسلمانان راضی شدند تا دستور ایشان را عملی کنند. امید پیامبر(ص) دستیابی به خیر و برکت حاصل از این مذاکره بود تا آغازی بر فتح بزرگ باشد تا سال اینده با ورود به مکه مسلمانان بتوانند تصویر و تبلیغ غلطی که از آنها و اسلام ارائه داده شده است را اصلاح کنند. حال این داستان تاریخی را مقایسه کنید با آنچه تعدادی از نمایندگان محافظه کار مجلس و عقبه تئوریک و سیاسی آنها در سطح جامعه و محافل سیاسی علیه مسئولین نظام و رئیس مجلس انجام دادند و آش را آنقدر شور کردند و پلاکارد به دست جلو جایگاه خبرنگاران آمدند و مصاحبه کردند که دفاتر مسئولین فوق و بعضا' خود آنها ناچار به موضعگیری و نوشتن نامه شدند! برای آنها قابل هضم نیست که بتوان روزنه ائی برای تعامل صحیح و مثبت با دنیا پیدا کرد و در عین حال حرف منطق و حق را نیز با آنها زد. بطور مثال اگر نزدیکی آمریکا و چین در دهه هفتاد میلادی بدلیل جلوگیری از سلطه طلبی روسیه در اوراسیا و منافع مشترک دو کشور بود، هم اکنون باید دید که دلیل علاقه آمریکا به حل مشکلاتش با ایران چیست؟ و از سوی دیگر چرا ایران نیازمند تفاهم با آمریکا برای تثبیت قدرت منطقه ائی اش و همچنین سر و سامان دادن به مشکلات داخلی اش است. در پی پاسخ به این دو سئوال است که نقطه مصالحه برای نیل به منافع بزرگتری پیدا خواهد شد. متاسفانه ترجیح منافع جناحی بر منافع بزرگتر ملی یکی از خصیصه های اصلی محافظه کاران مهرورزاست. بعنوان مثال در راستای همان عقبه تئوریکی که بالا مثالش آمد در این ایام محرم در حالیکه یکی از خطبا تاکید کرد که در روایات آمده است که امام حسین (ع) در روز عاشورا با عمر سعد حداقل یکبار دست داده است اما واعظ دیگری که با امیال سیاسی خود و نه آنچه که کشور و مردم به آن نیاز دارند و با ذکر دست ندادن عباس بن علی(ع) برادر گرامی و با وفای آن حضرت با عمر سعد، گفته است 'تا حسین(ع) نفرمود عباس جوابش را نداد...ما عباس می خواهیم که تا امامش اجازه نداده با دشمن دست ندهد، و با دشمن تماس نگیرد؛ اگر عباس می گفت که حالا بگذار ببینم شمر چه میگوید، امروز نامی از عباس نمانده بود. عباس! به دشمن دست ندادی، خدا دستهایت را قبول کرد، عباس! به دشمن نگاه غضبناک کردی، خدا چشمهایت را قبول کرد. '! این عمق دید، بی مسئولیتی و نحوه نگرش محافظه کاران مهرورز است به مسائل مملکت و مردم. نسخه دیگری از پروژه سوخته ذوب در ولایت که با آن سر بسیاری از نیروهای علاقه مند به کشور و نظام را زده و از دایره خدمت به این آب و خاک حذف شدند و هم اکنون در قالب دیگری نظریه پردازی میشود. اینبار نظریه دست و چشم باید رواج یابد تا عده دیگری به خیل سابق غیرذوبیون بپیوندند! آنهم در ماهی که بخوبی میشد از آن برای حل مشکلات مملکت کمک گرفت و نه جبران عقب ماندگی سیاسی.
یکشنبه ، ۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پارسینه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]