تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836743422
جواب دندان شکن امام سجاد(ع)به ابن زیاددر دارالاماره کوفه
واضح آرشیو وب فارسی:شفقنا: شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) – حضرت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به پرسشی درباره گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه پاسخ گفته است. به گزارش شفقنا متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است: پرسش : گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ پاسخ اجمالی: امام سجاد(ع) در پاسخ ابن زیاد که پرسید: «تو کیستى؟» فرمودند: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(ع) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد از سخنان امام(ع) غضبناک شد و دستور قتل ایشان را صادر کرد، اما با ممانعت حضرت زینب(ص) مجبور شد از آن صرف نظر کند. پاسخ تفصیلی: ابن زیاد در دار الاماره کوفه رو به على بن الحسین(علیه السلام) کرد و پرسید: «تو کیستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(علیه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد گفت: نه، او را خدا کشت! امام چهارم با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا»؛ (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد) (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به شهادت رساندند). ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! زینب کبرى(علیها السلام) چون چنین دید، امام زین العابدین(علیه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنی مَعَهُ»؛ (به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان). ابن زیاد به زینب و امام سجاد(علیهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ»؛ (شگفتا از مهر خویشاوندى!). سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (على بن الحسین) درگذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است. (۱) سید بن طاووس در کتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزاید: امام سجاد(علیه السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم». آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیاد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ»؛ (اى پسر زیاد! آیا ما را با قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست). پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. (۲) آیا با هیچ قلم و بیانى ممکن است ارزش و عظمت این سخنان را در آن مجلس که گروهى حاضر بودند ترسیم کرد؟ به یقین این سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر کوفه را فرا گرفت و به بیرون آن نیز منتقل شد و تأثیر خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان على(علیه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار دیگر بذر انقلاب را بر ضد آل امیه در همه جا پاشید. (۳) پرسش : گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ پاسخ اجمالی: امام سجاد(ع) در پاسخ ابن زیاد که پرسید: «تو کیستى؟» فرمودند: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(ع) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد از سخنان امام(ع) غضبناک شد و دستور قتل ایشان را صادر کرد، اما با ممانعت حضرت زینب(ص) مجبور شد از آن صرف نظر کند. پاسخ تفصیلی: ابن زیاد در دار الاماره کوفه رو به على بن الحسین(علیه السلام) کرد و پرسید: «تو کیستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(علیه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد گفت: نه، او را خدا کشت! امام چهارم با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا»؛ (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد) (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به شهادت رساندند). ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! زینب کبرى(علیها السلام) چون چنین دید، امام زین العابدین(علیه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنی مَعَهُ»؛ (به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان). ابن زیاد به زینب و امام سجاد(علیهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ»؛ (شگفتا از مهر خویشاوندى!). سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (على بن الحسین) درگذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است. (۱) سید بن طاووس در کتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزاید: امام سجاد(علیه السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم». آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیاد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ»؛ (اى پسر زیاد! آیا ما را با قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست). پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. (۲) آیا با هیچ قلم و بیانى ممکن است ارزش و عظمت این سخنان را در آن مجلس که گروهى حاضر بودند ترسیم کرد؟ به یقین این سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر کوفه را فرا گرفت و به بیرون آن نیز منتقل شد و تأثیر خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان على(علیه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار دیگر بذر انقلاب را بر ضد آل امیه در همه جا پاشید. (۳) پرسش : گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ پاسخ اجمالی: امام سجاد(ع) در پاسخ ابن زیاد که پرسید: «تو کیستى؟» فرمودند: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(ع) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد از سخنان امام(ع) غضبناک شد و دستور قتل ایشان را صادر کرد، اما با ممانعت حضرت زینب(ص) مجبور شد از آن صرف نظر کند. پاسخ تفصیلی: ابن زیاد در دار الاماره کوفه رو به على بن الحسین(علیه السلام) کرد و پرسید: «تو کیستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(علیه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد گفت: نه، او را خدا کشت! امام چهارم با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا»؛ (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد) (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به شهادت رساندند). ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! زینب کبرى(علیها السلام) چون چنین دید، امام زین العابدین(علیه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنی مَعَهُ»؛ (به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان). ابن زیاد به زینب و امام سجاد(علیهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ»؛ (شگفتا از مهر خویشاوندى!). سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (على بن الحسین) درگذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است. (۱) سید بن طاووس در کتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزاید: امام سجاد(علیه السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم». آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیاد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ»؛ (اى پسر زیاد! آیا ما را با قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست). پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. (۲) آیا با هیچ قلم و بیانى ممکن است ارزش و عظمت این سخنان را در آن مجلس که گروهى حاضر بودند ترسیم کرد؟ به یقین این سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر کوفه را فرا گرفت و به بیرون آن نیز منتقل شد و تأثیر خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان على(علیه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار دیگر بذر انقلاب را بر ضد آل امیه در همه جا پاشید. (۳) www.fa.shafaqna.com
شنبه ، ۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفقنا]
[مشاهده در: www.fa.shafaqna.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
صفحات پیشنهادی
ابن زیاد آب را بر کاروان امام حرام کرد/ایرانی ها به چه دلیل در کوفه حضور داشتند؟/وقایع روز ششم محرم
ابن زیاد آب را بر کاروان امام حرام کرد ایرانی ها به چه دلیل در کوفه حضور داشتند وقایع روز ششم محرم فرهنگ > دین و اندیشه - ابن زیاد با دریافت گزارش های محرمانه از کربلا دستور جدیدی به عمر سعد ابلاغ کرد قدم به قدم با تاریخ واقعه کربلا در روز ششم محرم سال 1437 قمریجواب دندان شکن قمر بنی هاشم به شمر!
حضرت فاطمه مکنّی به اُمّ البنین همسر امیرمؤمنان علی ع دارای چهار فرزند دلاور و رشید بود که همگی در رکاب برادر و امامشان حضرت ابی عبدالله الحسین ع در کربلا حضور داشتند عقیق حضرت عباس ع که بزرگترین آنان بود از شهرت به سزایی برخوردار و به خاطر جمال زیبا قامت رشید بهرجواب امام حسین (ع) به خواستگاری یزید از دختر حضرت زینب(س)
حضرت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به پرسشی درباره جریان خواستگاری یزید از دختر حضرت زینب س پاسخ گفتند متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است پرسش جریان خواستگاری معاویه از ام کلثوم دختر حضرت زینب سلام الله علیها برای یزید چیست پاسخ اجمالی معاویه ازوضعیت زنان و کودکان در شب یازدهم/ فرستادن سر مبارک امام به کوفه/ وقایع پس از غروب عاشورا
عاشورا به شام رسید شامی که شام غریبی و بی کسی زنان و کودکان کاروان امام بود برای خواندن آنچه از صبح عاشورا تا پیش از غروب و شهادت امام حسین ع گذشت به گزارش بلاغ از وقایع مربوط به غروب روز عاشورا و پس از آتش زدن و غارت خیمه ها را به نقل از پژوهش های دکتر محمدرضا سنگری دچه پیشنهادهایی به امام حسین(ع) به جای سفر به کوفه داده شد؟/ دلیل امام برای خروج از مکه چه بود؟
چه پیشنهادهایی به امام حسین ع به جای سفر به کوفه داده شد دلیل امام برای خروج از مکه چه بود فرهنگ > دین و اندیشه - هنگام خروج امام حسین ع از مکه عده ای از خویشاوندان و یاران به دیدارش شتافتند تا او را از این کار منع کنند بررسی تحلیلی عاشورا از نگاه خاندان صفیصل مقداد: پاسخ سوریه به متجاوزان سخت و دندان شکن خواهد بود
واکنش دمشق به سخنان تهدید آمیز وزیر خارجه قطر فیصل مقداد پاسخ سوریه به متجاوزان سخت و دندان شکن خواهد بود تهران – ایرنا – معاون وزیر امور خارجه سوریه در واکنش به سخنان وزیر امور خارجه قطر در باره احتمال مداخله نظامی این کشور در سوریه گفت واکنش سوریه به حمله متجاوزین بسیار سختقدم به قدم تا کربلا/چهارم محرم پیوستن پیک عمر سعد به سپاه امام حسین (ع)/نامه نگاری عمر و ابن زیاد
قدم به قدم تا کربلا چهارم محرمپیوستن پیک عمر سعد به سپاه امام حسین ع نامه نگاری عمر و ابن زیادعمر بن سعد زمانی که نامه عبیدالله را دریافت کرد متوجه شد که ابن زیاد طالب صلح نیست و نامه ابن زیاد را به سوی امام فرستاد امام به پیک گفت خواسته ابن زیاد را نمیپذیرد آیا بیعت با یزیددختری که شهادتش، کار خطبه امام سجاد(ع) در شام را کامل کرد
دو جریان باعث دگرگونی شام و تغییر رفتار یزید شد یکی خطبه امام سجاد ع که در این خطبه ایشان پیغمبر را با عظمت یاد کردند و انتصاب خود را به پیغمبر بیان نمودند و دیگری جریان دختر مظلوم امام حسین ع بود به گزارش خوبان عاشورا برهه ای از تاریخ است و کربلا سرزمینی کوچک از گستره بعزاداری شب تاسوعا در امامزاده هلال ابن علی
۲۹۷۳۵۳ ۱۳۹۴ ۸ ۱ - ۱۵ ۵۰گزارش تصویری عزاداری شب تاسوعا در امامزاده هلال ابن علی عکاس احمد ظهرابی اجرا توقف ذخيره تمام تصاوير ۱۳۹۴ ۸ ۱ - ۱۵ ۵۰مسئول نمایندگی ولی فقیه سپاه ناحیه امام سجاد(ع) قزوین: امنیت ایران اسلامی نشاندهنده آمادگی بسیجیان است
مسئول نمایندگی ولی فقیه سپاه ناحیه امام سجاد ع قزوین امنیت ایران اسلامی نشاندهنده آمادگی بسیجیان استمسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه امام سجاد ع قزوین گفت امنیت و آسایش ایران اسلامی نشان از آمادگی هوشیاری و بصیرت بسیجیان است به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین حسین عدالتی-
گوناگون
پربازدیدترینها