تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگويد: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، خداى متعال مى‏گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816271748




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جواب دندان شکن امام سجاد(ع)به ابن زیاددر دارالاماره کوفه


واضح آرشیو وب فارسی:شفقنا: شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) – حضرت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به پرسشی درباره گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه پاسخ گفته است. به گزارش شفقنا متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است: پرسش : گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ پاسخ اجمالی: امام سجاد(ع) در پاسخ ابن زیاد که پرسید: «تو کیستى؟» فرمودند: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(ع) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد از سخنان امام(ع) غضبناک شد و دستور قتل ایشان را صادر کرد، اما با ممانعت حضرت زینب(ص) مجبور شد از آن صرف نظر کند. پاسخ تفصیلی: ابن زیاد در دار الاماره کوفه رو به على بن الحسین(علیه السلام) کرد و پرسید: «تو کیستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(علیه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد گفت: نه، او را خدا کشت! امام چهارم با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا»؛ (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد) (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به شهادت رساندند). ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! زینب کبرى(علیها السلام) چون چنین دید، امام زین العابدین(علیه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنی مَعَهُ»؛ (به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان). ابن زیاد به زینب و امام سجاد(علیهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ»؛ (شگفتا از مهر خویشاوندى!). سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (على بن الحسین) درگذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است. (۱) سید بن طاووس در کتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزاید: امام سجاد(علیه السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم». آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیاد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ»؛ (اى پسر زیاد! آیا ما را با قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست). پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. (۲) آیا با هیچ قلم و بیانى ممکن است ارزش و عظمت این سخنان را در آن مجلس که گروهى حاضر بودند ترسیم کرد؟ به یقین این سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر کوفه را فرا گرفت و به بیرون آن نیز منتقل شد و تأثیر خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان على(علیه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار دیگر بذر انقلاب را بر ضد آل امیه در همه جا پاشید. (۳) پرسش : گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ پاسخ اجمالی: امام سجاد(ع) در پاسخ ابن زیاد که پرسید: «تو کیستى؟» فرمودند: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(ع) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد از سخنان امام(ع) غضبناک شد و دستور قتل ایشان را صادر کرد، اما با ممانعت حضرت زینب(ص) مجبور شد از آن صرف نظر کند. پاسخ تفصیلی: ابن زیاد در دار الاماره کوفه رو به على بن الحسین(علیه السلام) کرد و پرسید: «تو کیستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(علیه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد گفت: نه، او را خدا کشت! امام چهارم با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا»؛ (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد) (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به شهادت رساندند). ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! زینب کبرى(علیها السلام) چون چنین دید، امام زین العابدین(علیه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنی مَعَهُ»؛ (به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان). ابن زیاد به زینب و امام سجاد(علیهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ»؛ (شگفتا از مهر خویشاوندى!). سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (على بن الحسین) درگذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است. (۱) سید بن طاووس در کتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزاید: امام سجاد(علیه السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم». آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیاد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ»؛ (اى پسر زیاد! آیا ما را با قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست). پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. (۲) آیا با هیچ قلم و بیانى ممکن است ارزش و عظمت این سخنان را در آن مجلس که گروهى حاضر بودند ترسیم کرد؟ به یقین این سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر کوفه را فرا گرفت و به بیرون آن نیز منتقل شد و تأثیر خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان على(علیه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار دیگر بذر انقلاب را بر ضد آل امیه در همه جا پاشید. (۳) پرسش : گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ پاسخ اجمالی: امام سجاد(ع) در پاسخ ابن زیاد که پرسید: «تو کیستى؟» فرمودند: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(ع) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد از سخنان امام(ع) غضبناک شد و دستور قتل ایشان را صادر کرد، اما با ممانعت حضرت زینب(ص) مجبور شد از آن صرف نظر کند. پاسخ تفصیلی: ابن زیاد در دار الاماره کوفه رو به على بن الحسین(علیه السلام) کرد و پرسید: «تو کیستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسین هستم». ابن زیاد گفت: مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ امام(علیه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسین داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زیاد گفت: نه، او را خدا کشت! امام چهارم با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا»؛ (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد) (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به شهادت رساندند). ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! زینب کبرى(علیها السلام) چون چنین دید، امام زین العابدین(علیه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنی مَعَهُ»؛ (به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان). ابن زیاد به زینب و امام سجاد(علیهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ»؛ (شگفتا از مهر خویشاوندى!). سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (على بن الحسین) درگذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است. (۱) سید بن طاووس در کتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزاید: امام سجاد(علیه السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم». آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنی یَابْنَ زِیاد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَهٌ وَ کَرامَتَنَا الشَّهادَهُ»؛ (اى پسر زیاد! آیا ما را با قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست). پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. (۲) آیا با هیچ قلم و بیانى ممکن است ارزش و عظمت این سخنان را در آن مجلس که گروهى حاضر بودند ترسیم کرد؟ به یقین این سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر کوفه را فرا گرفت و به بیرون آن نیز منتقل شد و تأثیر خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان على(علیه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار دیگر بذر انقلاب را بر ضد آل امیه در همه جا پاشید. (۳) www.fa.shafaqna.com


شنبه ، ۲آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شفقنا]
[مشاهده در: www.fa.shafaqna.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن