واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یازدهمین سوگواره «هنر و حماسه»
دومین شب سوگواره با سخنرانی پناهیان برگزار شد
شناسهٔ خبر: 2948557 - جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۴
هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی
یازدهمین دوره از «سوگواره هنر و حماسه» همراه با سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان و شعرخوانی امید مهدینژاد در پردیس ولیعصر دانشگاه هنر برگزار شد. به گزارش خبرگزاری مهر، دومین مجلس از یازدهمین دوره «سوگواره هنر و حماسه» شب گدشته پنجشنبه ۳۰ مهرماه با سخنرانی حجتالاسلام علیرضا پناهیان و شعرخوانی امید مهدینژاد، در پریس ولیعصر دانشگاه هنر برگزار شد. حجتالاسلام پناهیان کارشناس مذهبی در دومین شب از مجلس «سوگواره هنر و حماسه» با اشاره به معنا و مفهوم حماسه در عاشورا گفت: حماسه، آمیزهای است از صلابت و شجاعت و بسیاری دیگر از زیباییهایی است که در زندگی انسان یافت میشود. معمولا ظرف حماسه ظرفیت پذیرش خیلی از زیباییها را دارد. کاش فرصت میشد درباره رابطه صداقت و حماسه سخن بگوییم. تاکنون به موضوعات مختلفی در ارتباط با حماسه پرداخته ایم، ولی در این سالها به ارتباط صداقت و حماسه نپرداختیم. حماسه، زیبایی، جذابیت و شیرینی خاص خود را دارد، بهحدی که آن سرگرمکنندگی و فرحناکی که انسان در ارتباط با حماسه پیدا میکند، در ارتباط با هیچ موضوع دیگری نمیتواند آن نشاط را پیدا کند. بههرحال این برداشتی کلی است که ما از حماسه داریم. ولی ما امروز با آخرالزمان مواجه هستیم. ما در شرایط دیگری هستیم غیر از شرایطی که در طول تاریخ بوده است. در شرایطی که در طول تاریخ بر بشر حکمفرما بوده، حماسهها همیشه توأم با مظلومیت بودهاند. ما واقعا در پیچ مهم تاریخی هستیم، یعنی از دوران مظلومیت حق خارج میشویم و به دوران اقتدار حق میرسیم. این خیلی تفاوت ایجاد میکند. حماسیبودنِ انسان به این است که جهاناندیش وی با طرح این سئوال که چگونه میشود حماسه به معنای مقتدر بودن به وجود آورد گفت: چگونه میشود حماسههایی تولید کرد نه توام با ظالمبودن، بلکه توام با مقتدر بودن؟ می توان چنین حماسهای خلق کرد، حماسهای که اینبار مظلومان تاریخ نمیآفرینند، بلکه قدرتمندترینها آن را رقم میزنند. الان دیگر جای بحث حماسه هست. اساسا حماسه همیشه برای مظلومان تاریخ است. یکی از ویژگیهای حماسه در آخرالزمان این است که این حماسهها جهانی هستند. حماسیبودن یک انسان به این است که جهاناندیش باشد، به جهان فکر کند، به بشریت فکر کند. این خطیب مذهبی ادامه داد: در سه نقطه جهان به دانشگاههای پیشرفته رفته بودم تا به دانشجوهای ایرانی سر بزنم. این سه نقطه نقاط دوری چون آفریقای جنوبی، اوکراین و کانادا بود. از همه دانشجویان میپرسیدم که یهودیها بچههای خود را چه رشتهای میفرستند تا درس بخوانند؟ و در جواب می شنیدم که اغلب آنها اقتصاد میخوانند. ببینید، بیشترِ اینها اقتصاد میخوانند. اقتصاد یعنی چه؟ یعنی تو چطور میتوانی از هرچیزی پول در بیاوری، . بیشتر از اینکه تکنسین تربیت بکنند، میگویند از تکنسینها و متخصصان فنی چطور میشود پول درآورد. آنها این را یاد میگیرند و بعد با پول، صنعت را هم اداره میکنند. طی صد سال پیشبینی کردند که تاج پادشاهی بر جهان را بر سر خواهند گذاشت. انقلاب اسلامی ایران آنها را خراب کرد، و گرنه آنها کار خود را پیش برده بودند. چه شد که اینها جهانی شدند؟ خودشان میگویند نهایت مظلومیت و پراکندگی ما در جهان. پناهیان با بیان اینکه مردم ایران از دو فاکتور مظلومیت و پراکندگی،مظلومت را دارند گفت: ما ایرانیان از این دو عنصر یکی از آنها یعنی مظلومیت را داریم اما پراکندگی در جهان را آنچنان نداریم، ما قومی نیستیم که در جهان آواره شده باشیم و هیچ سرزمینی نداشته باشیم و مجبور باشیم برای بقا سفت و سخت زندگی کنیم. ما برای جهانیشدن باید به فهم خودمان تکیه کنیم. باید دانشگاه داشته باشیم، هنوز یک دانشگاه درست و کامل برای مدیریت فرهنگی ایران اسلامی خود نداریم و تقاضا میکنم بیایید دانشگاه و رشتههایی تاسیس کنیم که ببنیم با فرهنگ ملل و مردم جهان چگونه باید برخورد کنیم، با چه زبانی با مردم جهان حرف بزنیم. امروزه این تقاضایی است که دین و تاریخ از ما دارد. امام حسین(ع) به چیزی فراتر از سیاست میاندیشید وی ادامه داد: اباعبداللهالحسین (ع) وقتی محاصره شد، فرمود خب من میروم، من برمیگردم، رهایم کنید. آقا چه شد آن انقلابیگری؟ در انقلابیگری، یک شلوغبازی الکی که نداریم. فرمود من برمیگردم. به ما گفته بودند امام حسین(ع) رفت که یزید را بکشد، حکومت را بگیرد، با آن مردم! وقتی با آن مردم نشد، فرمود من برمیگردم. انقلابیگریِ الکی نداریم. گفتند کجا بر میگردی؟ فرمود میروم مدینه. گفتند نمیشود برگردید مدینه. فرمود میروم یک جای دیگر، گفتند نمیشود. فرمود خودم میروم سمت یزید حالا با هم یک کاری میکنیم. اباعبداللهالحسین(ع) خیلی کوتاه آمد، برای چه؟ برای اینکه به چیزی میاندیشید که فراتر از سیاست بود. دقت کنند من جزو کسانی هستم که «سیاست ما عین دیانت ماست» را قبول دارم، حتما دیدهاید که خیلی هم در این زمینه حرف زدم، ولی ما فراتر از سیاست هم داریم. باور کنید که ما باید جهان را اداره کنیم این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این مطلب که دین اسلام دنبال تمدن است گفت: جنس دین ما طوری است که دنبال تمدن است و سیاست هم جزئی از آن است و ما سیاستی را باید اتخاذ کنیم که در پی تمدنسازی باشد. ولی تعابیری را میخواهم به کار ببرم که جرئت نمیکنم. ما باید جهان را اداره کنیم. ما بچهمثبتبازی نباید دربیاوریم. «آهسته برو آهسته بیا که گربه شاخت نزنه»، «بچه از کنار دیوار برو» و امثال اینها، اخلاق اسلامی نیست. باور کنید که ما باید جهان را اداره کنیم. جهان برای ماست، برای مرامِ ماست. آقا این منیّت نمیآورد؟ خب مواظب باش که نیاورد. وی در پایان گفت: بحث محرم برای ما خودسازی و نورانیکردن است تا بزرگ شویم. اگر نماز میخوانیم، با نماز میخواهیم بزرگ شویم. زمانی ظرفیت بزرگشدن و زمینه بزرگشدن وجود نداشت، ولی الان خوشبختانه وجود دارد. خداوند میفرماید که تو باید مانند من شوی. درست است که ما تکبر خدا را نباید بگیریم، ولی ما تا بزرگ نشویم به ملاقات خدای بزرگ نخواهیم رفت. اگر بزرگ شدیم، خیلی از انگیزههای پست دنیایی، نزد ما حقیر خواهد شد. اگر انسان بزرگ شد، حماسه میآفریند. انسانهای بزرگ، حماسه میآفرینند. بزرگی را در چه میبینید؟ معنویات ما کجا در سعی کرده این بزرگی را در ما ایجاد بکند؟ برای اینکه از حقارت بیرون بیاییم، از کدام گناه باید استغفار کنیم؟ از بهفکر خود بودن، از محدود به خود بودن. جهان بزرگی در روح خودتان پیدا بکنید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]